فیلم ما همه با هم هستیم فیلمی ایرانی است که توسط کمال تبریزی در سال ۱۳۹۸ ساخته شده و در خرداد ۱۳۹۸ در سینماهای سرتاسر کشور اکران عمومی شد.
به گزارش خوبو، این فیلم در هتل اسپیناس پالاس تهران با جمعیت 2500 نفری با جمع زیادی از بازیگران افتتاح شد که در آن بازیگران اصلی فیلم که جواد عزتی و مهران مدیری بودند حضور نداشتند که برخی شایعه کرده بودند برای اعتراض به فیلم در آن حضور نداشتند.
ما همه با هم هستیم با فروش حدود 1 میلیارد و 900 میلیون تومان در 3 روز (فروش افتتاحیه)، رکورد فروش افتتاحیه سینمای ایران را که در اختیار هزارپا بود، شکست. این فیلم از سایت معتبر IMDB، نمره ضعیف 4.2 را کسب کرده است. 1100 نفر به این فیلم نمره دادهاند.
دانلود فیلم ما همه با هم هستیم
عوامل و بازیگران فیلم ما همه با هم هستیم
ما همه با هم هستیم فیلمی است که در ژانر کمدی و جنایی توسط کمال تبریزی ساخته شده است. تبریزی از کارگردانان مطرح سینمای ایران است که موفق به ساخت آثار مطرحی همچون لیلی با من است، فرش باد، مارمولک، همیشه پای یک زن در میان است، یک تکه نان و مهر مادری را نیز در کارنامهاش دارد.
کارگردان | کمال تبریزی |
تهیه کننده | رضا میرکریمی |
فیلمنامه | پدرام پورامیری محمد داوودی حسین امیری دوماری |
بازیگران | مهران مدیری لیلا حاتمی پژمان جمشیدی جواد عزتی مهران غفوریان محمدرضا گلزار ویشکا آسایش سروش صحت هانیه توسلی حسن معجونی سیروس گرجستانی سام نوری علی شادمان فرزین محدث |
موسیقی | محمدرضا علیقلی |
تدوین | مژده قاجاریه |
سال انتشار | 1398 |
مدت زمان فیلم | 95 دقیقه |
فروش گیشه | 10 میلیارد تومان |
خلاصه داستان
داستان فیلم قصه یک شرکت هواپیمایی است که در حال ورشکست شدن است، رئیس شرکت (لیلا حاتمی) پیشنهاد میدهد که یک هواپیمای خراب از شرکت با چند مسافر را به داخل خلیج فارس بیندازند تا بتوانند پس از کشته شدن مسافران از بیمه پول دیه و خسارت آنها را بگیرند، او سراغ یکسری افراد میرود که از زندگی خسته شده و دنبال مرگ هستند. سپس ….
نقد و بررسی فیلم ما همه با هم هستیم
میثم کریمی، منتقد سینما در خصوص این فیلم نوشته است:
جدیدترین اثر کمال تبریزی را می توان به یک نمونه از سقوط سینما نامید. جایی که دلایل ساخت یک فیلم چیزی غیر از دغدغه فیلمسازش است و با استفاده از انبوهی از ستارگان سالهای اخیر سینمای ایران، فیلمی تولید شده که در آن نمی توان به تعداد انگشتان یک دست، نقش قابل تحملی یافت که نیازمند حضور بازیگر مشهوری در آن باشد اما بطور عجیبی، « ما همه با هم هستیم » حتی در کم ارزش ترین نقش های ممکن بازیگران شناخته شده فراوانی دارد.
داستان فیلم قرار است در یک هواپیمان به مثابه یک کشتی، رخ دهد و شاهد سفر بی برگشتی باشیم که عده بسیاری رقم زده اند و در این میان افرادی هم هستند که نمی خواهند با این هواپیما از بین بروند! ارجاعات سیاسی کمال تبریزی در جدیدترین اثرش به حدی ناپخته و غلیظ هستند که مخاطب به سختی می تواند کدهای ارائه شده در فیلم را به درستی دریافت نماید و فیلمساز نیز که می بایست در این شرایط بهترین زبان ممکن را برای ارائه پیام به مخاطب در نظر بگیرد، فیلم را به حال خود رها کرده تا « ما همه با هم هستیم » سرشار از دیالوگ های بی سر و ته و عجیب و غریبی باشد که تحمل آن بر روی پرده سینما تجربه کاملاً آزار دهنده ای است.
در فیلم می توان همه نوع شخصیتی را رویت کرد و البته در میان آنها ابداً فرد باهوش و عادی نداریم. مجموعه شخصیت های فیلم تیپ های مختلفی هستند که قرار هست در بستر یک اثر کمدی، تماشاگرانشان را بخندانند اما جزئیات فیلمنامه به حدی فاجعه بار است که به سختی می توان چند شوخی بامزه در تمام مدت زمان اثر یافت. شوخی ها اغلب نم پس داده و لوس هستند و بخش عظیمی از این مشکل به جهت شخصیت پردازی اشتباه فیلم است که براساس آن مطلقاً هیچ شخصیتی ساخته نمی شود تا بتواند سخن یا موقعیتی خلق نماید که در نظر تماشاگر بامزه از آب درآید. آنها به دلایل عجیبی مشتاق مرگ می شوند و در میانه اثر نیز به دلایل نامشخص تری، به یکباره رنگ عوض می کنند و قصد ادامه زندگی شان را دارند! در میان فستیوال تضادهایی که در لحظه در فیلم رخ می دهد، به یکباره با دو دیالوگ، عاشقانه ای هم ساخته می شود! در مجموع می توان از واژه « ویرانه » درباره فیلمنامه یاد کرد.
اما نکته حائز اهمیت درباره « ما همه با هم هستیم » نوع نگاه کمال تبریزی به سوژه داستانش بوده است. تبریزی پس از ساخت « مارمولک » ، در سالهای اخیر هرگز جسارت ورود به حوزه نقد اجتماعی و سیاسی در آثار سینمایی را نداشته و اغلب فیلمهایش به حدی کنترل شده و خنثی بوده اند که به راحتی از کانون توجه خارج شده اند. اثر قبلی او به نام « مارموز » نیز علی رغم ژست اعتراضی خود، اثری کاملاً بی خاصیت و خنثی بود که حتی جسارت نزدیک شدن به سوژه ای که انتخاب کرده بود را هم نداشت. حالا در « همه با هم هستیم » نیز این وضعیت به نوعی دیگر تکرار شده است. در اینجا نیز فیلمساز قصد نداشته نقد و کنایه های سیاسی – اجتماعی خود را برجسته نماید و به همین جهت با پیچ و خم دادن به موقعیت ها و دیالوگ ها، چنان رنگ و مسیر اصولی را تغییر داده که علناً این نشانه ها ابتر و کاملاً بی ارزش مانده اند و از درجه اعتبار نیز ساقط هستند.
در بخش هایی از فیلم ما شاهد حضور بازپرس هستیم که چنان فلسفه حضور او در فیلم عجیب گنگ است که حتی در انتهای داستان نیز با ارائه جزئیات بیشتر از محل بازجویی، بر گنگ بودن بیشتر اثر افزوده است. البته می توان انگیزه های تبریزی از به تصویر کشیدن مسافرانی که در خلیج فارس فرود آمده اند و احتمالاً از دنیا رفته اند را مثال زد و چندین تحلیل مختلف درباره آن به جای آورد، اما مشکل اصلی قصه اینجاست که برخلاف اصول ساخت تمام آثاری که با استعاره یا کنایه قصد ارائه مفهوم خود را دارند ( رجوع شود به فیلم « مادر » آرونفسکی که از ابتدا تا انتها براساس استعاره بنا گردیده بود )، در اینجا ابداً وضعیت فیلمساز با خودش مشخص نیست و نمی داند که جایگاه او به عنوان فیلمساز قرار است کجا باشد. آیا اعتراضات مردم همانند آنچه که در فیلم به چشم می خورد عجیب و احمقانه هست؟ یا ملتی که در هواپیما نشسته و هر لحظه به یک امید واهی زنده می شوند نشانی از خرد ندارد؟ یا در نهایت سلبریتی که نمی دانند خاصیتش چیست اما می خواهند ماجرای سقوط را به او ربط دهند تا کارایی اش مشخص شود!
شاید اگر فیلمنامه دقیق تری نوشته می شد، به راحتی می توانستیم از « ما همه با هم هستیم » به عنوان یک اثر شایسته نام ببریم اما اثر چه در ارائه پیامهای اجتماعی و سیاسی و چه در بُعد کمدی، یک شکست خورده تمام عیار با حضور تقریباً تمام ستارگان سالهای اخیر سینمای ایران محسوب می شود که برای ساده ترین و بی اهمیت ترین نقشهای ممکن در این اثر حضور یافته اند. کمدی که می خواهد حرف بزند اما چنان کلام را می چرخاند که خاصیت اصلی خود را از دست می دهد و به جملاتی گنگ محدود می شود که ابداً قادر نیست به ذهن مخاطب تلنگر بزند. در این وضعیت فیلم به تکه کلامهای جنسی روی می آورد و چه کسی بهتر از جواد عزتی برای ارائه آن؟!
« ما همه با هم هستیم » شمایل کاملی از وضعیت این روزهای سینمای ایران است. اثری که با حضور ستارگان پرتعداد سینمای ایران ساخته شده و بودجه آن هم مشخص نیست و البته که خودِ فیلم هم تکلیفش را نمی داند! فیلم به این جهت ساخته نشده که حرفی برای گفتن داشته باشد یا دغدغه های کارگردان و نویسنده اش را برای تماشاگر بیان نماید. تمام دقایق فیلم به دیالوگ های کنایه ای بی اثر می گذرد که به ملت و مسئولین، سینماگران و پزشکان، عرش و فرش و هرفرد دیگری که می شد تصور کرد اشاره ای می زند اما هدف مشخصی را از این وضعیت دنبال نمی کند. پایان بندی فیلم وضعیت را بیش از پیش وخیم تر می کند. پایان بندی که می خواهد در لفافه سخن بگوید و تکلیف یک ملت را با خود که نمی داند در چه وضعیتی گرفتار شده یکسره نماید. قهرمان و مقصر همزمان یک نفر هستند و در نهایت ملت نیز دنباله روی او خواهند بود اما اجرای این پایان بندی به حدی ضعیف و ناامید کننده و الکن است که « ما همه با هم هستیم » را به تجربه کاملاً ناامید کننده مبدل می سازد. اثری که مانند آدمهای قصه اش بلاتکلیف است و به سختی می توان نام سینمایی آن را هضم کرد!
منبع: مووی مگ
نظرات کاربران