0

فیلم ماجرای نیمروز

فیلم ماجرای نیمروز

فیلم ماجرای نیمروز فیلمی ایرانی است که توسط محمدحسین مهدویان در سال ۱۳۹۵ ساخته شده و در سی و پنجمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر اکران شد.

به گزارش خوبو، ماجرای نیمروز از بهترین فیلم‌های دهه 90 سینمای ایران است که مورد توجه تماشاگران، منتقدین و جشنواره‌‌های داخلی قرار گرفت. این فیلم از سایت معتبر IMDB، موفق به کسب نمره متوسط 6.8 شده است. 3000 نفر به این فیلم نمره داده‎اند.

عوامل و بازیگران فیلم ماجرای نیمروز

ماجرای نیمروز فیلمی است که در ژانر تاریخی، درام، جنایی و اکشن توسط محمدحسین مهدویان ساخته شده است. مهدویان از فیلم‌سازان جوان و مهم سینمای ایران در دهه اخیر بوده که موفق شده آثار پرطرفداری همچون لاتاری، درخت گردو، شیشلیک و مجموعه زخم کاری را کارگردانی کند. او در این فیلم باز هم با هادی حجازی فر همکاری کرد و نقشی جدی در اختیار جواد عزتی قرار داد. مهرداد صدیقیان و احمد مهرانفر نیز بازی‌های خوبی به نمایش گذاشتند.

کارگردانمحمدحسین مهدویان
تهیه کنندهسید محمود رضوی
نویسندهابراهیم امینی
محمدحسین مهدویان
تدوینسجاد پهلوان زاده
بازیگرانمهرداد صدیقیان
احمد مهرانفر
هادی حجازی فر
مهدی زمین پرداز
محیا دهقانی
لیندا کیانی
حسین مهری
جواد عزتی
مهدی پاکدل
امیرحسین هاشمی
موسیقیحبیب خزایی فر
سال ساخت1395
مدت زمان فیلم108 دقیقه
نمره IMDB6.8
فروش گیشه6٬233٬338٬000 تومان
بازیگران فیلم ماجرای نیمروز

خلاصه داستان

در خلاصه داستان «ماجرای نیمروز» آمده است: در محله های پر آشوب تهران، در پیچاپیچ خیایان ها و کوچه ها و در پستوی خانه ها سرگردان و حیران. آیا این جستجو را فرجامی هست؟

فیلم بر اساس داستان واقعی ساخته شده و به ترورهای سال 1360 گروه مجاهدین خلق می‌پردازد. این درگیری‌ها پس از برکناری ابوالحسن بنی‌صدر از ریاست جمهوری توسط مجلس شورای اسلامی شدت می‌گیرند. پس از برکناری ابوالحسن بنی صدر، گروه‌های ضد حکومت مانند گروه سازمان مجاهدین خلق ایران دست به ترورهای موفق مقامات ارشد حکومت می‌زنند. از سوی دیگر وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه در صدد دستگیری اعضای گروه سازمان مجاهدین خلق هستند. رابطه یکی از اعضای وزارت اطلاعات (مهرداد صدیقیان) و زنی از اعضای گروه سازمان مجاهدین خلق (لیندا کیانی) را که در گذشته در دانشگاه همکلاسی بودند، در این فیلم به نمایش گذاشته می‌شود.

نقد و بررسی فیلم ماجرای نیمروز

ماجرای نیمروز در فقدان آثاری که به تاریخ معاصر در سینمای ایران بپردازند، به سراغ برهه‌ای از تاریخ ایران رفته که تا به امروز فیلمسازان کمتر علاقه‌ای به روایتش داشته‌اند. دورانی که البته به جهت حساسیت‌های موجود، کمتر مجالی برای برای پرداختن به جزئیات آن وجود داشته است.

با این‌حال محمدحسین مهدویان که سال قبل از آن با فیلم موفق ایستاده در غبار توانسته بود به زندگی یکی از قهرمانان دوره جنگ بپردازد، این بار نیز تصمیم گرفت تا به سراغ سال‌های ابتدایی انقلاب رفته و درباره سازمان تروریستی مجاهدین اثری را ساخته و روانه سینما کند. البته فیلم سیانور با محوریت عملیات این سازمان به اکران درآمد که اتفاقاً اکران موفقی را پشت سر گذاشته و به فیلم محبوب تماشاگران مبدل شد.

مهدویان ماجرای نیمروز را با همان تکنیک نیمه مستند که در فیلم قبلی‌اش ایستاده در غبار مورد استفاده قرار داده بود ساخته است و به نظر می‌رسد که او توانسته سبک و سیاق فیلمسازی خود را یافته و در همان مسیر حرکت کند. قاب‌بندی‌های مستندوار که اغلب می‌توان آن را در سریال‌های تلویزیونی جستجو نمود و حتی ریالتی شوهای غربی نیز متاثر از آن هستند، از جمله ویژگی‌های تصویربرداری آثار مهدویان هستند که در ماجرای نیمروز نیز به کار گرفته شده است. این سبک از فیلمبرداری این ویژگی را در اختیار مخاطب قرار داده تا احساس نزدیکی بیشتری به رخدادهای فیلم داشته باشد و در بطن ماجرا قرار گیرد.

اما این ویژگی به تنهایی قادر نیست تا ضعف‌های فیلمنامه را پوشانده و اثری یکدست خلق نماید. مهدویان اگرچه مسلط به جزئیات صحنه بوده و اتفاقاً قاب‌های دوربینش تا حد زیایی تماشایی از آب درآمده‌اند (البته اگر افراط در قرار دادن اشیاء در بخشی از تصویر و بلور کردن آن را نادیده بگیریم!) اما در نهایت ضعف‌های فیلمنامه خود را عیان کرده و در تصویر مشهود است. شخصیت‌های فیلم ماجرای نیمروز اگرچه در ظاهر خاکستری به نظر می‌رسند و یک طرفه به قاضی نرفته‌اند، اما در عمق تک بُعدی هستند و در نهایت به نقطه‌ای می‌رسند که قابل پیش بینی است.

خرده داستان‌های فیلم نیز پرداخت نشده و زائد به نظر می‌رسند و همانند اغلب ساخته‌های سینمای ایران که داستانهای فرعی را بی‌اهمیت دانسته و بهانه‌ای برای افزایش دقایق فیلم می‌دانند، کارکرد مناسبی در داستان ندارد. عاشقانه فیلم بی‌استفاده‌ترین بخش فیلم محسوب می‌شود که حتی اجرای آن با مشکل مواجه است و هرگز به بلوغ نمی‌رسد. در واقع چنانچه عاشقانه فیلم را از جریان داستان حذف کنیم کوچک‌ترین اتفاقی برای فیلم رخ نخواهد داد و تنها انسجام سکانس‌های فیلم بیشتر خواهد شد! این عاشقانه در نهایت به سکانس نبرد نهایی می‌رسد که پرداختی ضعیف دارد و تاریخ مصرفش گذشته است.

با این حال فیلم بازی‌های درخشانی دارد که یکدست و تماشایی از آب درآمده‌اند. جواد عزتی و احمد مهرانفر که تا پیش این آنان را اغلب در نقش‌های کمدی دیده بودیم، در اینجا قابلیت‌های بازیگری خود را بیش از پیش به نمایش گذاشته‌اند. بهترین بازیگر فیلم نیز هادی حجازی فر است که هنگام حضور در صحنه تمام توجهات را به خود معطوف می‌کند. حجازی فر در اثر قبلی مهدویان نیز خوش درخشیده بود و به نظر می‌رسد که می‌توان از او به عنوان یک چهره ارزشمند جدید در سینمای ایران یاد کرد.

ماجرای نیمروز فیلمنامه جذابی ندارد و با توجه به پتانسیل‌های بالای اتفاقات روزهای ابتدایی انقلاب و فعالیت‌های سازمان تروریستی مجاهدین خلق، می‌شد اثر جذاب تر با حضور شخصیت‌های به مراتب باهوش‌تر خلق کرد و به روخوانی از گزارش‌های آن دوران تکیه نکرد. ماجرای نیمروز می‌توانست هوشمندانه داستانی را روایت نماید که دو طرف ماجرا سهم یکسانی داشته و آدم‌های جذاب خودشان را در داستان داشته باشند تا تقابل آنان جذابیتی بی‌بدیل خلق نماید.

تقابل خیر و شر همواره در سینما جذابیت داشته و نمونه ساده آن را می توان در “مخمصه” مایکل مان جستجو نمود که پلیس و تبهکار به یک اندازه جذاب و پرداخته شده‌اند. اما در ماجرای نیمروز خیر و شر دو دسته کاملاً متفاوت هستند که یکی قدرتمند و دیگری مغلوب کامل است و در عین حال، جذابیت‌های فردی در شخصیت‌های دو طرف داستان به اندازه کافی یافت نمی‌شود. با این حال می‌توان گفت که دومین تجربه فیلمسازی حداقل قصه مهم و جذابی دارد که تماشایش می‌تواند به آگاهی مخاطب در ارتباط با فعالیت‌های سازمان مجاهدین بیفزاید.

نویسنده: میثم کریمی
منبع: سایت مووی مگ

احمد مهرانفر و جواد عزتی در فیلم ماجرای نیمروز

نظر صاحب نظران در خصوص فیلم ماجرای نیمروز

ماجرای نیمروز یک فیلم پلیسی/سیاسی است که از نظر فرم و فضاسازی با گرته‌برداری اصولی از فیلم‌های مطرح جهان توانسته به این ژانر نزدیک شود.

دامون ترابی، ماهنامه سینمایی فیلم

نقطه متمایزکننده فیلم ماجرای نیمروز از دیگر فیلم‌های سینما ایران رعایت اصل تخاصم در فیلم‌نامه‌نویسی است. این اصل منجر به قدرت بخشیدن به نیروی مخالف (مجاهدین) و در آستانه شکست قرار گرفتن قهرمانان (اطلاعات سپاه) داستان است که گیرایی و جذابیت داستان را افزایش می‌دهد.

احسان آجرلو، ماهنامه تخصصی فیلم‌نگار

بنده فیلم را دیدم و به نظرم یک کار کاملاً دولتی آمد. به ابعاد هنری، سینمایی آن نمی‌پردازم چون اهلیتی در این حوزه ندارم. به نظرم فیلم بدون سوژه و بدون داستانی منسجم بود که صرفاً توسط یکسری سکانس‌های بی‌ارتباط با یکدیگر سرهم شده بود؛ و البته سرشار از اکشن‌هایی که برای پسربچه‌های ۱۳،۱۰ ساله می‌توانست هیجان‌انگیز باشد. قطعاً «ماجرای نیمروز» واجد ارزش‌های هنری برجسته‌ای بوده که بهترین فیلم جشنواره فجر شناخته شد و کلی سیمرغ بلورین به آن تعلق گرفت. اینکه بنده آن ارزش‌ها راندیدم قطعاً بازمی‌گردد به کم‌عمق بودن دانش سینمایی‌ام. آنچه به بنده بیشتر ارتباط پیدا می‌کرد جنبه‌های تاریخی «ماجرای نیمروز» بود. در اینجا دیگر محکم‌تر می‌توانم اظهارنظر بنمایم. فیلم‌هایی که بر اساس رویدادهای تاریخی، سیاسی ساخته می‌شوند علی‌القاعده قرار است که به مخاطب آگاهی‌ پیرامون موضوع منتقل نمایند. ماجرای نیمروز کوچک‌ترین علم و آگاهی نه از مجاهدین به بیننده انتقال می‌دهد، نه از انگیزه، اسباب و علل و چرایی درگیر شدن آن‌ها با رهبری انقلاب، نه از پیشینه اجتماعی آن‌ها، نه از عقبه تاریخی‌شان، نه از مناسبات میان آن‌ها با سایر انقلابیون در سال‌های قبل از انقلاب و نه هیچ آگاهی و معلومات دیگری. البته باز جای شکرش باقی است که حسب معمول که هر امر ناخوشایندی که از فردای انقلاب در ایران اتفاق افتاده به آمریکا، صهیونیست‌ها و سفارت انگلستان نسبت داده می‌شود، در این فیلم حداقل پای استکبار جهانی به‌میان نیامده است.

صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران

سینمای ما چهل سال از مردم کشورش عقب مانده‌است شاید ماجرای نیمروز را باید سال‌های دهه ۶۰ می‌ساختند که در تصمیم‌گیری خیلی از جوان‌ها اثرگذار بود. ماجرای نیمروز هم از نظر فضاسازی ما را ۳۰–۴۰ سال به عقب پرتاب می‌کند و هم از جهت موضوعی.

جلیل سامان، فیلمنامه‌نویس و کارگردان سینما و تلویزیون
مهدی زمین پرداز و احمد مهرانفر در فیلم ماجرای نیمروز

فهرست جوایز فیلم ماجرای نیمروز

در سی و پنجمین دوره برگزاری جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در سال 1395، فیلم ماجرای نیمروز نامزد دریافت 9 سیمرغ بلورین جشنواره برای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی (محمدحسین مهدویان)، بهترین بازیگر نقش اول مرد (مهرداد صدیقیان) و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (جواد عزتی و هادی حجازی فر) شد، که در پایان موفق به دریافت سه سیمرغ بلورین بهترین فیلم، بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و بهترین طراحی صحنه و لباس شد.

  • برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم (سید محمود رضوی) دوره ۳۵ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۵
  • برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران (سید محمود رضوی) دوره ۳۵ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۵
  • برنده سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه و لباس (بهزاد جعفری طادی) دوره ۳۵ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۵
  • برنده تندیس بهترین فیلم از پانزدهمین دوره جشنواره فیلم مقاومت (بخش بین‌الملل)
  • برنده جایزه بهترین کارگردانی (محمدحسین مهدویان) از هفدهمین جشن دنیای تصویر
  • برنده جایزه بهترین بازیگر مرد (جواد عزتی) از هفدهمین جشن دنیای تصویر
  • برنده جایزه بهترین تدوین (سجاد پهلوان زاده) از هفدهمین جشن دنیای تصویر

بیشتر بخوانید

نظرات کاربران

  • مسئولیت دیدگاه با نویسنده‌ی آن است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *