0

معرفی کتاب آنک نام گل + دانلود و خرید

آنک نام گل-ترجمه فارسی

آنک نام گل (به صورت نام گل سرخ هم ترجمه شده) کتابی در فضای داستان جنایی است که توسط نویسنده‌ی ایتالیایی اومبرتو اکو در سال 1980 منتشر شد. کتاب که اولین رمان نویسنده هم بود، شهرتی بسیار فراتر از مرزهای ایتالیا به دست آورد و جز پرفروش‌ترین رمان‌های تاریخ به شمار می‌رود. کتاب در ایران هم ترجمه شد و موردتوجه قرار گرفت. در ادامه شما را با نویسنده، کتاب، واکنش‌ها به کتاب و ترجمه‌های آن آشنا خواهیم کرد. با خوبو همراه باشید

نام کتابآنک نام گل | The Name of the Rose | Il nome della rosa
نویسندهاومبرتو اکو | Umberto Eco
گونه ادبیداستان، رمان جنایی، رمان تاریخی
انتشارات در ایرانروزنه و نشرهای دیگر
مترجمرضا علیزاده و مترجمان دیگر
تعداد صفحه512
سال انتشار1980
خرید آنلاین
دانلود نسخه آنلاین

بیوگرافی اومبرتو اکو

اومبرتو اکو در ژانویه 1932 در شهر الکساندریا، در شمال ایتالیا تولد شد. او سال‌های کودکی خود را در فضای ایتالیای فاشیستی سپری کرد. ده سالگی یک جایزه در حوزه‌ی نووجوان به دست آورد چون بهترین جواب را در پاسخ به سوال مطرح شده از سوی حزب فاشیست نوشته بود؛ این سوال این بود: «آیا باید به افتخار موسولینی و آینده‌ی نامیرای ایتالیا جانمان را فدا کنیم؟». پدرِ اومبمرتو، حسابدار بود و وقتی جنگ جهانی دوم شروع شد، به خدمت فراخوانده شد.

طی سال‌های جنگ، اومبرتو و مادرش جیوانا به روستایی کوچک در شمال ایتالیا منتقل شدند. این روستا در سال 1945 از دست حزب فاشیست آزاد شد و کمیک‌ بوک‌های آمریکایی و اخبار مقاومت‌های اروپایی و هولاکاست به آن رسید. او در مدرسه‌ی مذهبی درس خواند و اشاراتی فراوانی در کارها و مصاحبه‌هایش دارد.

جوانی

پدر، از او می‌خواست وکیل شود اما اومبرتو به دانشگاه تورین و فلسفه خواند. پس از فارغ التحصیلی، اکو شروع به کار در ایستگاه رادیویی RAI در میلان کرد. او همینطور دوره‌ی سربازی خود طی 18 ماه انجام داد و بابت آن، دانشگاه و رادیو را باید رها می‌کرد. پس از خدمت، سال 1959 به تدریس در دانشگاه برگشت. همین سال او دومین کتاب خود (پس از پایان‌نامه در مورد یک فیلسوف قرون وسطایی) را با موضوع زیبایی شناسی قرون وسطی منتشر کرد. او، سال 63 دانشگاه توری را رها کرد و به دانشگاه مهمتر میلان، به عنوان استاد معماری شروع به کار کرد.

او با نوشتن چند کتاب دیگر بین قشر دانشگاهی و تحصیل‌کرده‌ی ایتالیا به شهرت رسید. نوشته‌های او در مجلات مرمبوط به این قشر به چاپ می‌رسیدند تا در تیراژ نسبتاً کم چاپ می‌شدند. با این حال، اکو نماینده‌ی تفکری بود که می‌گفت برای رسیدن به هدف نیاز به تلاشی فراوانی نیست و همه در جایگاه خود ایستاده‌اند. او همینطور در حوزه ادبیات، مخالف متونی بود که نتیجه‌ای یکسان و بسته در ذهن مخاطب می‌ساختند.

اومبرتو اکو-نویسنده
اومبرتو اکو-نویسنده

بزرگسالی تا مرگ

اکو، از میانه‌ها تا انتهای دهه شصت به دانشگاه فلورانس منتقل شد و آنجا در زمینه‌ی ارتباطات بصری تدریس می‌کرد. سال 69، اکو به میلان برگشت تا نشانه‌شناسی تدریس کند. همین حوزه را کمی بعد در بولونیا هم تدریس می‌کرد. نوشته‌های در خارج از ایتالیا هم محبوب شده بودند و اینطور سال 1977 او به عنوان مدرس، در دانشگاه‌های ییل و کلمبیای آمریکا شروع به کار کرد و بعدها همینطور در هاروارد و آکسفورد هم تدریس می‌کرد. او اولین رمان خود آنک نام گل را سال 1980 منتشر کرد که تا حد بسیاری به مطالعات و نوشته‌های پیشین او مربوط بد. او که متخصص قرون وسطی بود، رمان خود را هم در همین فضا و قرن چهاردم فروایت کرد.

در اواخر دهه هشتاد، اکو مدتی در دپارتمان مطالعات مربوط به رسانه در دانشگاه ملی سن مارینو شروع به کار کرد. او بعد انیسیتوی ارتباطات دانشگاه بولونیا را دایر کرد. او طی این دوره به فرهنگ‌های غیرغربی از جمله چینی و آفریقایی علاقه‌مند شد و کنفرانسی به همت انیسیتوی مربوط به او در گوانگژو در سال 1991 برگزار شد که پیشروان دانش نام داشت.

آونگ فوکو دومین و جزیره‌ی روز پیش دومین و سومین رمان او هم در انتهای دهه هشتاد و دهه نود منتشر شدند. او چهار رمان هم در قرن بیست و یکم منتشر کرد. اکو برنده‌ی یجایزه Strega است که مهمترین جایزه ادبی ایتالیا به شمار می‌رود. او همینطور چندین دکترای افتخاری در دانشگاه‌های اودنسه، شیکاگو، کلاسکو، کنت، آکسفورد و بلگراد به دست آورده است. او با اندیشه‌های دینی بزرگ شد اما به دنبال مطالعات گسترده‌اش، کلیسای کاتولیک را رها کرد. اکو، با عکاسی آلمانی ازدواج کرده بود و دو فرزند با هم داشتند. او سرانجام در فوریه 2016 به خاطر بیماری سرطان پانکراس در خانه‌ی خود در میلان درگذشت.

بررسی آثار

اکو کتاب‌های ناداستان بسیار و چند کتاب کودک نیز دارد. برخی از این کتاب‌ها در ایران نیز ترجمه شده‌اند. از آن جمله می‌توان به تاریخ زشتی، تاریخ زیبایی، سرگذشت جامعه سیال، فاشیسم ابدی، چگونه با ماهی قزل آلا سفر کنیم، ایمان یا بی ایمانی، تفسیر و پیش تفسیر، در جستجوی زبال کامل، بمب و ژنرال، اسطوره سوپرمن و نویسندگان نباید سیاسی باشند می‌توان اشاره کرد.

قرن بیستم

  • آنک نام گل (1980)
  • آونگ فوکو (1989):
    • سه نفر اهل میلان که حوصله‌شان سر رفته، نقشه‌ای طراحی می‌کنند. آنها قصد دارند شوالیه‌های معبد قرون وسطایی را با یک سری فرقه‌های دیگر کهن به هم مربوط کنند. نقشه‌ی آنها، به یک نقطه‌ی جغرافیایی اشاره دارد که ادعا می‌شود تمام قدرت‌های زمین آنجا قابل کنترل هستند. آن نقطه در پاریس و موقعیت آونگ فوکو قرار دارد. با این حال این حقه کم‌کم رنگ واقعیت به خود می‌گیرد.
  • جزیره روز پیشین (1995):
    • طوفانی سهمگین در اقیانوس آرام راه می‌افتد؛ زمان، سال 1643 است. روبرتو خود را روی کشتی تنها می‌بیند.
    •  پس از طوفانی سهمگین در اقیانوس آرام در سال 1643، روبرتو دلاگریوا خود را بر روی کشتی تنها می بیند. او به گونه ای توانسته خود را به عرشه ی کشتی «دفنی» برساند که در ساحل جزیره ای زیبا پهلو گرفته است. همه ی امکانات لازم در کشتی وجود دارد اما خبری از خدمه نیست. همزمان با این که روبرتو شروع به گشتن کابین های مختلف کشتی می کند، خاطراتی از دوران جوانی اش را به یاد می آورد: فرانته، برادر خیالی و شرور او؛ حصر شهر کاسال، همان جنگ سی ساله ی بی معنا که روبرتو در آن، پدر و رویاهایش را از دست داد؛ و درس های کوچک و بزرگی که زندگی در طول این سال ها به او آموخته است.

قرن بیست و یکم

  • بائودولینو (2000):
    • شخصیت اصلی داستان بائودولینو در خانواده‌ای روستایی و ساده در شمال ایتالیا به دنیا آمده است. او دو استعداد دارد: یادگیی زبان و دروغگویی. او یک مرتبه فرمانده‌ای خارجی را در جنگل می‌بیند و طوری او را تحت تاثیر قرار می‌دهد که این فرد که معلوم می‌شود امپراتور سرزمینی دیگر است، او را به سرپرستی می‌گیرد. پسر، برای تحصیل به پاریس فرستاده می‌شود و دوستانی جالب پیدا می‌کند. بائودولینو و دوستانش، غرق دنیای اساطیر هستند.
  • شعله مرموز ملکه لوآنا (2004)
  • گورستان پراگ (2010)
    • اروپا در قرن نوزدهم—از تورین گرفته تا پراگ و پاریس—سرشار از اتفاقات مخوف و اسرارآمیز است. یسوعی ها علیه فراماسون ها نقشه می کشند. جمهوری خواهان ایتالیایی، کشیشان را با روده های خودشان اعدام می کنند. تبهکاران فرانسوی روزها نقشه ی بمب گذاری می کشند و شب ها مراسم «بلک مس» را گرامی می دارند. همه ی کشورها، سازمان جاسوسی مختص به خود را دارند و جعل ها، دسیسه ها و قتل عام های خود را عملی می کنند. توطئه ها بر تاریخ حکومت می کنند. سراسر اروپا در هرج و مرج و آشوب است و هر کسی به فکر نجات خود. اما چه می شود اگر تمام این دسیسه ها، چه واقعی و چه خیالی، کار تنها یک نفر باشد؟
    • اروپای قرن نوزدهم، سرشار از اتفاقات مخوف و اسرارآمیز است. یسوعی‌ها علیه فراماسون‌ها نقشه می‌کشند. جمهوری‌خواهان ایتالیا، کشیشان را با روده‌های خودشان دار می‌زنند.
  • شماره صفر (2015)
    • آخرین رمان اکو، به سال 1945 سری می‌زند. موسولینی و معشوقه‌ای توسط پارتیزان‌ها دستگیر شده‌اند و به آنها شلیک شده است. سال‌ها بعد، داستانی خطاب نویسنده‌ای جوان مطرح می‌شود که به نام کسی دیگر آن را بنویسد. راوی، به اطلاع اینطور مسئله را بازتاب می‌دهد که جسدی که از موسولینی پیدا شد، در واقع دوچه نبود و بدل او بود.
کتاب‌های اومبرتو اکو
کتاب‌های اومبرتو اکو

نقد و بررسی کتاب آنک نام گل

آنک نام گل، سال 1980 به عنوان اولین رمان اومبرتو اکو منتشر شد. داستانی جنایی که در بستر تاریخ قرون وسطی روایت شده است. رمان، بسیار بیش از انتظار موفق ظاهر شد و تاکنون فراتر از پنجاه میلیون نسخه فروش رفته و به لیست پرفروش‌ترین رمان‌های تاریخ وارد شده است. کتاب همینطور جوایز بسیاری در عرصه‌ی ایتالیا و اروپا به دست آورد، با این حال منتجر به جایزه پولیتزر یا نوبل ادبیات نشد.

اتفاقات کتاب در قرن چهاردهم میلادی، یعنی دوره‌ای که تخصص اومبرتو اکو است رخ می‌دهند. مسیحیان از سمتی درگیر جنگ‌های صلیبی بوده‌اند و از سوی دیگر فرقه‌های جدید مشغول سر بر آوردن هستند و مومنان چند دسته شده‌اند. بین پادشاه و پاپ نیز این کشمکش به وجود آمده است. پاپ، دستور تفتیش عقاید می‌دهد و در حوزه‌ی وظایف پادشاه دخالت می‌کند. پادشاه، این را بر نمی‌تابد و سعی می‌کند خود را از شر پاپ راحت کند.

داستان از صومعه‌ای ایتالیایی در سال 1327 آغاز می‌شود. خانواده‌ی فرانسیسکان در کلیسایی باشکوه، به کفر متهم می‌شوند و برادر ویلیام مشغول تحقیق روی مسئله می‌شود. تحقیقات هفت قتل را به این پرونده مربوط می‌کنند. برادر ویلیام کاری سخت برای رمزگشایی معماهای این پرونده دارد.

اوهان پاموک، تحت تاثیر همین کتاب نام من سرخ را نوشت. همینطور شخصیت ویلیام در کتاب، شباهت‌های آشکاری با شخصیت شرلوک هلمز دارد. حتی توصیفات اولیه در مورد این شخصیت، با توصیفات دکتر واتسون از کاراگاه انگلیسی مطالقت دارد. کتاب به طرق مختلف مورد اقتباس قرار گرفت و می‌توان آن را مهمترین رمان مدرن ایتالیایی معرفی کرد.

بخشی از متن کتاب

ارتداد را اغلب مفتشان به‌وجود می‌آورند. و نه تنها به این معنی که مرتدانی را که وجود خارجی ندارند در تخیل خود می‌سازند، بلکه با چنان شدّت و حدّتی به سرکوب فساد ارتداد می‌پردازند که خیلی‌ها به سبب نفرت از قاضیان به سویش رانده می‌شوند

«من زیاده از حد حرف زدم. حتماً تا به حال متوجه شده‌اید که ما اینجا زیاد حرف می‌زنیم. اینجا از یک طرف هیچ‌کس حرمت سکوت را نگه نمی‌دارد. از آن طرف زیادی حرمتش را نگه می‌دارند. اینجا به جای حرف زدن یا ساکت ماندن باید آستین بالا زد.

آنها امیدوارند با ترس، روح را از ارتکاب گناه بازدارند و ترس را جایگزین شورش کنند. » با نگرانی پرسیدم: «در این صورت دیگر گناه نمی‌کنند؟» استادم گفت: «باید دید منظور از گناه چیست آدسو. دوست ندارم نسبت به مردم این سرزمین که چندین سال است در میان‌شان زندگی می‌کنم بی‌انصاف باشم، ولی مشخصۀ بارز کمبود تقوا در مردم ایتالیا این است که از ترس بت‌هایی که به آنها نام قدیس داده‌اند، از گناه پرهیز می‌کنند. آنها از قدیس سباستیانوس و قدیس آنتونیوس بیشتر می‌ترسند تا از مسیح.

«بله. به تو دروغ گفته‌اند. شیطان شهریار ماده نیست؛ شیطان تکبر روح است، ایمانِ بدون لبخند است، حقیقتی است که هیچ‌گاه شک گریبانش را نمی‌گیرد. شیطان اخموست چون می‌داند به کجا می‌رود و در حرکت همیشه به جایی که از آن آمده است، برمی‌گردد.

هیچ‌چیز ناپایدارتر از صورت ظاهر نیست که همچون گل‌های صحرایی با آمدن پاییز پژمرده و دگرگون می‌شود؛ و امروز چه ثمری دارد گفتن این‌که دیرسالار آبو چشمانی جدی و گونه‌هایی گل‌گون داشت، حال که او و کسانی که گرد او بودند همه در زیر خاک آرمیده‌اند و پیکرشان به رنگ خاکِ خاکستری مردگان درآمده است

حقیقت این است که من دختر را «می‌دیدم»، من او را در جنبش خفیف شاخه‌های بی‌برگ درختی می‌دیدم که گنجشککی از رمق افتاده در جستجوی پناه بر رویش می‌نشست؛ من او را در چشمان گوساله‌هایی که از طویله بیرون می‌آمدند می‌دیدم و صدایش را در بع‌بع گوسفندانی که در سرگردانی ‌به آنها برمی‌خوردم می‌شنیدم. انگار همۀ آفرینش از او با من سخن می‌گفت و من در اشتیاق دیدار دوبارۀ او بودم، درست، ولی از سویی آماده بودم که فکر دیدار دوبارۀ او را مشروط به چشیدن طعمِ لذتی که آن صبح مرا آکنده بود از سر بیرون کنم، و اگر قرار بود به‌اجبار و تا ابد از من دور باشد او را همیشه نزد خود احساس کنم.

اقتباس

  • مهمترین اقتباس کتاب، مربوط به سال 1986 بود. ژان ژاک آنو کارگردان مشهور، این کتاب را بازسازی کرد. شان کانری در این فیلم نقش ویلیام را ایفا کرد. اگرچه فیلم به زبان انگلیسی ساخته شده، در کشورهای ایتالیا، فرانسه و آلمان غربی فیلمبرداری آن انجام شد. فروش فیلم در اروپا موفق بود اما در آمریکا چندان جدی گرفته نشد. برخی منتقدان فیلم را دوست داشتند اما راجر ایبرت معروف، داستان را گیج‌کننده معرفی کرد که نتوانسته شاهکار اکو را درست روی پرده نقره‌ای بیاورد. اکو، سال‌ها بعد توضیح داد که تیم سازنده در پی ساده‌سازی داستان بودند و به همین دلیل کار ناقص باقی ماند. با این حال، اکو فیلم را دوست داشت.
  • شبکه‌ی RAI ایتالیا، سال 2018 مینی‌سریالی هشت قسمتی در مورد این داستان ساخت و منتشر کرد.
  • چند اجرای تئاتر، چندین بازی ویدئویی، چند قطعه‌ی موسیقی (از جمله آهنگ‌هایی از آیرون مایدن و آیِرون) از این داستان اقتباس‌هایی داشته‌اند.
شان کانری-نام گل سرخ
شان کانری-نام گل سرخ

جایگاه کتاب

برای بررسی جایگاه کتاب در نزد مخاطبان به سراغ گوگل ترندز رفتیم. این ابزاری از گوگل است که به ما در مقایسه کلیدواژه (اینجا یک سری کتاب) با شرایط قابل تعیین، کمک می‌کند. دیتای مربوط به این ابزار، از نتایج جستجوی کاربران تعیین شده است. از همین ابزار برای بررسی وضعیت کتاب حاضر استفاده کردیم. به این ترتیب، کتاب را با یک سری کتاب در فضای مشترک مقایسه کردیم. آنک نام گل را با راز داوینچی، سایه باد، مرشد و مارگاریتا و عشق سال‌های وبا مقایسه کردیم. همانطور که مشاهده می‌کنید، کتاب اومبرتو اکو طی دوازده سال اخیر از دو کتاب جمع جایگاه بهتر و از دو کتاب جایگاه پایینتری دارد.

آنک نام گل-ترندها
آنک نام گل-ترندها

همینطور سراغ گودریدز رفتیم. گودریدز سایتی شبیه به شبکه اجتماعی برای عاشقان کتاب است. سراغ صفحه‌ی اومبرتو اکو در گودریدز هم رفتیم. در این صفحه مطابق انتظار آنک نام گل در صدر لیست جا دارد. 340 هزار امتیاز گرفته که میانگین این نمرات 4.1 از 5 است. پس از آن آونگ فوکو قرار دارد که 66 امتیاز گرفته و میانگین نمرات آن 3.9 است. تاریخ زیبایی هم سومین کتاب مهم نویسنده انگاشته می‌شود که 58 هزار امتیاز دارد. در ادامه یک نظر مثبت و یک نظر منفی را در خصوص کتاب آنک نام گل از کابران گودریدز خواهیم آورد.

نظر مثبت

5 از 5 به کتاب نمره داده است:

آنچه در این سطور می‌آید ممکن است ماجرای رمان را لو بدهد**

نام گل سرخ را شاید بتوان اثری متلاطم متاثر از کلام نیچه دانست. شاهکار اومبرتو اکو، روایت تلاشی برای یافتن یک کتاب است. تلاشی نافرجام و کشنده. نیچه گفته بود که اگر هنر نبود حقیقت ما را می‌کشت. نیچه از حقیقتی زهرآهگین و کشنده سخن می‌گوید. اکو این حقیقت را در هیات یک کتاب به رشته تحریر درآورده است. به رغم آن‌که صفحات کتاب آغشته به زهر و کشنده است، محتوای آن زندگی‌بخش و زلال است. کتاب کذایی، اثری از ارسطو درباره هنر است که به تعبیر نیچه خاصیتی شفابخش و دم مسیحایی دارد.

کانون داستان، کتابخانه‌ای در یک کلیساست که ورود به آن برای اهالی کلیسا ممنوع شده و استعاره‌ای از این واقعیت سهمگین است که مذهب، در شکل کلی‌اش با حقیقت و معرفت سر ناسازگاری دارد. در وصف فیلسوف گفته‌اند که فیلسوف کسی است که طالب حقیقت باشد و نه مالک آن. و اومبرتو اکو خبر از کشیشی می‌دهد که کتابخانه را به تملک خود در آورده و راه دسترسی به حقیقت را بر راهبان بسته است. خبری ناگوار از یک دشمن حقیقت.

آن‌گونه که از اکو انتظار می‌رود، نام گل سرخ کتابی درباره‌ی واژگان، نشانه‌ها و دلالت است. در دنیایی زندگی می‌کنیم که هر واژه با واژه‌ای دیگر تفسیر می‌شود و هر نشانه، نشان از نشانه‌ای دیگر دارد. هر کلامی تفسیر می‌شود و سلسله‌ای بی‌پایان از معانی به راه می‌افتد. و حقیقت در این هزارتوی معنا، به خاک می‌افتد و نابود می‌شود. تنها مرگ است که برچیزی جز خودش دلالت نمی‌کند. تنها مرگ است که تفسیر نمی‌شود و تنها مرگ است که حقیقت دارد. و نام گل سرخ یعنی چه؟ اکو در آخرین سطر داستانش می‌گوید “دیگر نمی‌دانم این نوشته درباره چیست.” نام گل سرخ کتابی درباره همه چیز است. درباره عشق و حقیقت و مرگ. کتابی درباره زبان، واژه‌ها و نشانه‌هاست 

کامنت فارسی از فرشاد

نظر منفی

سه ستاره از 5 ستاره:

نام گل سرخ یا آنک نام گل نخستین رمان اومبرتو اکو نویسندهٔ ایتالیایی است که سال ۱۹۸۰ منتشر شد. کتاب یک داستان جنایی تاریخی است که در صومعه ای در ایتالیای سال ۱۳۲۷ میلادی می‌گذرد؛ معمایی روشنفکرانه که نشانه‌شناسی در داستان را با تحلیل انجیل، مطالعات مذهبی قرون وسطی و نظریات ادبی تلفیق می‌کند. در سال ۱۹۸۶ بر اساس این رمان فیلمی به همین نام ساخته شد.

کتاب را باید در سطوح مختلف خواند. هم در سطح یک رمانی پلیسی، رمان تاریخی – پلیسی خوبی به حساب می‌آید و هم اینکه این رمان، با پس زمینه‌ای از بحرانی که قرن چهاردهم را تکان می‌دهد و درگیری‌های سیاسی و دینی و بدعت‌گذاری و تفتیش، در قالب سنت بزرگ رمان‌های تاریخی نیز می‌گنجد.

به علاوه، قرون وسطا امکانی به دست اکو می‌دهد تا برخی از اشاره‌ها به دنیای معاصر را القا کند. به طور مثال، بدعت‌گذاران، به سبب سخنان مفرط و آرمان پالایشی از طریق خون، به شدت یادآور بریگادهای سرخ‌اند.

شخصیت خورخه در این کتاب یادآور شخصیت بورخس است، کتابخانه‌دار نابینایی که راه کتابخانه را مخفی می‌دارد.
لحن نام گل سرخ، مانند بیشتر آثار اکو، طنزآمیز اما مبهم است و میان پذیرفتن همراه با سرخوردگی واقعیت و افشاگری منتقدانه در نوسان است. ویلیام، حقیقت را صرفاً تکه‌تکه پیدا می‌کند و تکه‌های متنی که ویلیام پس از آتش سوزی کتابخانه به چنگ می‌آورد، استعارهٔ آن حقیقت‌اند. 

کامنت فارسی از مهدی لطفی

بهترین ترجمه آنک نام گل

برخلاف بیشتر کتبی که بررسی می‌کنیم، این کتاب تنها دو ترجمه به زبان فارسی دارد. با توجه به سنگینی کار، همین را همم باید غنیمت شمرد.

  • نام گل سرخ | نشر شباویز  | شهرام طاهری
  • رضا علیزاده | نشر روزنه | رضا علیزاده

طاهری کتاب را سال 1365 که فاصله‌ای زیاد از زمان انتشار کتاب به زبان انگلیسی نگذشته بود برای نخستین بار به فارسی ترجمه کرد. 25 سال بعد از این ترجمه، سال 1390 کتاب با ترجمه رضا علیزاده و عنوانی متفاوتی منتشر شد. علیزاده همان مترجمی است که پیشتر ارباب حلقه‌ها را هم با ترجمه‌ی او توصیه کردیم. ترجمه‌ی علیزاده کیفیت بهتری دارد و همین ترجمه رو توصیه می‌کنیم.

علیزاده در خصوص ترجمه این کتاب گفته است:

به نظر من ترجمه آقای طاهری هم خوب بوده ولی با توجه به ممارست من در ترجمه کتاب‌های اکو، بعضی از دوستان و علاقه‌مندان آثار او از من انتظار داشتند که این کتاب را دوباره ترجمه کنم. امبرتو اکو می‌گوید اگر «آونگ فوکو» رمان روشنفکری من باشد، «بائودولینو» رمان کارگری من محسوب می‌شود و «نام گل سرخ» مابین این دو فضا قرار می‌گیرد. هر چند به همان خط و سیاق کارهای قبلی اوست.

مصاحبه با مهرنیوز

نظرات کاربران

  • مسئولیت دیدگاه با نویسنده‌ی آن است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *