رمان کشتن مرغ مقلد (یا کشتن مرغ مینا) کتابی بود که سال 1960 منتشر شد. هارپر لی نویسنده آمریکایی این کتاب را نوشت و با ساختن فیلمی معروف در همان دوره، این داستان جاودانه شد. کتاب، حتی همین حالا طرفداران بسیاری در سراسر جهان دارد. در ادامه شما را با نویسنده، کتاب، واکنشها به کتاب و ترجمههای آن آشنا خواهیم کرد. با خوبو همراه باشید
نام کتاب | کشتن مرغ مقلد | To Kill a Mockingbird |
نویسنده | هارپر لی |
گونه ادبی | داستان |
انتشارات در ایران | و نشرهای دیگر |
مترجم | و مترجمان دیگر |
تعداد صفحه | 281 |
سال انتشار | 1960 |
خرید آنلاین | |
دانلود نسخه آنلاین |
بیوگرافی هارپر لی
نل هارپر لی سال 1926 در آلابامای ایالات متحده به دنیا آمد. به جای نل (که نام کوچک او بود) او را به اسم هارپر صدا میزدند. هارپر نام دکتری بود که جان سلما، دخترِ بزرگتر این خانواده را نجات داده بود. ژنرال رابرت لی، فرمانده کل سپاه موتلفه در جنگ داخلی آمریکا، از اجداد آنها بود. ترومن کاپوتی نویسنده آمریکایی (نویسندهی صبحانه در تیفانی) که تقریبا همسن هارپر بود، به خانهی آنها رفت و آمد داشت و رابطهی دوستانهای با هارپر به وجود آورد.
پدرِ هارپر (فرانسس) تاجر، روزنامهنگار وکیلی معروف بود و هارپر هم در رشته حقوق در دانشگاه آلاباما درس خواند و در آن مدت، در روزنامه دانشگاه مینوشت. با وجود سالها درس قضاوت خواندن، هارپر چندان علاقهای به کار در حوزه قانون نداشت و این پدرش را ناامید میکرد. او حتی در تابستان 1948 برای یک دوره تابستانی راهی دانشگاه آکسفورد در انگلستان شد و پدر خانواده امیدوار بود این امر به علاقهی هارپر به قضاوت کمک کند.
او در میانهی قرن بیستم راهی نیویورک شد و تا علاقه به نویسندگی را در خود گسترش دهد. لی همینطور این دوره دست به کارهای مختلفی زد. در کتابفروشی کار کرد، در یک شرکت هوایی کار کرد و کارهایی از این دست. این بین هروقتی میتوانست، نوشتن را دنبال میکرد. بعد از انتشار چند داستان بلند، سرانجام او در سال 1956 با یک مدیربرنامه قرارداد بست.
با وجود شهرت، در چهل سال انتهای عمرش را در یک خانه در منتهن در نزدیکی دوست کودکی خود، کاپوتی، زندگی میکرد. از زمان انتشار کتاب تا 2016 که هارپر لی درگذشت، او تقریبا حاضر به هیچ مصاحبهای نشد و اهل حضور در هیچ مراسمی هم نبود و زندگی گوشهگیرانه را ترجیح میداد. با این حال چند مقالهای نوشت.
بررسی آثار هارپر لی
هارپر لی با نوشتن کشتن مرغ مقلد به شهرتی رسید که خود آن را باور نمیکرد. کتابی طوری مورد قبول واقع شد که جایزه پلیتزر سال 1964 به او رسید. او چندان نویسنده پرکاری نبود و آثار بسیار کمی از خود به جا گذاشت. در یکی از معدود مصاحبههای خود در سال 2011، با این سوال روبرو شد که چرا پس از کشتن مرغ مقلد به طور جدی نوشتن را ادامه نداد. او دو دلیل را برشمرد. اول اینکه نمیخواست دوباره مانند اتفاقی که پس از کشتن مرغ مقلد رخ داد، به مرکز توجه برود. دلیل دوم ین بود که احساس میکرد چیزی که باید میگفت را گفته بود و چیز دیگری برای گفتن باقی نمانده بود. با این حال او پس از این مصاحبه، رمان دیگری هم منتشر کرد.
رمان
- کشتن مرغ مقلد (1960)
- برو و دیدهبانی بگمار (2015): کتاب به عنوان دنبالهای بر کتاب اول لی نوشته شد. با این حال، پیش از آن نوشته شده بود. لی، کتاب را در سال 1957 از آیندهی جین لوئیز فینچ (اسکوت) نوشته بود. کتاب در همان زمان آماده چاپ بود اما لی، خود آن را آماده نمیدید. در داستان، اسکوت با فلشبکهایی از گذشته خود روبرو است. او در 26 سالگی از نیویورک به شهر خود در آلاباما بازگشته تا پدرس آتیکس را ببیند. این، ایدهی ناشران بود که فلشبکها را به داستانی مجزا از گذشتهی خود تبدیل کند و اینطور کشتن مرغ مقلد زنده شد. انتقادهای زیادی نسبت به زمانبندی چاپ کتاب وارد شد. یک سال پیش از مرگ لی کتاب منتشر شد، در حالی که او در حالتی نزدیک به مرگ، در خانه سالمندان بستری بود. با این حال، کتاب فروش بسیار خوبی داشت.
مقالات
طی مقاطع مختلف، لی چند مقاله هم در مجلات منتشر کرد. برخی از آنها به این شرح هستند:
- عشق؛ به زبانی دیگر (1961) در نشریه ووگ
- کریسمس برای من (1961) در نشریهی مککالز
- وقتی کودکان آمریکا را کشف کردند (1965) در نشریهی مککالز
- داستانعاشقانه و ماجراجویی (1983)
- نامهای به اپرا (2006) در مجلهی اپرا وینفری
نقد و بررسی کتاب کشتن مرغ مقلد
کشتن مرغ مقلد (یا کشتن مرغ مینا) رمان معروفی است که توسط هرپر لی در سال 1960 منتشر شد. کتاب باتوجه به فضایی که در آن منتشر شد و نگاهی که به ماجرای تبعیض نژادی داشت، بسیار مورد توجه قرار گرفت. به گونهای که باعث شد در سال 1961 جایزه پلیتزر به لی برسد. همینطور کتاب به بیش از چهل زبان ترجمه شد و همینطور بیش از چهل میلیون نسخه از آن فروش رفته است. این در حالی است که در ابتدا گمان نمیشد کتاب این نویسندهی گمنام موردتوجه قرار گیرد و چاپ نخست آن تنها با پنجهزار نسخه انجام شد.
ماجرا حول محور خانوادهی فینچ است که در آلاباما زندگی میکنند. اتیکوس فینچ، پدر خانواده وکیل است و پروندهای حساس به او رسیده است. تام رابینسون جوان سیاهپوست با اتهام غلط به تجاوز علیه یک دختر سفیدپوست متهم شده است. مردم شهر، همگی میخواهند اعدام رابینسون را ببینند و از اینکه اتیکوس عهدهدار پروندهی وی شده، استقبال نمیکنند. اتیکوس، مقابل تبعیض و نژادپرستی میایستد. راوی ماجرا، اسکوت، درختر خانواده است. حضور او با شیرینزبانیهایش، فضایی طنز و گرم به کتاب داده است.
تا حد بسیاری، هارپر لی کتاب را براساس زندگی خود و پدرش نوشت. وقتی هارپر کودک بود، پدرش پروندهای شبیه به همین را در آلاباما به عهده گرفته بود. آنجا هم اتیکوس نتوانست از دو موکل بیگناه و رنگینپوست خود دفاع کند و هر دو به دار آویخته شدند. سال 1962 فیلمی هالیوودی به همین اسم توسط رابرت مولیگان ساخته شد. فیلمی که نقشی پررنگ در تاریخ سینما دارد و برنده بهترین بازیگر مرد، بهترین داستان اقتباسی و بهترین کارگردانی فیلم سیاه و سفید شد. فیلم جوایز تقریبا مشابهی هم از گلدن گلوب به دست آورد.
بخشی از متن کتاب
گاهی فکر میکنم که به عنوان یک پدر، خیلی عیب دارم. اما بچهها غیر از من کسی را ندارند. جیم بیش از هر کس به من اعتماد داره و من همیشه طوری زندگی کردهام که بتونم راحت تو چشمهاش نگاه کنم… اگه به یک همچه چیزی تن دربدم صاف و ساده دیگه نمیتونم تو چشمهاش نگاه کنم و آن روز که نتونم تو چشمهاش نگاه کنم، میدونم که جیم را از دست دادهام. (کتاب کشتن مرغ مینا – صفحه ۳۵۷)
شما از حقیقت خبر دارید و حقیقت این است: بعضی از سیاهان دروغ میگویند، بعضی از آنها فاسدالاخلاقند و بعضی به زنها چه سیاه و چه سفید چشم دارند. اما این حقیقت منحصر به نژاد خاصی نیست. این حقیقتی است که شامل نوع بشر میشود. در همین دادگاه هیچ کس نیست که هرگز دروغ نگفته باشد و هرگز کاری برخلاف اخلاق نکرده باشد. مردی هم یافت نمیشود که هرگز از روی هوس به زنی نگاه نکرده باشد. (کتاب کشتن مرغ مینا – صفحه ۲۶۷)
صورتی صاف داشت و سرش در حال طاس شدن بود. سن او را میشد به دلخواه بین چهل تا شصت تخمین زد. اگرچه پشتش به ما بود میدانستیم که یک چشمش کمی چپ است. از این عیب حداکثر استفاده را میکرد. حتی وقتی به کسی نگاه نمیکرد به نظر میرسید که دارد به آدم نگاه میکند و به این ترتیب هیئت منصفه و شهود را در موقعیت دشواری قرار میداد. (کتاب کشتن مرغ مینا – صفحه ۲۱۹)
جایگاه کتاب
جایگاه کتاب، را شاید بتوان در گفتههای اوپرا وینفری جست. او، کشتن مرغ مقلد را رمان ملی آمریکا نامید. در مدارس بسیاری همین داستان به شکلهای متفاوت تدریس میشود. با این حال در جامعه سیاهپوستان آمریکایی، انتقاداتی هم به آن وارد است. مسئله اصلی این است که حتی در ماجرایی مربوط به تبعیض نژادی علیه سیاهان، یک سفیدپوست با ابهتی خداگونه قهرمان داستان است. این مسئله، به شکلهای مختلف در مورد کتاب تذکر داده شده است. با این حال، موافقان و مخالفان این استدلال، از هر قشری نظر خود را دارند.
برای بررسی جایگاه کتاب در نزد مخاطبان به سراغ گوگل ترندز رفتیم. این ابزاری از گوگل است که به ما در مقایسه کلیدواژه (اینجا یک سری کتاب) با شرایط قابل تعیین، کمک میکند. دیتای مربوط به این ابزار، از نتایج جستجوی کاربران تعیین شده است. از همین ابزار برای بررسی وضعیت کتاب حاضر استفاده کردیم. به این ترتیب، کتاب را با یک سری کتاب در فضای مشترک مقایسه کردیم. کتاب دیگرِ لی، ناتوردشت، بادبادکباز و کیمیاگر در این لیست هستند. همانطور که مشاهده میکنید، جز شاهکارِ سلینجر، باقی کتابها کمتر از کشتن مرغ مقلد مورد توجه قرار گرفتهاند.
همینطور سراغ گودریدز رفتیم. گودریدز سایتی شبیه به شبکه اجتماعی برای عاشقان کتاب است. مطابق انتظار، این کتاب مهمترین کار چاپ شده از هارپر لی در گودریدز است. بیش از پنج میلیون نفر به این کتاب امتیاز دادهاند. این عدد، بالاتر از هر کتابی است که تاکنون در خوبو موردبررسی قرار دادهایم. در واقع این عدد یکی از بالاترین اعداد بین رمانها در تمام طول تاریخ است. همینطور میانگین نمرات به کتاب، 4.2 از 5 است که نمره خوبی هم هست. نظرات نسبت به کتاب نیز عموما مثبت هستند. در ادامه یک نظر مثبت و یک نظر منفی را در خصوص کتاب میآوریم.
نظر مثبت
5 از 5 به کتاب نمره داده است:
حال و اوضاع انسانیتتون چطوره؛ زندهست؟ دیدن صحنهی آزار رسوندن و تحقیر یک انسان رو چطور تحمل میکنید… هنوزم مثل یه بچه حالت تهوع میگیرید از درد و رنجی که آدمها میتونن برای هم باعث بشن؟ با خوندن این کتاب، شاید بهتر بتونید به این سوال جواب بدید. نمیدونم چرا همیشه فکر میکردم کشتن مرغ مینا یه کتاب خشک و بیروحه… و حالا باید بگم اشتباه میکردم؛ چقدر احساسات ناب و خاص میون صفحات این کتاب تجربه کردم و چقدر دوست داشتمش.
کشتن مرغ مینا از زبان یه دختربچه روایت میشه و قراره رابطه خودش با برادر چهار سال بزرگترش، پدرش و بقیهی آدم بزرگا رو بخونیم. من این روایت رو از همون صفحهی اول اونقدر دوست داشتم که جا داشت یک روزه تمومش کنم؛ اما دلم نیومد به این زودی با خانوادهی فینچ خداحافظی کنم؛ خوندن این کتاب میون روزمرگی های من، مثل نفس کشیدن ضروری شده بود.
در کتاب، تماشاگر بزرگ شدن و قد کشیدن این خواهر و برادر میشیم و همراه اون، نگاه بچهها به پدر وکیلشون رو دنبال میکنیم، قراره تربیت خاص و قشنگ بچهها توسط این پدر رو ببینیم، و قراره از دوران نژادپرستی بخونیم. قراره بخونیم از انسانیتی که هنوز نمرده، و از کودکانهی شیرین و معصومیتی که بین بچهها به زیبایی ریشه زده.
کامنت فارسی از مهسا
کشتن مرغ مینا یه معجون آرام بخش بود از کلمات، از جملاتی که آروم آروم توی روح آدم رخنه میکنن و بیدارش میکنن، بهش آرامش میدن.
نظر منفی
دو ستاره از 5 ستاره:
نژاد پرستی، موضوع اصلی کتاب بود. جوون سیاهپوستی که فقط بخاطر سیاهپوست بودنش محکوم به کاری میشه که نکرده و صرفا سیاهپوست بودنش از نظر همه دلیل کافیای برای گناهکار بودنش هست. زمانی که تحت هر شرایطی حق رو با سفیدپوستها میدونستند و همه مشکلات تقصیر سیاهپوستها بوده. شاید نژادپرستی کمتر شده باشه اما تموم هم شده؟ نه ! همچنان هستند آدمهایی که بخاطر رنگ پوستشون، جایی که بدنیا اومدن یا فرم چشمهاشون، خودشون رو برتر از بقیه میدونند و کسی که همرنگشون نباشه، چشمهاش شکل دیگهای باشه و از نژاد دیگهای باشه رو خوار میشمرند و صادقانه این موضوع حتی توی کشور خودمون هم کم دیده نمیشه.
آتیکوس برای من نماد عدالت و صداقت بود، آدمی که تحت هر شرایطی برای تحقق عدالت میجنگه، کسی که خودش رو برتر از هم نوعش نمیدونه.
اما روند داستان برام خستهکننده بود تا حدودی. خیلی جاها، توصیفات و اتفاقات زیادی بودند و ذکرشون واقعا از نظرم ضرورتی نداشت. توی صد و خوردهای صفحه هم میشد داستان رو خلاصه کرد بدون اینکه چیزی از دست بره و به نظرم نویسنده زیادی موضوع رو کش داده بود.
کامنت فارسی از مهشید
بهترین ترجمه کتاب کشتن مرغ مقلد
- کتاب کشتن مرغ مقلد اثر هارپر لی نشر نگاه | رضا ستوده
- کتاب کشتن مرغ مینا اثر هارپرلی نشر امیرکبیر | فخرالدین میررمضانی
- کشتن مرغ مینا | موجود انتشارات: افق بی پایان افق | نیلوفر سادات قندیلی
قدیمیترین ترجمه موجود از فخرالدین میر رمضانی است. ایشان سال 1347 کتاب را ترجمه کردند که با یک سری تغییر، در سال 1370 چاپ دوباره انجام شد. زبان کتاب قدیمی است و خبری از زبان محاورهای نیست. همینطور یک سری لغت عربی کمکاربرد در آن استفاده شده است. ترجمه، کیفیت بدی ندارد اما شاید برای قشر جوان امروزی، خواندن آن سخت باشد.
ترجمهی رضا ستوده مورد مهم دیگر است. این ترجمه جدیدتر است و زبان روانتری دارد. ستوده پیش از این کتابهایی نظیر «موشها و آدمه» و ناطوردشت را نیز ترجمه کرده بود. همینطور یک نکته مهم دیگر اسم کتاب است. اگرچه مرغ مقلد در عنوان کتابهای میررمضانی و قندیلی «مرغ مینا» ترجمه شده؛ این ترجمه غلط به نظر میرسد. با بررسیهایی که ما انجام دادیم، مرغ مقلد و مرغ مینا دو گونهی جانوری کاملا متفاوت از یکدیگر هستند. از این لحاظ هم ترجمهی ستوده که نام آن کشتن مرغ مقلد است، بهتر به نظر میرسد.
نظرات کاربران