فیلم آبادانی ها فیلمی ایرانی است که توسط کیانوش عیاری در سال ۱۳۷۱ ساخته شده و در یازدهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر اکران شد.
به گزارش خوبو، آبادانی ها از بهترین فیلمهای دهه 70 سینمای ایران است که مورد توجه تماشاگران و منتقدین قرار گرفت. این فیلم از سایت معتبر IMDB، موفق به کسب نمره خوب 7.2 شده است. 117 نفر به این فیلم نمره دادهاند.
عوامل و بازیگران فیلم آبادانی ها
آبادانی ها فیلمی است که در ژانر درام، جنگی و دفاع مقدس توسط کیانوش عیاری ساخته شده است. کیانوش عیاری از معروفترین کارگردانان ایرانی است که از مشخصههای بارز فیلمهایش سبک واقع گرایانه منحصربهفردش و پرداختن به موضوعات بکر میتوان نام برد. شبح کژدم، آبادانی ها، خانه پدری، کاناپه و مجموعه تلویزیونی روزگار قریب از مشهورترین آثار ساخته شده توسط این کارگردان مطرح ایرانی است.
آبادانی ها محصول سال ۱۳۷۱، اقتباسی مستقیم و ایرانیزه شده از فیلم دزدان دوچرخه ساخته دسیکا است که به این مسئله در تیتراژ ابتدایی فیلم نیز اشاره میشود.
کارگردان | کیانوش عیاری |
تهیه کننده | علی اکبر کسری مهوش جزایری کیانوش عیاری |
نویسنده | کیانوش عیاری |
بازیگران | سعید پورصمیمی حسن رضایی بهروز رضوی سعید شیخ زاده افسانه محمدی وحید شیخ زاده |
موسیقی | سعید شهرام |
فیلمبردار | علیرضا زرین دست |
تدوین | کیانوش عیاری |
سال ساخت | 1371 |
مدت زمان فیلم | 100 دقیقه |
نمره IMDB | 7.2 |
خلاصه داستان فیلم آبادانی ها
اتومبیل یک مهاجر جنگی مقیم تهران به سرقت برده میشود. او همراه پسرش جستجویی ناامید کننده را برای یافتن تنها دارایی اش آغاز می کنند.
در این بین او با مردی آشنا می شود که به اقتضای حرفه اش می تواند وی را در ردیابی اتومبیل مسروقه کمک کند.
طی این جستجو “برنا” پسر مرد نیز در پی یافتن عینک گمشده اش است. جستجوی همزمان پدر و پسر مسائلی را ایجاد میکند…
نقد و بررسی فیلم آبادانی ها
سایت بهترین ها در نقد این فیلم نوشته است:
شناسنامه ایتالیایی
«آبادانی ها» که یکی از بهترین فیلم های عیاری هم هست. او داستان خود را از نئورئالیسم ایتالیایی وام گرفته و از کتاب دزدان دوچرخه اثر ویتوریو دسیکا اقتباس کرده است و ظاهر بصری او به شدت تحت تأثیر مدل های نئورئالیستی قرار گرفته است. دوربین پویا و تعقیب و گریز شخصیت ها، استفاده از لوکیشن های بیرونی در قلب شهر از نئورئالیسم سرچشمه می گیرد و علاوه بر آن نیم نگاهی به موج جدید فرانسه دارد و هجوم فضا و معماری شهری را بر قهرمانان آنتونیونی به ارث برده است. .
با این حال بد نیست با توجه به جایگاه کارگردانی کیانوش عیاری در زمینه حاشیه نشینی در اواخر دهه 60، آبادانی ها را تماشا کنید و این نقد بهانه خوبی است تا نگاهی به کیفیت واکنش سینماگران امروزی به معضلات اجتماعی داشته باشیم. و به خصوص مسائل حومه تهران.
برگرفته از دزد دوچرخه
اگر اهل فیلم باشیم و علایق سینمایی را در نظر بگیریم، زیرنویس اولیه فیلم های آبادانی ها و اقتباس کیانوش عیاری بر اساس دزد دوچرخه ساخته ویتوریو دسیکا نظرمان را جلب می کند.
اما مسائل متعددی که تماشای مجدد آبادانیها پس از سه دهه امروز با بینندگان مواجه میشود، مطالعه تطبیقی ساختار سینمایی و کیفیت نشانههای بصری آبادانیها و دزد دوچرخه را تا حدودی بیاهمیت میکند. وقوع هشت سال جنگ منجر به داستانهای بیشماری و همچنین آثار اجتماعی بسیاری شده است که سه دهه بعد در شرایط اجتماعی امروز به راحتی قابل مشاهده است.
با شروع جنگ، درویش خانواده خود را به تهران آورد و زندگی دور از جنگ را در اقامتگاه هجرت آغاز کرد. استفاده کرد و با شروع جنگ هشت ساله ایران و عراق به محل اقامت مهاجران جنوب کشور تبدیل شد.
با تیر غریزه مبارزه کنید
خودروی پیکان درویش که تنها وسیله کسب درآمد ناچیز اوست به سرقت رفت. او به همراه پسرش برنا و به کمک حسن کوف برای یافتن تیر زنگ زده خود به قبرستان ماشین ها در حاشیه تهران رفت.
چند روز بعد، پلیس منطقه گفت پیکان پیدا شده است. درویش تیر زنگ زده خود را می یابد. اما ماشین او اسقاط شد و فقط بدن شکسته او باقی ماند. با کمک حسن هوف، تیر درویش دوباره به راه می افتد و دراویش بر سربازان خسته سوار می شوند و به سفر خود ادامه می دهند.
طرح ساده خطی آبادانیها بهانه خوبی است تا درویش برای یافتن تیر زنگ زده و دزدیده شده خود بیننده را همراهی کند. بنابراین داستان نویسی عناصر روایی را به شکل گیری یک موقعیت ساده محدود می کند و به بیننده اجازه می دهد تا به سمت قهرمان داستان سفر کند.
اکسیژن؛ خودروی برقی جدید ایرانی در راه است
این رویکرد نیاز به روایت داستان در موقعیت های نمایشی را از بین می برد و راه را برای ورود به زیرمتن هموار می کند. این نوع روایت در سینما تفاوت چشمگیری با ساختارهای روایی رایج در سینمای تجاری امروز ایران دارد.
شکل گیری سینمای اجتماعی
در اینجا با دو نوع قصه گویی در سینما مواجه هستیم. اولی شکلی از روایت است که در فیلم آبادانی ها شرح داده شده است و دومی روشی است که در درجه اول تابع اصول فیلمنامه نویسی و تکنیک های سرگرمی از پیش ساخته شده است.
این اصول که بر «ایجاد هیجان و جذب مخاطب» متمرکز است، فیلمنامه نویس را مجبور می کند تا از فیلمنامه نهایت استفاده را ببرد. اینها شامل شخصیت پردازی، تعلیق، نقاط عطف، ایجاد گره های اسرارآمیز فراوان، اجازه دادن به شخصیت ها و طرح های فرعی برای ایجاد هیجان بیشتر و آماده سازی فیلمنامه برای رها کردن بازیگران در مقابل دوربین است.
نتیجه استفاده از این روش میخکوب شدن تماشاگر بر صندلی سینما و پیگیری فراز و نشیب های تاریخ است. سود قابل توجه سرمایه گذاران و تهیه کنندگان سینمای ایران در سال های اخیر و تکرار این بستر در فیلم های به اصطلاح «اجتماعی»، خبر از جایگزینی سینمای هیجان انگیزی می دهد که احتمالاً گیشه را از سرگرمی های کمدی خارج می کند.
در توضیح این موضوع می توان به نمونه های شاخص «سینمای اجتماعی» در چند سال اخیر اشاره کرد که فروش موفقی در اکران داشته اند و ساخت روایت و تجسم این آثار از نگاه کارگردان، تعابیر مبهمی را ایجاد می کند. مانند «اجتماعی بودن»، «آینه کل»، «جامعه بودن»، «گفتن از واقعیت های جامعه» و هر چیز دیگری که سعی در بیان مشکلات طبقات پایین جامعه دارد.
فیلم های اجتماعی موفق
از جمله این آثار می توان به فیلم های «متر شیشه ای»، «مغزهای کوچک زنگ زده»، «بدون تاریخ، بدون امضا»، «سرزنده» و «شنای یک پروانه» اشاره کرد. چرخه تولید این گونه فیلم ها که در گذر از کمدی های برنده به موضوعات روز مانند حاشیه نشینی، فقر، اعتیاد و… در راستای اهداف یک تشکل فکری است که از ارائه تصاویری عجیب از حاشیه نشینان سینما سود می برد.
عکس/ تولد اولین بچه گوزن زرد در سال 1401
برخلاف تصور اپراتور، ارائه چنین تصویری قادر به دادن لحن انتقادی به اقدام فرهنگی آن نسبت به وضعیت موجود نیست.
این بدان معنا نیست که شما نگران “باج گیری” نباشید و در این زمینه باید توجه داشت که سازوکار تجاری تولید و فیلمبرداری در این آثار به سختی می تواند تلخی مشکلات ناتمام مردم را بیان کند و به این راه ادامه دهد. به این ترتیب، شاید گامی در جهت ناشنیده بودن و بی اهمیت جلوه دادن مشکلات دردناک اجتماعی باشد.
شیوه ای که کیانوش عیاری برای روایت یک معضل اجتماعی در آبادانی ها انتخاب می کند، نشان از تلاش کارگردان برای دور شدن از شگردهای متعارف سینمایی دارد و بازی او تفاوت چشمگیری با آنچه صنعت سرگرمی می طلبد دارد.
داستان ساده فیلم بستر مناسبی را برای مشاهده مهاجرت درویش و خانواده اش و آثار مخرب جنگ بر ساکنان اقامتگاه هجرت فراهم می کند.
در این روند، طراحی فضای بصری فیلم، شخصیت اصلی خود را از طریق مضمون و کنش فیلم آشکار می کند و حضور این دو عنصر (مضمون طرح و طراحی هنری) در آبادانی ها در دام سینماتیسم و اشباع نمی افتد.
اما «آبادانی ها» متاثر از لحن تمثیلی کارگردان است که در صحنه هایی از فیلم متجلی می شود (برنا آینه شکسته را با خود می برد و این آینه شکسته بهانه ای برای روش کارگردان در فیلم می شود).
تا زمانی که سکانس پایانی فیلم پر از عبارات استعاری باشد، اما فیلمنامه و کارگردانی به وضوح در بستری سازنده حرکت می کند و داستانی از هزاران ناگفته از هشت سال جنگ ایران و عراق را به مخاطب ایرانی ارائه می کند. .
از این رو فیلم آبادانی ها با اندک کاستی هایی که در طراحی و کارگردانی دارد، نمونه ای ستودنی در روند رو به رشد فیلم های اجتماعی امروز و حضور و نگاه کارگردان در روند روایت داستان «هجرت درویش و دزدی» است. تیر زنگزدهاش» را میتوان یکی از آنها دانست. پیشنهادهای موجود برای رشد چنین فیلمهایی در سینمای ایران را پذیرفت.
فهرست جوایز فیلم آبادانی ها
در یازدهمین دوره برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم فجر در سال 1371، فیلم آبادانی ها نامزد دریافت 2 سیمرغ بلورین جشنواره برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (حسن رضایی) و بهترین صدابرداری (جهانگیر میرشکاری) شد، که در پایان موفق به کسب جایزهای نشد.
لازم است به نکتهای اشاره کنم. ادعای اقتباس مستقیم آبادانیها از دزدان دوچرخه درست است، اما تأثیرات نئورئالیسم ایتالیایی و موج جدید فرانسه بیش از آنکه در سبک بصری باشد، در محتوای اجتماعی و روایت داستانی فیلم نمود پیدا کرده است.