گتسبی بزرگ رمانی از نویسنده معروف آمریکایی، اف اسکات فیتزجرالد است. این رمان که 97 سال پیش به چاپ رسید، یک داستان عاشقانه است که لانگ آیلند زمان خود را به تصویر میکشد. کتابی که به عنوان یکی از مهمترین رمانهای تاریخ شناخته میشود، در ایران هم طرفداران بسیاری دارد. در ادامه شما را با نویسنده، کتاب، واکنشها به کتاب و ترجمههای آن آشنا خواهیم کرد. با خوبو همراه باشید
نام کتاب | گتسبی بزرگ | Great Gatsby |
نویسنده | اسکات فیتزجرالد |
گونه ادبی | داستان، |
انتشارات در ایران | و نشرهای دیگر |
مترجم | و مترجمان دیگر |
تعداد صفحه | 208 |
سال انتشار | 1925 |
خرید آنلاین | |
دانلود نسخه آنلاین |
بیوگرافی اسکات فیتزجرالد
فرانسیس اسکات کی فیتزجرالد در سال 1896 به دنیا آمد. او یکی از مهمترین رماننویسان آمریکایی تاریخ به شمار میرود. خانوادهی او اصالتی ایرلندی-انگلیسی داشتند و معتقد به مسیحیت کاتولیک بودند. او از نسل فرانسیس اسکات کی است که سرود ملی آمریکا را نوشته بود. فرانسیس در مریلند بزرگ شد اما پس از جنگ داخلی آمریکا، خانوادهی او راهی مینهسوتا شدند. او به مدرسه مذهبی رفت و آنجا به عنوان کودکی با هوش بالا و مشتاق ادبیات توصیف شد.
او به دانشگاه پرینستون رفت و از معدود کاتولیکهای این دانشگاه در آن زمان بود. در بازگشت به خانه در تعطیلات، با دختری به اسم جینورا آشنا و عاشق او شد. این دختر، در بسیاری از کتابهای فیتزجرالد الهامبخش او بود. او به نزد خانوادهی ثروتمند جینورا رفت تا دختر را خواستگاری کند اما پدرِ دختر، او را به دلیل ثروت و جایگاه اجتماعی خانواده تحقیر کرد. فیتزجرالد به خودکشی فکر میکرد اما جنگ جهانی اول در میانه بود و او داوطلب نیروی زمینی شد. او قصد داشت به جنگ برود و آنجا بمیرد. فیتزجرالد همانجایی خدمت میکرد که دوایت آیزنهاور رئیس جمهور وقت آمریکا فرمانده آن بود.
او با دختری به نام زلدا آشنا شد که از خانوادهی قدرتمند دیگری میآمد. او هنوز به اروپا اعزام نشده بود که آلمان تسلیم شد و جنگ پایان یافت. وقتی نوشتههای فیتزجرالد مشتری پیدا نکردند، او شروع به نوشتن آگهی تبلیغاتی کرد. او سرانجام سال 1920 با زلدا نامزد کرد. او سرانجام سال 1937 توانست با MGM قرارداد ببندد و به لسآنجلس برود. با این حال در حالی که بالاخره داشت موفقیت به او چشمک میزد، در دسامبر 1940 درگذشت تا هرگز طعم موفقیت را در زمان زندهبودن نچشد.
بررسی آثار
فیتزجرالد از بدشانسترین و باارادهترین نویسندگان تاریخ است. فیتزجرالد اولین داستان خود را در سیزده سالگی در مدرسه نوشت و بعد تشویق شد که نویسندگی را ادامه دهد. معروف است که او پیش از چاپ اولین داستان خود بیش از 120 بار شنیدن جواب رد شنید. سرانجام او توانست یک داستان کوتاه به نام بچهها در جنگل را سال 1913 منتشر کند که تنها سی دلار بابت آن به دست آورد. در ادامه مهمترین آثار او را لیست کردهایم:
رمان
- این سوی بهشت (1920): داستان به موضوع اخلاقمداری در نسل جوان بعد از جنگ اول جهانی میپردازد. شخصیت داستان، جوانی مغرور است که در پرینستون درس میخواند. فضای کتاب شباهتهای با گتسبی بزرگ دارد.
- زیبا و ملعون (1922): سه بخش دارد و به صورت کتاب اول، دوم و سوم نامگذاری شده است. هر بخش خود سه بخش دارد. کتاب در واقع سوگنامهای برای پایان دوران رمانیک و آغاز دوران سخت است. آنتونی جوان، تازه متوجه وضاع میشود و سعی میکند خود را با واقعیات جدید جامعه تطبیق دهد.
- الماسی به بزرگی ریتز (1922): جان یک نوجوان است که در نزدیکی میسیسیپی زندگی میکند. او به یک مدرسه خصوصی در بوستون فرستاده میشود که کودکانی از خانوادههای ثروتمند شاگردان آن را تشکیل میدهند. یکی از پسران مدرسه ادعا میکند پدر او ثروتمندترین مرد جهان است و الماسی به بزرگی هتل ریتز در مریلند دارد. فضای داستان در ادامه متافیزیکی میشود.
- گتسبی بزرگ (1925)
- لطیف است شب (1934): دیک، روانپزشکی مطرح است که تعطیلات را با همسرش به فرانسه رفته است. با این حال ورود ی شخصیت روانپریش به قصه و همینطو یک هنرپیشه جوان به اسم رزماری، زندگی راحت او را تغییر میدهد.
- آخرین قارون (1941) (ناتمام): کتاب پس از مرگ نویسنده و با کمک دوستان او منتظر شد. اروینگ تالبرگ یک تهیهکننده موفق در دهه بیست و سی بود و لوئیس بی مایر، مدیر استودیوی امجیام. فیتزجرالد با نامهای دیگر، کشمکشهای دائمی این دو با هم را در قالب داستان در آورده است.
داستان کوتاه
- قصر یخی (1920): سالی هارپر، شخصیت اصلی ماجرا از زندگی در شهر کوچک خود خسته است. او به چیزهای بیشتری در زندگی خود نیاز دارد.
- برنیس موهایش را کوتاه میکند (1920): به ماجرای یک دختر چندنژادی روستایی به نام برنیس است. او به دنبال دختر عموی زیبا و سفیدپوست خود به شهر میرود. او برای کسب محبوبیت، موهایش را چتری کوتاه میکند اما با مشکلی جدید روبرو میشود.
- فریاد کمک (1920): سربازان جنگ جهانی اول، به نیویورک بازمیگردندند. یکی از آنها بیکار است و باید پول قرض بگیرد تا به زندگی بپردازد.
- مورد عجیب بنیامین باتن (1922): از روی این کتاب فیلمی معروف با بازی برد پیت ساخته شد. داستان پسری که پیر به دنیا آمد و نوزاد درگذشت.
- رویاهای زمستانی (1922): فضای این کتاب هم به گتسبی مربوط است. در واقع ماجرا تا حدودی به رابطه ناموفق فیتزجرالد با جینورای ثروتمند و خانوادهدار است. در این داستان، دکستر که از خانواده متوسطی میآید، میخواهد جزئی از بزرگان و افراد موفق غربمیانه باشد. دکستر جوان در یک باشگاه گلف کار میکند که با دختری نوجوان به اسم جودی آشنا میشود. سالها بعد، جودی زیبا و جوان شده و دکستر به او دل میبازد. اما تفاوت خانوادههای طرفین بسیار زیاد است.
- برائت (1924): فیتزجرالد یک مرتبه در نامهای به یک هوادار، توضیح داد که قرار بود شخصیت این کتاب، کودکی شخصیت گتسبی باشد. رادولوف یازده ساله شخصیت اصلی داستان، یک شخصیت خیالی به اسم بلاتچفورد دارد. او با باور به یکی بودن شخصیت خود و شخصیت خیالیاش، در صحبت با پدر روحانی اقرار به یک گناه بزگ میکند.
- بازگشت به بابل (1931): داستان مدتی پس از سقوط بازار سهام آمریکا منتشر شد که فیتزجرالد به آن عصر جز میگوید. همینطور داستان اشارات زیادی به زندگی در دوره رکورد بزرگ دارد و شخصیت اصلی خود را باید با شرایط جدید وفق دهد.
نقد و بررسی گتسبی بزرگ
گتسبی بزرگ، به عنوان مهمترین اثر اسکات فیتزجرالد در سال 1925 منتشر شد. داستان کتاب مربوط به عصر جز است. این دوره همزمان با دهه بیست قرن قبل، با انفجار محبوبیت این سبک موسیقی در آمریکا نامگذاری شده است و به دورهی پیش از رکود بزرگ اشاره دارد. مکان، لانگ آیلند در نزدیکی نیویورک است. او در این کتاب، دوباره از رابطه ناکام خود با جینورا که دختری از خانوادهی ثروتمند بود الهام گرفته است.
راوی داستان، با جی گتسبی میلونر مرموز آمریکایی رفاقت دارد. او در مهمانیهای دائمی گتسبی شرکت میکند و کمکم رابطه نزدیکتری با او پیدا میکند. وقتی دوستی به اوج خود میرسد، گتسبی به او میگوید که این مهمانیها را به خاطر نیت خود راه میاندازد. نیت او این است که یک روز دیزی معشوقهی سابق به خانهی او بیاید و آنها رابطه خود را با هم از سر بگیرند. او وقتی آهی در بساط نداشت از سوی دیزی طرد شده بود و در دوره ممنوعیت الکل، با قاچاق مشروبات الکلی به ثروتی چشمگیری رسیده بود.
حالا گتسبی بزرگ را یکی از مهمترین رمانهای تاریخ میدانیم. با این حال در زمان چاپ کتاب، چنین رویکردی در برابر آن اتخاذ نشد. منتقدان در دهه بیست اعتقاد داشتند این کتاب در حد کتابهای قبلی فیتزجرالد نیست. از این رو کتاب یک شکست تجاری بود. به طوری که وقتی فیتزجرالد در سال 1940 مُرد احساس میکرد فراموش خواهد شد و گتسبی بزرگ نیز از خاطرهها محو میشود. با این حال به شکلی عجیب کتاب ماندگار شد. شورای کتاب در زمان جنگ جهانی دوم، کتاب را بین سربازان توزیع کرد. این به شهرت کتاب کمک بسیار کرد. با توجه به رویکرد بدی که کتاب در خصوص رویای آمریکایی دارد، این عمل باعث انتقاد دانشگاهیان شده بود.
بخشی از متن کتاب
در سالهایی که جوانتر و زودرنجتر بودم، پدرم نصیحتی به من کرد که هنوز آن را در ذهنم مرور میکنم. پدرم گفته بود: «هر وقت دیدی که میخوای از کسی ایراد بگیری فقط یادت باشه که آدمهای دنیا همه این موقعیتها رو نداشتن که تو داری.»
تصورات گتسبی از خود دیزی فراتر رفته بود، از هرچیزی فراتر رفته بود. گتسبی خود را با شور و شوقی بی حد و مرز به بطن این تصورات انداخته بود. تمام مدت هم به آن افزوده بود و با هر پر و بال و آذین رنگینی که سر راهش سبز شده بود آن را آراسته بود. هیچ مایهای از گرما یا سرما نمیتواند برابری کند با آنچه آدمی قادر است در قلب شبحآسای خود تلنبار کند.
لابد احساس میکرد که دنیای گرم گذشته را از دست داده و برای دیرزیستن با رویایی یگانه بهای گزافی پرداخته است. لابد از میان برگهای ترسناک به آسمانی ناآشنا نگاه میکرد و به خود میلرزید از این که میدید چه چیز بدقوارهای است گل سرخ و چه سرد است آفتاب بر چمن نورسته. دنیایی نو، دنیایی مادی بی آنکه واقعی باشد، دنیایی که در آن ارواح بینوا رویاها را مانند هوا درمیکشیدند و کاملا تصادفی به این سو و آن سو شناور میشدند.
امیدوارم که او یک احمق باشد، این بهترین چیزی است که یک دختر در این دنیا میتواند داشته باشد، یک احمق کوچک زیبا.
نمیتوانید گذشته را تکرار کنید؟ البته چرا میتوانید.
جایگاه کتاب
طبق آماری مربوط به سال 2021، تاکنون بیش از سی میلیون جلد از گتسبی بزرگ فروش رفته است. همینطور کتاب تاکنون به 42 زبان ترجمه شده است.
برای بررسی جایگاه کتاب در نزد مخاطبان به سراغ گوگل ترندز رفتیم. این ابزاری از گوگل است که به ما در مقایسه کلیدواژه (اینجا یک سری کتاب) با شرایط قابل تعیین، کمک میکند. دیتای مربوط به این ابزار، از نتایج جستجوی کاربران تعیین شده است. از همین ابزار برای بررسی وضعیت کتاب حاضر استفاده کردیم. به این ترتیب، کتاب را با یک سری کتاب در فضای مشترک مقایسه کردیم. کتاب گتسبی بزرگ را با یک سری از پرفروشترین رمانهای تاریخ مقایسه کردیم. ناتوردشت، غرور و تعصب، جنایت و مکافات و مزرعه حیوانات دیگر نامهای این لیست هستند. هیچکدام از این نامها به اندازه گتسبی بزرگ موردتوجه نبودهاند.
همینطور سراغ گودریدز رفتیم. گودریدز سایتی شبیه به شبکه اجتماعی برای عاشقان کتاب است. در این سایت، گتسبی بزرگتر مهمترین اثر فیتزجرالد به حیث میزان کامنت و امتیاز است. بیش از 4.5 میلیون نفر به این کتاب امتیاز دادهاند. این بالاترین عدد بین تمام کتابهایی است که تاکنون در خوبو بررسی کردهایم. میانگین این نمرات 3.9 از 5 است. با توجه به دخیل شدن سلایق بیش از چهار میلیون نفر، این مسئله چندان عجیب به نظر نمیرسد که نمره کتاب به 4 نرسیده است. در ادامه یک نظر مثبت و یک نظر منفی را در خصوص کتاب میآوریم.
نظر مثبت
5 از 5 به کتاب نمره داده است:
نقد روانکاوانه
گونهای «الفت هراسی» در تمام شخصیتهای این رمان وجود دارد. این عامل در واقع برگ برندۀ نویسنده و در نگاهی کلی، مسبب برجستهشدن و هنری بودن این کتاب است. این بیماری که ریشه در خاطرات و تربیتهای کودکی و محیط خانواده دارد، باعث میشود با وجود عنصر عشق و خواستن در این کتاب، شاهد هیچ نوع مبادرت و یا مصمم بودن برای برقراری عشق نباشیم.
نقد مارکسیستی
رویای آمریکای ایدهآل، آرزوهای بزرگ نویسندگان متعدد آن قارّه بوده و است. فیتسجرالد نیز در این رمان سعی میکند این آرزو را به نمایش بگذارد. در نقد مارکسیستی چند نمود مهم مورد توجه قرار میگیرد.
1- اثرِ مورد نظر کدام آرمان و آرزوی مارکسیستی را نشان میدهد؟
2- کدام آفت سرمایهداری و رنج انسانهای عصر خود را نشان داده و افشا میکند؟
3- آیا در عین انتقاد از سرمایهداری و تقبیح آن، خود نیز بدان مبتلاست؟
رمان گستبی بزرگ هم افشا میکند و هم مبتلا میشود. لحظههای بورژوازی و سرمایهداری، بیشترین و شدیدترین تأثیر را بر حال و هوای داستان و چهرههای رمان گذاشته است.نقد فمینیستی
شخصیتهای زنِ اصلی و فرعی در رمان گتسبی بزرگ، بهگونهای توسط نویسنده طراحی شدهاند که یا بد هستند و سرنوشت بدی در پیش دارند و یا بدند و سرنوشتی نامعلوم در پیش.
کتاب در دورهی محدودیتها بسیار روایت شده است. محدودیتهای متعددی چون، مسائل مربوط به نژادپرستی، منع استعمال مشروبات الکلی و بیمبالاتیهای جسنیتی بوده است. زنان در این شرایط بیشتر مورد قضاوت قرار میگیرند.
بیملاحظهترین شخصیتِ زن در این داستان که نویسنده نگاه مردسالارانه را بر آن حاکم کرده «مرتل ویلسن» همسر جرج ویلسن است. او رفیقۀ تام است و تنها زنی که به نوعی همبستر شدنش با یک مرد در رمان ذکر شده است. او با انگیزههای مادی با تام ارتباط برقرار میکند تا از همسرش خلاص شود. تام اما هرگز برای او اهمیتی قائل نیست. او حتی اجازه نمیدهد که مرتل نام همسرش را بهزبان بیاورد. وقتی در صحنهای این اتفاق موجب مشاجرۀ آنها شد، تام با مشت بر بینی مرتل میکوبد اما نویسنده بهگونهای روایت را در پیش میگیرد که این اتفاق برای خواننده بیاهمیت باشد و به نوعی نمونۀ نگاه مردسالارانۀ نویسنده نیز هست.
نظر منفی
دو ستاره از 5 ستاره:
دلیل اینکه این کتاب چرا انقدر معروفه رو فقط می تونم اینطور توجیه کنم که گاهی شهرت بعضی کتاب ها از خودشون پیشی میگیره و در ذهن افراد تصوری رو به وجود میاره که در واقع اصلا وجود نداره. داستان در واقع فقط نشون دهنده شکست مطلق “رویای آمریکایی” هست. رویای پول و ثروت هنگفت باد آورده و زن ایده آل و خانه های پر زرق و برق و در نهایت خوشحالی ابدی
همه ی کاراکترهای ساخته ی فیتزجرالد سطحی هستند و هیچ ابعاد شخصیتی ای ندارند. گتسبی پولدار و ناراضی، تام عوضی، دیزی از خود راضی و نیک، راوی داستان که هیچگونه ویژگی خاصی نداره و انگار برای پیشبرد داستان بازیچه نویسنده شده! نمیشه گفت که کتاب کلا نثر جالبی نداره، چون گاهی واقعا قلم فیتزجرالد خودنمایی می کنه و توجه خواننده رو جلب می کنه، ولی حتی این قسمت ها هم بخش های کوتاهی هستند که به داستان کلی کمک خاصی نمی کنند
اینکه این کتاب در واقع یک سند تاریخیه که خیلی از مشکلات خاص جامعه آمریکا در اوایل قرن بیستم رو به تصویر می کشه، انکار نشدنیه. ولی حداقل برای من این کافی نیست. توقع من از یک فیکشن تاریخی این نیست که یک داستان فقط در بستر یک دوره تاریخی مشخص اتفاق بیوفته و طور سطحی به مسائل اشاره کنه، بلکه می خوام با کاراکترهای عمیق تر و چند بعدی، اون زمان رو جوری درک کنم که با خواندن کتاب تاریخی ممکن نیست
کامنت فارسی از مائده
بهترین ترجمه کتاب گتسبی بزرگ
طی سالهای اخیر، این کتاب هم مانند قانون پنج ثانیه، بنویس تا اتفاق بیفتد، هنر جنگ، مرگ ایوان ایلیچ، قوی سیاه، ثروتمندترین مرد بابل، هنر عشق ورزیدن و پاستیل های بنفش درگیر ترجمههای متعدد شده است. موارد زیر، ترجمههای متفاوت کتاب هستند:
- گتسبی بزرگ | نشر نیلوفر | کریم امامی
- گتسبی بزرگ | نشر مجید | مهدی افشار
- گتسبی بزرگ | نشر ماهی | رضا رضایی
- گتسبی بزرگ | نشر روزگار | معصومه عسکری
- گتسبی بزرگ | نشر داریوش | فهمیه رحمتی
- گتسبی بزرگ | انتشارات نوید ظهور | سمیه موحدیفر
- گتسبی بزرگ | انتشارات مهراندیش | مهدی سجودی مقدم
- گتسبی بزرگ | نشر سفیرقلم | نفیسه رنجبران
- گتسبي بزرگ | انتشارات چلچله | محمد صادق سبط الشیخ
- گتسبی بزرگ | انتشارات دبیر | عباس کرمی فر
کریم امامی اولین کسی بود که کتاب را به فارسی ترجمه کرد. این ترجمه سال 1344 به چاپ رسید. با ویرایش جدید، نشر نیلوفر همان ترجمه را سال 1379 به چاپ رسان. این ترجمه کیفیت خوبی دارد و بخصوص با ویراستهای جدید، زبان جدیدتری به هم به کار بسته شده است. نثر کتاب به متن اصلی شباهت زیادی دارد و امامی جانب امانت را حفظ کرده است.
مهدی افشار، دیگر ترجمه مهم کتاب را سال 1392 انجام داد. زبان سادهای در این ترجمه به کار گرفته شده و دقت ترجمه و انتقال اصطلاحات بالا است.
مهدی افشار یکی از مترجم های نسبتا پرکار زبان انگلیسی به فارسی است که ترجمۀ آثار ادبی بسیاری را در کارنامه خود دارد. از جملۀ این آثار می توان به رمان های «موش ها و آدم ها» از جان استاین بک و «پیرمرد و دریا» از ارنست همینگوی اشاره کرد.
رضا رضایی، ترجمه جدیدتری است و تفاوتهای با موارد قبلی دارد. رضایی، آزادانهتر ترجمه کرده و سعی نکرده خود را به متن محدود کند. او همینطور از لحاظ پانویسی، بیشترین زمان را گذاشته است.
نظرات کاربران