فیلم درخونگاه فیلمی ایرانی است که توسط سیاوش اسعدی در سال ۱۳۹۶ ساخته شد و در سی و هفتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر به نمایش در آمد.
به گزارش خوبو، درخونگاه فیلمی درام است که با بازیهای خوب امین حیایی و ژاله صامتی مورد توجه قرار گرفت. این فیلم از سایت معتبر IMDB، موفق به کسب نمره متوسط 5.8 شده است. 585 نفر به این فیلم نمره دادهاند.
از جمله بازیگران این فیلم میتوان به امین حیایی، ژاله صامتی، پانته آ پناهی ها، مهراوه شریفی نیا و محمود جعفری اشاره کرد.
دانلود فیلم درخونگاه
عوامل و بازیگران فیلم درخونگاه
درخونگاه فیلمی است که در ژانر درام توسط سیاوش اسعدی ساخته شده است. سیاوش اسعدی، کار خودش را در انجمن سینمای جوان آغاز کرد و سالها به ساخت فیلم کوتاه مبادرت ورزید. اسعدی پس از ساخت دهها فیلم کوتاه نظیر جردن جنوبی، پرسه و سقف، اولین فیلم بلند سینمایی خود در سال ۱۳۸۷ به نام حوالی اتوبان کارگردانی کرد که فیلم خیلی خوبی هم از آب درآمد. جیب بر خیابان جنوبی و درخونگاه مطرحترین آثار ساخته شده توسط اسعدی هستند.
امین حیایی مشهورترین بازیگر فیلم درخونگاه است. او فعالیت خود را در سال ۱۳۷۰ با حضور در فیلم دو همسفر آغاز و تاکنون در آثار گوناگون، فیلم، سریال و تئاتر حضور داشته است. او برای دو فیلم شب (۱۳۸۶) و برف آخر (۱۴۰۰) سیمرغ بلورین بهترین بازیگر از جشنواره فیلم فجر را کسب کرده است. حیایی همچنین در سال ۱۳۹۶ برای بازی در فیلم شعله ور نامزد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر شد و در نهایت دیپلم افتخار نقش اول مرد را کسب کرد.
ژاله صامتی در رشتهٔ تئاتر از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغتحصیل شد و فعالیت حرفهای خود را در سال ۱۳۷۲ و با بازی در دت یعنی دختر آغاز کرد. او برای نقشآفرینی در آخرین بار کی سحر را دیدی؟ (۱۳۹۴) و درخونگاه (۱۳۹۷) نامزد دریافت سیمرغ بلورین از جشنوارۀ فیلم فجر شدهاست. همچنین برای درخونگاه و مجموعهٔ تلویزیونی زیرخاکی (۱۳۹۹–نوروز ۱۴۰۱) برندهٔ جایزهٔ حافظ شدهاست.
مهراوه شریفی نیا فعالیت خود را در سال ۱۳۶۸ با بازی در فیلم دزد عروسکها آغاز کرد. او با بازی در نقش فریده در سریال روز حسرت (۱۳۸۷) به شهرت رسید. وی دیپلم ریاضی-فیزیک دارد و فارغالتحصیل در رشته موسیقی از دانشگاه تهران است. شریفینیا یک ترم در رشته کارگردانی سینما درس خواند ولی از ادامه درس خواندن در این رشته انصراف داد. ساز تخصصی او پیانو است. او در پروژه «شاخه گلی برای دبورا» دستیار ضیاءالدین دری بود. او خواهر بزرگتر ملیکا شریفینیا (بازیگر و نقاش) است
کارگردان | سیاوش اسعدی |
تهیهکننده | منصور سهرابپور |
نویسنده | نیما نادری سیاوش اسعدی |
بازیگران | امین حیایی ژاله صامتی مهراوه شریفی نیا محمود جعفری منصور شهبازی فاطمه مرتاضی علی استادی افشین سنگ چاپ جمشید هاشم پور نادر فلاح پانتهآ پناهی ها |
موسیقی | فرزین قرهگزلو |
فیلمبردار | تورج اصلانی |
تدوین | محمدرضا مویینی |
سال ساخت | 1396 |
مدت زمان فیلم | 102 دقیقه |
نمره IMDB | 5.8 |
فروش گیشه | ۱٬۳۴۶٬۲۲۵٬۰۰۰ تومان |
خلاصه داستان
سال 1370 شمسی است و سه سالی است که جنگ تمام شده و کشور به دوران آرام ولی پر از مشکلات اقتصادی خود در زمان بعد از جنگ رسیده است. رضا، فردی است که بعد از 8 سال جان کندن از ژاپن برگشته و با پول و پلهای که در این مدت به هم زده و آنها را نزد مادرش به امانت گذاشته، قصد دارد که در ایران زندگی بسازد. آقایی کند و میخواهد ارباب باشد. برادر دوقلوی رضا، مهدی جزء مفقودین جنگ است و سه سال پس از پایان جنگ هنوز خبری از او نیست و …
نقد و بررسی فیلم درخونگاه
نقد از پیروز جاهد
درخونگاه اولین فیلمی است که از سیاوش اسعدی میبینم و از هر نظر آن را خیلی سرتر از فیلمهای فیلمسازان کهنه کار و کاربلد ایرانی مییابم. فیلمی که میتوانی آدمهای آن و نوع زندگیشان و روابطشان را باور کرد. فیلمساز، آنها، محیط زندگی، فرهنگ و زبان آنها، فقر و دردمندیشان، دروغها، نالهها، رذالتها و نامردیهای آنها را خوب میشناسد و میداند چگونه آنها را بر پرده سینما نشان دهد.
زبان سینمایی او عقب مانده نیست و نوع فضاسازیاش، ترسیم شخصیت محوری و شیوه کارگردانی و حرکت او در طول فیلم، بسیار مدرن و امروزی است. ما رضا و تنهایی و زخمهای او و رنجی را که هشت سال در غربت کشیده باور میکنیم. او مثل یک سامورایی زخمی است که خشونت و معصومیت را با هم دارد و حالا بعد از سالها دربدری و تحمل عذاب در جهنم غربت و جان به در بردن از دست یاکوزاهای ژاپنی به خانهاش برگشته تا زندگی آرام و راحتی را آغاز کند، اما بتدریج میفهمد که همه آنچه در این سالها با مشقت و رنج جمع کرده به وسیله خانوادهاش دود شده و به هوا رفته است.
اسعدی فیلمش را به مسعود کیمیایی تقدیم کرده و نشانههایی از سینمای کیمیایی مثل جغرافیا، رابطه آدمها با یکدیگر و دیالوگها در آن دیده میشود، اما او بیشتر از همه تحت تأثیر راننده تاکسی اسکورسیزی است. فیگور امین حیایی با نوع گریم و پوششاش، از همان پلان اول که جلوی آینه با شمشیر نمایش میدهد تا نمای آخر که خسته و زخمی به دیوار تکیه میدهد و چشم به دوربین میدوزد، تراویس بیکل را در ذهن تداعی میکند. رابطه او با زن خیابانی و نجات او از دست کسانی که قصد آزار او را دارند نیز این تأثیرپذیری از راننده تاکسی را بیشتر تقویت میکند.
با این حال، درخونگاه، باوجود الهام پذیریاش از راننده تاکسی، کپی آن یا هیچ فیلم دیگری نیست بلکه فیلمی است که جغرافیا، زبان و فرهنگ جنوب شهر تهران آن قدر در آن قوی است که میتوان آن را اثری مستقل و قائم به ذات دانست. اسعدی اگر دقت بیشتری در نوشتن فیلمنامهاش میکرد و به جای تأکید بر حل معمای پولی که هدر رفت یا انتقامجویی ابلهانه از دامادی که حقارت از سر و رویش میبارد، بر از خودبیگانگی شخصیت ساموراییاش در جنگل تهران دهه هفتاد و تنهایی و انزوای او تمرکز میکرد، آنگاه با یکی از بهترین آثار تولید شده در سینمای امروز ایران مواجه بودیم هرچند در شکل فعلیاش نیز یقیناً یکی از بهترین آثار جشنواره فیلم فجر امسال است.
نقد از صوفیا امراللهی
کل فیلم درخونگاه سیاوش اسعدی را باید در همان تیتراژش پیدا کرد. وقتی مینویسد: پیشکش مسعود کیمیایی. اسعدی در فیلمهای قبلیاش، بیشتر «حوالی اتوبان» و کمتر «جیببر خیابان جنوبی»، نشان داده بود که دلبسته سینمایی کیمیایی است و راستش الان با فیلم «درخونگاه» بیشتر مطمئن میشوم که او در حال حاضر تنها کارگردانی است که میراثدار سینمای کیمیایی میتواند باشد.
میراثدار سینمای کیمیایی بودن برای فیلم «درخونگاه» هم نقطه قوت به دنبال دارد و هم نقطه ضعف. قدرتش در اینجاست که سیاوش اسعدی کارگردانی است با نگاه تصویری به سینما. قدر قاب را میداند. با هر مدیر فیلمبرداری که تا به حال کار کرده، از مرتضی غفوری در فیلم اولش تا علیرضا برازنده و اینجا هم تورج اصلانی، توانسته قابهای سینمایی چشمنواز به مخاطبش تحویل بدهد. این کاملا ویژگی سینمای کیمیایی است؛ و سیاوش اسعدی کارگردانی است که قدر یک سکانس تعقیب و گریز یا ایستادن زیر باران جلوی خانه یک زن نه چندان آشنا و نه چندان غریبه را میداند و به تاثیرش آگاه است.
نقطه ضعفش اینجا میشود که کیمیایی خودش جهانش را ساخته بود و حالا اسعدی، چون نگاهی به سینمای کیمیایی دارد، نگاهی که در آخرین فیلمش از همیشه پررنگتر شده، نتوانسته هنوز جهانی برایش بسازد. فیلم قصه دارد که درباره بدی و خوبیاش مینویسیم، اما پشت این قصه ساده جهانی وجود ندارد. جهان که مثلا کیمیایی با رفاقت میان کاراکترهایش میساخت اینجا نمیتواند به آن ملاقات در آسایشگاه که اتفاقا سکانس خوبی است، بسنده شود. این فقط در حد یک ارجاع باقی میماند.
البته میشود تاویلهایی از فیلمنامه کرد که آن را صاحب جهان کند. اینکه مثلا دائم روی هشت سال دوری رضا از خانه تاکید میشود که طبعا برای ما یادآور دوران هشت سال جنگ تحمیلی است. اینکه علیرغم اینکه فیلم شبیه «حوالی اتوبان» در یک بیزمانی میگذرد، اما اولش نوشته میشود که سال ۱۳۷۰ است و در صحبتها هم میگویند که سه سال است جنگ تمام شده و تبعاتش خراب شدن مدرسه محله بوده. میشود گفت: بازگشت رضا به همان معناست که انگار مهدی، برادر مفقودالاثر، از جنگ برگشته باشد. اینکه بعد از بازگشت دیگر هیچ چیزی شبیه سابق نیست و از خانه و حتی همخون و خانواده چیزی باقی نمانده. غریبههای نه چندان ظاهرالصلاح قابل اعتمادتر شدهاند و باید به آنها پناه برد.
اینها، ولی تفسیرهایی است که میشود به فیلم چسباند تا آن را عمیقتر بکند، اما چون نمیخواهیم چیزی جز آنچه فیلم نشانمان میدهد به آن الصاق کنیم در حال حاضر «درخونگاه» فیلمی است که خون دارد، ولی آنقدر عمیق نمیشود که احساسات تماشاگرش را برانگیخته کند.
رضای «درخونگاه» که ادامه همه رضاهای سینمای کیمیایی است، یکه و تنها و قهرمان و غریب در میان جمع باقی میماند، اما کاراکترش صاحب جهانبینی نیست که به او نزدیک بشویم. همدردی عمیق ما را برنمیانگیزد، چون برخلاف فیلمهای مسعود کیمیایی سکانسهایی برای اینکه به شخصیت قهرمانمان نزدیک بشویم کم داریم. در حقیقت همه آنچه از رضا میبینیم در تقابل با اعضای خانوادهاش شکل میگیرد.
موسیقی فرزین قرهگوزلو هم کمک زیادی کرده که فضای فیلم شبیه کارهای کیمیایی از کار دربیاید. موسیقی پرحجمی که خوب ساخته شده و منطبق با حال و هوای «درخونگاه» است.
از «درخونگاه» یک سری تصاویر درخشان در ذهنم ثبت شد. سکانس ملاقات دو دوست در آسایشگاه در حالی که کلاغها در آسمان پرواز میکنند، همه سکانسهایی که پانتهآ پناهیها در آن حضور دارد از اولین مواجههاش با امین حیایی تا آن سکانس کمتر دیده شده در سینمای بعد از انقلاب در آسایشگاه که قبلترش با وضوح بیشتری دربارهاش حرف زده بودند، سکانس بستنی دادن رضا به مادربزرگ. همین سکانسها نشان میدهد که سیاوش اسعدی سینمای تصویری را میفهمد.
به نظرم «درخونگاه» جا داشت که فیلم بهتری از کار دربیاید. آن هم با این بازیهای درخشان امین حیایی و ژاله صامتی و پانتهآ پناهیها. الان داستانش لاغر است. خیلی طول میکشد تا به اصل ماجرا برسیم؛ و وقتی به اصل ماجرا رسیدیم خیلی زود همه چیز تمام میشود. یعنی درواقع فیلم به جای سه پرده انگار در دو پرده ساخته شده است. پرده اول طولانیتر و دومی کوتاه و ناکافی.
«درخونگاه» از دو فیلم قبلی سیاوش اسعدی کار سختتری بوده، اما فیلمهای قبلیاش سرراستتر بودند و قصهپردازی بهتری داشتند.
فهرست جوایز فیلم درخونگاه
در سی و هفتمین دوره برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم فجر در سال 1397، فیلم درخونگاه نامزد دریافت سه سیمرغ بلورین جشنواره برای بهترین بازیگر نقش اول مرد (امین حیایی)، بهترین بازیگر نقش اول زن (ژاله صامتی) و بهترین بازیگر نقش مکمل زن (پانته آ پناهی ها) شد، که در پایان موفق به کسب جایزهای نشد.
- تندیس حافظ بهترین بازیگر زن (ژاله صامتی)، دوره ۲۰ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۹
نظرات کاربران