فیلم سربازهای جمعه فیلمی ایرانی است که توسط مسعود کیمیایی در سال ۱۳۸۲ ساخته شده و در بیست و دومین دوره جشنواره بین المللی فیلم فجر اکران شد.
به گزارش خوبو، سربازهای جمعه فیلمی درام است که توسط مسعود کیمیایی کارگردان مطرح ایرانی ساخته شده است. این فیلم از سایت معتبر IMDB، نمره ضعیف 4.6 را کسب کرده است. 589 نفر به این فیلم نمره دادهاند.
دانلود رایگان فیلم سربازهای جمعه
عوامل و بازیگران فیلم سربازهای جمعه
سربازهای جمعه فیلمی است که در ژانر درام توسط مسعود کیمیایی ساخته شده است. مسعود کیمیایی از کارگردانان مطرح سینمای ایران و از چهرههای اصلی موج نوی سینمای ایران است. سربازهای جمعه از فیلمهای مطرح ساخته شده توسط کیمیایی است. کیمیایی سابقه ساخت آثاری همچون گوزن ها، رضا موتوری، داش آکل، قیصر، ضیافت و اعتراض را در کارنامه دارد.
- موسیقی فیلم سربازهای جمعه در مرداد سال ۸۷، در آلبومی به نام «همراه با باد» (در بردارنده موسیقی سه فیلم از پیمان یزدانیان- سربازهای جمعه، یک تکه نان و پاداش سکوت) توسط نشر موسیقی هرمس منتشر شد.
کارگردان | مسعود کیمیایی |
تهیه کننده | مرتضی شایسته |
نویسنده | مسعود کیمیایی |
بازیگران | محمدرضا فروتن بهرام رادان پژمان بازغی پولاد کیمیایی مریلا زارعی بیژن امکانیان اندیشه فولادوند علی اصغر طبسی داوود عمادی سعید روحانی سیاوش شاملو بهزاد جوانبخش کیانوش گرامی سعید پیردوست فرزانه ارسطو |
تدوین | آرش معیریان |
موسیقی | پیمان یزدانیان |
سال ساخت | 1382 |
مدت زمان فیلم | 96 دقیقه |
نمره IMDB | 4.6 |
خلاصه داستان
آصف (بهرام رادان)، رضا (محمدرضا فروتن)، سعيد (پولاد کیمیایی) و فرامرز (پژمان بازغی) چهار سرباز هستند كه يک روز جمعه به ديدن خانوادههايشان میروند. رضا در مراسم ختم مادرش متوجه میشود كه خواهرش به جرم قتل همسرش زندانی شده و پدرش نيز دختری را صيغه كرده است. آصف كه از خانوادهای مرفه است، میفهمد كه خواهرش نقره (اندیشه فولادوند)، از عشق استادش (سیاوش شاملو) به اعتياد روی آورده. فرامرز كه خواننده است به استوديو میرود و اثر تازهاش را میخواند. سعيد كه اهل سياست است و سودای رفتن به خارج را دارد در روزنامه میخواند كه سه همراهش در سفر قاچاقیشان به خارج كشته شدهاند. دوست سعيد هم مورد تجاوز قرار گرفته و دست به خودكشی زده و حالا سعيد است كه با برخورد معقول خود میتواند تحمل اين ننگ را برای او آسان تر كند. آنها تصميم میگيرند انتقام خود را از مهرداد (بیژن امکانیان) كه به خاطر عشقش به نقره، استاد او را كشته و نقره را معتاد كرده بگيرند و برای اين كار چماقهايی تهيه میكنند. سپس همراه سرگروهبانشان به كشتارگاه میروند و مهرداد و افرادش را به باد كتک میگيرند و حالا میتوانند با خيالی آسوده به سربازخانه بازگردند.
نقد و بررسی فیلم سربازهای جمعه
سربازهای جمعه (۱۳۸۲) حکایت مرخصی چند سرباز است که گویی برای هر کدام حادثهای در کمین است. رضا (محمدرضا فروتن) با مرگ مادرش و مصیبت زندگی خواهرش زینت (مریلا زارعی) روبهرو میشود. آصف خاشع (بهرام رادان) با اعتیاد خواهرش نقره (اندیشه فولادوند) دستوپنجه نرم میکند و حتی بیماری و نداری گریبان سرگروهبان (بهزاد جوانبخش) این سربازان را گرفته است.
رضا (قهرمان نامآشنای آثار کیمیایی) این بار در کسوت سربازی، همچنان بار روزگار را بر دوش گرفته است. مادر او مانند مادر رضای دندان مار (۱۳۶۸) مرده است و هرگز او را نمیبینیم. او نیز خواهری دارد که بختبرگشته است و جور بیتفاوتی و بیغیرتی شوهر را میکشد. حکایتی که زینت از زندگیاش تعریف میکند، چنان «کامل» است که بیآنکه احساس کنیم باید آن را دید، برای ما پذیرفتنی است.
سربازهای جمعه اگرچه با داستان چهار مرد آغاز میکند اما در واقع بستری است برای روایت زندگی زیرپوستی دو زن که هر یک به فراخور زیر بار زندگی خم شدهاند؛ یکی مانند زینت به دنیای پایین شهر تعلق دارد و یکی هم مثل نقره، اگرچه با شعر و شاعری و عشق آشناست اما انگار سرنوشتی بهتر از زینت در انتظارش نبوده است.
فیلم اساساً در سه بخش داستانش را روایت میکند. ابتدا سربازان را در سربازخانه میبینیم که کیمیایی بیهیچ مکثی و بهسرعت روایت رفاقت رضا و آصف و سعید را بازگو میکند. سعید (پولاد کیمیایی) سودای مهاجرت دارد و آصف و رضا بعد از یک مرافعه با هم رفیق میشوند. بخش دوم که طولانیترین بخش است، حکایت زندگی زینت و نقره و استادش (سیاوش شاملو) و حسن (بیژن امکانیان) است که به قول سعید به مهرداد دوبله شده است. بخش سوم فیلم به کوتاهی بخش اول است. سربازها هر یک با یک چماق سراغ حسن و دارودستهاش میروند و تلاش میکنند، آنچه را که نقره از دست داده است، به او بازگردانند.
تمرکز فیلم بر ماجرای زندگی نقره است که طولانیترین بخش هم هست؛ دختری از خانوادهای متمول که دلبسته استاد فلسفهاش شده است اما جوانی از سطوح پایین اجتماع که کارش تهیه غذای رستوران دانشکده است، دلبسته نقره میشود و تا آنجا پیش میرود که حاضر میشود عشق نقره را به زیر بکشد تا جا را برای خودش باز کند؛ اما چون میداند که هرگز جایی در ذهن نقره نخواهد داشت، او را به وادی اعتیاد میکشاند. در واقع اگر به نماهایی دقت کنیم که سعید و رضا و فرامرز (پژمان بازغی) را نشان میدهد که به گفتوگوی آصف با نقره گوش میدهند، میتوانیم ببینیم که فیلم از قهرمان ابتدایی و شخصیتهای اصلیاش دور میَشود و آنها در طول روایت کنونی جایی ندارند بجز اینکه شنونده اندوهی باشند که خواهر دوست تازهیافتهشان از آن رنج میبرد؛ به عبارت دیگر، رضا به عنوان قهرمان فیلم، اکنون در موقعیت منفعلی گرفتار آمده است که ربطی به موقعیت ابتداییاش ندارد. گویی درد سعید نیز به دست فراموشی سپرده شده است. تغییر لحن فیلم (که از پایین شهر و زندگی رضا و خانوادهاش شروع میشود و به باغ دلگشایی میرسد که ظاهراً صاحبانش همه چیز دارند اما هیچ چیز زندگیشان دلگشا نیست) و شعرهایی که نقره میخواند و در مورد اعتیاد داد سخن درمیدهد، فیلم را از مدار ابتداییاش خارج میکند.
تناقضی که در این بخش به چشم میخورد هم در بافت فیلم و هم نحوه روایت داستانی آن جلوه میکند. بناست که داستان نقره در این بخش بسیار پررنگتر از دو بخش دیگر باشد، پس احتمالاً لازم است شخصیتهای اصلی این بخش (نقره، استادش و حسن) را به اندازهای بشناسیم که بتوانیم داستان آنها را دنبال و باور کنیم. این در حالی است که فیلم در این بخش لحنی مینیمال را انتخاب میکند و همه چیز بر اساس روایت نقره پیش میرود. استاد برای ما شناختهشده نیست (تعبیر فرامتنی حضور او این است که وی فرزند شاعر بزرگ معاصر است که شباهت زیادی نیز به او دارد). از سوی دیگر نمیدانیم که نقره بر چه اساس و معیاری دلبسته وی شده است (فیلم از این نظر بسیار مدیون فضای معاصر در هنگام ساخت آن و رخدادهایی است که در ابتدای دهه ۱۳۸۰ در جامعه ما تیتر اصلی اخبار و رویدادهای اجتماعی بود). رویکرد گزیده فیلم به این ماجرای عاشقانه به گونهای است که به مخاطبان اجازه نزدیک شدن بیش از حد را نمیدهد. به فاصلهای اندک، ماجرای مرگ استاد را شاهدیم و سپس حضور حسن و با سرعتی بیشتر اعتیاد نقره که این فشردگی در روایت اجازه نمیدهد تا بتوانیم سیر طبیعی رخدادها را دنبال کنیم. این در حالی است که مثلاً در سکانس حضور زینت (که همچنان و با گذشت سالها نوع اجرای آن و بازی مریلا زارعی و دیالوگهایش بهیادماندنی هستند) ضرباهنگ فیلم به گونهای آهسته میشود تا شمردهشمرده بدانیم چه بر سر زینت و زندگی نداشتهاش آمده است. مکث فیلم بر زینت در مقابل روایت زودگذر زندگی نقره (که البته به دلیل طولانی بودنش و بر خلاف رویکرد فیلمساز، بسیار کند و آهسته پیش میرود) ما را لاجرم از فیلم و شخصیتهایش دور نگه میدارد.
کیمیایی به عنوان فیلمنامهنویس سربازهای جمعه نشان میدهد که اینجا و چه در آثار دیگرش همواره در سیر روایت اصلی داستان فیلمش میتواند از داستانهای کوتاه و تأثیرگذاری استفاده کند که مانند رنگآمیزی داستان اصلی کارکرد دارند و آن را از «بیرنگی» بیرون میآورند؛ برای مثال به یاد بیاوریم داستان آدمهای فرعی گوزنها (۱۳۵۳) یا داستان دوستان همکلاسی در ضیافت (۱۳۷۴) یا حتی اعتیاد فرشته (لعیا زنگنه) در رییس (۱۳۸۵) که این مورد آخر دقیقاً جانمایه حتی یک اثر مستقل را دارد اما کیمیایی بر این داستانهای کوتاه مکث نمیکند. مکث او در سربازهای جمعه روی داستان نقره است که میتوانست به کوتاهی داستان زینت باشد و باعث شده است که فیلم نتواند در روایت داستانش بیمکث و سکته ناخواسته پیش برود. به نظر میرسد اگر داستان نقره به عنوان رنگآمیزی داستان اصلی به کار گرفته میشد، فیلم به سینمای فیلمسازش بیشتر نزدیک میشد. این در حالی است که فشردگی داستان زینت و ارتباط او با برادرش رضا و حضور پررنگ آصف در این سکانس میتوانست مسیر بسیار متفاوتی برای فیلم رقم بزند و آن را در ذهنها بیش از این حفظ کند.
نویسنده: شاهپور عظیمی
منبع: ماهنامه سینمایی فیلم
فهرست جوایز فیلم سربازهای جمعه
در بیست و دومین دوره برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم فجر در سال 1382، فیلم سربازهای جمعه نامزد دریافت 3 سیمرغ بلورین جشنواره برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (بیژن امکانیان)، بهترین بازیگر نقش مکمل زن (مریلا زارعی) و بهترین صدابرداری (اسحاق خانزادی) شد، که در پایان موفق به دریافت یک سیمرغ بلورین شد.
- برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن (مریلا زارعی)، دوره ۲۲ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۲
- برنده تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن (مریلا زارعی)، جشن خانه سینما ۱۳۸۳
نظرات کاربران