0

۱۰ انیمه ماورایی (supernatural) برتر به انتخاب My Anime List

انیمه ماورایی

وقتی از انیمه ماورایی حرف صحبت می‌کنیم؛ حرف از روح، شیطان، خدا یا حتی آدم فضایی‌ها است. انیمه‌های ماورایی مربوط به تمام چیزهایی هستند که در محدوده دانایی انسان قرار ندارند.

در یک انیمه ماورایی شما ممکن است شاهد درگیری شخصیت‌های اصلی با موجودات عجیب باشید. موجوداتی که به هر دلیل، سر راه شخصیت داستان قرار گرفته‌اند. این موجودات ممکن است از او کمک بخواهند، با او بجنگند یا در موضوعی عجیب و غریب به او کمک کنند.

یک انیمه ماورایی معمولا در دنیای عادی اتفاق می‌افتد. این ژانر شامل اتفاقات و پدیده‌هایی است که علم پاسخی برای آن‌ها ندارد. همین موضوع است که دیدن این انیمه‌ها را برای مخاطب جذاب می‌کند.

دیدن اینکه شخصیت‌های اصلی داستان، چطور از پس این مشکلات یا دشمنان بر می‌آیند، می‌تواند شما را ساعت‌ها سرگرم کند.

۱. دفترچه مرگ (death note)

دنیای انسان‌ها غرق در قتل و جنایت و دزدی است. در همین زمان دنیای خدایان مرگ، تبدیل به یک قمارخانه غیرقابل تغییر شده است. دانش آموز ۱۷ ساله نابغه لایت یاگامی (light yagami) و خدای مرگی بیرحم، به نام ریوک (ryuk) هر دو در یک مورد اتفاق نظر دارند. دنیایشان پوسیده است.

در آغاز این انیمه ماورایی، فقط برای سرگرمی خودش، ریوک، دفترچه مرگ خودش را به دنیای انسان‌ها می‌اندازد. لایت دفترچه را در میانه حیاط مدرسه خودش پیدا می‌کند.

در صفحه اول دفترچه یک قانون نوشته شده است:

«اسم هر کسی در این دفترچه نوشته شود می‌میرد»

لایت این نوشته و دفترچه را احمقانه تصور می‌کند. اما وسوسه امتحان کردن دفترچه، او را رها نمی‌کند. او اسم یک خلافکار را در دفترچه می‌نویسد و در نهایت تعجب مرتکب اولین قتل خودش می‌شود.

لایت که حالا از قدرت های دفترچه آگاه شده است، با اسم مستعار کیرا (kira) مشغول به اجرای عدالت به سبک خودش می‌شود. با هدف این‌که دنیا را از شر انسان‌های شیطان صفت پاک کند.

اما فعالیت‌های لایت باعث می‌شود که یک کارگاه باهوش، با مغزی متفکر، به نام ال (L)، قصد دستگیری او را داشته باشد. اما نبوغ لایت، با قدرت تحلیل ال برابر است. داستان این انیمه ماورایی، روایت رقابت بین این دو فرد است. نبردی که فقط یک نفر از آن زنده خارج می‌شود.

۲. انیمه ماورایی ضرب و شتم فرشته (angel beats)

تنها موضوعی که بشر از روز نخست هنوز موفق به حل کردنش نیست و اطلاعاتی از آن ندارد مرگ است.

در این انیمه ماورایی، طولی نمی‌کشد که جواب این سوال برای یک انسان روشن می‌شود. بعد از این‌که یوزورو اوتوناشی (yuzuru otonashi)  در یک بعد نامشخص، بین مرگ و زندگی بیدار می‌شود؛ او متوجه حقیقت پنهان پشت زندگی پس از مرگ می‌شود.

این مکان نامشخص، به شکل یک دبیرستان درآمده است. این مکان برای آن‌هایی طراحی شده است که به طور ناخواسته مرده‌اند.

این افراد که بخاطر زندگی پیشین خود خدا را مقصر می‌دانند، گروه نبرد پس از مرگ را تشکیل می‌دهند؛ گروهی برای نبرد با نماینده شورای دانش‌آموزی مدرسه، با نام کاناده تاچیبانا (kanade tachibana). او یک فرشته، با قدرت‌های خداگونه است.

یوری ناکامورا (yuri nakamura)، سردسته گروه، اوتاناشی را برای جنگیدن با  فرشته و کنترل کردن سرنوشتشان به گروه دعوت می‌کند. اما اوتاناشی هدف تشکیل گروه را درک نمی‌کند. او تصمیم می‌گیرد تا به جبهه مقابل برود. اوتاناشی می‌خواهد تا این فرشتگان، که دشمن خوانده می‌شوند را بهتر بشناسد.

۳. دفترچه خاطرات آینده (the future diary)

داستان این انیمه ماورایی، روایت زندگی یوکیترو آمانو (yukiteru amano)، یک بچه مدرسه ای خجالتی است. او معمولا تمام اتفاقاتی که در طول روز شاهد آن است را در دفترچه خاطرات موبایلش ثبت می‌کند؛ یک دفترچه خاطرات دیجیتال.

هرچند او تنها به نظر می‌رسد و دوستی ندارد. یوکیترو معمولا در حالی دیده می‌شود که مشغول صحبت کردن با دوست خیالی‌اش دیوس اکس ماکینا (deus ex machine) خدای زمان و مکان، و خدمتکارش مور مور (mur mur) است.

روزی یوکیترو متوجه می‌شود، برخی از اتفاقات روزش پیشاپیش، در دفترچه خاطرات دیجیتالش نوشته شده است. او این امر را اتفاقی تلقی کرده و. پیام‌ها را حذف می‌کند.

آرام آرام متوجه می‌شود، اتفاقاتی که در موبایلش دیده است واقعا در آینده نزدیک اتفاق می‌افتند. پس از اینکه تمام روز را با سواستفاده از این قدرت جدید سر می‌کند, پی می‌برد که همکلاسی او یونو گاسای (yuno gasai) هم یکی از این دفترچه ها دارد.

در ادامه این دو فرد برای فرار از دست کسی که در تعقیب‌شان است با یکدیگر متحد می‌شوند. پس از بازگشت به خانه، دیوس اکس ماکینا موضوع را توضیح می‌دهد:

«این دو نفر به همراه ۱۰ شرکت کننده دیگر، وارد یک بازی شده‌اند. این بازی، یک بازی برای بقا است. برنده تبدیل به جانشین دیوس به عنوان یک خدا می‌شود.»

پس بدون هیچ راه فراری، یوکیترو و یونو، باید از موبایل‌هایشان (که حالا دفترچه خاطرات آینده نام دارد.) استفاده کنند تا برنده این مبارزه برای بقا باشند.

۴. ماب سایکو 100 (mob psycho 100)

داستان این انیمه ماورایی در مورد شیگئو کاگایاما (shigeo kageyama) یا همان ماب است. او توانسته است قدرت‌های ذهنی‌اش را در سن پایین فعال کند. اما او به زودی متوجه می‌شود که قدرت‌هایش می‌توانند دردسرساز باشند؛ و همینطور خطرناک.

ماب تصمیم می‌گیرد قدرت‌هایش را سرکوب کند. اما یک استفاده مفید هم برای آن‌ها پیدا می‌کند:

شگفت زده کردن دختری به نام تسوبومی (tsubomi)، که عاشقش شده است. اما تسوبومی به سرعت از دیدن حقه‌های تکراری ماب خسته شده و او را رها می‌کند.

در ادامه این انیمه ماورایی، ماب برای کنترل بهتر قدرت‌هایش، خودش را در اختیار استادش که یک متقلب به نام آراتا ریگن است (arata reigen) قرار می‌دهد. آراتا هیچ قدرت خاصی ندارد. با این حال خود را فردی با قدرت‌های ذهنی معرفی می‌کند. او از قدرت‌های ماب، برای ثروتمند شدن استفاده می‌کند.

با تبدیل به شاگرد آراتا شدن، از بین بردن ارواح شیطانی تبدیل به بخشی از زندگی یکنواخت ماب شده است. هرچند قدرت‌هایی که ماب از آن استفاده می‌کند، فقط قسمت کوچکی از دریای قدرت او است.

اگر قدرت فراوان او، و احساساتش از کنترلش خارج شود، ماب تبدیل به یک موجود غیرقابل کنترل خواهد شد. در این حالت او بی‌اختیار تمام محیط اطرافش را نابود می‌کند. به خاطر سرکوب زیاد، روند انفجار قدرت ماب شروع شده است. راهی برای متوقف ساختن او نیست؛ بجز…

۵. انیمه ماورایی رژه مرگ (death parade)

بعد از مرگ یا بهشت یا جهنم در انتظار انسان‌ها است. اما مرگ افراد کمی را به کوین‌دکیم (quindecim) می‌آورد. یک میخانه که فقط زوج‌هایی که همزمان مرده‌اند اجازه ورود به آن‌را دارند.

در این انیمه ماورایی، مسئول این میخانه، یک شخصیت مرموز به نام دکیم (decim) است. او وظیفه داوری بین افراد را نیز برعهده دارد.

دکیم توسط یک بازی، افرادی را که وارد میخانه او شده‌اند را قضاوت می‌کند. این بازی‌ها مشخص می‌کنند که فرد روح فرد به زندگی بعدی منتقل می‌شود یا به اعماق جهنم می‌رود تا دیگر نور خورشید را نبیند.

از دارت و بولینگ گرفته تا بازی‌های مبارزه‌ای جزو بازی‌های این میخانه هستند. اما تنها هدف همه این بازی‌ها، نمایان کردن شخصیت واقعی افرادی است که با روحشان روی بازی‌ها شرط‌‌ بندی می‌کنند.

اما داستان این انیمه ماورایی با ورود یک دختر تغییر می‌کند. این دختر، با موهای سیاه دچار فراموشی است. دکیم برای قضاوت او مجبور به عوض کردن قوانین شخصی خودش می‌شود. در ادامه رابطه بین دکیم و این دخترتازه وارد باعث می‌شود تا او در قضاوت کردن افراد به مشکل بربخورد.

«این رابطه باعث بهم ریختن نظم جهان پس از مرگ می‌شود!»

۶. انیمه ماورایی دیگری (another)

پس از یک ماه تاخیر اجباری، (به دلیل درگیری با مریضی) دانش آموز کویچی ساکیبارا (kouichi sakibara) به کلاس ۳-۳ مدرسه راهنمایی یومیامای شمالی (north yomiyama junior high) برمی‌گردد. پس از ورود به مدرسه، یکی از همکلاسی‌های جدید، توجه‌اش را به خود جلب می‌کند؛ می میساکی (mei misaki)، دختری گوشه گیر و ساکت، با یک چشم‌بند. کویچی او را پیش از این دیده بود؛ در هنگام درمان در بیمارستان.

اما او به زودی متوجه می‌شود که نه تنها بقیه همکلاسی‌هایش وجود او را نادیده می‌گیرند، بلکه به او هشدار می‌دهند:

«با موجوداتی که وجود خارجی ندارند ارتباط برقرار نکن.»

طبق معمول داستان‌های ترسناک، در این انیمه ماورایی نیز برخلاف هشدار همکلاسی‌هایش، کویچی با «می» دوست می‌شود. البته او به زودی متوجه حقیقت شوم پشت دلهره دوستانش می‌شود.

شایعه شومی در مورد یکی از دانش آموزان سابق کلاس ۳-۳ وجود دارد. اما هیچکس اطلاعات راجب به این اتفاق را با کویچی در میان نمی‌گذارد. غرق در نفرینی که گریبانگیر کلاسش شده است؛ کویچی متوجه ارتباط نفرین با دوست جدیدش می‌شود.

با شروع اتفاقاتی ناگوار، حالا این وظیفه کویچی، «می» و همکلاسی‌هایشان است، تا پرده از این راز بردارند. آن‌ها باید متوجه دلیل اتفاقاتی که در حال رخ دادن است بشوند. هرچند برای انجام این کار بهای سنگینی را می‌پردازند.

۷. راسکال خواب دختر خانم خرگوشی را نمی‌بیند (Rascal dose not dream of bunny girl senpai)

این انیمه ماورایی روایت داستان سندرم نادر و غیرقابل توضیح بلوغ، که تصور می‌شد شایعه‌ای بیش نباشد است. این سندرم بسیار نادر معمولا در نوجوانان دیده می‌شود. علائم این سندرم به قدری غیرطبیعی است که به ندرت کسی متوجه وجودش می‌شود.

ساکوتا آزوساگاوا (sakuta azusagawa) دانش آموزی دبیرستانی است. او به دلیل تجربیات شخصی معتقد است این سندرم واقعیت داشته و برای اکثر افراد مدرسه‌اش اتفاق افتاده است. مای ساکوراجیما (mai Sakurajima) دانش آموز سال سوم دبیرستان است. او به خاطر تبدیل شدن به بازیگری معروف در سن پایین بسیار مشهور محسوب می‌شود.

اما به تازگی به خاطر دلیلی که کسی از آن خبر ندارد، دست از بازیگری کشیده است. بخاطر شهرتش، با اینکه کاملا شناخته شده است؛ اما کسی جرعت نزدیک شدن به او را ندارد. تا اینکه یک روز ساکوتا، او را در حالی که یک لباس خرگوش به تن دارد، در حال چرخیدن در کتابخانه می‌بیند.

با اینکه کاملا واضح است اما ظاهرا کسی متوجه حضور او در کتابخانه نیست. بعد از اینکه ساکوتا با او صحبت می‌کند متوجه می‌شود، مای نیز دچار سندرم بلوغ شده است.

پس از تلاش برای خلاص شدن «مای» از این سندرم، دختران بیشتری در تلاش برای ارتباط برقرار کردن با او هستند. ادامه داستان این انیمه ماورایی، داستان آن‌هایی است که می‌خواهند از این شر این سندرم خلاصی یابند.

۸. انیمه ماورایی روح خوار (soul eater)

شهر مرگ، خانه آکادمی سلاح مرگ آور میستر (death weapon mister academy) است. یک آکادمی، که توسط شخص خدای مرگ اداره می‌شود. هدف این آکادمی تربیت داس‌های مرگ (death scythes) برای خدای مرگ است. از این داس‌ها برای جنگ با شیاطین و جادوگران استفاده خواهد شد.

شاید فکر کنید داس مرگ، چه احتیاجی به تربیت دارد؟ جواب‌تان ساده است. چون داس‌های مرگ، از فلز ساخته نمی‌شوند. داس‌های مرگ، موجوداتی نیمه انسانی هستند. آن‌ها می‌توانند بدنشان را به سلاح‌های شیطانی تبدیل کنند. اما تنها بعد از خوردن ۹۹ روح شیطانی، و پس از آن روح یک جادوگر، می‌توانند تبدیل به داس مرگ شوند. روح خوار اونس (Evans)، یک داس شیطانی است. او فقط به قوی بودن خودش اهمیت می‌دهد. او به همراه شمشیرزن خودش، ماکا آلبارن (maka albarn) می‌خواهد تبدیل به یک داس مرگ شود.

این دو (که مثل کارد و پنیر هستند) به همراه ستاره سیاه و سلاح مهربان‌اش تسوباکی (tsubaki)، و پسر خود خدای مرگ، یک گروه را در آکادمی تشکیل می‌دهند. پسر خدای مرگ، فردی بسیار حساس و وسواسی محسوب می‌شود. به همین دلیل به جای یک شمشیر، او صاحب دو صلاح کمری به نام‌های پتی و لیز (patty & liz) است.

داستان انیمه ماورایی روح خوار، در ادامه به روایت زندگی این دانش آموزان می‌پردازد. ماموریت آن‌ها در هنگام تحصیل:

جمع‌آوری روح، تبدیل شدن به داس مرگ و نگهبانی از دنیایشان در برابر تهدیدهای خارجی است.

۹. آنوهانا: گلی که آن روز دیدیم (anohana: the flower we saw that day)

این انیمه ماورایی قسمتی از زندگی جینتا یادومی (jinta yadomi) را روایت می‌کند. او به عنوان یک فرد گوشه‌گیر زندگی آرامی دارد. او روزهایش را به‌دور از مدرسه، و با بازی‌های کامپیوتری می‌گذراند. در یک روز گرم تابستانی، دوست دوران کودکی‌اش، میکو یا منما هونما (meiko “menma” honma) ظاهر می‌شود.

میکو به او پیشنهاد برآورده کردن آرزوی فراموش شده بچگی‌اش را می‌دهد. او به میکو توجهی نمی‌کند. این موضوع باعث عصبانیت میکو می‌شود. اما عصبانیت او اهمیتی برای جینتا ندارد. منما چند سالی هست که مرده است.

جینتا با خود فکر می‌کند:

«دیدن منما یک توهم بخاطر گرمای تابستان است.»

اما با گذشت زمان متوجه می‌شود که او واقعا، روح دوست دوران بچگیش را می‌بیند. جینتا و گروهی از دوستان دوران بچگی‌اش (که بخاطر مرگ منما از هم دور شده بودند.) بار دیگر برای به آرامش رساندن روح دوست‌شان به هم می‌پیوندند؛ با یادآوری دوباره دردها و احساس گناهشان.

آیا آن‌ها توانایی کمک کردن به منما و خودشان، برای پشت سر گذاشتن اتفاقات گذشته را دارند؟

۱۰. انیمه ماورایی ماجراجویی‌های عجیب و غریب جوجو (jojos bizarre adventure)

در سال ۱۸۶۸، یک نجیب زاده انگلیسی به نام جورج جواستار ( George joestar) و پسرش جاناتان (Jonathan) توسط داریو براندو (Dario Brando) از یک حادثه نجات داده می‌شوند. به گفته راوی این انیمه ماورایی آن‌ها به او مدیون هستند.

چیزی که جواستارها در مورد داریو نمی‌دانند این است که داریو در حقیقت قصد کمک به آن‌ها را نداشته است. او با فکر این‌که آن‌ها مرده‌اند به سراغ کالسکه‌شان رفته است؛ فقط و فقط برای دزدی از آن‌ها. پس از گذشت ۱۲ سال و مرگ داریو، جورج به امید پرداخت بدهی‌اش، فرزند داریو، یعنی «دیو» را به فرزند خواندگی قبول می‌کند.

هرچند درمقابل چشم بقیه پدرخوانده‌اش را می‌پرستد، اما در واقعیت دیو در خفا، برای تصاحب ثروت جواستارها نقشه می‌کشد. به عنوان اولین قدم از نقشه‌اش، او تلاش می‌کند تا فاصله بین جورج و جاناتان را بیشتر کند.

او با بارها بهتر نشان دادن خودش، نسبت به برادر ناتنی‌اش،  جایی در خانواده جواستار برای خودش می‌سازد. اما وقتی دیو زیادی به جاناتان فشار می‌آورد، جاناتان در یک مبارزه او را مغلوب می‌سازد.

سال‌ها بعد، دیو و جاناتان به نظر دوستان نزدیکی می‌آیند. تا زمانی که دوباره، و به دلیل مریض شدن جورج با یکدیگر درگیر می‌شوند. درگیری به خاطر این است که جاناتان معتقد است دیو در مریضی پدرش نقشی دارد.

برچسب‌ها:,

نظرات کاربران

  • مسئولیت دیدگاه با نویسنده‌ی آن است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *