بازی Nier:Automata یک بازی اکشن نقش آفرینی است که در سال 2017 توسط PlatinumGames توسعه یافت و توسط Square Enix منتشر شد.
به گزارش خوبو، این بازی دنباله Nier (2010) است که خود یک اسپین آف و دنباله سری Drakengard می باشد. بازی Nier:Automata در ابتدا برای پلی استیشن 4 و در ویندوز از طریق استیم منتشر شد. یک پورت Xbox One در سال بعد با زیرنویس با عنوان Become as Gods Edition منتشر شد. در نهایت نیز یک پورت نینتندو سوییچ در سال 2022 با عنوان فرعی The End of YoRHa Edition انتشار یافت.
داستان بازی Nier:Automata
خلاصه داستان این است که شما یک اندروید هستید که قرن ها پس از حمله بیگانگان به زمین و فرار انسان ها به ماه، با ماشین های بیگانه روی زمین مبارزه می کنید. به عنوان یک سرباز، شما اغلب در ماموریت هایی شرکت می کنید که در آن باید با دشمنان ماشینی خود مبارزه کنید تا هدف خود را “برای شکوه بشریت” محقق کنید (این شعار گروه شما است). اما همه چیز مشخص نیست و با پیشرفت مراحل، بازی جذاب و جذاب تر می شود.
بدون اسپویل، باید سه بار بازی را انجام دهید تا واقعاً کل داستان را تجربه کنید. برای اولین بار، شما به عنوان 2B بازی می کنید. در مرحله دوم، شما به عنوان 9S بازی می کنید و بیشتر لحظات مهمی را که قبلاً به عنوان 2B بازی کرده اید، دوباره زنده می کنید، اما از دیدگاهی متفاوت. اما هر دوی این زمان ها در یک لحظه به پایان می رسند. در سومین بار بازی، ادامه داستان را با شخصیتی متفاوت می بینید و مطمئناً جالب ترین بخش است.
شخصیت ها در بازی Nier:Automata
تفکرات بین یک 9S و 2B که به شدت به دنبال اجتناب از هرگونه احساسی است جذاب و شایان ستایش است، اما زیاده روی نمی کند. A2 عصبانی و پر از حس انتقام است، اما هیچ کدام از این ها اغراق نمی کنند. شخصیت های برجسته دیگری مانند پاسکال مقاصد مشخص و واضحی دارند که برخلاف بقیه داستان مشخص می شوند. NieR Automata موفق می شود روایتی را ارائه دهد که برای درگیر کردن ذهن شما کافی باشد. متأسفانه، زمان شما با برخی شخصیت ها محدود است، اما این کار به گونه ای انجام می شود که منطقی است و به اندازه کافی برای تداوم داستان مهم است.
گیم پلی بازی Nier:Automata
این بازی عمدتا یک اکشن RPG هک اند اسلش است. اما شما پلتفرمر و Shoot’Em Up را در آن مشاهده خواهید کرد. این به روشی خارقالعاده انجام می شود که واقعاً تنوع زیادی به تجربه بازی می افزاید. اما همانطور که در بالا اشاره کردم، برای تجربه کل داستان، باید نیمه اول آن را دو بار با دو شخصیت متفاوت بازی کنید. این بد است.
بازی دارای سه مجموعه اصلی مکانیک در گیم پلی است:
- پیاده روی (این پیش فرض برای بیشتر بازی است)
- پرواز
- مبارزه
پیاده روی
مکانیک «پای پیاده» همان چیزی است که از هر RPG مدرن انتظار دارید. شما یک سرباز هستید و انواع سلاح های نزدیک و دور برد دارید. اینجا جایی است که بیشتر وقت خود را در بازی سپری می کنید و به دنیای باز و ماموریت های اصلی/فرعی دسترسی دارید. در حالی که ماموریت اصلی عمدتاً خطی است، محدودیت های نسبتاً کمی در مورد جایی که می توانید بروید وجود دارد در هر زمان می توان ماموریت های جانبی مختلفی را به موازات مأموریت اصلی انجام داد.
پرواز
گاهی اوقات، شما وارد پرواز می شوید، یعنی زمانی که مکانیک های پرواز وارد می شوند. به طور کلی این ها توالی های ثابتی هستند، بنابراین پس از اتمام کار با تمام دشمنان، داستان را ادامه خواهید داد (به طور کلی به زمین باز می گردید).
مبارزه
در نهایت، یک مکانیک مبارزه وجود دارد. در برخی موارد ممکن است به شما حمله شود (در این صورت باید از خود دفاع کنید)، اما به طور کلی این قابلیتی است که بیشتر با یک کاراکتر خاص (9S) استفاده می کنید.
نتیجه این است که حداقل به صورت فرضی، 9 ترکیب پرسپکتیو و مکانیک در گیم پلی وجود دارد که می توانید در طول بازی تجربه کنید. در عمل همه این ها استفاده نمی شوند، اما احتمالاً حداقل نیمی از آن ها را استفاده خواهید کرد.
علاوه بر همه این ها، شما مکانیک های RPG معمولی مانند ارتقاء تجهیزات و سلاح ها و همچنین مکانیک های غیر عادی تر مانند «چیپ ست ها» یا مجموعه ای از ارتقاها را دارید که می توانید برای تقویت توانایی های خود نصب کنید (چیزهایی مانند افزایش حمله، دفاع، اچ پی، بهبود خودکار، افزایش مدت زمان شکست ناپذیری پس از تحمل ضربه و غیره). شما همچنین “pods” دارید، که کمی شبیه به همراه حیوانات روباتیک هستند و می توانند ارتقا داده شوند و برنامه های خاص خود را دارند.
نقشه بازی Nier:Automata
نقشه بازی نقاط جالب بسیار کمی دارد که شما را به کاوش در آن علاقه مند کند. دسته ای از اقلام پراکنده در همه جا وجود دارد، اما آن ها آنقدر بی فایده هستند که هیچ فایده ای برای جمع آوریشان نمی بینید. ماموریتهای جانبی، شما را به مکانهای بسیار دور می برند که خسته کننده می شود. به همین دلیل است که باز کردن قفل سفرهای سریع بسیار خوب است.
نکاتی در مورد سطوح دشواری
این بازی دارای چهار سطح دشواری است: آسان، معمولی، سخت و بسیار سخت.
بهترین حالت برای این بازی حالت معمولی یا سخت است. در واقع خیلی مهم نیست که کدام یک را بازی کنید. در حالت سخت، برای زنده ماندن باید کمی بیشتر سطح خود را بالا ببرید و برای بهینه سازی تجهیزات خود کمی تلاش بیشتر خواهید کرد. اما هنگامی که این کار را انجام دهید، همه چیز برابر خواهد شد و احتمالاً تفاوت زیادی در دشواری کلی مشاهده نخواهید کرد. اصلی ترین چیزی که در حالت سخت از دست می دهید، توانایی قفل کردن است، اما اگر روی رایانه شخصی با ماوس و کیبورد بازی می کنید، مشکلی نخواهید داشت.
بازی در حالت Auto Pilot می تواند بسیار جذاب باشد، اما خیلی سریع خسته کننده می شود. در این حالت شما فقط نظاره گر داستان بازی خواهید بود و مبارزات خودش اتجام می شود.
یکی از چیزهای خوب در مورد بازی این است که شما می توانید درجه سختی را در هر زمان تغییر دهید. بنابراین اگر مبارزه با یک باس خیلی سخت است، همیشه می توانید برای عبور از او به حالت عادی (یا آسان) بروید.
گرافیک بازی Nier:Automata
همانطور که قبلاً ذکر شد، بازی تقریباً از رنگ های قهوه ای مایل به قهوه ای خاکستری استفاده می کند که باعث می شود جهان احساس ناامیدی و مالیخولیایی کند. این مساله با ماهیت پسا آخرالزمانی جهان به خوبی تطابق دارد. نسخه رایانه شخصی از وضوح بالاتر، بهینه سازی خوب و نرخ فریم ثابت بسیار سود می برد. نسخه PS4، اگرچه هدفش 60 فریم در ثانیه است، اما وقتی دشمنان بیشتری صفحه نمایش را پر می کنند، برای حفظ آن تلاش می کند. کات سین ها متلاطم هستند و روی 30 فریم در ثانیه قفل می شوند. این افت می تواند به ویژه زمانی که یک انتقال یکپارچه از گیم پلی به کات سین اتفاق می افتد، آزاردهنده باشد.
موسیقی در بازی Nier:Automata
صحنه های مبارزه به دلیل مکانیک گیم پلی عالی هستند، اما موسیقی آن ها را حتی بهتر می کند. تمام سبک بصری و گیم پلی به طرز فوق العاده ای با موسیقی متن شگفت انگیز تکمیل شده است. این صدا ترکیبی از آواز و موسیقی حماسی ارکستری است که بسته به کاری که انجام می دهید تغییر می کند. از نتهای ارکستری هیجان انگیز هنگام مبارزه با رئیس ها گرفته تا شاهکارهای آوازی با حداقل موسیقی هنگام کاوش. به طور همزمان حماسه و تراژدی را نشان می دهد و به احساس کلی و لحظات کلیدی داستان نیز کمک زیادی می کند.
تنها بدی موسیقی این است که چند آهنگ فوقالعاده در صحنههای بسیار خاص ظاهر می شوند و بعد از ترک منطقه ای که آن صحنه در آن اتفاق افتاده، دیگر هرگز به آنها گوش نمی دهید. برخی از مناطق همیشه آهنگ های یکسانی دارند، بنابراین چند آهنگ قبل از پایان بازی خسته کننده می شوند.
سخن پایانی
Nier: Automata یک بازی واقعا زیبا است. گیم پلی سرگرم کننده همراه با داستان خارقالعاده و موسیقی متن، این بازی را به یک بسته کامل تبدیل می کند این بازی به لحاظ احساسی نیز حرفی برای گفتن دارد. اگرچه بخش اول و دوم بازی به دلیل شبیه بودن خسته کننده خواهد بود، اما بخش سوم تمام آن خستگی را از بین می برد. پس بهتر است این بازی را امتحان کنید.
نظرات کاربران