داستان ماجراهای نارنیا یک مجموعهی هفت جلدی است که بین 1950 تا 1956 توسط سی اس لوئیس نوشته شد و شهرت جهانی به دست آورد. این داستان که از مهمترین داستانهای کودک و نوجوان به شمار میرود، در ایران هم طرفداران بسیاری دارد. در ادامه شما را با نویسنده، کتاب، واکنشها به کتابها و ترجمههای آن آشنا خواهیم کرد. با خوبو همراه باشید
نام مجموعه | ماجراهای نارنیا | The Chronicles of Narnia |
نام کتابها | شیر، کمد و جادوگر (۱۹۵۰) شاهزاده کاسپین (۱۹۵۱) سفر کشتی سپیدهپیما (۱۹۵۲) صندلی نقرهای (۱۹۵۳) اسب و آدمش (۱۹۵۴) خواهرزاده جادوگر (۱۹۵۵) آخرین نبرد (۱۹۵۶) |
نویسنده | سی اس لوئیس |
گونه ادبی | داستان، ماجراجویی، فانتزی |
انتشارات در ایران | قدیانی و نشرهای دیگر |
مترجم | پیمان اسمائیلیان و مترجمان دیگر |
تعداد صفحه | 768 |
سال انتشار | 1950 تا 1956 |
خرید آنلاین | |
دانلود نسخه آنلاین |
بیوگرافی سی اس لوئیس
کودکی و جوانی
کلایو استیپلز لوئیس نویسندهی مشهور ایرلندی در سال 1898 به دنیا آمد. او اهل بلفاست ایرلند شمالی است با این حال نسلهای قبل خانوادهی او از ولز به ایرلند مهاجرت کرده بودند. در کودکی مادر و جوانی پدرش را از دست داد. خانوادهی مادری او همگی کشیش و اسقفهای ایرلندی بودند. او از کودکی عاشق حیوانات و داستانهایی بود که به حیوانات ظاهری نیمهانسانی یا حداقل توانایی صحبت داده بودند. همینطور به اسطورههای اروپایی علاقه داشت. وقتی در 9 سالگی مادر خود را از دست داد، او را به مدرسهای شبانهروزی در واتفورد انگلیس فرستادند. او در کودکی همینطور از مشکلات تنفسی رنج میبرد. او سال 1916 وارد دانشگاه آکسفورد شد.
خیلی زود، او وارد دورهی آموزش نظامی برای شرکت در جنگ جهانی (اول) شد. وقتی آموزشها تمام شد، او وارد نیروی نظامی ارتش بریتانیا شد. تنها چند ماه بعد از ورود به آکسفورد، او سوار به کشتی راهی فرانسه شد تا بجنگد. در نبرد خونبار سُم که پیشتر گفته شد جی. آر. آر. تالکین هم حاضر بود، لوئیس هم حضور یافت. او در این جنگ زخمی شد و دو نفر از دوستانش کشته شدند. به انگلیس برگشت و از دسامبر 1918 تحصیل را از سر گرفت. مرگ مادر، تلخیهایی که در انگلستان دیده بود و خشونت جنگ، دست به دست هم داد تا او خدا را رها کند و آتئیست شود. او یک همخدمتی نزدیک به اسم پدی مور داشت که در جنگ کشته شد و لوئیس، تا زمان مرگ از مادر او مراقبت کرد.
بزرگسالی و شهرت
سال 1925 او مدرس فلسفهی آکسفورد بود و تا 29 سال بعد یعنی سال 1954 در کالج مگدالن تدریس کرد. طی این سالها او دوستی نزدیکی با تالکین داشت. آنها سال 1926 اولین بار با هم ملاقات کردند و پس از بحثی که مدتها به طول انجامید، لوئیس در سال 1931 قانع شد که دوباره مسیحی شود.
وقتی جنگ جهانی دوم شروع شد، لوئیس که 40 ساله بود تقاضای بازگشت به ارتش را داد که این درخواست پذیرفته نشد. در طی جنگ او یک برنامه در رادیو BBC داشت که در آن برنامههای مربوط به دین تولید میکرد. سال 1951 او در لیست پادشاه جورج برای اهدای عنوان شوالیه بود که این عنوان را قبول نکرد.
سال 1961 مشخص شد که او از بیماری نفریت (التهاب کلیوی) رنج میبرد و دو سال بعد به دلیل سکته قلبی بستری شد. به کما رفت اما دوباره به هوش آمد. مشخص شده بود که کلیه او از کار افتاده و سرانجما در نوامبر 1963 پیش از رسیدن به 65 سالگی درگذشت. خبر مرگ او به خبر بزرگی تبدیل نشد چون دقیقا همزمان با ترور جی اف کندی بود.
بررسی آثار
کتابهای بسیار زیادی از لوئیس در شکلهای داستان، ناداستان، شعر و حتی ویرااستار باقی مانده است. ما به مهمترین موارد اشاره میکنیم.
دوران جوانی
- روحهای اسیر: اولین کتاب لوئیس، یک کتاب شعر بود که سال 1919 منتشر شد.
- دایمر: دومین اثر او هم شعر بود که سال 1926 منتشر شد. درونمایهی اشعار عشق، هوس و قدرتطلبی است.
- بازگشت زائر: اولین داستان لوئیس سال 1933 چاپ شد. در واقع کتاب در ادامهی مکالمهای با تالکین متولد شد. شخصیت اصلی، جان، در منطقهای که فئودالهای محلی به ظلم حکومت میکنند زندگی میکند. کتاب، تمی فانتزی پیدا میکند.
- تمثیل عشق: اولین ناداستانِ لوئیس سال 1936 منتشر شد. او در این کتاب نگاه به عشق در دوره رنسانس و زمان خودش را قیاس میکند.
- سهگانهی فضا: سه جلد آن در سالهای 1936، 1943 و 1945 به چاپ رسیدند. شامل داستانهایی در مریخ، زهره و زمین میشود. شخصیت اصلی کتاب الوین نام دارد که آن را براساس خود نوشته است. یک پروفسور دانشگاهی که در زبان و ادبیات باستان تخصص دارد.
دوران پختگی
- ارتداد شخصی: کتاب سال 1939 منتشر شد و لوئیس در آن به بررسی رویگردانی خود از دین و بازگشت به آن میپردزاد. طی سالهای پس از آن، لوئیس چند کتاب دیگر در فضای مذهبی نوشت. مشکل درد (1940)، معجزات (1947)، مسیحیت محض (1952) و چهار عشق (1960) از آن دسته بودند.
- نامههای اسکروتیپ: یک رمان به صورت نامهنگاری بود که سال 1942 منتشر شد. یکی از شیاطین جهنم، به یک جوان که از اقوام اوست نامهها را نوشته است.
- شگفت زده از شادی: اتوبیوگرافی لوئیس بود که سال 1955 منتشر شد.
- جدایی بزرگ: سال 1945 منتشر شد و در آن، راوی، به شهری عالی به اسم شهر خاکستری قدم میگذارد که بعدا مشخص میشود جهنم یا برزخ است.
- هفت گانهی نارنیا (1950 تا 1956)
- تا زمانی که صورتی داشته باشیم (1956): در این قصه، یک خواهار سعی میکند برای خواهر کوچکترش داستانهایی از اسطورههای یونان باستان تعریف کند.
- برج تاریک: سال 1977 که بیش از یک رمادهه از مرگ لوئیس میگذشت، منتشر شد. داستانی نیمهتمام است که دنبالهای هم قرار بود داشته باشد. داستانی فانتزی با موضوع سفر در زمان و سفر به بعدهای دیگر است.
نقد و بررسی مجموعه کتاب
ماجراهای نارنیا که به صورت سرگذشت نارنیا هم ترجمه شده، مجموعهای هفت جلدی و فانتزی است. سی اس لوئیس این مجموعه را برای کودکان و نوجوانها نوشته است. بیش از هفتاد سال از چاپ اولین کتاب مجموعه میگذرد، اما همچنان یکی از مهمترین داستانهایی است که خوب است بچهها بخوانند. بیش از 120 میلیون نسخه از این کتاب فروش رفته و به 41 زبان ترجمه شده است.
نارنیا سرزمینی خیالی است. در دنیای خیالی نارنیا، جادو، موجودات افسانهای و حیوانات سخنگو نقشی پررنگ دارند. قهرمانهای داستان، یک سری کودک هستند که از دنیای واقعی به نارنیا قدم میگذارند و هرکدام سرنوشت متفاوتی را تجربه میکنند. در نارنیا، شیری به اسم اصلان وجود دارد که حافظ صلح از جهان در برابر نیروهای شر است. اصلان گاهی از کمک کودکانی که وارد این جهان میشوند، برای شکست نیروهای شر استفاده میکند. دشمن اصلی اصلان، جادوگر سفید است. اسم اصلی او جادیس است و به این دلیل به عنوان جادوگر سفید از او یاد میشود که با جادو، صدها سال نارنیا را در زمستان فرو برد.
در داستان نارنیا، نمادهای بسیاری از مسیحیت، اساطیر رومی و یونانی و همینطور افسانههای کهن سلتی را تجربه خواهید کرد. برای مثال مرگ اصلان و بازگشت او، تمثیلی از داستان حضرت مسیح است که بیگناه کشته شد.
شیر، کمد و جادوگر – 1950
اولین کتاب مجموعه که پرفروشترینِ آنها هم هست، سال 1950 منتشر شد. به لحاظ تاریخی، داستان این کتاب پس از خواهرزادهی جادوگر، کتاب ششم مجموعه اتفاق میافتد. در دورهای هستیم که جادیس یا جادوگر سفید، بر سرزمین نارنیا حکمرانی میکند.
داستان از جایی شروع میشود که چهار کودک انگلیسی در زمان جنگ جهانی دوم به یک خانه قدیمی روستایی میرود. مادرِ بچهها، آنها را به این خانه فرستاده بود تا از آنها در برابر خطرات جنگ محافظت کند. لوسی، کوچکترین فرزندِ خانواده مسیری را به سرزمین نارنیا طریق یک کمد پیدا میکند. او در سفر دوم خود به نارنی، خواهران و برادرانش را هم با خود میبرد. این بچهها به نیرویی ملحق میشوند که قصد نجات نارنیا از دست جادوگر سفید را دارد. جنگ با پیروزی سپری میشود و آنها به عنوان شاه و ملکه تاجگذاری میکنند.
شاهزاده کاسپین – 1951
لوسی و برادران و خواهرانش به خانهی قدیمی بازمیگردند اما حالا این خانهی قلعهمانند خراب شده است. با این حال شمشیر، سپر، تیر و کمان و خنجر خود را پیدا میکنند. فقط یک سال در دنیای ما گذشته اما در نارنیا 1300 سال گذشته است. آنها موفق میشوند یکی از شخصیتهای داستان به اسم ترامپکین که اسیر شده را نجات دهند و او سرنوشت این دورهی نارنیا را تعریف میکند. گروهی به اسم تلمارینها نارنیا را به دست آوردهاند و حلا شاه میراز آن را اداره میکند. او با کشتن برادرش به این جایگاه رسیده است.
سفر کشتی سپیدهپیما – 1952
لوسی و برادرش ادموند به همراه یکی از پسرعموها بار دیگر به نارنیا میروند. آنها این بار با کمک یک نقاشی که یک کشتی در دریا را به تصویر کشیده، وارد نارنیا میشوند. کاسپین دهم، با کمک ادموند و لوسی موفق میشود تاج و تخت نارنیا را به دست بیاورد. مدتی صلح برقرار میشود اما بعد پادشاه برای هدفی از مرکز حکومت خود خارج میشود. او به همراه لوسی و ادموند و دیگران به بخشی در حاشیهی سرزمین نارنیا میروند که بردهداری هنوز قانونی است. کمین میخورند و خود به عنوان برده در میآیند. با این حال، کسی آنها را میخرد که از ابتدا به دنبال او به این بخش از نارنیا آمده بودند.
صندلی نقرهای – 1953
یوستاس پس از اتفاقات کتاب قبلی، حالا شخصیتی دگرگونشده دارد. او دوستی به اسم جیل در مدرسه دارد که از قلدرهای مدرسه در عذاب است. یوستاس به جیل در مورد نارنیا میگوید و اینکه چطور تجربهای آن، او را دگرگون کرد. آنها تصمیم میگیرند به نزد اصلان بروند و از او کمک بگیرند تا از قلدریهای مدرسه رهایی پیدا کند. آنها وارد نارنیا میشوند تا اصلان را ببینند. اصلان به آنها کمک میکند.
اسب و پسرکِ او – 1954
پسری به اسم شستا در مرکز این داستان قرار دارد. پدرِ او، ارشیش مرد ماهیگیری است که چندان رفتار خوبی با شستا ندارد. او میخواهد پسرش را به سربازان جنگی -به او ترکان میگویند- بفروشد. ترکان متوجه میشود و با اسب ترکان فرار میکند. این اسب سخنگو و اهل نارنیا است. آنها به سوی نارنیا فرار میکنند و در راه با شاهزادهای روبرو میشوند که او هم اسبی سخنگو دارد.
خواهرزاده جادوگر – 1955
به لحاظ توالی چاپ، ششمین کتاب مجموعه اما به لحاظ تاریخی، اولین کتاب مجموعه است. وقایع این کتاب، در واقع مربوط به پیش از شیر، کمد و جادوگر است. پس ما به گذشته سفر کردهیم. جایی حدود سال 1900 در لندن که پالی و دیگوری با هم آشنا میشوند و به اتاق زیرشیروانیِ مخفی داییِ دیگوری میروند. با کمک یک حلقه، آنها موفق به سفر بین جهانها میشوند. در کتاب، نهتنها چیزهای بیشتری در مورد نارنیا میفهمیم؛ همینطور متوجه نمیشویم که نارنیا و جهانِ ما، تنها دنیاهای موجود نیستند. جهانهای دیگری هم وجود دارند.
آخرین نبرد – 1956
در آخرین روزهای نارنیا، یک میمون پیر به نام شیفت زندگی میکند که به انسان شباهتهای زیادی دارد. او با یک الاغ به اسم پازل دوست است و پازل دستورات او را اجرا میکند. شیفت، پازل را مجبور به پوشیدن لباس شیر میکند تا ادای صلان را در بیاورد. شیاه تیرین، شاه نارنیا در ادامه توسط شیفت دستگیر و زندانی میشود. جیل و یوستس به کمک او میآیند.
بخشی از متن کتابها
من که تا حالا قصهای نخواندهام که آخرش آدمها سزای کارهایشان را نبینند. شرط میبندم شما هم میبینید، حقتان هم همین است.
وقتی آدم خودش بخواهد ابلهتر از آنچه که هست بشود، متأسفانه اغلب اوقات موفق میشود
خواهرزادهی جادوگر
کاش هیچکدام از شما که این کتاب را میخوانید، به اندازهٔ سوزان و لوسی در آن شب احساس فلاکت نکرده باشید. اما اگر هم چنین بلایی سرتان آمده باشد ـ تمام شب بیدار مانده و گریه کرده باشید تا چشمهٔ اشکتان بخشکد ـ حتماً میدانید که دست آخر به نوعی آرامش میرسید. حس میکنید دیگر ممکن نیست اتفاقی بدتر بیفتد.
شیر، کمد و جادوگر
تاکنون صد و نُه بهار را دیدهام، اما هرگز چیزی به نام شانس را پیدا نکردهام. در این ماجرا نکتههایی وجود دارد که از دایره درک من بیرون است؛ اما اگر بناست دلیلش را بفهمیم، یقین بدان که خواهیم فهمید
اگر سواری بلد نیستی، دستکم افتادن را که بلدی؟» شستا گفت: «فکر میکردم افتادن دیگر بلدی نخواهد.» ـ منظورم این است که وقتی افتادی، میتوانی بدون گریه و زاری دوباره بلند شوی و سواری کنی و دوباره بیفتی و باز هم از افتادن نترسی؟
اسب و پسرکِ او
اقتباس
- فیلم
- سهگانهی نارنیا: طی سه فیلم در سالهای 2005، 08 و 2010 اکران شد. لیام نیسون صدای اصلان و تیلدا سوئینتون بازیگر جادوگر سفید بود. سه فیلم روی هم یک میلیارد دلار فروختند و به لحاظ هنری، نمرههای نسبتا خوبی از منتقدان گرفتند.
- سریال
- شیر، کمد و جادوگر: سریالی که در ده قسمت توسط ABC در سال 1967 پخش شد.
- شیر، جادوگر و کمد: سریالی دو اپیزوده بود که سال 1979 توسط CBS پخش شد.
- ماجراهای نارنیا: سریالی بود که بر اساس تمام کتابها، بین 1988 تا 1990 از شبکهی BBC پخش شد.
- سال 2018 نتفلیکس امتیاز ساخت سریالی براساس کتابها را خریده و در آینده خواهد ساخت.
- بازی
- اولین بازی براساس مجموعهی ماجراهای نارنیا در سال 1984 ساخته شد. این بازی برای کنسول Commodore 64 بود. از آن زمان تاکنون هشت بازی دیگر هم بر این اساس ساخته شده که اکثرا مربوط به کمپانی دیزنی بودهاند.
- اجرای تئاتر، کتاب صوتی، اجرای رادیویی و چیزهایی در این فضا هم از کتاب فراوان موجود است.
جایگاه کتاب
برای بررسی جایگاه ماجراهای نارنیا در نزد مخاطبان به سراغ گوگل ترندز رفتیم. این ابزاری از گوگل است که به ما در مقایسه کلیدواژه (اینجا یک سری کتاب) با شرایط قابل تعیین، کمک میکند. دیتای مربوط به این ابزار، از نتایج جستجوی کاربران تعیین شده است. از همین ابزار برای بررسی وضعیت کتاب حاضر استفاده کردیم. به این ترتیب، کتاب را با یک سری داستان در فضای مشترک مقایسه کردیم. آلیس در سرزمین عجایب، جادوگر شهر از، ماجراهای هاکلبری فین و کد داوینچی در لیست وجود دارند. به جز ماجرای آلیس، نارنیا طی ده سال اخیر در فضای کتاب توجه بیشتری را بین جستجوگران گوگل برانگیخته است.
سراغ گودریدز هم رفتیم. گودریدز، چیزی شبیه به یک شبکه اجتماعی برای عاشقان کتاب است. کتاب اول مجموعه، یعنی «شیر، جادوگر و کمد» محبوبترین کتاب لوئیس در گودریدز است. بیش از 2.5 میلیون نفر به این کتاب امتیاز دادهاند. میانگین این امتیازات هم امتیاز خوب 4.2 از 5 است. پس از آن، مجموعهی کامل هفت جلدی (597 هزار)، خواهرزادهی جادوگر (485 هزار) و سفر کشتی سپیدهپیما (437 هزار) موارد بعدی هستند. آخرین نبرد، کتاب آخر مجموعه کمترین محبوبیت را دارد که تنها 252 هزار نفر به آن امتیاز دادهاند. یک نظر مثبت و یک نظر منفی را در خصوص کتاب خواهیم آورد.
نظر مثبت
5 از 5:
«آخرین نبرد» سنگینترین، مفهومیترین و به نظر من بهترین کتاب مجموعه نارنیاست. هر قسمت کتاب، هر جمله کتاب، هر تصویرسازی کتاب پر از نماد بود. پازلها و جانوران سخنگوی نارنیایی که به راحتی گول شیفتهایی رو میخورن که به اسم اصلان (دین) ازشون سو استفاده میکنن، اصطبلی که نماد کلیسا شده و شیفتی که با رو کردن یک اصلان قلابی، اعتقاد نارنیاییها و کوتولهها رو به اصلان واقعی هم گرفت.
میگن لوئیس نارنیا رو برای دخترش نوشته تا براش موقع خواب بخونه و لذت ببره اما به هر حال باید از لوئیس به خاطر اینکه قبل از مرگش تونسته چنین یادگاری از خودش به جا بذاره ممنون باشم. این مجموعه یک آموزش اخلاق کامل انسانی برای کودکان محسوب میشه.
تمام اون احترامات شاهانه در نارنیا، اون تاکید بر وفاداری، صداقت، ادب و بخشش و فرصت دادن دوباره به خطاکاران به راحتی روی ذهن بچه تاثیر میذاره. تصور کنید بچهای که در کودکی با خوندن نارنیا بزرگ میشه و اون مفاهیم عمیق انسانی داخل اون رو در قالب داستان میچشه، چه شخصیتی خواهد داشت و این شخصیت رو با بچهای مقایسه کنید که از بچگی فقط به تماشای فیلم و انیمیشنها و پای بازیهایی میشینه که سراسر جنگ و خونریزی مطلقه. من به جرئت میتونم بگم اون کودک نارنیا خون پتانسیل آدم بهتری در آینده شدن بیشتری نسبت به کودک جامعهی امروزی داره. این از کاربردهای ادبیاته که لوئیس به شدت از اون خوب استفاده کرده.
کامنت فارسی از امین، در مورد کتاب آخرین نبرد
نظر منفی
دو ستاره از 5 ستاره:
ماجراهای نارنیا خیلی دلم میخواست بهتر باشه و واقعا سعی کردم دوستش داشته باشم ولی زیادی ساده بود.
یک سوم اولش خیلی خوب بود، بچهها واقعا بچه بودن و از نظر توصیفات زیباییهای دنیا و فضاسازی خیلی خوب عمل کرد. ولی تقریباً از وقتی اصلان وارد داستان شد خیلی کلیشهای پیش رفت. تکنیکهایی که نویسنده به کار گرفته بود واضح بودند، همه چیز تابلو و زیادی ساده بود. آرک درستی برای ملکه و اصلان وجود نداشت. من دلیلی واسه محترم بودن و ترسناک بودن اصلان نمیدیدیم و در کل کتاب به جای اینکه بهمون نشون بده چرا انقدر شخصیت خفنیه فقط بلند بلند بهمون میگفت که خفن بدونیمش. از یه جایی به بعد انگار نویسنده بیخیال شخصیت جدای بچهها شده بود و حتی یادشون رفته بود که بچهاند. فصل آخرش هم برای من زیادی یه جوری بود خوشم نیومد.
متن داستان رو خیلی دوست داشتم. هم بخشهای طعنهدار و طنزش و هم خود جمله بندیها. کوتاه بودن کتاب و بیش از حد اتفاقات و شرایط و مناظر و جنگها رو توضیح ندادن هم به نظرم خیلی نکتهی خوبی بود.
کامنت فارسی از دیبا روی شیر، جادوگر و کمد
بهترین ترجمه ماجراهای نارنیا
انتشارات قدیانی
نشر قدیانی با ترجمهی پيمان اسماعيليان، کتابها را در هفت جلد منتشر کرد. سال انتشار این کتابها 1387 بود. این انتشارات معمولا این کتابها را با قاب و به صورت یکجا میفروشد؛ اما به صورت جدا هم در بازار موجود است. این مجموعه 791 صفحه است. ترجمهی این نشر، در بین آثار موجود در بازار فعلی، بهترین گزینه است.
انتشارات هرمس
نشر هرمس در سال 1384 اقدام به چاپ مجموعه داستانهای نارنیا کرد. امید اقتداری و منوچهر کریم زاده مترجمان مجموعه هستند. کل داستان به صورت یکجا و در قطع پالتویی، شامل 1354 صفحه است.
نشر کاروان
سال 1376 وقتی هنوز نشر کاروان مجوز داشت، آرش حجازی اقدام به ترجمهی مجموعهی نارنیا کرد. پیش از این در خصوص این نشر و بخصوص ترجمهی آثار پائولو کوئلیو صحبت کرده بودیم. به هر حال، حالا این کتابها منتشر نمیشوند و تنها شاید امکان تهیه آنها در دستدوم فروشیها باشد.
نشر پنجره
چند مترجم مختلف کتابها را برای این نشر ترجمه کردند. حسنا شم بیاتی، فریبا کلهر، مهناز داوودی، زهره گرامی، محمدرضا شمس و فاطمه شاه حسینی این مترجمان هستند. جز زهره گرامی که دو کتاب را ترجمه کرده، بقیه هرکدام یکی از کتابها را ترجمه کردند. این شیوهی کار، تا حدی وحدت کار را از بین برده، هرچند ویراستار تمام کارها یک نفر، فاطمه ستوده بوده است.
نظرات کاربران