فیلم عینک دودی فیلمی ایرانی است که توسط محمدحسین لطیفی در سال ۱۳۷۸ ساخته و در همان سال به نمایش عمومی درآمد.
به گزارش خوبو، عینک دودی یکی از بهترین کمدیهای دهه 70 سینمای ایران است و میزان استقبال از آن آنقدر بالا بود که توانست جایگاه محمدحسین لطیفی را در سینما تثبیت کند. این فیلم از سایت معتبر IMDB، موفق به کسب نمره متوسط 5.8 شده است. 286 نفر به این فیلم نمره دادهاند.
عوامل و بازیگران فیلم عینک دودی
عینک دودی فیلمی است که در ژانر کمدی و عاشقانه توسط محمدحسین لطیفی ساخته شده است. این فیلم دومین اثر سینمایی لطیفی پس از سرعت است. عینک دودی یکی از پرفروشترین فیلمهای سال 1378 نام گرفت و هنوز هم یکی از موفقترین آثار سینمایی لطیفی شناخته میشود.
زوج هنری ایرج طهماسب و فاطمه معتمدآریا پس از درخشش در فیلم سینمایی کلاه قرمزی و پسرخاله، این بار در این فیلم کمدی تواناییهای خود را به نمایش گذاشتند.
کارگردان | محمدحسین لطیفی |
تهیه کننده | مجید مدرسی |
نویسنده | اصغر عبدالهی |
بازیگران | ایرج طهماسب فاطمه معتمدآریا حسن شکوهی فقیهه سلطانی پانته آ بهرام عزیزاله هنرآموز جمیله شیخی توران مهرزاد سعید پیردوست |
تدوین | مهدی رجاییان |
موسیقی | علیرضا کهن دیری |
سال ساخت | 1378 |
نمره IMDB | 5.8 |
مدت زمان فیلم | 95 دقیقه |
خلاصه داستان
مینا (فاطمه معتمدآریا) و سینا (ایرج طهماسب) زوج مرفهی هستند که اکنون تصمیم به جدایی گرفتهاند. مینا که نویسنده است و اخیراً مقالهای درباره حقوق زنان نوشته است، به دوستانش میگوید که به زودی به آزادی دست پیدا خواهد کرد. مادر مینا (جمیله شیخی) و برخی از دوستانش با جدایی او از شوهرش مخالف هستند اما به رغم همه پندها و اندرزها، او و شوهرش راهی محضر میشوند.
در محضر، مینا با دختر جوانی (فقیهه سلطانی) که هم نام اوست آشنا میشود که نمیخواهد با مرد جوانی به نام ناصر (حسن شکوهی) که پدرش برای او انتخاب کرده ازدواج کند. دختر جوان در دستشویی محضر تصمیم میگیرد با تیغ خود را بکشد اما مینا سر میرسد و از پلکان اضطراری ساختمان او را فراری میدهد. از طرفی، ناصر و پدر دختر در حالی که سینا را گروگان گرفتهاند با اتومبیل به تعقیب آنها میپردازند.
مینا از طریق تلفن همراهش با دوستش میترا مهدوی (پانته آ بهرام) که وکیل است تماس میگیرد و از او کمک میخواهد و زمانی که میخواهد به دفتر وکالت میترا برود درمییابد که شوهرش همراه با ناصر و پدر دختر در دفتر میترا هستند؛ بنابراین همراه با دختر جوان بار دیگر از چنگ آنها میگریزد.
میترا تلفنی به مینا میگوید که به خانه خاله او (توران مهرزاد) بروند. پس از مدتی او و سه تن دیگر از دوستان مینا به جمع آنها میپیوندند؛ ضمن آنکه دختر جوان را تشویق میکنند تا با استفاده از وکالت میترا، به ماجرای ازدواج اجباریاش پایان دهد. ناصر که همچنان سینا را در گروی خود دارد، به جستجو برای بازگرداندن همسر آیندهاش ادامه میدهد. پس از تعقیب و گریزهای مکرر، سرانجام ناصر و همسر آیندهاش درمییابند که یکدیگر را دوست دارند. مینا و سینا نیز در کنار هم بودن را به جدایی ترجیح میدهند، هرچند جر و بحثهایشان تمامی ندارد.
نظرات کاربران