0

فیلم نمور

فیلم نمور فیلمی ایرانی است که توسط داوود بیدل در سال ۱۴۰۰ ساخته شده و در چهلمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر اکران شد.

به گزارش خوبو، نمور که از مضمونی اجتماعی برخوردار است توسط داوود بیدل کارگردانی شده است. این فیلم از سایت معتبر IMDB، نمره ضعیف 3.4 را کسب کرده است. 10 نفر به این فیلم نمره داده‌اند

دانلود فیلم نمور

عوامل و بازیگران فیلم نمور

نمور فیلمی است که در ژانر درام با مضمونی اجتماعی توسط داوود بیدل ساخته شده است. بیدل فعالیت سینمایی خود را از اواخر دهه شصت، با ساخت پنج فیلم کوتاه سوپر هشت و در سال ۱۳۷۲ به عنوان دستیار فیلمبردار آقای محمدرضا سکوت در فیلم نوبت پرواز و سال ۱۳۹۲ با ساخت فیلم روزگاری عشق و خیانت آغاز کرد.

کارگردانداوود بیدل
تهیه‌ کنندهیاسر جعفری
نویسندهنوشین معراجی
بازیگرانمحمدرضا علیمردانی
سمیرا حسن پور
نسیم ادبی
باربد بابایی
پریسا شاهولیان
محمدرضا عباسی
سید بنیامین شهیدزاده
بهاره کیان افشار
موسیقیعیسی حبیب‌ زاده
فیلم‌بردارمهدی ایل‌ بیگی
تدوینمحمدحسام لواف زاده
سال ساخت1400
نمره IMDB3.4
فروش گیشه۱۷۹٬۵۳۴٬۰۰۰ تومان

خلاصه داستان

نمور داستان خواهر و برادری به نام دلآرام و داوود را روایت می‌کند که سال‌هاست با یکدیگر قهرند؛ چراکه داوود در گذشته مانع ازدواج دلآرام با مرد دلخواهش شده است.

از طرفی دلآرام مبتلا به سرطان است و تنها دختر داوود که آرام نام دارد می‌تواند به او مغز استخوان اهدا کند. همین موضوع باعث مکشوف‌ شدن رازی بیست‌ ساله در خانواده‌ آنها می‌ شود.

فیلم نمور

نقد و بررسی فیلم نمور

لقمان مداین در نقد این فیلم نوشته است:

نمور فیلم قشنگی است، قصه ای خوب دارد، نوشین معراجی آن را قلم زده، و داود بیدل آن را به تصویر کشیده است.

خلاصه آن را اگر با هم مرور کنیم به قصه برادری(داود) با نقش آفرینی (محمدرضا علیمردانی) می رسیم که بیست سال پیش با بزرگترین چالش زندگی خانواده اش مواجه می شود، خواهرش(دلارام) با بازی تاثیر گذار سمیرا حسن پور در واپسین لحظات ازدواج متوجه فرار کردن همسرش شده و او را با فرزندی(آرام) که در شکم دارد تنها می گذارد نقش همسرش را باربد بابایی بازی می کند، آنها در یکی از شهرستان های شمالی ساکن بودند، روستا کوچک است و خبرها به سرعت می پیچند، داود مجبور می شود به جای همه تصمیم بگیرد، او در اقدامی فداکارانه قید عشق زندگی اش که نقش آن را بهاره کیان افشار به زیبایی بازی کرده می زند، او که توانایی بچه دار شدن ندارد خواهرش را مجبور می کند تا فرزندش را شش ماهه به دنیا آورده، و سرپرستی آن را بر عهده او بگذارد و با سند سازی، مادر بچه را فوت شده و خودش را پدر بچه معرفی می کند، یکی از دوستان اش را قانع کرده تا با خواهرش ازدواج کند و برای جبران این لطف خانه پدریشان را فروخته و بدون آنکه خواهرش متوجه بشود خانه ای جدیدی در اختیارشان قرار می دهد.

او به تهران رفته و زندگی اش را پیش می برد کم کم ازدواج کرده و همسری(سمیرا) می آورد که راضی به نگهداری فرزند اش باشد و نقش آن را به خوبی هرچه تمام تر نسیم ادبی بازی می کند، حالا پس از بیست سال به روستا بازگشته، با پای خودش؟ نه! برادر کوچک اش دانیال تمام حقایق را به همسر داود گفته و با کمک او داود را به روستا می کشانند تا پس از سال ها حقایق برملا شوند، دوست قدیمی داود که با خواهر او ازدواج کرده بود از دنیا رفته و دلارام عزادار است، او به بیماری سرطان ریه مبتلا است و تنها راه درمان اش پیوند مغز و استخوان است، از چه کسی ؟ از تنها فرزندش! اما آرام، فرزند او گمان می کند مادرش از دنیا رفته و از دار دنیا صرفا پدرش داود را دارد و اینگونه داستان شکل می گیرد.

سی ثانیه اول فیلم شما را جذب نمی کند، فضای فیلم سرد و بی روح است، برخی بازیگر ها درگیر نقش نشدند، برخی اکت ها غیر حرفه ای و برخی دیالوگ ها نامناسب است، رفته رفته که به انتهای فیلم می رسیم بازیگرها در نقش خود فرو می روند، روایت آن قشنگ و فیلمنامه آن در سطح متوسط نوشته شده است.

عطف اول فیلم زمانی شکل می گیرد که داود از طریق عشق سابق خود به عنوان پزشک مطلع، متوجه می شود دلارام، خواهرش سرطان داشته و تنها راه نجات او پیوند مغز استخوان از طرف تنها فرزندش آرام است.

اوج فیلم زمانی به وقوع می پیوندد که دانیال برادر کوچک داود، آرام را مخفیانه به دور از چشم برادرش سوی کلبه ساحلی برده و او را متوجه می سازد که تنها کسی است که می تواند به دلارام پیوند مغز استخوان بدهد.

عطف دوم نیز وقتی به ثمر می نشیندکه آرام پس از فراز و فرودهای بسیار به ثبات رسیده و متوجه پدر و مادر واقعی خود می شود و دیگر رازی برای پنهان کردن وجود ندارد.

قهرمان داستان داود است چرا که از بیست سال پیش آبروی خانواده و خواهرش را حفظ کرد، از عشق خود گذشت، فرزند خواهرش را که قرار بود سقط شود به سرپرستی گرفت و پدرانه بزرگ کرد، داماد و برادر و خواهرش را در سکوت حمایت کرد، و همیشه مورد قضاوت نابجا قرار گرفت.

ضد قهرمان خواهرش دلارام است، ضربه بزرگی که از شکست عشقی نصیب اش شد آنچنان کاری بود که دیگر هیچ چیز را ندید، در تمام این سال ها از برادرش کینه گرفت و بذر نفرت او را در دل اش کاشت، حاضر به دیدن او نشد و رابطه اش را با او قطع کرد، و همیشه حقایق را وارونه دید و وارونه جلوه داد.

عنصر ارتباطی فیلم یک قاب عکس است، عکسی که دلارام در تمام این سال ها حفظش کرده و اکنون پس از بیست سال به دست دخترش آرام می افتد و کنش شکل می گیرد.

آرام از اینجا متوجه عشق نافرجام عمه اش می شود، از همین عکس به وجود رازی در این خانواده پی می برد، با همین عکس تلاش می کند محبوب عمه اش را پیدا کند و ناخواسته به پدر واقعی اش می رسد، و همین عکس است که همه چیز را در ذهن دلارام شکل می دهد.خرده پیرنگ های فیلم اندک اما مناسب است، از ازدواج عشق سابق داود گرفته تا همسر دانیال که دیگر با او نیست و غیره.

تعلیق های فیلم به خوبی کاشته شده، از ابتدای فیلم که آرام از روی ناآگاهی مادر خودش دلارام را عمه خطاب می کند و با واکنش او مواجه می شود آغاز، و تا زمانی که ماجرای داود مالی قلمداد می شود، یا وقتی که داود عامل رسوایی روستا شناخته می شود، یا کمی جلوتر زمانی که آرام پدرش را پیدا می کند اما از حقیقت دور است ادامه دارد.

دلارام در ابتدای فیلم ضد ارزش است اما در خلال فیلم با کنش مندی آرام و دانیال کم کم به ارزش تبدیل می شود.

کاشت های خوبی در دل فیلم نهادینه شده، از حس نفرت و نیت سقط کردن بچه توسط دلارام گرفته تا نابارور بودن داود و حس ناب پدری اش به آرام.

آرام همان بیست سال قبل مادرش است، همانقدر سر به هوا، همانقدر حرف گوش کن، همانقدر ناهنجار به محیط و همانقدر فهمیده.

برخی شخصیت پردازی ها کامل و برخی دیگر ناکافی بود و کشش تا میانه فیلم پایین است.

شخصیت دانیال بسیار محوری بود، او توانست شرایطی را ترتیب بدهد تا آرام به مادرش، و دلارام به سلامتی برسد.

همسر داود شخصیتی کلیدی دارد، در عین سادگی و بی خیال بودن و تبعیت، روحیه ای برنامه ریز، تصمیم گیر و خودرای دارد، او به داود مسلط است، تمام ابعاد او را می شناسد، و از این راز استقبال می کند، پس از بیست سال او نیز می خواهد آرام را به مادر واقعی اش برساند تا بلکه داود رضایت به بچه دار شدن دهد.

بیشتر بخوانید

نظرات کاربران

  • مسئولیت دیدگاه با نویسنده‌ی آن است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *