فیلم جامه دران فیلمی ایرانی است که توسط حمیدرضا قطبی در سال ۱۳۹۳ ساخته شده و در بخش نگاه نو سی و سومین دوره جشنواره بین المللی فیلم فجر اکران شد.
به گزارش خوبو، جامه دران فیلمی است که از نظر زاویه دید راوی نقطه عطفی در سینمای ایران است. این فیلم از سایت معتبر IMDB، نمره متوسط 5.9 را کسب کرده است. 398 نفر به این فیلم نمره دادهاند.
عوامل و بازیگران فیلم جامه دران
جامه دران فیلمی است که در ژانر درام و خانوادگی توسط حمیدرضا قطبی ساخته شده است. قطبی فعالیت سینمایی خود را از سال ۱۳۶۶ با فیلم صعود آغاز کرد. از مهمترین کارهای حمیدرضا قطبی میتوان به فعالیت در فیلم جامه دران و قطار آن شب اشاره کرد.
فیلمنامه این فیلم که اقتباسی از کتابی به همین نام نوشته ناهید طباطبایی است را حمیدرضا قطبی و ناهید طباطبایی مشترکاً نوشتهاند. این فیلم اولین اثر سینمایی قطبی است.
کارگردان | حمیدرضا قطبی |
تهیه کننده | سید جمال ساداتیان |
نویسنده | حمیدرضا قطبی ناهید طباطبایی |
بازیگران | مهتاب کرامتی مصطفی زمانی باران کوثری پگاه آهنگرانی افسر اسدی محمود بهروزیان فرزانه نشاط خواه جمال اجلالی الهام نامی مریم رستمی |
تدوین | حسن حسندوست |
موسیقی | سعید انصاری |
سال ساخت | 1393 |
نمره IMDB | 5.9 |
مدت زمان فیلم | 107 دقیقه |
خلاصه داستان
داستان فیلم سه اپیزودی جامهدران، درباره زنی به نام شیرین است که در مراسم ختم پدرش به روابط جدیدی در زندگی او پی میبرد و حقایقی تازه را کشف میکند.
نقد و بررسی فیلم جامه دران
جامه دران اقتباسی است از کتاب خانم ناهید طباطبایی به همین نام که فیلمنامه آن نیز توسط شخص ایشان و حمیدرضا قطبی به رشته نگارش درآمده است. فیلمنامه ای که قرار است رنج چند نسل از زنان که به واسطه یک موضوع واحد به یکدیگر ارتباط پیدا می کنند را به تصویر بکشد.
ویژگی مثبتی که جامعه دران در اختیار دارد، قصه گو بودنش است. اثری که برای مخاطب قصه تعریف می کند و از به حاشیه رفتن فیلمنامه با پایان های باز و مسائلی از این دست که رفته رفته در سینمای ایران در حال فراگیر شدن است جلوگیری می کند. اما آیا این ویژگی به تنهایی برای اینکه جامعه دران اثری مناسبی برای تماشا باشد کافی است؟
فیلمنامه ناهید طباطبایی و حمید قطبی روایتگر داستان سه زن در مقاطع مختلف است. اما ضعف فیلم زمانی آشکار می شود که فیلمنامه دیدگاه محدودی درباره سوژه اش پیدا می کند و نمی تواند آنها را به خوبی پرورش دهد. در واقع آنچه که فیلمنامه از زندگی این سه زن در اختیار مخاطب قرار می دهد، جز تکرار مکررات سینمای دهه شصت ایران و تا حدودی اوایل دهه هفتاد، نیست.
فیلم در سه اپیزود روایت می شود. سه اپیزودی که هرکدام از آنها کیفیت نازلی دارند. اپیزودهایی پر ایراد از دکوپاژ و میزانسن گرفته تا بازیهای تصنعی بازیگران و دیالوگ های عجیب که از جنس سینما نیستند و بیشتر شبیه به یک دلنوشته زنانه هستند که در موقعیت های قابل پیش بینی تنیده شده اند.
در اپیزود اول این مهتاب کرامتی و شخصیت شیرین است که مخاطب را ناامید میکند. شیرین از خارج از کشور به ایران بازگشته و پس از اینکه در مراسم ختم پدرش متوجه میشود واقعیتهایی از او پنهان مانده، فیلم را دچار سکته میکند چرا که در ادامه قادر نیست گرهای که ایجاد کرده را محکم ببند. تعلیقهایی که در اپیزود اول شکل میگیرد خستهکننده، با دیالوگهای ضعیف و بازی بد مهتاب کرامتی همراه است. این موضوع زمانی که متوجه میشویم گرهگشاییها خیلی زود انجام میشود و در باقی داستان قرار است مسائل گره گشایی شده را از دیدگاه شخصیتهای مختلف ببینیم، به رتبه آزاردهنده تنزل پیدا میکند.
در اپیزودهای بعدی فیلم رویهای کلیشهایتر به خود میگیرد. داستان زنی از طبقه متوسط و زنی رعیت زاده که نحوه به تصویر کشیدن این افراد به تنهایی یکی از پر ایرادترین بخشهای فیلم به شمار میرود. مه لقا با بازی بی روح و سرد پگاه آهنگرانی، شخصیتی نسبتا روشنفکر است که بیشتر خود را قربانی وضعیت میداند. تمام آنچه که فیلم به عنوان پرداخت شخصیت از مه لقا در اختیار تماشاگر قرار میدهد همین تعریف تک خطی از اوست و سپس هرآنچه که میبینیم، سبک و سیاق لباس پوشیدن و به زبان آوردن کلمات مختص به طبقه اجتماعی مختص به وی و مسائل کلیشه ای در تعریف طبقه متوسط است. در واقع سازندگان بیشتر از اینکه به پرورش شخصیت در دل داستان مبادرت بورزند و اجازه دهند تا مخاطب به درون ذهن مه لقا رفته و راهی برای اهمیت دادن به او پیدا کند، به ارائه یک شکل و شمایل کلی از زنی از طبقه متوسط اقدام کردهاند که از درون خالی است و هیچ ویژگی جذابی هم ندارد که مخاطب را ترغیب به دنبال کردن داستانش کند.
اپیزود دیگر، اپیزود مربوط به شخصیت گوهر است که باران کوثری نقش وی را بازی میکند. زنی رعیت زاده که این بار نیز کارگردان مطابق تعریف کلاسیک از تعریف رعیت زاده در فرهنگ ایرانی، زنی بار رنجهای بی انتها و صدایی بلند را به تصویر میکشد که داد و فریاد و ضجههایش خاموش نمی شود و مواقعی هم که آرام هست، حرف مهمی برای گفتن ندارد! این اپیزود که مخاطبین ایرانی نمونه جذاب تر آن را سالها پیش در سریال پس از باران شاهد بوده، فاقد جذابیت و طرح داستانی بدیع است. این اپیزود داستانکهای مشخصی هم برای تعریف ندارد و آنچه که در نهایت از این اپیزود باقی میماند، فریادهای بی انتهای بازیگران است که نه در خدمت داستان است و نه کمکی به بهبود روند فیلم میکند.
جامه دران ویژگی های یک اثر مدرن در قاب سینما را ندارد. آثاری نظیر جامه دران سالهاست که رخ از سینمای ایران بستهاند و تبدیل به مدیوم مناسبی برای تلویزیون شدهاند. فیلم جدید حمید قطبی قصه گوست اما قصه ای که شنیدنش بر داشتههای مخاطبش اضافه نمیکند. مخاطب هنگام تماشای فیلم بایدبا رنج های بی انتهای زنانی مواجه شود که همیشه در حال فریاد هستند و سازندگان هم ضعف اثرشان را در زیر همین داد و فریادها مخفی کردهاند. فیلم که تمام می شود نمی دانیم باید به حال زنان فیلم افسوس خورد؟ آنها را درک کرد؟ برای حل مشکلشان راه حل پیدا کرد؟ یا از سرنوشت آنها درس گرفت؟ شاید بهترین گزینه این باشد که پس از تماشای فیلم شخصیت های داستان را در همان قابی که قرار داشته اند جا بگذاریم و به زندگی طبیعی بازگردیم چرا که تماشای داستان این سه زن نمیتواند بر اندوختههای مخاطبش بیفزاید و در بخش تکنیک های سینمایی نیز، اثر فرسوده و منسوخ به شمار می رود.
نویسنده: میثم کریمی
منبع: سایت مووی مگ
فهرست جوایز فیلم جامه دران
در سی و سومین دوره برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم فجر در سال 1393، فیلم جامه دران نامزد دریافت سه سیمرغ بلورین جشنواره در بخش نگاه نو برای بهترین فیلم، بهترین کارگردان (حمیدرضا قطبی) و بهترین فیلمنامه (حمیدرضا قطبی و ناهید طباطبایی) شد، که در پایان موفق به دریافت یک سیمرغ بلورین شد.
- برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه (حمیدرضا قطبی و ناهید طباطبایی)، بخش نگاه نو دوره ۳۳ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۳
- برنده بهترین فیلمنامه اقتباسی (حمیدرضا قطبی)، هجدهمین جشن سینمای ایران
نظرات کاربران