0

معرفی کتاب فردا از گیوم موسو + دانلود و خرید

کتاب فردا -ترجمه فارسی

فردا رمانی بود که گیوم موسو نویسنده‌ی فرانسوی در سال 2013 به چاپ رساند. این رمان در ایران هم ترجمه شد و طرفداران زیادی جذب کرد. در ادامه شما را با نویسنده، کتاب، واکنش‌ها به کتاب و ترجمه‌های آن آشنا خواهیم کرد. با خوبو همراه باشید

نام کتابفردا | Demain | Tomorrow
نویسندهگیوم موسو | Guillaume Musso
گونه ادبیداستان، رمان، حادثه‌ای
انتشارات در ایرانالبرز و نشرهای دیگر
مترجمسعیده بوغیری و مترجمان دیگر
تعداد صفحه304
سال انتشار2013
خرید آنلاین
دانلود نسخه آنلاین

بیوگرافی گیوم موسو

موسو سال 1974 در فرانسه، در حاشیه‌ی آلپ به دنیا آمد. پس از اتمام دوره‌ی دبیرستان، او در نوزده سالگی راهی آمریکا شد. چند ماه در نیویورک سیتی زندگی کرد و با چند جوان خارجی دیگر زندگی می‌کرد و برای کسب درآمد، بستنی می‌فروخت. بعد به فررانسه بازگشت و در دانشگاه اقتصاد خواند. مدرک دانشگاهی سبب شد که موسو شروع به تدریس در دبیرستان‌ها کند. اولین رمانِ او (Skidamarink) در همین دوره نوشته شد. یک رمان در فضای هیجانی که در آن سرقت تابلوی مونالیزا از موزه‌ی لوور پاریس را به تصویر می‌کشید. این رمان سال 2001 منتشر شد.

موسو، پس از انتشار کتاب اول، یک تصادف سنگین داشت و تجربه‌ای نزدیک‌به‌مرگ را تجربه کرد. از آن پس، او درگیرِ تجربه‌های نزدیک به مرگ بود و اینطور شد که رمان Afterwards را نوشت؛ در این رمان کسی پس از لمس مرگ، به زندگی باز می‌گردد. این رمان، موفق ظاهر شد و بیش از یک میلیون نسخه در فرانسه فروخت و به 23 زبان ترجمه شد. حتی گیلز بوردوز کارگردان فرانسوی اقتباسی سینمایی از آن با بازی جان مالکوویچ و اوانجلین لیلی ساخت که سال 2009 اکران نشد.

گیوم موسو-نویسنده
گیوم موسو-نویسنده

موسو، به نوشتن رمان ادامه داد. او 19 رمان طی 21 سال فعالیت رسمی خود به انتشار رسانده است. طی سال 2008 او پرفروش‌ترین نویسنده‌ی فرانسوی در این کشور بود و کتاب‌های او تنها کمتر از استفانی میر در این کشور فروش رفته بود. تاکنون بیش از 11 میلیون کپی از کتاب‌‌های موسو فروش رفته و مجموعاً به 34 زبان ترجمه شده‌اند. او همینطور جایزه‌ی بهترین رمان عاشقانه‌ی سال 2004 ایتالیا و جایزه‌ی بهترین رمان اقتباس‌شده‌ی فرانسه در سال 2005 را گرفته است.

بررسی آثار

کتاب‌های اولیه

این گروه از کتاب‌های نویسنده مربوط به سال‌های اول کار او بودند و از پختگی کمتری برخوردارند.

  • Skidamarink, 2001
  • Afterwards, 2004
  • A Mix-Up in Heaven , 2005
  • Will You Be There?, 2006
  • Lost and Found, 2007
  • One Day, Perhaps, 2008
  • Where Would I Be Without You?, 2009
  • Girl on Paper, 2010
  • Call from an Angel, 2011
    • «آوای فرشته» ترجمه شده است. ارتباط دو نفر در یک فرودگاه آغاز می‌شود. به هم می‌خورند، وسایلشان می‌ریزد و در حال کمک به یکدیگر برای جمع کردن وسایل، گوشی‌هایشان جابجا می‌شود. آنها وقتی متوجه می‌شوند چه اشتباهی رخ داده که هزاران کیلومتر از هم فاصله دارند.
  • Seven years later, 2013

دوران پختگی

  • Tomorrow (original title: Demain) XO Editions, 2013
  • Central Park, 2014
    • «سنترال پارک» مهمترین کتاب نویسنده است. زندگی آلیس به تصویر کشیده می‌شود. آلیس و گابریل خاطره‌ای از گذشته ندارند اما آلیس یک شب در پاریس می‌خوابد و در نیویورک از خواب بیدار می‌شود. او روی یک نیمکت است و دستش به دست یک نوازنده بسته شه است. لباس او هم خونی است.
  • This very instant, 2015
    • با نام «همین حالا» ترجمه شده است. داستان عشق زنی به اسم لیزا است. او دوست دارد بازیگر شود و در رشته‌ی هنرهای نمایشی تحصیل می‌کند اما باید کار کند تا هزینه‌های تحصیل را تامین کند. او در منهتن، در یک کافه کار می‌کند. همانجا با پزشکی جوان به اسم آرتور آشنا می‌شود. لیزا خیلی زود عاشق این جوان می‌شود اما هنوز چیزی از گذشته‌ی او نمی‌داند.
  • Brooklyn Girl , 2016
    • در ایران با نام «دختری از بروکلین» ترجمه شده است. داستان فردی به اسم رافائل است که ازدواجی ناموفق داشته و حالا با پسر کوچک و بیمارش زندگی می‌کند. او با پزشکی زن به اسم آنا آشنا می‌شود و این رابطه به سرعت جدی می‌شود. با این حال چیزهایی در گذشته‌ی آنا وجود دارد که رفته‌رفته مشخص می‌شود و رابطه را پیچیده می‌کند.
  • Un appartement à Paris, 2017
  • The Reunion,, 2018
    • «ناپدید شدن ونکا راکول» ترجمه شده است.
  • La vie secrète des écrivains, 2019
  • La vie est un roman,, 2020
  • The Secret Life of Writers,, 2021
    • در ایران به اسم «زندگی پنهان نویسنده‌‌ها» در ایران ترجمه شده است. داستان زندگی نیتن که نویسنده‌ای معروف است به تصویر کشیده می‌شود. او به طور ناگهانی از نویسندگی خداحافظی می‌کند و برای زندگی به جزیره‌ای دورافتاده در مدیترانه می‌رود. یک خبرنگار زن برای بررسی موضوع به همین جزیره می‌رود و جسد زنی را میخ‌شده به یک درخت در زمان ورود می‌بیند.
کتاب‌های گیوم موسو
کتاب‌های گیوم موسو

نقد و بررسی کتاب فردا

فردا (Demain به فرانسوی و Tomorrow به انگلیسسی) یازدهمین کتابی بود که گیوم موسو نویسنده‌ی فرانسوی به چاپ رساند. این کتاب سال 2013 توسط نشر  XO Editions به چاپ رسید و به یکی از کتاب‌های پرفروش نویسنده تبدیل شد. کتاب، راجع به عشقی بالاتر از کلیشه‌های معمول است و به موضوعاتی مثل زندگی در دنیاهای موازی می‌پردازد.

داستان از آنجا شروع می‌شود که با متیو آشنا می‌شویم. او استاد فلسفه دانشگاه هاروارد است. کلاس‌های درس متیو بسیار محبوب هستند و مثلا برای ترم جدید هشتصد نفر در کلاس او ثبت نام کرده‌اند. او سعی می‌کند فلسفه را همه‌فهم تدریس کند و به همین دلیل مورد توجه دانشجویان قرار می‌گیرد. او روی تخته کلاس، جمله‌ای می‌نویسد: اگر فلسفه رنج روح را از بین نبرد، فایده ای هم ندارد. با این حال، این جمله ممکن است چیزهای بیشتری در مورد خودش باشد تا اینکه قرار باشد تاثیری روی دانشجویان داشته باشد.

متیو همسر خود را از دست داده است و به‌تنهایی از دختر کوچکشان نگهداری می‌کند. او روزی لپ تاپی کارکرده می‌خرد که متوجه می‌شود تصاویری از پیش در آن مانده و حذف نشده است. او، تصمیم می‌گیرد زنی که در عکس‌هاست را پیدا کند. اسم این زن، اِما است. او سی و چند ساله به نظر می‌آید. متیو شماره‌ای از اِما پیدا می‌کند و ارتباط این دو نفر آغاز می‌شود. او متوجه می‌شود که اِما هم مانند او تنهاست و دنبال همدمی می‌گردد. با این حال مسئله، هرچه جلوتر می‌رود پیچیده‌تر می‌شود.

بخشی از متن کتاب

نمی‌توان خاطرات را با یک ضربه جارو دور ریخت. آن‌ها در وجود ما می‌مانند، در سایه پنهان می‌شوند و منتظر لحظه‌ای می‌مانند که ما سپرمان را بیندازیم تا با نیروی بیشتری دوباره ظاهر شوند.

بنابراین مرد درمیان چیزهای بی‌اهمیت، دوباره ذوق زندگی می‌یافت؛ گردش در زیرآفتاب با امیلی، یک دست فوتبال با دانشجویانش، یک شوخی ماهرانه از سوی آوریل، نشانه‌هایی تسلابخش که به او انگیزه می‌داد از اندوه فاصله بگیرد و سدی بسازد تا غصه را پشت آن جای دهد.

حیات را همان چیزی تصور کرد که بود. چیزی بی‌نهایت گذرا و ناپایدار، فرآیندی در حال دگرگونی ابدی. هیچ‌چیز تغییرناپذیر نیست، به ویژه خوشبختی، خوشبختی‌ای که مانند شیشه شکننده بود و می‌توانست دیری نپاید، نمی‌باید حکم یک دستاورد را می‌داشت.

درمیان جبرگرایی رواقی و عدم جاودانگی بودایی، حیات را همان چیزی تصور کرد که بود. چیزی بی‌نهایت گذرا و ناپایدار، فرآیندی در حال دگرگونی ابدی. هیچ‌چیز تغییرناپذیر نیست، به ویژه خوشبختی، خوشبختی‌ای که مانند شیشه شکننده بود و می‌توانست دیری نپاید، نمی‌باید حکم یک دستاورد را می‌داشت.

متیو بیهوده برای خود دلیل می‌آورد و نگرانی او را کاملا از پای درآورده بود. ترس غیرمنطقی برای از دست‌دادن دخترش به دنبال از دست‌دادن همسرش. مرد دیگر پذیرفته بود که خطر همه‌جا هست و این واهمه او را به سمت مراقبت بیش از حد از امیلی سوق می‌داد، غافل از اینکه این خطر وجود داشت که دخترک را کلافه کند و سبب شود اعتماد به نفس خود را از دست بدهد.

دلدار سابق او شیادی خودخواه و دمدمی‌مزاج بود که بلد بود با فریفتن زنان، از خود شخصیتی قهرمان با قلبی بزرگ بسازد و برای نفوذ خود از آن استفاده کند. قادر بود کاری کند که یک زن تمام مقاومت خود را از دست بدهد. بلد بود ظالمانه از ضعف‌ها و کمبود اعتمادبه‌نفس یک زن سوءاستفاده کند. در نقص‌های او نفوذ کند و جای جراحت‌های قلبی‌اش را به خارش اندازد. به ویژه این هنر را داشت که واقعیت را طوری بزرگ جلوه دهد که همه چیز را به نفع خود تمام کند. حتی این خطر را می‌پذیرفت که او را یک افسانه‌پرداز بدانند. زن برای اینکه وسوسه نشود و پاسخش را ندهد، تلفن همراهش را خاموش کرد. تلاش زیادی کرده بود تا خود را از شر نفوذ او رها کند. زن نمی‌خواست دوباره خود را در دام او بیندازد؛ فقط به این دلیل که با نزدیک‌شدن جشن کریسمس خود را تنها حس می‌کرد.

اما این تسکین، موقتی بود. اندوه در کمین و چشم به راه چنگ انداختن بر گلوی او بود. بهانه‌ای ناچیز لازم بود تا غافلگیرانه او را بگیرد، به خروش درآید و خاطرات ظالمانه را بیدار کند. زنی که در خیابان از کنار او می‌گذشت و بوی عطر کیت را می‌داد یا حتی چتر او را داشت، آوازی که از رادیو گوش می‌داد و یادآور روزهای خوش بود، عکسی که در کتابی آن را می‌یافت…

اقتباس

اگرچه برخی آثار گیوم موسو اقتباس سینمایی داشته‌اند، هنوز خبری در خصوص ساخت فیلم از روی این کتاب نیست.

جایگاه کتاب

برای بررسی جایگاه کتاب در نزد مخاطبان به سراغ گوگل ترندز رفتیم. این ابزاری از گوگل است که به ما در مقایسه کلیدواژه (اینجا یک سری کتاب) با شرایط قابل تعیین، کمک می‌کند. دیتای مربوط به این ابزار، از نتایج جستجوی کاربران تعیین شده است. از همین ابزار برای بررسی وضعیت کتاب حاضر استفاده کردیم. به این ترتیب، کتاب را با یک سری کتاب در فضای مشترک مقایسه کردیم. کتاب فردا را با یک سری دیگر از رمان‌های جدید مثل پشت درهای بسته، بیمار خاموش، جایی که عاشق بودیم و هردو در نهایت می‌میرند مقایسه کردیم. نتیجه این بود که کتاب حاضر، جایگاهی پایین‌تر از همه‌ی آنها دارد. در مجموع به جز فرانسه و چند کشور خاورمیانه‌ای، توجه کمی به این کتاب از موسو شده است.

کتاب فردا-ترندها
کتاب فردا-ترندها

همینطور سراغ گودریدز رفتیم. گودریدز سایتی شبیه به شبکه اجتماعی برای عاشقان کتاب است. سراغ صفحه‌ی گودریدز نویسنده، گیوم موسو هم رفتیم. در این صفحه، کتاب سنترال پارک بالاتر از کتاب‌های دیگر او قرار گرفته و 24 هزار امتیاز دارد. این عدد، همچنان عدد بالایی نیست. پنجمین کتاب بین کتاب‌های او، «فردا» است. این کتاب تنها 13 هزار امتیاز دارد. به لحاظ میانگین امتیازات نیز نمره‌ی 4.1 از 5 را گرفته که نمره خوبی است. در ادامه یک نظر مثبت و یک نظر منفی را در خصوص کتاب فردا خواهیم آورد.

نظر مثبت

5 از 5 به کتاب نمره داده است:

کتاب فردا داستانِ علمی تخیلی‌ای درباره‌ی «متیو» ست. او یک استاد فلسفه‌ی جوان است که حدود یک سال پیش همسرش را از دست داده‌ست. او یک لپ‌تاپ خریداری می‌کند و از طریق ایمیل با صاحب قبلی آن (اِما) ارتباط برقرار می‌کند. آن‌ها متوجه یک اتفاق مرموز می‌شوند. اِما در سال ۲۰۱۰ است و متیو در سال ۲۰۱۱. بیشتر از این اسپویل‌ش نمی‌کنم.

داستان بیشتر از علمی تخیلی بودن، جنایی‌ست و درمیانه‌های کتاب این حس را به مخاطب می‌دهد که دارد یک تریلر تماشا می‌کند و نمی‌تواند کتاب را برای لحظه‌ای کنار بگذارد. ایده‌ی جذّاب و پردازش خوب، کتاب را بی‌اندازه خواندنی کرده‌است.

اگر به کتاب‌های علمی تخیلی یا جنایی هیجان‌انگیز علاقه‌ دارید، این کتاب گزینه‌ی بسیار مناسبی برای خواندن است. با خواندن این کتاب حس می‌کنم انسان‌ها همیشه دنبال آسان‌ترین راه هستن، همیشه موضوعی برای غمگین بودن و افسردگی پیدا می‌کنند‌. واقعاً کتاب را دوست دارم

کامنت فارسی از زهرا نادری

نظر منفی

دو ستاره از 5 ستاره:

داستان کتاب فردا از حیث پیرنگ، روایت پر شتاب و نبوغ در طرح کلی آن خلاقانه و جذاب و در سبک داستان‌های جان گریشام یا استفن کینگ است اما ایرادات عمده‌ای از حیث محتوی و شخصیت‌پردازی به آن وارد است

اول : شخصیت اول داستان ، متیو که استاد فلسفه آن هم در دانشگاه هاروارد است، فلسفه در هیچ کجای زندگی این فرد نقشی ندارد، ذهنیتش نسبت به مسائلی همچون مرگ، عشق و..‌‌.. کاملا عوامانه و ابتدایی است و صرفا گاهی اوقات مثل آدم کوکی گزیده هایی از نظریات فیلسوفان رواقی ( جبرگرایی) را نقل می‌کند

دوم: متیو به عنوان یک مدرس فلسفه در بهترین دانشگاه جهان، فردی است که بسیار به خانم‌ها و زیبایی ظاهری آن توجه دارد، همسر اولش را فقط به خاطر اینکه با زنی زیبا آشنا می‌شود، رها می‌کند و معلوم نیست این فرد که نه تبعات تصمیماتش را می‌پذیرد و نه فردی متعهد است، چگونه می‌تواند در در ازدواج بعدیش موفق باشد…. متاسفانه داستان اصلا به تقصیر متیو در رها کردن زن اولش نمی‌پردازد، حال بماند که در قشر فلاسفه عموما ازدواج در زندگیشان جایی ندارد، اما متیو در داستان، از یک زن به زن دیگر در کسری از ثانیه توجه و علاقه نشان می‌دهد

سوم:: چگونه می‌شود که در داستان، آوریل که همخانه و مستاجر متیو است، به او درس زندگی و نحوه برخورد با مسائل زندگی را می‌دهد، درحالیکه او استاد فلسفه و آوریل یک زنی از یک خانواده متلاشی، دارای سابقه کیفری بدون سواد خاصی است که در گذشته معتاد هم بوده است

چهارم: چگونه می‌شود که پلیس در قضیه تصادف متیو با آن موتورسوار و حوادث بعدی آن اصلا ورود نمی‌کند و یا پیگیر قاتل نمی‌شود
پنجم: سرنوشت رابطه اریکا با آن پسرک فرانسوی در داستان رها می‌شود و حقیقتا چرا باید اِما نامه عاشقانه برای اریکا از زبان آن پسر فرانسوی بنویسد، چرا همه در حال فریب یکدیگر هستند و این فریب و دروغ‌گویی به گونه‌ای به مخاطب ارائه شده که او را ناراحت نکند

ششم: جبرگرایی حاکم در داستان غیرواقع بینانه و افراطی است. مرگ کیت قرار است در هر صورت اتفاق بیفتد چه از طریق تصادف و چه از طریق اسلحه، راننده کامیون باید تصادف کند چه با کیت و چه با موتور سوار و… که یک روایت سطحی از جبرگرایی را نشان داده است طوری که انسان هیچ دخل و تصرفی در تغییر پدیده‌ها ندارد و آنچه که باید اتفاق بیفتد در هر حال میفتد. 

کامنت فارسی از مصطفی

بهترین ترجمه کتاب فردا

برخلاف بیشتر کتاب‌هایی که ما بررسی می‌کنیم، تنها دو نسخه از این کتاب در بازار موجود است:

  • فردا | نشر البرز | سعیده بوغیری
  • فردا | انتشارات ترانه ترانه | تینا رجبی خامسی

بین این دو ترجمه، ورژن سعیده بوغیری بهتر است. بوغیری متولد 1358 و دانش‌آموخته‌ی رشته مترجمی زبان انگلیسی است.

نظرات کاربران

  • مسئولیت دیدگاه با نویسنده‌ی آن است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *