فیلم دهلیز فیلمی ایرانی است که توسط بهروز شعیبی در سال ۱۳۹۱ ساخته شده و در سی و یکمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر به اکران درآمد.
به گزارش خوبو، دهلیز یکی از بهترین فیلمهای دهه 90 سینمای ایران است، که مورد توجه تماشاگران، منتقدین و جشنواره فیلم فجر نیز قرار گرفت. این فیلم از سایت معتبر IMDB، موفق به کسب نمره متوسط 6.8 شده است. 1900 نفر به این فیلم نمره دادهاند.
عوامل و بازیگران فیلم دهلیز
دهلیز فیلمی است که در ژانر درام توسط بهروز شعیبی ساخته شده است. بهروز شعیبی از کارگردانان جوان سینمای ایران است که با ساخت دهلیز قدم موفقی به عرصه سینما گذاشت و در دهه 90 بسیار فعال بود. دارکوب از جمله آثار موفق دیگر این کارگردان است.
رضا عطاران با حضور در این فیلم نشان داد که از توانایی بالایی برای بازی در نقش جدی برخوردار است.
کارگردان | بهروز شعیبی |
تهیه کننده | سید محمود رضوی |
نویسنده | علی اصغری |
بازیگران | رضا عطاران هانیه توسلی محمدرضا شیرخانلو سعید چنگیزیان شاهرخ فروتنیان نگار عابدی افسانه چهره آزاد |
تدوین | حمیدرضا قربانی |
موسیقی | بهزاد عبدی |
سال ساخت | 1391 |
مدت زمان فیلم | 92 دقیقه |
نمره IMDB | 6.8 |
خلاصه داستان
شیوا (هانیه توسلی) در غیاب همسر معلمش، بهزاد (رضا عطاران)، که به دلیل یک نزاع باعث قتل شده است، به تنهایی کار میکند و از تنها پسرشان، امیرعلی (محمدرضا شیرخانلو) که کلاس اول و پسری شاد و بازیگوش است، مراقبت میکند. امیر علی در ابتدا فکر میکند که پدرش مرده است، اما او در زندان و منتظر تصمیم نهایی دادگاه است. شیوا پیاپی از برادر زن مقتول (سعید چنگیزیان) میخواهد تا با خانواده مقتول صحبت کند و رضایت تنها ولی دم باقی مانده را که خواهر دوقلوی (نگار عابدی) مقتول است، بگیرد. از طرفی امیرعلی کمکم در مدرسه و جمع دوستان غیاب پدر خود را احساس میکند.
آقای ایزدی (شاهرخ فروتنیان) و همسرش (افسانه چهره آزاد) که به عنوان فعال اجتماعی در کنار این خانواده هستند، پیشنهاد میدهند که امیرعلی پدرش را ملاقات کند. بالاخره، امیر علی پدرش را برای اولین بار ملاقات میکند. در ابتدا رابطه بین پدر و پسر خوب نیست و امیرعلی دچار مشکلات روحی و فکری میشود. اما به مرور زمان، رابطه بین پدر و پسر صمیمانهتر و دوستانهتر میشود.
نقد و بررسی فیلم دهلیز
دهلیز درباره موضوع محبوب این روزهای سینمای ایران یعنی قصاص است. موضوعی که فیلمسازان مختلفی از جمله اصغر فرهادی، نیکی کریمی، پوران درخشنده و … سعی در به تصویر کشیدن آن داشتند و حالا نوبت به بهروز شبیعی رسیده تا روایت خاص خودش را از این موضوع ارائه کند.
دهلیز فیلمنامهای نسبتاً هوشمندانه دارد. در اینجا خبری از کلیشههای رایج سینمای ایران درباره زنان نیست. شیوا در این فیلم، زنی مقتدر و سرسخت هست که مدتهاست یک تنه در حال اداره کردن زندگی و همچنین تلاش برای آزادی همسرش است. تصویری که بهروز شبیعی از شخصیت شیوا برای تماشاگر ترسیم کرده، به اندازه کافی درگیر کننده است که تماشاگر عادت همیشگی تماشای زنان ساده و عشوه گر (که متاسفانه در سینمای ایران کم نیستند) را کنار بگذارد و با جدیت با شیوا همراه شود.
ملاقات پسر و پدر در دهلیز و دیالوگهایی که میان این دو رد و بدل میشود بهتر از آنچه که تصور میشود هست. خوشبختانه شعیبی به هیچ وجه در ایجاد صمیمیت میان این پسر و پدر عجله نکرده. وی آغاز ملاقات این دو را با سردی شروع کرده و رفته رفته به گرمی سوق داده است. این مسئله اتفاقی خوشایند برای سینمایی محسوب میشود که عادت به حوصله کردن ندارد!
طراحی صحنه و فضاسازی در دهلیز، به خصوص در سکانسهای زندان عالی است.
یکی از مواردی که در سینمای ایران به وفور یافت میشود این است که شخصیتها دچار تحول ناگهانی میشوند و منطق روایت را زیر سوال میبرند! اما خوشبختانه در دهلیز این اتفاق نیفتاده و علی رغم اینکه فیلم بستر مناسبی برای این نوع رخداد است، اما بهروز شبیعی هرگز در چنین دامی نمیافتد و شخصیتهای داستانش را بیجهت دچار بیثباتی اخلاقی نمیکند و از این منظر، تماشاگر به راحتی این فرصت را دارد که شخصیتهای داستان را درک کند.
البته درک شخصیتهای داستان منوط به سه شخصیت اصلی داستان یعنی معلم زندانی، شیوا و امیرعلی میشود و درباره شخصیتهای مکمل داستان، علناً چنین اتفاقی رخ نداده است. معمولاً در ساخت آثار قصاص محور که موضوع حول محور دریافت رضایت از اولیای دم است، فیلم میبایست به گونه ای پیش برود که مخاطب به زندگی خانواده مقتول هم وارد شده و دلیل تاکید آنها بر قصاص (دلیل هرچه که میخواهد باشد) را برای تماشاگر شرح دهد، اما در دهلیز فیلمساز هیچ توضیح مشخصی درباره دلیل رفتار خانواده اولیای دم ارائه نمیدهد.
در میان شخصیتهای مکمل داستان، خواهر مقتول تاکید بیشتری بر قصاص دارد و ظاهراً مصرانه به دنبال اجرا حکم است، اما فیلم هرگز دلیلی برای رفتار آتشین او ارائه نمیکند. از طرف دیگر شوهر خواهر نیز تاکید بر عدم اجرای حکم دارد و مادر مقتول هم که کلامی صحبت نمیکند و در بستر بیماری هست. متاسفانه شخصیتهای مکمل فیلم درخشان نیستند و صرفاً اگر در پس زمینه از آنها صحبت میشد، تماشاگر میتوانست ترسیم بهتری از آنها در ذهنش شکل دهد اما حالا که جلوی تصویر هستند و رفتارهای عجیب و غریبی از خود نشان میدهند، درک آنها کمی مشکل به نظر میرسد.
محمد شیرخانلو که بازیگر کودک این فیلم هست، در قحطی استعداد کودک این روزهای سینما و تلویوزیون ایران یک استثناء محسوب میشود که اگر بتوان به درستی وی را در این راه راهنمایی کرد، آینده درخشانی در انتظارش خواهد بود. بازی شیرخانلو در نقش امیرعلی عالی است.
هانیه توسلی حضور قدرتمندی در نقش شیوا دارد اما سوال اینجاست که آیا گریه و زاری یک بازیگر برای دریافت سیمرغ کافی هست؟ در اینکه هانیه توسلی در دهلیز خوب هست شکی نیست، اما به نظر میرسد که برای دریافت سیمرغ باید کاری بیش از گریه انجام داد.
رضا عطاران در نقش معلم زبان، متفاوت با حضور همیشگیاش در جلوی دوربین است. وی این بار در نقشی کاملا جدی قرار گرفته و خوشبختانه به خوبی از عهده ایفای این نقش هم برآمده است.
متاسفانه دهلیز در یک سوم پایانی دچار نوعی از هم گسیختگی فیلمنامه میشود که در تضاد با نیمه ابتدایی فیلم هست. فیلم در یک سوم پایانی به شکل زنندهای همه جوره اتفاقات خوشایند را به فیلم وارد میکند و مهربانی افراطی، تبدیل به ملکه ذهن فیلمساز میشود. در اینکه چنین داستانی باید پایان خوشی داشته باشد شکی نیست (با توجه به روند فیلم و ارتباطی که میان کودک و پدر شکل میگیرد)، اما اینکه تا این حد مضمون مهربانی به صورت افراطی در فیلم به کار گرفته شود، برای تماشاگر قابل قبول نیست.
دقایقی پایانی فیلم دهلیز برخلاف انتظارم با یک مونولوگ عجیب و غریب و کاملاً بی ارتباط به فیلمنامه همراه است که در نهایت به اشک مادر مقتول ختم میشود و در واقع فیلمساز با این سکانس قصد داشته تا داستانش را به خوبی و خوشی به اتمام برساند. این هم از پایان خوش!
نویسنده: میثم کریمی
منبع: سایت مووی مگ
فهرست جوایز فیلم دهلیز
در سی و یکمین دوره برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم فجر در سال 1391، فیلم دهلیز نامزد دریافت 11 سیمرغ بلورین جشنواره برای بهترین فیلم، بهترین فیلم اول، بهترین کارگردانی (بهروز شعیبی)، بهترین بازیگر نقش اول مرد (رضا عطاران)، بهترین بازیگر نقش اول زن (هانیه توسلی)، بهترین فیلمنامه (علی اصغری)، بهترین صدابرداری (وحید مقدسی)، بهترین چهره پردازی (زهرا کمالی و فاطمه کمالی)، بهترین جلوههای ویژه بصری (محراب مشهدبان)، بهترین تدوین (حمیدرضا قربانی) و بهترین جلوههای ویژه میدانی (آرش آقابیک) شد که در پایان موفق به دریافت دو سیمرغ بلورین شد.
- برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول، دوره ۳۱ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۱
- برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن (هانیه توسلی)، دوره ۳۱ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۱
نظرات کاربران