0

معرفی کتاب از ترس تنهایی + دانلود و خرید

کتاب از ترس تنهایی-ترجمه فارسی

از ترس تنهایی رمانی عاشقانه است که ایمیلی گیفیت آن را منتشر کرده است. وکیل سابق آمریکایی کتاب را در 32 سالگی منتشر کرد و با وجود انتشار کتاب‌های دیگر، همچنان مهمترین کتاب وی به شمار می‌رود. این کتاب در ایران هم طرفداران بسیاری پیدا کرده است. در ادامه شما را با نویسنده، کتاب، واکنش‌ها به کتاب و ترجمه‌های آن آشنا خواهیم کرد. با خوبو همراه باشید

نام کتاباز ترس تنهایی | Something Borrowed
نویسندهامیلی گیفین | Emily Giffin
گونه ادبیداستان، رمان عاشقانه
انتشارات در ایراننشر سنگ و نشرهای دیگر
مترجمعلی شاهمرادی و مترجمان دیگر
تعداد صفحه352
سال انتشار2005
خرید آنلاین
دانلود نسخه آنلاین

بیوگرافی

امیلی گیفین در مارس 1972 در شهر بالتیمور ایالت مریلند متولد شد. با این حال مدت زیادی در این شهر نماندند و او در شیکاگو تحصیل کرد. در دبیرستان، امیلی بخشی از کلاب نویسندگی خلاق مدرسه بود و در مجله‌ی دبیرستان به عنوان سردبیر ایفای نقش می‌کرد. او در دانشگاه ویک فارست در کارولینای شمالی درس خواند و آنجا در دو رشته‌ی تاریخ و ادبیات انگلیسی مدرک گرفت. گیفیت همینطور کاپیتان تیم بسکتبال دانشگاه بود. سپس وارد مدرسه‌ی حقوق دانشگاه ویرجینیا شد.

وقتی ایملی گیفیت سال 1997 از مدرک حقوق خود را اخذ کرد، به منهتن رفت تا با یک شرکت حقوقی معروف کار کند. پس از چند سال کار به عنوان وکیل، او سال 2001 به لندن نقل‌مکان کرد تا نویسنده‌ی تمام‌وقت باشد. او از سال 2002 دارای مدیربرنامه‌ی هنری شد. اولین رمان او (ژانر young adult – به معنی نوجوان و جوان‌ها در ابتدای دهه سوم زندگی) توسط هشت انتشاراتی رد شد. او رمانی دیگر را نوشت که سال 2004 منتشر شد و همچنان بهترین اثر او است. با شهرت کسب‌شده کتاب‌های بعدی او در سال‌هی 2005، 2006 و 2007 رمان‌های بعدی او چاپ شدند.

او طی دهه اخیر هم به نوشتن رمان ادامه داده است. از جمع این رمان‌ها، 9 مورد به لیست پرفروش‌ترین رمان‌های سال رسیده‌اند. با ساخته شدن فیلم از رمان منتشرشده‌ی اول او در سال 2011، شهرت آثار گیفیت بیشتر هم شد. از حواشی مربوط به گیفین این بود که پس از جدا شدن هری و مگان از خاندان سلطنتی بریتانیا، به انتقاد از مگان پرداخت؛ چیزی که پس از آن مجبور به عذرخواهی شد. او اعلام کرد که همیشه علاقه‌مند به خاندان سلطنتی بریتانیا بوده و اگر انتقادی از مگان مطرح کرده، به خاطر نژاد او نبوده است.

امیلی گیفین-نویسنده
امیلی گیفین-نویسنده

بررسی آثار

  • قرض کردن چیزی – از ترس تنهایی (2004)
  • Something Blue (2005)
    • دارسی فکر می‌کرد همه چیز را متوجه شده است: هرچه دختر زیباتر باشد، زندگی بهتر خواهد داشت. هیچ‌چیز دیگر به نظر نبود و به قوانین اهمیت نمی‌دهد، همینطور به کارما اهمیت نمی‌داد. زندگی عالی دارسی به زودی به هم ریخت و دوست صمیمی‌اش، نامزدش را دزدید.
  • Baby Proof (2006)
    • زندگی یک زوج تا جایی عالی پیش رفته اما بعد مشکلی پیش می‌آید؛ مرد دلش بچه می‌خواهد و زن نه. در همان قرار اول هر دو گفته بودند که بچه نمی‌خواهند اما بعد از مدتی زندگی شاد کنار هم، اولویت‌ها عوض می‌شود.
  • Love the One You’re With (2008)
    • سال اول زندگی مشترک الن و اندی به بهترین شکل پیش می‌رود. تردیدی در مورد عمق علاقه وجود ندارد و آنها کنار هم بی‌نقص هستند. با این حال طی یک عصر سرنوشت‌ساز، الن «لئو» را بعد از هشت سال می‌بیند. در کنار لئو، الن همیشه بدترین نسخه‌ی خود بود و همینطور قلب او را شکسته بود.
  • Heart of the Matter (2010)
  • The Diary of Darcy J. Rhone (2012): Prequel to Something Blue and Something Borrowed
  • Where We Belong (2012)
    • مارین همیشه فکر می‌کرد به شکلی رویایی زندگی می‌کند و بابت چیزی پشیمان نیست. وقتی کربی، دختری که هجده سال پیش او را رها کرد درِ خانه‌ی او را می‌زند، مارین سعی می‌کند دوباره زندگی خود را بررسی کند.
  • The One and Only (2014)
  • First Comes Love (2016)
  • All We Ever Wanted (2018)
    • زنِ قهرمان داستان نباید بین خانواده و چیزهایی که در زندگی برایش مهم هستند، یکی را انتخاب کند. نینا
  • The Lies That Bind (2020)
  • Meant to Be (2022)

نقد و بررسی کتاب از ترس تنهایی

کتاب Something Borrowed که در ایران به اسم «از ترس تنهایی» ترجمه شده، کتابی بود که امیلی گیفیت نویسنده‌ی آمریکایی سال 2004 منتشر کرد. این رمان عاشقانه، در ابتدا «انداختن تاس» نام داشت و بعد این نام تغییر کرد. واکنش‌ها به کتاب مثبت بود و باعث شد به لیست کتاب‌های پرفروش نیویورک تایمز برود. به جز آن، کتاب به لیست پرفروش‌های یو‌اس‌ای تودی هم رسید.

فضای کتاب در خصوص هجمه‌ای است که علیه زنان جوان در دهه چهارم زندگی به وجود می‌آید و اینکه از جامعه از آنها انتظار دارد باید ازدواج کنند، است. مسئله‌ای که در نقدهای منتقدان بسیاری به عنوان نقطه‌ی مثبت کتاب و واقع‌نگری آن در این زمینه یادآور شده است.

داستان به این قرار است که ریچل وایت، وکیل جون و پرکار در آستانه‌ی سی سالگی از زندگی خود راضی نیست. او همیشه اخلاق‌مدار بوده اما هیچوقت رابطه‌ی درستی را تجربه نکرده است. شخصیت اصلی فاقد اعتماد به نفس است اما ناگهان رابطه‌ای جلوی پایش قرار می‌گیرد که با هرچه از او می‌شناسیم، متفاوت است. او در معرض ایجاد رابطه با نامزد دوست صمیمی خود قرار می‌گیرد. دارسی، جوانی جذاب است که از کودکی با ریچل دوست بوده و خاطرات زیادی با هم داشته‌اند. با این حال او در آستانه ازدواج با دکس، دوست صمیمی ریچل است.

کتاب‌های امیلی گیفین
کتاب‌های امیلی گیفین

نویسنده در دو کتاب دیگر، داستان را بخصوص مربوط به دنباله‌ی زندگی دارسی ادامه داد. با این حال با توجه به عدم ترجمه کتاب‌ها در ایران و کاهش ارزش ادبی کتاب‌های دیگر مجموعه، به آنها نمی‌پردازیم.

بخشی از متن کتاب

چیزهای جالبی مثل تولد گرفتن، وقتی زمان می‌گذرد و به سی سالگی نزدیک می‌شویم، می‌توانند اهمیت‌شان را از دست بدهند.

کارهای عمدتاً خسته‌کننده انجام می‌دهم. از آن کارهای نفرت‌انگیزی که زندگی را کم‌کم بی‌معنی می‌کند. برای همین مدام باید با خودم این وِرد را تکرار کنم که من از وکالت متنفرم و به‌زودی آن را ترک خواهم کرد. به محض این‌که بتوانم وام‌هایم را پرداخت کنم. به محض این‌که پاداش سال بعدم را دریافت کنم. به محض این‌که بتوانم کار دیگری پیدا کنم تا از پس اجارهٔ خانه‌ام بربیایم. یا کسی را پیدا کنم که بتواند اجارهٔ خانه‌ام را بدهد.

وقتی به ایستگاه اتوبوس رسیدم، دارسی را دیدم که با کیفی بنفش، درست شبیه به کیف من آن‌جا بود. با ناباوری به کیف اشاره کردم و گفتم: «مثل من گرفتی.» دارسی گفت: «می‌دونم. می‌خواستمش. کی اهمیت می‌ده شبیه به هم داشته باشیم؟» آیا او نبود که می‌گفت شبیه به هم پوشیدن بچه‌بازی است؟

خوش‌شانسی یعنی بلیت لاتاری بخری و بعد یک باره یووهوو، پولدار شوی. هیچ چیز زندگی من نشان از خوش‌شانسی ندارد، همه‌اش نتیجهٔ سختکوشی است، نتیجهٔ تقلا کردن برای بالا رفتن از قله‌ها.

وقتی دبیرستانی بودیم با بچه‌هایی که می‌خواستند از مغازه چیزی بلند کنند، همراهی نکردم، چون می‌دانستم کار اشتباهی بود، اما بیش‌تر از آن به این دلیل که مطمئن بودم من جزء کسانی هستم که دستگیر می‌شوم. به همین علت هیچ وقت در امتحانات هم تقلب نکرده بودم.

حسی شبیه شب‌های سال نو را دارم، وقتی شمارش معکوس آغاز می‌شود و من نمی‌دانم بهتر است آن موقع دوربین را بردارم و عکس بگیرم یا در لحظه زندگی کنم. معمولاً دوربین می‌گیرم و بعداً موقعی‌که می‌بینم عکس خوب از آب در نیامده، پشیمان می‌شوم. بعد به‌شدت احساس ناامیدی می‌کنم و فکر می‌کنم آن شب می‌توانست خیلی بیش‌تر خوش بگذرد، اگر من آن‌قدر زیاد سخت نمی‌گرفتم و خودم را مجبور نمی‌کردم کارهایی را که انجام داده یا باید انجام بدهم، تجزیه و تحلیل کنم.

اقتباس

فیلمی به نام Something Borrowed سال 2011 روی پرده‌ی سینماهای آمریکا رفت. فیلم براساس کتابی که امیلی گیفن نوشته بود ساخته شد هرچند او فیلم‌نامه را ننوشت. این فیلم با حضور بازیگرانی مثل جان کرازینسکی، جنیفر گودوین و کیت هادسون ساخته شد. نظر کارشناسان در مورد فیلم بسیار منفی بود و آن را خالی از اهمیت تجسم کردند. در گیشه، این فیلم 60 میلیون دلار فروش را تجربه کرد که موفقیت تجاری بزگی نبود.

Something Borrowed فیلم 2011-جان کرازینسکی
Something Borrowed فیلم 2011-جان کرازینسکی

جایگاه کتاب

برای بررسی جایگاه کتاب در نزد مخاطبان به سراغ گوگل ترندز رفتیم. این ابزاری از گوگل است که به ما در مقایسه کلیدواژه (اینجا یک سری کتاب) با شرایط قابل تعیین، کمک می‌کند. دیتای مربوط به این ابزار، از نتایج جستجوی کاربران تعیین شده است. از همین ابزار برای بررسی وضعیت کتاب حاضر استفاده کردیم. به این ترتیب، کتاب را با یک سری کتاب در فضای مشترک مقایسه کردیم. از ترس تنهایی را با ملت عشق، جایی که عاشق بودیم، تصرف عدوانی و پنج قدم فاصله مقایسه کردیم. به نسبت این کتاب‌ها، از ترس تنهایی تقریبا جایگاهی پایین طی یک دهه اخیر داشته است.

از ترس تنهایی-ترندها
از ترس تنهایی-ترندها

همینطور سراغ گودریدز رفتیم. گودریدز سایتی شبیه به شبکه اجتماعی برای عاشقان کتاب است. در صفحه‌ی مربوط به ایمیلی گیفین، کتاب «از ترس تنهایی» بیشترین امتیاز را دریافت کرده است. بیش از 500 هزار نفر به کتاب امتیاز داده‌اند که عدد بسیار بالایی است. همینطور میانگین امتیازات کتاب 3.8 از 5 است که عدد متوسطی است. از بین کتاب‌های دیگر نویسنده Something Blue تنها کتابی است که از مرز 200 هزار امتیاز عبور کرده است. در ادامه یک کامنت مثبت و یک کامنت منفی را در خصوص از ترس تنهایی می‌آوریم.

نظر مثبت

5 از 5 به کتاب نمره داده است:

خیلی دوستش داشتم. کاش میشد ده پانزده سال پیش بخونمش. حالات روحی، گفنگوهای درونی، واکنش‌ها همه خیلی طبیعی و باورپذیر بود. انگار که تجربه نزدیک به نویسنده بوده. خیلی جاها با ریچل و هیلاری همذات پنداری کردم.
پایان بندی خوب و متفاوتی داشت. کلیشه نبود، نخواست موعظه کنه یا درس اخلاق بده یا پایان باز برایش بذاره که ازین بابت خدا رو شاکرم. ترجمه فوق‌العاده روان، داستان جالب و پرکشش. تا حدودی کتاب زنانه بود. یعنی گمان میکنم آقایون نتونن به اندازه خانم‌ها باهاش ارتباط بگیرن.
بنظرم اگر خانمی در بازه‌ی سنی ۲۵-۳۵ سال هستید حتما بخونیدش. مطمئنم با وجود تفاوت‌های فرهنگی زیادی که بین محیط و شرایط ما و داستان وجود داره، اما شخصیت‌های این کتاب رو تک به تک در اطراف خودتون سراغ خواهید داشت و این موضوع خواندن این کتاب رو لذت بخش‌تر می‌کنه. 

کامنت فارسی از غزل

نظر منفی

سه ستاره از 5 ستاره:

از ترس تنهایی رو در کمتر از دو روز خوندم. از نظر من شروع خیلی خوبی داشت ولی هرچی که پیش می‌رفتم ناامید تر شدم و در نهایت در مورد پایانش می‌تونم بگم از این بدتر نمیشد.
ریچ و دارسی دوستان قدیمی همدیگن که با هم بزرگ شدن و الان شهر مشترکی دور از زادگاهشون زندگی می‌کنن و ظاهراً رابطشون رو با همون کیفیت سابق نگه داشتن. تا اینکه ریچ و دیک- نامزد دارسی- که آشنایی خیلی قدیمی با همدیگه دارن یکدفعه تصمیمی می‌گیرن عاشق همدیگه بشن و وارد یه رابطه میشن اونم درست چند ماه قبل از عروسی از پیش تعیین شده دارسی و‌ دیک.
من نتونستم با کتاب خیلی ارتباط بگیرم/ شخصیت بی اعتماد بنفس ریچ برام غیر قابل باور بود و بعید می‌دونم آدم‌های که اینقدر اشتراکاتشون با هم کم باشه و ارتفاع دلخوری‌هاشون بلند، بتونن یه دوستی نزدیک رو برای بیست سال با همون کیفیت حفظ کنن. و‌ در نهایت من امیدوار بودم که کتاب بجای اینکه طوری تموم بشه که آب تو دل کسی تکون نخوره و همه‌ی کاسه کوزه ها به طرز خنده‌داری روی سر دارسی شکسته بشه و یا پایان بندی رویایی رو رقم بزنه، ریچ و دارسی رو با انتخابشون و‌ عواقب خوب و بدی که در انتظارشون بود تنها بذاره.
با این وجود کتابیه که حدقل برای من به یه بار خوندنش می‌ارزید 

کامنت فارسی از گندم

بهترین ترجمه از ترس تنهایی

  • از ترس تنهایی | نشر سنگ | علی شاهمرادی

تنها یک ترجمه برای این کتاب وجود دارد که نشر سنگ منتشر کرده است. همانطور که گفته شد، مترجم و نشر عنوان کتاب را به طور کامل عوض کرده‌اند و چیزی با میزان جلب‌توجه بیشتر به کار گرفته‌اند. با این حال، ترجمه‌کتاب خوب و روان است و ایراد خاصی به آن وارد نیست. شاهمرادی، مترجم اثر متولد 1356 است. او تجربه خوبی از ترجمه‌ی شعر دارد و به همین دلیل دقت انتخاب کلمات خوبی دارد.

نظرات کاربران

  • مسئولیت دیدگاه با نویسنده‌ی آن است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *