اصل پارتو توضیح داده شد
اصل پارتو تأکید میکند که شناسایی بازیگران کلیدی، ارزهای دیجیتال بزرگ یا پروژه های تأثیرگذار چقدر مهم است. طبق اصل پارتو، که معمولاً به عنوان قانون 80/20 از آن یاد می شود، تقریباً 80٪ از پیامدها ناشی از 20٪ علل هستند. ویلفردو پارتو، اقتصاددان ایتالیایی، مشاهده کرد که 20 درصد از جمعیت ایتالیا، 80 درصد از زمین های این کشور را در آغاز قرن بیستم کنترل میکردند.
از آن زمان، این اصل در بسیاری از بخشهای مختلف در طول سالها به کار گرفته شده است و اغلب برای برجسته کردن توزیع نابرابر نتایج مورد استفاده قرار میگیرد. اما قانون 80/20 برای فناوری بلاکچین به چه معناست؟
در زمینه ارزهای رمزنگاری شده، اصل پارتو را می توان از چند طریق مشاهده کرد:
امنیت شبکه بلاک چین
درصد کمی از گره ها – معمولاً حدود 20٪ – بخش عمده ای از بار محاسباتی را برای امنیت شبکه حمل می کنند و از یکپارچگی و ایمنی کل شبکه بلاک چین محافظت می کنند. این گره ها، که اغلب توسط نهادهای مهم اداره می شوند، به طور نامتناسبی در حفظ پایداری شبکه نقش دارند.
توزیع ثروت
درصد کمی از آدرسهای کیف پول اکثریت قریب به اتفاق سکه های چندین ارز دیجیتال را در اختیار دارند. این گروه کوچک از سرمایه گذاران که اغلب به آنها “نهنگ” گفته می شود، به دلیل دارایی های قابل توجهی که دارند می توانند به طور قابل توجهی بر بازار تأثیر بگذارند. قانون 80/20 مطابق با این تمرکز ثروت است.
موفقیت پروژه
اکثریت قریب به اتفاق علاقه و سرمایه گذاری سرمایه گذاران در حوزه عرضه اولیه سکه (ICO) و راه اندازی توکن به تعداد نسبتاً کمی از پروژه ها اختصاص می یابد. قانون موفقیت 80/20 نتیجه تمرکز سرمایهگذاران بر کسبوکارهایی با تیمهای قوی، مفاهیم اصلی و فناوریهای امیدوارکننده است.
استفاده از قراردادهای هوشمند
اکثر برنامه های کاربردی پیشرفته و به طور گسترده توسط گروه کوچکی از توسعه دهندگان و کاربران در پلتفرم های بلاک چین مانند اتریوم ایجاد میشوند که از قراردادهای هوشمند پشتیبانی میکنند. این گروه کوچک از افراد و کسبوکارها سهم قابل توجهی در ایجاد و کاربرد قراردادهای هوشمند دارند و بر توسعه فناوری بلاکچین بهعنوان یک کل تأثیر میگذارند.
نگرانی های اخلاقی مربوط به تمرکز ثروت در فضای کریپتو
به دلیل تمایل آن به تشویق دستکاری بازار، طولانی شدن نابرابری، محدود کردن شمول مالی، و تشدید مشکلات زیست محیطی، تمرکز ثروت در حوزه ارزهای دیجیتال سوالات اخلاقی را مطرح می کند.
پرسشهای اخلاقی مهمی با تمرکز ثروت در صنعت کریپتو مطرح میشود که منعکسکننده مشکلات اجتماعی-اقتصادی عمیقتر است. توزیع نابرابر منابع یکی از نگرانی های اولیه است. عدم تعادل قدرت ناشی از تمرکز ثروت توسط نهنگها، روحیه غیرمتمرکز را که ارزهای دیجیتال میخواهند ترویج کنند، تضعیف میکند و در عین حال بیعدالتیهای موجود را نیز تداوم میبخشد.
علاوه بر این، دستکاری بازار ممکن است ناشی از تمرکز ثروت باشد. نهنگها با توجه به ذخایر عظیم خود، این قدرت را دارند که بر قیمتهای بازار تأثیر بگذارند و نوسانات مصنوعی ایجاد کنند که به سرمایهگذاران کوچکتر آسیب میرساند. علاوه بر این، نگرانیهای گسترده در مورد معاملات داخلی، طرحهای پمپ و تخلیه و سایر انواع دستکاری بازار، اعتماد به کل اکوسیستم ارزهای دیجیتال را از بین میبرد.
شکاف دیجیتالی با تمرکز ثروت در ارزهای رمزپایه افزایش یافته است. دسترسی به خدمات مالی، برنامه های کاربردی غیرمتمرکز (DApps) و فرصت های سرمایه گذاری با توسعه فناوری بلاک چین اهمیت فزاینده ای پیدا می کند. پتانسیل دموکراتیزه کردن ارزهای دیجیتال زمانی محدود می شود که ثروت در دستان تعداد کمی از مردم متمرکز شود و مانع از شمول مالی و پیشرفت اجتماعی شود.
یکی دیگر از مسائل اخلاقی تأثیر بر محیط زیست است. استخراج ارزهای دیجیتال، به ویژه در سیستمهای اثبات کار (PoW) به قدرت پردازش زیادی نیاز دارد که انرژی زیادی مصرف میکند. هنگامی که تعداد کمی از شرکت ها بر اکثر عملیات معدنی تسلط دارند، هزینه های زیست محیطی افزایش می یابد و نگرانی های اخلاقی در مورد پایداری منابع و استفاده کارآمد از منابع ایجاد می کند.
این نگرانی های اخلاقی ممکن است با استفاده از یک رویکرد چند وجهی مورد توجه قرار گیرد. برخی از این مشکلات را می توان با ترویج پذیرش گسترده تر ارزهای دیجیتال، افزایش شفافیت تراکنش ها و اقدامات دیگر کاهش داد. علاوه بر این، توسعه یک محیط رمزنگاری فراگیرتر در راستای آرمانهای اخلاقی میتواند با حمایت و ترویج طرحهای مالی غیرمتمرکز (DeFi) که برای ایجاد سیستمهای مالی برابرتر تلاش میکنند، به دست آید.
موسسات اقتصادی و مالی معروف به سیستمهای مالی برابریطلب برای بستن یا حذف شکافهای ثروت، درآمد و فرصتها از طریق ترویج برابری و انصاف در میان افراد یا گروهها تلاش میکنند. در چنین سیستم هایی، صرف نظر از وضعیت اجتماعی-اقتصادی، قومیت، جنسیت یا هر معیار دیگری، با هر شرکت کننده از نظر دسترسی به منابع مالی، امکانات اقتصادی و خدمات اساسی به یک اندازه رفتار می شود.
تاثیر ساختارهای حاکمیتی بر ارزهای دیجیتال: دیدگاه پارتو
قانون 80/20، که بیان میکند که تصمیمات اغلب به طور قابل توجهی تحت تأثیر بخش کوچکی از شرکتکنندگان قرار میگیرد، میتواند برای بررسی اثر پارتو ساختارهای حاکمیتی بر ارزهای دیجیتال استفاده شود.
اصل پارتو بر ساختارهای حاکمیتی ارزهای دیجیتال به روش های زیر تأثیر می گذارد:
تمرکز قدرت تصمیم گیری: 20٪ نفوذ، 80٪ تصمیم گیری
مقدار قابل توجهی از عرضه کلی (حدود 20٪) اغلب توسط تعداد بسیار کمی از سرمایه گذاران اصلی، پذیرندگان اولیه یا مؤسسات قدرتمند در بسیاری از شبکه های ارزهای دیجیتال کنترل می شود. این سازمانها به دلیل مالکیت قابل توجهی که دارند، نفوذ نامتناسبی (حدود 80 درصد) بر انتخابهای حاکمیتی دارند. آنها این قدرت را دارند که بر تصمیمگیریها در مورد پیشنهادها، رایها و بهروزرسانیهای پروتکل تأثیر بگذارند به نحوی که به نفع آنها باشد.
سیستم های رای گیری و پیشنهاد: 20٪ شرکت کنندگان فعال، 80٪ رای
تنها حدود 20 درصد از دارندگان توکن (به طور متوسط) به طور فعال در مکانیسم های حاکمیتی مانند سیستم های رای گیری و پیشنهاد شرکت می کنند. اما به طور معمول، این 20٪ از شرکت کنندگان حدود 80٪ از کل آرا را به صندوق می اندازند. در نتیجه این اقلیت فعال تأثیر بسزایی در تصمیم گیریها دارد.
تأثیر بر ارتقا و توسعه: 20٪ بودجه، 80٪ توسعه
هنگامی که ارزهای دیجیتال از روشهای تامین مالی مانند خزانهداری یا کمکهای توسعه استفاده میکنند، تنها تعداد کمی از کسبوکارها یا پروژهها (حدود 20٪) ممکن است اکثریت (تقریبا 80٪) بودجه را دریافت کنند. به همین دلیل، این پروژه های با بودجه خوب تأثیر بیشتری بر پیشرفت و توسعه ارزهای دیجیتال دارند.
توزیع توکن حکومتی: 20% دارندگان، 80% نفوذ
درصد کمی از دارندگان توکن (حدود 20٪) اغلب اکثر توکنها (حدود 80٪) را در سیستمهایی که از نشانههای حاکمیتی استفاده می کنند کنترل می کنند . در نتیجه، این دارندگان تأثیر قابل توجهی بر تصمیمات و پیشنهادات دارند که بر روند کلی ارز دیجیتال تأثیر می گذارد.
استراتژی های سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال بر اساس قانون پارتو 80/20
سرمایه گذاران می توانند ریسک خود را بهتر کنترل کنند و با پیروی از قانون 20/80 هنگام عبور از اکوسیستم رمزنگاری پیچیده، پتانسیل خود را برای سود پایدار افزایش دهند.
استفاده از اصل پارتو ممکن است به هدایت یک رویکرد استراتژیک و متمرکز برای سرمایه گذاران ارزهای دیجیتال کمک کند . سرمایهگذاران میتوانند منابع خود را به جای پراکنده کردن سرمایهگذاریهای خود در تعداد زیادی از داراییهای دیجیتال، بر روی 20 درصد از ارزهای دیجیتال معتبر و تأثیرگذار متمرکز کنند.
این تمرکز استراتژیک درک بیشتر شرکتکنندگان کلیدی بازار را قادر میسازد و سرمایهگذاران را قادر میسازد تا انتخابهای عاقلانهای بر اساس بررسی و تحلیل عمیق داشته باشند. سرمایهگذاران میتوانند از ثبات و تسلط بر بازار این داراییهای تثبیتشده با اختصاص بیشتر سبد سرمایهگذاری خود به این ارزهای دیجیتال مهم بهره ببرند.
علاوه بر این، قانون 80/20 می تواند به جدول زمانی سرمایه گذاری گسترش یابد. سرمایه گذاران ممکن است در نظر داشته باشند که دیدگاهی بلندمدت اتخاذ کنند و 80 درصد از سرمایه خود را به ارزهای رمزنگاری شده تثبیت شده برای مالکیت بلندمدت تخصیص دهند.
این استراتژی در راستای این ایده است که کلید رشد پایدار و بلندمدت تمرکز بر با ارزش ترین دارایی ها است. 20 درصد باقیمانده سبد را می توان برای معاملات کوتاه مدت یا میان مدت استفاده کرد و به سرمایه گذاران این امکان را می دهد که از نوسانات بازار برای سودهای سریع تر استفاده کنند.
چگونه میتوان تأثیر منفی قانون 80/20 را بر روی ارزهای دیجیتال کاهش داد؟
برای کاهش اثرات نامطلوب اصل پارتو بر صنعت کریپتو، عدالت، دسترسی و فراگیر بودن باید به طور فعال ترویج شود.
پروژه ها باید بر اجرای سیاست های فرصت های برابر برای مبارزه با تمرکز ثروت و قدرت متمرکز شوند. یکی از راهبردها حمایت از دسترسی غیرمتمرکز به خدمات مالی، حذف محدودیت های جغرافیایی و اجتماعی-اقتصادی است.
علاوه بر این، پروژهها باید به راهاندازی راهاندازیها و ایردراپهای منصفانه، توزیع توکنها بهطور گسترده در سراسر جامعه و جلوگیری از دریافت مزیت ناعادلانه از فروش توکن یا ICOها برای پذیرندگان اولیه فکر کنند.
علاوه بر این، توسعه ابزارها و برنامههای آموزشی که برای همه، صرفنظر از سابقه یا وضعیت مالی آنها باز است، میتواند افراد را به دانش مورد نیاز برای مشارکت صحیح در فضای ارزهای دیجیتال مجهز کند.
تمرکززدایی پیشرونده یک استراتژی جدید برای کاهش اثرات منفی اصل پارتو بر صنعت کریپتو است. برای تصمیمگیری مؤثر، این مدل نیاز به مرحله اولیه تمرکز دارد و به دنبال آن یک گذار تدریجی به سمت تمرکززدایی است.
با استفاده از این رویکرد، کاربران با اجرای شفاف فرآیندهایی مانند حکمرانی غیرمتمرکز و رایگیری جامعه، که توزیع یکنواخت قدرت را تضمین میکند و اقتصاد ارز دیجیتال عادلانهتری را ترویج میکند، توانمند میشوند.
نظرات کاربران