شاخص جریان پول (MFI) یک نوسانساز فنی است که از دادههای قیمت و حجم برای شناسایی سیگنالهای بیش از حد خرید یا فروش در یک دارایی استفاده میکند. همچنین میتوان از آن برای تشخیص واگراییهایی که در مورد تغییر روند قیمت هشدار میدهند استفاده کرد. نوسانگر بین 0 تا 100 حرکت میکند. برخلاف نوسانگرهای معمولی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI)، شاخص جریان پول در مقایسه با قیمت فقط دادههای قیمت و حجم را در خود جای میدهد. به همین دلیل، برخی از تحلیلگران MFI را RSI وزنی حجمی مینامند.
- شاخص جریان پول (MFI) یک شاخص فنی است که با استفاده از دادههای قیمت و حجم، سیگنالهای بیش از حد خرید یا فروش بیش از حد تولید میکند.
- قرائت MFI بالای 80 به عنوان اشباع خرید و قرائت MFI زیر 20 اشباع فروش در نظر گرفته میشود، اگرچه سطوح 90 و 10 نیز به عنوان آستانه استفاده میشوند.
- واگرایی بین اندیکاتور و قیمت قابل توجه است. به عنوان مثال، اگر اندیکاتور در حال افزایش باشد در حالی که قیمت در حال کاهش یا ثابت است، قیمت میتواند شروع به افزایش کند.
نحوه محاسبه شاخص جریان پول
چندین مرحله برای محاسبه شاخص جریان پول وجود دارد. اگر این کار را با دست انجام دهید، استفاده از صفحه گسترده توصیه میشود.
- قیمت معمولی را برای هر یک از 14 دوره گذشته محاسبه کنید.
- برای هر دوره، مشخص کنید که قیمت معمولی بالاتر یا کمتر از دوره قبل بوده است. این به شما میگوید که جریان پول خام مثبت است یا منفی.
- جریان پول خام را با ضرب قیمت معمولی در حجم برای آن دوره محاسبه کنید.
- بسته به بالا یا پایین بودن دوره از اعداد منفی یا مثبت استفاده کنید (مرحله بالا را ببینید). نسبت جریان پول را با جمع کردن تمام جریان های پول مثبت در 14 دوره گذشته و تقسیم آن بر جریان های پولی منفی 14 دوره گذشته محاسبه کنید.
- شاخص جریان پول (MFI) را با استفاده از نسبت موجود در مرحله چهار محاسبه کنید.
- محاسبات را با پایان هر دوره جدید و تنها با استفاده از 14 دوره آخر داده، ادامه دهید.
شاخص جریان پول به شما چه میگوید؟
یکی از راههای اصلی استفاده از شاخص جریان پول زمانی است که واگرایی وجود دارد. واگرایی زمانی است که نوسان ساز در جهت مخالف قیمت حرکت میکند. این سیگنالی از یک معکوس بالقوه در روند قیمت غالب است. به عنوان مثال، یک شاخص جریان پول بسیار بالا که شروع به سقوط به زیر 80 میکند در حالی که اوراق بهادار زیربنایی همچنان به صعود ادامه میدهد، سیگنال برگشت قیمت به سمت نزول است.
برعکس، یک قرائت بسیار پایین MFI که به بالای 20 میرسد در حالی که اوراق بهادار زیربنایی به فروش خود ادامه میدهد، سیگنال معکوس قیمت به سمت صعود است. معاملهگران همچنین با استفاده از امواج چندگانه در قیمت و MFI مراقب واگراییهای بزرگتر هستند. به عنوان مثال، یک سهم در 10 دلار به اوج میرسد، به 8 دلار باز میگردد و سپس تا 12 دلار افزایش مییابد. این قیمت دو بار پیاپی به 10 و 12 دلار رسیده است.
اگر MFI در زمانی که قیمت به 12 دلار میرسد، پایینتر را افزایش دهد، این اندیکاتور بالا بودن جدید را تأیید نمیکند. این میتواند پیشبینی کاهش قیمت باشد. سطوح خرید بیش از حد و فروش بیش از حد نیز برای نشان دادن فرصتهای معاملاتی احتمالی استفاده میشود. حرکتهای زیر 10 و بالای 90 نادر است. معاملهگران مواظب هستند که MFI به بالای 10 برای علامت دادن به یک معامله طولانی و پایین آمدن به زیر 90 برای علامت دادن به یک معامله کوتاه برگردد.
سایر حرکتهای خارج از محدوده خرید یا فروش بیش از حد نیز میتواند مفید باشد. به عنوان مثال، زمانی که یک دارایی در یک روند صعودی قرار دارد، افت به زیر 20 (یا حتی 30) و سپس افزایش مجدد به بالای آن میتواند نشان دهنده پایان عقب نشینی و از سرگیری روند صعودی قیمت باشد. در مورد روند نزولی هم همینطور.
یک رالی کوتاه مدت میتواند MFI را به 70 یا 80 برساند، اما زمانی که به پایین تر از آن بازگردد، میتواند زمان ورود به یک معامله کوتاه مدت برای آماده شدن برای یک افت دیگر باشد.
تفاوت بین شاخص جریان پول و شاخص قدرت نسبی (RSI) MFI و RSI
بسیار نزدیک به هم مرتبط هستند. تفاوت اصلی این است که MFI حجم را در خود جای میدهد، در حالی که RSI اینطور نیست. طرفداران تحلیل حجم معتقدند که این یک شاخص پیشرو است. بنابراین، آنها همچنین بر این باورند که MFI سیگنالها را ارائه میکند و نسبت به برگشتهای احتمالی بهموقعتر از RSI هشدار میدهد. یک نشانگر بهتر از دیگری نیست، آنها به سادگی عناصر مختلفی را ترکیب میکنند و بنابراین سیگنالها را در زمان های مختلف ارائه میدهند.
محدودیتهای شاخص جریان پول
MFI قادر به تولید سیگنالهای نادرست است. این زمانی است که اندیکاتور کاری را انجام میدهد که نشان میدهد فرصت معاملاتی خوبی وجود دارد، اما پس از آن قیمت آنطور که انتظار میرود حرکت نمیکند و در نتیجه معامله زیانده میشود. برای مثال، واگرایی ممکن است منجر به معکوس شدن قیمت نشود. نشانگر همچنین ممکن است در مورد چیزی مهم هشدار ندهد. برای مثال، در حالی که یک واگرایی ممکن است منجر به معکوس شدن قیمت در برخی مواقع شود، واگرایی برای همه معکوسهای قیمت وجود نخواهد داشت. به همین دلیل، توصیه میشود معاملهگران از سایر اشکال تحلیل و کنترل ریسک استفاده کنند و منحصراً به یک اندیکاتور اعتماد نکنند.
نظرات کاربران