فیلم بهشت گمشده فیلمی ایرانی است که توسط حمید سلیمیان در سال ١٣٨٩ ساخته شد و در اسفند ۱۳۹۷ در سینماهای سرتاسر کشور به اکران عمومی درآمد.
به گزارش خوبو، در بهشت گمشده که در ژانر اجتماعی است، بازیگرانی مانند فرامرز قریبیان، افشین هاشمی، افسانه پاکرو، متین ستوده، رویا شریف و … به هنرنمایی پرداختهاند. این فیلم، از سایت معتبر IMDB، نمره متوسط 6.1 را کسب کرده است. 66 نفر به این فیلم نمره دادهاند.
دانلود فیلم بهشت گمشده
عوامل و بازیگران فیلم بهشت گمشده
بهشت گمشده فیلمی است که در ژانر درام و خانوادگی توسط حمید سلیمیان ساخته شده است. حمید سلیمیان، کارگردان بهشت گمشده، متولد ۱۶ تیرماه ۱۳۵۶ در تهران، تدوینگر، فیلمنامه نویس و کارگردان سینما و تلویزیون است. او فارغ التحصیل رشته نمایش از دانشگاه آزاد اسلامی است و سابقه ساخت فیلم های مستند و داستانی کوتاه و بلند را در کارنامه کاری خود دارد. تعدادی از آثاری که سلیمیان در تهیه و تولید آن مشارکت داشته عبارتست از: پرواز۲۳۲، بهشت اینجاست، بی خوابی، زندگی جای دیگریست، چاه خیال، یك لحظه دریا، پنج سی سی لالایی، یك لحظه مرگ، سربازی یك دوربین، پل و رویای جاودانگی.
فرامرز قریبیان از مشهورترین بازیگران این فیلم است. او سه بار سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد جشنوارهٔ فیلم فجر را بابت نقشآفرینی در ترن (۱۳۶۶)، بندر مهآلود (۱۳۷۱) و مرد بارانی (۱۳۷۸) کسب کرده است. آخرین حضور او در سینما مربوط به بازی در خروج (۱۳۹۸) بود که برایش نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد شد. قریبیان پدر سام قریبیان، بازیگر و فیلمساز ایرانی، است که در ۱۳۹۱ فیلم گناهکاران به نویسندگی او را کارگردانی کرد.
افشین هاشمی کارگردان، فیلمنامهنویس، بازیگر سینما، تئاتر، تلویزیون و نوازنده ایرانی است. هاشمی دارای مدرک مهندس شیمی از دانشگاه صنعت نفت آبادان (۱۳۷۷) و کارشناسی ارشد کارگردانی از دانشکده سینما تئاتر، دانشگاه هنر (۱۳۸۶) است. وی همچنین نوازنده کمانچه است و اجراهایی را نیز در این زمینه در سالنهای مختلف داشته است.
افسانه پاکرو، دیگر بازیگر مشهور بهشت گمشده است. او در مجموعه های تلویزیونی از جمله رسم عاشقی، در مسیر زاینده رود و تکیه بر باد بازی کرده است. از جمله فیلم های او نیز می توان به رویای خیس، محاکمه، شبکه، یادگاری، دو عروس، دلتا ایکس و … اشاره کرد.
متین ستوده تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتهٔ مدیریت بازرگانی سپری نمود. اولین بازی او در سریال بازنشستگی بود. سال ۱۳۸۸ که ۲۴ ساله شد با «سریال عملیات ۱۲۵» به تلویزیون بازگشت و با فیلم «خانه دیگری» در سال ۱۳۹۴ وارد پرده سینما شد. اما یادآوری را می توان نقطه عطف کارنامه کاری متین ستوده دانست. شهرت او در سال ۱۳۹۵ با سریال « لیسانسه ها» به کارگردانی سروش صحت کنار هوتن شکیبا و امیر کاظمی به شهرت رسید این مجموعه با استقبال خود مردم در فصل دوم و سوم با نام «فوق لیسانسه ها» ادامه یافت.
کارگردان | حمید سلیمیان |
تهیهکننده | محمدصادق آذین |
نویسنده | حمیدرضا سلیمی حمید سلیمیان |
بازیگران | فرامرز قریبیان افشین هاشمی افسانه پاکرو متین ستوده محمدهادی قمیشی رؤیا شریف نیره فراهانی کاوه خداشناس محمدحسین خرسندیفرد محمدمهدی احدی شکیبا فرمانی یاشار سلیمانی ریحانه شهرامیفر |
موسیقی | امید رئیس دانا |
فیلمبردار | اشکان اشکانی حسن اسدی |
تدوین | سپیده عبدالوهاب سارا آهنی |
سال ساخت | 1389 |
مدت زمان فیلم | 80 دقیقه |
نمره IMDB | 6.1 |
خلاصه داستان
عیسی و آیدا زوجی خوشبخت هستند تا زمانی که آیدا خانوادهاش را در زلزله از دست میدهد. خبر میرسد که آیدا باردار است و به همین دلیل عیسی برای تسکین درد او، به دنبال راهی است که ماجراهایی در پی دارد و…
نقد و بررسی فیلم بهشت گمشده
برخی فیلمها بی آن که ادعایی داشته باشند، بی آنکه از تبلیغات گستردهای بهره برده باشند و بی آن که با انتظاری خاص به تماشایشان بروید با همان امکانات محدود خودشان میتوانند شیرین و دوست داشتنی باشند.«بهشت گمشده» یکی از همین دسته فیلمهاست.
«بهشت گمشده» فیلمی به شدت داستانمحور است و برای پرداخت درست به قصهاش به سراغ یک قالب روایی متفاوت رفته است و اتفاقاً آنچه به جذابیتش کمک بسزایی میکند همین قالب روایی کمتر تکرارشده است. فیلم دو قصه را به موازات هم روایت میکند و روایت دوم (آنژل و علی) خود داستانی است که شخصیتهای روایت اول درحال خواندنش هستند. درواقع قالب روایی فیلم «داستان در داستان» است؛ قصه در دل قصهای دیگر که در نیمهی پایانیاش غافلگیرمان میکند و در نقطه عطفش با حقیقت تلاقی مییابد. برای فیلمی “داستان محور” انتخاب یک روایت پردازی درست و منسجم که در عین حال تکراری هم نباشد قطعاً برد بزرگی به حساب می آید.
بسیاری از فیلمنامه های این سال ها از مشکل عدم توانایی تبدیل موقعیت به داستان رنج می برند و به همین جهت در روند پیشرفت خود جذابیت دراماتیکشان را از دست می دهند و صاف و مسطح می شوند. «بهشت گمشده» اما در تبدیل موقعیت هایش به داستان ماهرانه عمل می کند و چرخه ی درام در آن کامل و منسجم به جلو می رود.
فیلم، بعضی جاها، یکدستی های جالبی به مخاطب می زند. گاهی با ظرافت فریبمان می دهد و گاهی با هوشمندی ما را از رو به عمق فیلمنامه اش می کشاند. به عنوان مثال در آغاز گمان می کنیم قصه ی اصلی فیلم قصه ی عیسی و آیداست اما با آغاز روایت دوم، پی می بریم این علی و آنژل هستند که قرار است محوریت درام را در دست گیرند و سیر تغییر و دگردیسی آنهاست که آیدا و عیسی را هم تحت تأثیر قرار می دهد بنابراین فیلمساز با آنکه داستانش را با زوج اول آغاز می کند و با همان ها هم به پایان می رساند اما اهمیت نقش زوج دوم را در گستره ی درام پررنگ می کند تا مخاطب را ماهرانه فریب دهد.
زمان روایت اول کاملاً مشخص است؛ چندی پس از زلزله ی ویرانگر کرمانشاه. آیدا افسرده و ناامید است چراکه بیشتر اعضای خانواده اش را در آن زلزله از دست داده است. اما نوعی بی زمانی در روایت دوم به چشم می خورد که تمهید مناسبی برای ترسیم وجه رویاگونه و خیالپردازانه ی آن است. درواقع کودکان این روایت ربط چندانی به کودکان امروزی یا حتی کودکان یک دهه قبل تر ندارند؛ تفریحات، نوع زیست و سرگرمیهایشان شاید بیشتر کودکان دهه های پنجاه و شصت را تداعی کند اما پس از گره گشایی از راز درام و تجلی یافتن این کاراکترها در واقعیت، پی می بریم به لحاظ زمانی چندان هم قدیمی نیستند و این شیوه ی به تصویرکشیدنشان احتمالاً به منظور همان حفظ قالب داستانی و رویاگونه روایت دوم اتخاذ شده است.
با اینکه موقعیت مکانی روایت دوم تقریباً مشخص است و میدانیم که رخدادها در روستایی در شمال کشور بهوقوع میپیوندند اما نوع زیستِ آرمن (فرامرز قریبیان) و نوهاش در جنگل و فضاسازی مربوط به آن بخشها نیز دچار نوعی بیمکانیِ احتمالاً عامدانه شده است. فضایی که سلیمیان در فیلمش خلق می کند بیشتر یادآور فیلم های ژانر تریلر و معماییِ غربی ست. این فضای رازآلود که مه و باران و صدای رعد و برق هم چاشنی آن شده اند فضای فیلم را به آنچه باید باشد نزدیک تر می کند.
فیلم در ترسیم نوع روابط میان شخصیتهایش موفق است. کشمکش درونی و برونی کاراکترها با خودشان و دنیای اطرافشان خوب به تصویر درمی آید خصوصاً جهان کودکان با تصورات و رویاهایشان. نوع رابطه ی خالص و ناب دو کودک خردسال با یکدیگر لحنی شاعرانه به کار بخشیده است. درواقع کارگردان برای اثبات اینکه روایت دوم یک “قصه” است که در دل فیلمی کاملاً رئالیستی شکل گرفته، مجموعه ی درستی از تصمیمات را اتخاذ کرده است؛ تصمیماتی که به لحاظ بصری و روایی او را به قالب و محتوای مد نظرش نزدیک کرده اند.
اینکه فیلمساز در فیلم خود دنیای کودکان را به دنیای بزرگترها گره می زند اتفاق مثبتی است که با تقسیم درست و متقارن رویدادهای دو فصل فیلم شکلی منطقی دارد. دو خط اصلی داستان به درستی به هم چفت شده اند و هر دوی آنها پرداخت هایی به اندازه دارند. در این میان، یکی دو داستان فرعی هم داریم که در راستای تکامل خط سیر ماجراهای اصلی وارد درام شده اند. یکی از آنها مسئله ی ناباروری دوست صمیمی زوج اصلی است که قرار است در تقابل با بارداری آیدا و نخواستن بچه از سوی او قرار گیرد و به نوعی کشمکش درونی در زنِ باردار منجر شود. با آنکه کاراکتر نرگس – دوست آیدا- در حد و اندازه ی یک تیپ باقی مانده و به او به قدر کافی پرداخته نمی شود اما بهره برداری و برداشت خوبی از حضورش در کار به عمل می آید و به تکامل شخصیت زن و شوهر اصلی کمک می کند. از دیگر داستکهای فیلم میتوان به بخشهای مربوط به مدرسه اشاره کرد. سلیمیان شغل آموزگاری را برای شخصیت اصلیاش در نظر گرفته است که این شغل کارکرد چندانی در پیشبرد درام ندارد و تنها دلیل انتخاب این پیشه برای او دستیابیاش به آن دفترچه است؛ دفترچهای که قصهی دوم از دلاش بیرون میآید. درعوض، فیلمساز به شخصیتهای اصلیاش خوب و بهاندازه میپردازد. مهمتر از همه اینکه تضاد جالب و حسابشدهای میان وجوه شخصیتی کاراکترهای روایتهای اول و دوم وجود دارد؛ درواقع هرقدر عیسی و آیدا به دنیای واقعی نزدیک اند در عوض علی و آنژل و البته آرمن اسلوبهای شخصیتپردازی ژانرهای فانتزی را با خود حمل میکنند. حفظ و رعایت مرزهای میان رئالیسم و خیال در کار است که در عین سادگی به آن جلا میدهد و در نهایت به پایانی خوش منجر میشود.
نظرات کاربران