فیلم هیوا فیلمی ایرانی است که توسط رسول ملاقلی پور در سال ۱۳۷۷ ساخته شده و در هفدهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم فجر به نمایش درآمد.
به گزارش خوبو، هیوا یکی از فیلمهای خوب ساخته شده در دهه 70 است که مورد توجه جشنوارههای داخلی قرار گرفت. این فیلم از سایت معتبر IMDB، موفق به کسب نمره متوسط 5.9 شده است. 122 نفر به این فیلم نمره دادهاند.
عوامل و بازیگران فیلم هیوا
هیوا فیلمی است که در ژانر درام، جنگ و دفاع مقدس توسط رسول ملاقلی پور ساخته شده است. این فیلم، یازدهمین فیلم بلند ملاقلی پور بوده و در میان بهترین آثار ساخته شده توسط این کارگردان است. پرواز در شب، سفر به چزابه، نسل سوخته، قارچ سمی و میم مثل مادر از دیگر آثار معروف ملاقلی پور است. ملاقلی پور از کارگردانان مطرح سینمای جنگ و اجتماعی ایران بود.
کارگردان | رسول ملاقلی پور |
تهیه کننده | موسسه فرهنگی نگین |
نویسنده | رسول ملاقلی پور |
بازیگران | گلچهره سجادیه جمشید هاشم پور فرهاد قائمیان آتیلا پسیانی عبدالرضا زهره کرمانی آناهیتا نعمتی |
تدوین | حسین زندباف |
موسیقی | فریدون شهبازیان |
سال ساخت | 1377 |
نمره IMDB | 5.9 |
مدت زمان فیلم | 93 دقیقه |
خلاصه داستان
هیوا اکبری (گلچهره سجادیه) پس از گذشت پانزده سال از مفقود شدن همسرش حمید (عبدالرضا زهره کرمانی) در بحبوحه جنگ، تصمیم میگیرد تا از مناطق جنگی و خانهای که در آن با همسرش زندگی میکرده، بازدید کند. امیر کرمی (آتیلا پسیانی) که اکنون سفیر ایران در سنگال است و زمانی جزو همراهان حمید در جنگ بوده میخواهد با هیوا ازدواج کند، ولی هیوا به رغم نشانههایی از کشته شدن حمید همچنان در پی شوهرش است.
نقد و بررسی فیلم هیوا
جنگ در همه جهان کم وبیش امری مردانه محسوب میشود و زن در این امر مردانه بدیهی است که در حاشیه باشد. در سینمای جنگ و دفاع مقدس ما با توجه به بافت فرهنگی و اعتقادی طبیعی است این امر کمی پررنگتر از بسیاری از کشورها باشد. با این همه هر چند دفاع مقدس در خط مقدم نتوانست و درستتر اینکه نمیتوانست با توجه به همان بافت فرهنگی و اعتقادی زنی را در هیبت دفاع و مقابله با دشمن پذیرا باشد اما سینمای دفاع مقدس در پارهای اوقات زنان را تا قلب جنگ به پیش برد. فیلم سینمایی هیوا به کارگردانی رسول ملاقلی پور نمونهای درخشان و ارزشمند از این اتفاق مبارک است.
فیلمساز در بستری از جنگ روایتی عاشقانه از دلدادگی و شیدایی را به تصویر میکشد و در عین حال زبان گزنده و منتقدانه خود راهمانند دیگر فیلمهای خود حفظ میکند.
موفقیت فیلم بیش از هر چیزی مرهون فیلمنامه تازه و داستان گیرا وجذاب آن است که به جهت روایت تعلیقی و گام به گام آن به خوبی مخاطبش رابا خود همراه میسازد.
هیوا پانزده سال بعد از شنیدن خبر شهادت همسرش حمید، در گیرودار پاسخ دادن به امیر همرزم پیشین حمید در جبهه که حالا سفیر ایران در سنگال است برای ازدواج مجدد، طبق سنتی نانوشته در میان گذشتگان برای اخذ اجازه از همسر سابقش راهی منطقهای جنگی میشود که همسرش در آن به شهادت رسیده است. فیلمساز در فضایی از وهم و خیال و حقیقت تماشاگر فیلمش را به ضیافت و درک تازهای از روابط عاشقانه و شیدایی هیوا و حمید دعوت میکند. جهان خیال و حقیقت چنان در هم تنیده میشود که تماشاگر گاه تمیز این دو را سخت میبیند چرا که وجه شیدایی این دو چنان تماشاگر را درگیر خود میکند که تفکیک این دو بخش از نگاه تماشاگر نه تنها لزومی ندارد که خدشهای سخت به باورمندی روایتی دارد که تماشاگر دوست دارد خود را درآن شده غرق ببیند درست مثل خواب شگفتی که هر چند بر رویا بودنش اگاه هستیم اما دوست نداریم پا را از مرزهایش بیرون بگذاریم. در کنار روایتی تازه و جذاب از رابطه عاشقانه این زوج، آنچه که باعث همذاتپنداری مخاطب در فیلم میشود آمیختگی مرزهای خیال و رویا با باورمندی مخاطبی است که تا پیش از فیلم هیوا چنین درگیرعاشقانهای در بستری از داستان جنگ و در نهایت وصل و یگانگی نشده بود.
ملاقلی پور برای درگیر کردن مخاطبش در سکانسهایی کوتاه و مختصر ریشههای دلدادگی حمید و هیوا را به تصویر میکشد بدون آنکه در دام تکرار وشعارزدگی بیفتد. همچنان که پیشتر اشاره شد هیوا بهانه ای است که کارگردان ضمن روایت عاشقانه جذابش نقدی تند و تیز از شرایط اجتماعی و سیاسی سالهای پس از جنگ ارائه دهد. از طرفی دختر جوانی را نشان میدهد که برای زندگی آیندهاش نگران عمل زیبایی بینی است و از جانب دیگر رزمنده همرزم حمید را که حالا سفیر شده را نه شایسته نمایندگی ایران در دیگر کشورها میداند ونه برازنده همسری زنی چون هیوا که تمام سالهای بعد از شهادت حمید به یادش عاشقانه زندگی کرده؛ چرا که معتقد است آدمهایی چون امیر تنها جیرهخوار سفر جنگ هستند که نام و نان از جنگ میبرند.
سکانس پایانی فیلم جایی که هیوا و حمید در کنار هم راهی به نور مییابند و یا سکانسی که در آن رزمندهها جهت نماز جماعت پشت حمید میایستند و در انتهای صف رحیم با بازی جمشید هاشمپور که در سکانسهای قبل اختلافات عمیقی درباره چگونگی مواجهه با دشمن با حمید داشت قرار میگیرد از درخشانترین سکانسهای فیلم هستند. به اینها نماز هیوا و به صورت موازی نماز حمید را هم اضافه کنید.
هیوا از جمله آثار ارزشمند حوزه سینمای دفاع مقدس است که هیچگاه رنگ و بوی کهنگی را نخواهد گرفت این را میتوان از پس دیدن دوباره فیلم بعد از نزدیک به بیستوسه سال تجربه کرد. سینمای دفاع مقدس از سالهای پس از جنگ تاکنون کمتر توانسته در جذب و همراهی مخاطب و در عین حال ماندگاری نقشه در خور اعتنایی داشته باشد. نمونه فیلمهایی همچون هیوا، دیده بان و تنگه ابوقریب ماندگاری خود را مرهون فیلمنامه غیر کلیشهای و صداقت جاری و ساری در خود اثرهستند حلقه مفقودهای که نیاز امروز و همیشه سینمای دفاع مقدس ماست.
نویسنده: ایلیا محمدی نیا
منبع: مجله نماوا
فهرست جوایز فیلم هیوا
در هفدهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر، فیلم هیوا نامزد دریافت 12 سیمرغ بلورین برای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی (رسول ملاقلی پور)، بهترین فیلمنامه (رسول ملاقلی پور)، بهترین بازیگر نقش اول مرد (جمشید هاشم پور)، بهترین بازیگر نقش اول زن (گلچهره سجادیه)، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (فرهاد قائمیان)، بهترین صداگذاری (بهمن اردلان)، بهترین صدابرداری (بهمن اردلان)، بهترین چهره پردازی (عبدالله اسکندری)، بهترین طراحی صحنه و لباس (بهناز نازی، علی فداکار)، بهترین جلوههای ویژه (رضا رستگار و مصطفی رستگاری) و بهترین فیلمبرداری (بهرام بدخشانی) شد و در پایان موفق به کسب پنج سیمرغ بلورین و یک دیپلم افتخار شد.
- برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم (نگین فیلم و سازمان توسعه سینمایی سوره)، دوره ۱۷ جشنواره فیلم فجر ۱۳۷۷
- برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی (رسول ملاقلی پور)، دوره ۱۷ جشنواره فیلم فجر ۱۳۷۷
- برنده سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری (بهمن اردلان)، دوره ۱۷ جشنواره فیلم فجر ۱۳۷۷
- برنده سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه و لباس (بهناز نازی، علی فداکار)، دوره ۱۷ جشنواره فیلم فجر ۱۳۷۷
- برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری (بهرام بدخشانی)، دوره ۱۷ جشنواره فیلم فجر ۱۳۷۷
- برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد (جمشید هاشم پور)، دوره ۱۷ جشنواره فیلم فجر ۱۳۷۷
نظرات کاربران