0

معرفی کتاب مغازه جادویی + دانلود و خرید

مغازه جادویی-ترجمه فارسی

مغازه جادویی کتابی بود که جیمز دوتی جراح معروف مغز نوشته است. کتاب که فضایی داستانی دارد، چیزی شبیه به یک کتاب خودمراقبتی است که طرفداران بسیار زیادی پیدا کرده است. در ادامه شما را با نویسنده، کتاب، واکنش‌ها به کتاب و ترجمه‌های آن آشنا خواهیم کرد. با خوبو همراه باشید

نام کتابمغازه جادویی | Into the Magic Shop
نویسندهجیمز دوتی | James R. Doty
گونه ادبیناداستان، علوم
انتشارات در ایرانچلچله و نشرهای دیگر
مترجممهدی مهریار و مترجمان دیگر
تعداد صفحه288
سال انتشار2016
خرید آنلاین
دانلود نسخه آنلاین

بیوگرافی جیمز دوتی

جیمز دوتی فیزیکدان و جراح مغز آمریکایی، سال 1955 در کالیفرنیا به دنیا آمد. او استاد جراحی مغز و اعصاب در دانشگاه استنفورد است. همینطور موسس و مدیر موسسه آموزشی پژوهشی «شفقت و نوع‌دوستی» به عنوان یکی از زیرمجموعه‌های دانشگاه استنفورد است. همینطور باید اشاره کنیم که دوتی به عنوان کارآفرین و خیّر هم شناخته می‌شود.

جیمز دوتی-دالای لاما
جیمز دوتی-دالای لاما

او دوره علوم زیستی را از دانشگاه کالیفرنیا (اروین) در سال 1977 دید اما مدرک نگرفت. او مدرک خود را از دانشگاه پزشکی تولان در لوئیزیانا در سال 1981 گرفت. دوتی یک دوره وارد ارتش شد و بخشی از بخش درمانی ارتش آمریکا در شهر هونولولو (هاوایی) بود. دوتی دوره رزیدنسی خود را در مرکز ارتشی دیگری در واشنگتن سپری کرد. سرانجام او تخصص خود را در جراحی مغز و اعصاب کودکان در فیلادلفیا دریافت کرد. در مجموع او 9 سال در ارتش حاضر بود.

او تحقیقات خود را در این دوره، در زمینه تومورهای بدخیم و پرتودرمانی انجام داد. سرانجام از سال 2007 او به دانشگاه استنفورد رفت. دوتی تحقیقات خود را از آن زمان، در همین دانشگاه مطرح ادامه داد و مقام استادی هم دارد. او در همیه این سال‌ها به شیوه‌های غیرتهاجمی در خصوص مغز و اعصاب باور داشته است. از آن جمله می‌توان به مقالات مختلفی در زمینه مدیتیشن اشاره کرد. او حتی در دوره‌ای، مدیر خیریه‌ی دالای لاما بود. سال 2008ف ژورنال تجاری شهر نیواورلئان، به جیمز دولتی لقب قهرمان سلامت داد.

او مقالات علمی بسیاری دارد. با این حال تمرکز زیادی روی چاپ کتاب نداشت. به جز حضور در نقش نویسنده یا ویراستار چند کتاب تخصصی، یک کتاب هم در زمینه مایندفولنس چاپ کرده است. با این حال بی‌شک مهمترین کار نوشتاری او، مغازه جادویی است.

نقد و بررسی کتاب مغازه جادویی

مغازه جادوی کتابی بود که جیمز دوتی در سال 2016 منتشر کرد. کتاب با اینکه نوشته‌ی یک نویسنده حرفه‌ای نبود، توانست توجه زیادی را به خود جلب کند. در ایران هم کتاب طرفداران خاص خود را پیدا کرد. بخصوص از آنجا که گروه موسیقی کره‌ای «بی‌تی‌اس» این کتاب را به طرفداران خود توصیه کردند، طرفداران فروان آنها در ایران هم به کتاب علاقه وافری نشان دادند. مغازه جادویی به ده‌ها زبان ترجمه شده و بیش از یک میلیون نسخه تاکنون فروش رفته است.

همانطور که گفته شد، یک جراح مغز و اعصاب کتاب را نوشته است. او در واقع داستان کودکی خود را روایت می‌کند. پدرِ دوتی، دائم‌الخمر بود و مادرش از افسردگی رنج می‌برد. جیمز، در چنین دنیایی سعی کرد راه خود را ژیدا کند. در این راه، مسیر او به یک مغازه افتاد که انگار بخشی از دنیایی دیگر بود. او با صداقت خاص خود و لحنی دلنشین،‌ مغازه‌ای جادویی را شرح می‌دهد.

جیمز برای یافتن یک شصت پلاستیکی وارد مغازه شده بود. با این حال در این مغازه، درمان‌های شگفت‌انگیز برای تنهایی، ترس، خشم و شرم پیدا کرد. پسرک، با صاحب مغازه «روث» آشنا می‌شود. چیزی که او از روث یاد گرفت، سخاوت و عشق بود. جیمز بزرگتر می‌شود اما خاطره‌ی آن مغازه از او دور نمی‌شود. آن مکان، چیزی بود که به نوعی آینده‌ی او را ساخت. او حتی وقتی قصد جراحی مغز یک بیمار را دارد و کار درست پیش نمی‌رود، به همان مغازه جادویی فکر می‌کند و از آن نیرو می‌گیرد.

بخشی از متن کتاب

ما فقیر بودیم. چیزی تا بیرون کردن ما از خونه نمونده بود و باید به صاحبخونه پول میدادیم. اما از کجا؟ پدری که همیشه مست بود یا مادر افسرده ام که همیشه مریض بود می‌تونستند این پول رو جور کنند؟ نه! شاید من می‌تونستم شاید اگه جادوگر بودم می‌تونستم یه زندگی بهتری بسازم. زندگی که توش نه فقیر بودیم نه غمگین!
من عاشق جادوگری بودم و می خواستم یه روزی جادوگر بزرگی بشم اما تنها وسیله‌ی جادوگری من یه انگشت مصنوعی بود که اون هم خراب شد! سوار دوچرخم شدم و توی شهر گشتم تا به مغازه جادوگری برسم. وقتی وارد مغازه شدم فکر نمی کردم جادویی رو یاد بگیرم که تمام زندگیم رو عوض کنه!
من اونجا یک پیرزن به اسم روث دیدم که به همراه پسرش برای چندوقت به شهر ما اومدن. بهش گفتم به جادوگری علاقه دارم و اون گفت می تونه بهم جادویی رو یاد بده که از همه ی جادوها بالاتر و قوی تره.
من از روز بعد شاگرد و همراه اون شدم.

توی اون مغازه روث بهم از جادویی گفت که زندگی خودش رو تغییر داد و من رو هم در نهایت از یک پسربچه‌ی فقیر به یک پزشک مغز و اعصاب تبدیل کرد. اون هم نه با یک چوب دستی و کلاه جادویی که از توش خرگوش بیرون میاد بلکه با چند روش ساده من رو از سرگردونی نجات داد.
ما هم تونستیم پول خونه رو جور کنیم و هم من از اون افسردگی و سردرگمی نجات پیدا کردم.

جایگاه کتاب

در نقدی در سایت kirkusreviews در خصوص کتاب نوشته شده است:

جیمز دوتی در کتاب تلاش دارد بگوید چطور برای رسیدن به اهداف مهم زندگی، به مغز و قلبمان توامان نیاز داریم. او در نوجوانی این شانس را داشت که وارد مغازه جادویی با مدیریت زنی نیک به نام رووث باشد. روث به او راه‌هایی برای تمرین ذهن و بدن یاد داد که باعث شد او مسیر زندگی خود را پیدا کند. او دو حادثه را در زندگی خود تجربه کرد که ممکن بود آینده هرکسی را نابود کند. یک مرتبه تجربه‌ای نزدیک به مرگ از تصادف رانندگی داشت. مورد دیگر چند سال بعد بود که ورشکست شد. با این حال با یادآوری تمرین‌های روث، او به قول خود، درهای قلبش را باز کرد. اینطور توانست در جنبه‌های عمیق‌تر از زندگی پیشرفت کند.

کتاب چیزی بین یک کتاب خودمراقبتی و زندگی‌نامه است. نویسنده سعی کرده شیوه‌های تحقیق علمی را در داستان زندگی خود کار بگیرد. به این صورت تنها وقتی به موفقیت کامل رسیده که تووانسته باشد ترکیب درست بین عقل و قلب خود ایجاد کند. اینطور شادتر زیست می‌کند. چنین آدمی، عشق را ابراز می‌کند و مهربانی و توجه را به دیگران ارزان می‌دارد.

همینطور سراغ گودریدز رفتیم. گودریدز سایتی شبیه به شبکه اجتماعی برای عاشقان کتاب است. در این کتاب، مطابق انتظار مغازه جادویی مهمترین اثر نوشتاری جیمز دوتی است. بیش از 16 هزار نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند. میانگین این امتیازات 4.2 از 5 است که نمره خوبی به شمار می‌رود. در ادامه یک نظر مثبت و یک نظر منفی را از کاربران گودریدز خواهیم آورد.

نظر مثبت

4 از 5 به کتاب نمره داده است:

انتظاری از جیمز دوتی نبود که کتاب بنویسد. با این حال او داستان خود را به عنوان موسس CCARE برای اعضای حلقه‌ی کاری خود تعریف ‌میکرد. آدم‌ها این داستان را دوست داشتند و از او خواستند که خاطراتش را به صورت کتاب در اختیار همه قرار بدهد. و او این کار را کرد.

او از عقبه‌ای فقیر می‌آید. در خانواده‌ای مشکل‌دار بزرگ شد که مادرش ایده‌های خودکشی در سر داشت. او در یک شرایط ترس همیشگی کودکی را سپری کرده بود و با ترس از اتفاق بد بعدی، ضربات قلبش بالا می‌رود و بدنش به رعشه می‌افتاد. وقتی او به یک مغازه لوازم شعبده‌بازی محلی وارد شد، تغییر بزرگ در زندگی او اتفاق افتاد. روث، چیزهای زیادی به او آموخت که جیمز توانست در زندگی از آنها استفاده کند.

درس‌هایی که جیمز از روث گرفت، باعث شد متوجه شود چیزی دست‌نیافتی نیست. اینطور توانست به دنبال اهداف خود برود و با تلاش و تفکر مثبت به آنها برسد.

کتاب، داستانی صادقانه و عالی را در بر می‌گیرد. دوتی همه‌چیز را تعریف می‌کند و نشان می‌دهد هر درسی که در مغازه جادویی گرفته، چطور روی آینده او موثر واقع شده است. او در همه کتاب آرزو می‌کند که اگر بشود، دوباره روث را پیدا کند یا چیز بیشتری در مورد او متوجه شود.

نظر منفی

یک ستاره از 5 ستاره:

کاملا مزخرف. نویسنده طی سیصد صفحه صفحه می‌خواهد به ما بگوید چطور یک پسر فقیر به یک جراح مغز و اعصاب تبدیل شد. این داستانی که او تعریف می‌کند، مطمئن هستم که یا کاملا جعلی است و یا بخش زیادی از آن تغییر داده شده تا جادویی به نظر برسد. در جایی از کتاب، او هنوز با خانواده فقیر خود زندگی می‌کند. در مورد قدرت مدیتیشن و تفکر مثبت یاد گرفته و آرزو می‌کند دیگر فقییر نباشد. خیلی به این موضوع فکر می‌کند! روز بعد کسی با یک پاکت پول به در خانه آنها می‌آید و این نشانی از جادو بود!

بگذارید حتی سرِ داستان پذیرش او در داشنگاه را باز نکنم. من چندان اهل کتاب‌های خودمراقبتی نیستم اما فکر نکنم کائنات تلاش کند تا چیزی که واقعا می‌خواهی را به تو بدهد. اگر می‌خواهید مطمئن شوید که کتاب مناسب شما هست یا نه، این بخش زیر را بخوانید تا مغزتان منفجر شود:

«هر روز لیستت را مقابلت قرار می‌دهی. هرچیزی که در قلبت داری را. هرچیزی که به آن فکر می‌کنی و تصور کرده‌ای را. اگر واقعا آن را باور داشته باشی و بابت آن سخت تلاش کنی، رخ خواهد داد. باید آن را ببینی و برایش تلاش کنی. نمی‌توانی منتظر آن بنشینی. باید بروی و نمره‌های خوب بگیری. باید به دانشگاه پزشکی بروی و یاد بگیری چطور دکتر شوی. تو به چیزی که تصورش را داری تبدیل خواهی شد. اگر از عقل و قلبت استفاده کنی، این اتفاق رخ می‌دهد. قول من را داری.»

بهترین ترجمه کتاب مغازه جادویی

طی سال‌های اخیر، این کتاب هم مانند قانون پنج ثانیه، بنویس تا اتفاق بیفتد، هنر جنگ، مرگ ایوان ایلیچ، قوی سیاه، ثروتمندترین مرد بابل، هنر عشق ورزیدن و پاستیل های بنفش درگیر ترجمه‌های متعدد شده است. موارد زیر، ترجمه‌های متفاوت کتاب هستند:

  • کتاب مغازه جادویی اثر جیمز آر دوتی انتشارات چلچله | مهدی مهریار
  • کتاب مغازه جادویی اثر دکتر جیمز آر دوتی نشر آبیژ | شبنم سلطان پور
  • کتاب مغازه جادویی اثر دکتر جیمز دوتی انتشارات دانش‌ آفرین | فریناز بیابانی
  • کتاب مغازه جادویی اثر جیمز آر دوتی انتشارات آراستگان | لیلا دژالون
  • مغازه جادویی اثر دکتر جیمز آر.دوتی انتشارات کهکشان علم | فاطمه فرامرزی
  • کتاب مغازه جادویی اثر آر داتی انتشارات ایرمان | معصومه ضمیری
  • کتاب مغازه جادویی اثر دکتر جیمز.آر.دوتی نشر کتاب مجازی | فروزان ساعدتی

نکته عجیب و حتی خجالت‌آور در مورد کتاب این است که چهار نشر آن را با تصاویر روی جلدی از گروه موسیقی BTS کار کرده‌اند. این چهار نشر، «کتابخانه مجازی»، «ایرمان»، «کهکشان علم» و «آراستگان» هستند. اگرچه ما به دیدن راهکارهای تبلیغاتی برای فروش بیشتر عادت داریم، این سطح واقعا مایه خجالت است.

مغازه جادویی-گروه پاپ BTS
مغازه جادویی-گروه پاپ BTS

بین نسخه‌های ترجمه‌شده، کتابی که نشر چلچله منتشر کرده بهتر ترجمه شده است. این کتاب را مهدی مهریار ترجمه کرده است.

نظرات کاربران

  • مسئولیت دیدگاه با نویسنده‌ی آن است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *