فیلم بهمن فیلمی ایرانی است که توسط مرتضی فرشباف در سال ۱۳۹۳ ساخته شد و در سی و سومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر به نمایش درآمد.
به گزارش خوبو، بهمن فیلمی درام با نقش آفرینی فاطمه معتمدآریا است. این فیلم از سایت معتبر IMDB، نمره متوسط 5 را کسب کرده است. 142 نفر به این فیلم نمره دادهاند.
در این فیلم که در تاریخ ۴ دی ۱۳۹۴ در سینما اکران شد، فاطمه معتمدآریا، احمد حامد، مریم شیرازی، شیرین یزدان بخش و … ایفای نقش کردهاند.
دانلود رایگان فیلم بهمن
عوامل و بازیگران فیلم بهمن
بهمن فیلمی است که در ژانر درام توسط مرتضی فرشباف ساخته شده است. مرتضی فرشباف کارگردان فیلم بهمن است. سوگ، اولین اولین فیلم بلند او، حاصل گسترش ایده باد هر کجا بخواهد میوزد است؛ فیلمی کوتاه که توسط فرشباف و آناهیتا قزوینیزاده برای کارگاه عباس کیارستمی ساخته شد و موفق به دریافت جوایزی از جشن منتقدان و جشن خانهٔ سینما شد. این فیلم پس از اکران در خارج از ایران نهایتاً در سینمای هنر و تجربه اکران شد. دومین فیلم بلند او بهمن در سی و سومین دورهٔ جشنوارهٔ فیلم فجر به نمایش درآمد و در دو رشتهٔ بهترین بازیگر نقش اول زن (فاطمه معتمدآریا) و بهترین جلوههای ویژه بصری (جواد مطوری) نامزد دریافت جایزه شد اما از کسب آن بازماند. همچنین در جوایز آسیا پاسیفیک از فاطمه معتمد آریا برای بازی در این فیلم تقدیر به عمل آمد.
فاطمه معتمدآریا با دریافت چهار سیمرغ بلورینِ بازیگری در میان زنان رکورددار است. او پیش از انقلاب ۱۳۵۷ با چند نمایش به روی صحنه رفت و سپس در دههٔ ۱۳۶۰ با فعالیت در برنامههای تلویزیونی عروسکی مدرسه موشها (۱۳۶۳–۱۳۶۰) و خونه مادربزرگه (۱۳۶۶) شناخته شد. معتمدآریا ابتدا برای نقش مکملش در برهوت (۱۳۶۷) سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را کسب کرد و سپس نقش اصلی ریحانه (۱۳۶۸) را ایفا کرد. او برای بازی در مسافران (۱۳۷۰) سیمرغ بلورین دیگری را کسب کرد و سپس با نقشآفرینی در یکبار برای همیشه (۱۳۷۱) و همسر (۱۳۷۲) توانست دوبار پیاپی برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن شود. روسری آبی (۱۳۷۳) نخستین همکاری معتمد آریا با فیلمساز رخشان بنیاعتماد است که با بانوی اردیبهشت (۱۳۷۶)، گیلانه (۱۳۸۳) و قصهها (۱۳۹۰) ادامه یافت.
مریم شیرازی دیگر بازیگر این فیلم است. او با اجرای تئاتر پیکر زن همچون میدان نبرد در جشنواره Art in War سال ۲۰۰۶ کشور هلند اجرای بینالمللی تئاتر توسط یک کارگردان زن ایرانی را در کارنامه خود دارد. او تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی ارشد در رشته کارگردانی تئاتر در دانشگاه هنر و معماری به پایان برده است.
شیرین یزدان بخش، دیگر بازیگر فیلم بهمن بابت نخستین ایفای نقش خود در فیلم لطفاً مزاحم نشوید (۱۳۸۸) برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل در بیست و هشتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر شد. او برای بازی در بوسیدن روی ماه (۱۳۹۰) و ابد و یک روز (۱۳۹۴) نیز نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد.
کارگردان | مرتضی فرشباف |
تهیهکننده | جواد نوروزبیگی |
نویسنده | مرتضی فرشباف نسیم مرعشی |
بازیگران | فاطمه معتمدآریا احمد حامد مریم شیرازی امیر نصیری یکتا شیرین یزدانبخش |
موسیقی | حامد ثابت |
فیلمبردار | هومن بهمنش |
تدوین | پویا پارسامقام |
سال انتشار | 1394 |
مدت زمان فیلم | 90 دقیقه |
نمره IMDB | 5 |
خلاصه داستان فیلم بهمن
هما که مسئولیت پرستاری از پیرزنی در بیمارستان را برعهده گرفته است، به دلیل شببیداریهای زیاد، دچار اختلال حواس و خستگی مفرط میشود به شکلی که کمکم زندگیاش تحتتأثیر قرار می گیرد، چشمانش بهروی واقعیتهایی باز و فاصلهاش با همسرش بیشتر و بیشتر میشود و …
نقد و بررسی فیلم بهمن
نقد از وطن امروز
فـیلم «بهمن» به کارگردانی مرتضی فرشباف که فـیلم «سوگ» را در پرونده خود دارد در پنجمین روز جشنواره فجر به نمایش درآمد. فیلمی با بازی فاطمه معتمدآریا و همسرش احمد حامد که اتفاقا در این فـیلم هم نقش یک زوج را بازی میکنند. فـیلم روایتگر قصهای است که درآن به فاطمه معتمدآریا پیشنهاد میشود پرستاری از یک پیرزن را در شیفت شب برعهده بگیرد. هما (کاراکتری که معتمدآریا نقش آن را بازی میکند) در طول این 15 شب، دچار بیخوابی میشود. همانطور که بازیگران این فـیلم در نشست خبری آن اشاره داشتند فیلم در دمای بسیار پایین ضبط شده و علاوه براین وجود برف همیشگی در فیلم فضای خاصی را به آن بخشیده است فضایی که درآن تلفیقی از کلافگی و بیحوصلگی به چشم میخورد اما همه این موضوعات نتوانسته از کسالتآور بودن فیلم بهمن جلوگیری کند. ریتم بسیار کند این فیلم سبب شد برخی تماشاگران حرفهای از سالن سینما در همان نیم ساعت ابتدایی خارج شوند. روند فـیلم به اندازهای ایستا و دارای سکون است که مخاطب را به جای اندیشیدن به قصه فیلم به خواب دعوت میکند. از سوی دیگر کلافگی و بیحوصلگی نقشی که معتمدآریا آن را ایفا کرده خیلی خستهکننده است و برای مخاطب ملالآور شده است بهطوری که مخاطب از دیدن ادامه فیلم در برخی مواقع مایوس میشود. شاید مرتضی فرشباف دوست داشته که یاس کاراکتری که معتمدآریا نقش آن را ایفا میکند به مخاطب منتقل شود اما به واقع این اتفاق رخ نمیدهد بلکه این یاس مخاطب را برای دیدن فیلم بیحوصله میکند بدون آنکه در ذهن او اثری به جای گذارد. این در حالی است که گویی خود کارگردان هم به کند بودن ریتم فیلم واقف است و با پخش صداهای بلند برف و فضای محیطی و قطع یکباره آن در طول فیلم سعی کرده مخاطب را کمی از حالت کرختی ناشی از تماشای فیلم نجات دهد اما افسوس که حتی سکانسهای جاده و برف و حتی ساحل دریا هم نتوانسته مخاطب را راضی کند. شاید اگر کیفیت فوقالعاده پخش صدای این فـیلم در سالن اصلی برج میلاد نبود، فیلم در نهایت با مشتی تماشاچیان خوابزده روبهرو میشد. به واقع فیلم هر چه تلاش میکند با گنجاندن صحنههایی از گیر افتادن کاراکتر اصلی در برف یا رانندگی کردن او در جاده برفی، کمی ذائقه مخاطب را تغییر دهد موفق نمیشود. در کنار همه این مسائل که به نوعی بر کند بودن فیلم تاکید میکند باید توجه داشت که فیلم بشدت در دام تکرار وحشتناک سکانسها با کمی دستکاری اندک افتاده است. به شکلی که مخاطب گاهی اوقات احساس میکند وقت در فیلم بهمن، به شکل بهمنگونهای در حال تلف شدن است، چرا که در بسیاری از سکانسهای فـیلم، دیالوگها طولانی و کاملا عادی و معمولی است. در همه این لحظات فیلم، مخاطب از قبل میداند که قرار است بین بازیگران فیلم چه صحبتهایی رد و بدل شود. حتی صحنههای انتهایی دعوای لفظی معتمدآریا با همسرش یا اینکه وی متوجه میشود فرزندش شخصیتی به نسبت دوگانه داشته به مخاطب هیچ تلنگری نمیزند. همچنین گوشه کنایههای کاراکتر زن اصلی فیلم به طرف مقابلش درباره خندههای الکی وی یا اینکه او خانواده را درک نمیکند هم برای مخاطب در آن لحظات پایانی چندان قابل پذیرش نیست. از سوی دیگر شاید کارگردان این فـیلم بر این باور شد که فـیلمی درام ساخته و به این ترتیب نباید انتظار ریتمی خیلی سریع از آن داشت اما در سوی مقابل این منتقدان براین باورند که جدیدترین ساخته مرتضی فرشباف کشش لازم را برای نگاه داشتن مخاطب در سالن سینما ندارد. حتی در پایان مخاطب توانایی جمع کردن و نتیجهگیری از قصه اصلی فیلم را هم پیدا نمیکند، چرا که فضای بیریتم فیلم و دیالوگهای خنثای آن سرنخ ماجرا را از دست مخاطب خارج کرده است.
نقد از مهدی تهرانی
به گفته ی خود فرشباف، فيلم “بهمن” فضایی بسیار نو دارد و سبک جدیدی را به سینمای ایران عرضه میکند. اما دومين ساخته فرشباف پس از سوگ ؛ مضمونی تيره و تاريك دارد.این فیلم معضلات رايج میانسالی در فضایی خاكستري و برفی را روایت میکند و داستان با بارش برف شروع و با قطع آن به آخر میرسد. با اينهمه فیلم «بهمن» در جشنواره فیلم پوسان کره جنوبی و جشنواره فیلم شبهای سیاه تالین در استوني حضور داشت و فاطمه معتمدآریا به عنوان بازیگر زن سال در فستیوال آسیاپاسیفیک برای بازی در «بهمن» معرفی شد. اما مگر میشود فقط با تكيه بر قدرت و سابقه بازيگري يك هنرپيشه فيلمی موفقشود؟!
يك پرستار كاركشته بيمارستان كه بسيار در كارش مجرب است به نحوي داوطلب ميشود تا وظيفه مراقبت از زني كهنسال را برعهده بگيرد. او كه براي ده شب اين كار را پذيرفته است در روز اول با اولين بارش برف در تهران دچار نوعی بيخوابی میگردد…
قصه و روايت آن در فيلم بهمن؛ درجا متعلق به شخصيت هما است. گفتگوها و يا شايد بگو مگوهای او با بيمار در راستاي همين پرداخت شخصيت اصلي فيلم فرشباف است اما متاسفانه بهقدری لحن فيلم كشدار و تند و تلخ و سرد است كه تماشاگر بعيد است همذات پنداری خاصی با وی داشته باشد.
هما روايتگر زنی است كه در ميانسالي دچار بحران روحي است. او مدام خودش را در آيينه بررسي ميكند و چين و چروك هايش را اندازه میگيرد و از سويي ديگر از شوهرش دلخور است كه چرا او نديده ميانگارد و در نوشتههايش نامي از او نميبرد. طرفه اينكه همين بيمار هما؛ كسي نيست جز مادر كارفرماي او. به همه اين تلخيها زمان و مكان را نيز اضافه كنيد.
جغرافياي فيلم شهري است تشنه برف و باران اما در فيلم؛ تهران سراسر برفي است. مكان در خدمت پيشبرد داستان نيست و جز ايستايي كاربري ديگري ندارد. بيخوابي هما معلوم نيست مربوط به چيست؟ آيا بايد همه بدبختي روحی او را به برف و و تهران بي روح نسبت داد. در واقع آنچه در اين ده روز مي بينيم جز تكرار نيست. و اين تكرار حتی براي يكبار نيز ارزش روايت ندارد.
بهمن ميتوانست روايتگر يك بعد رفتارشناختي و معناشناختي بخشي از جامعه باشد. در واقع ميانسالان و بحران ميانسالي يك قضيه بسيار جدی براي طرح در سينما و دريافت مابه ازاي اجتماعي آن است. بحران عاطفی در چنين سنی قابل درك است اما خب همين افراد اميد و آرزوييهايي دارند. بهمن در كل فقط به تكرار نارضايتیها و ناآرامیها پرداخته و حرفی براي اين قشر ندارد.
خانواده در فيلم بهمن اصل و اساس ساختار روايي بايد باشد كه نيست. در حقيقت بدحاليها و بدگمانيهاي هما نسبت به خودش و خانواده و كل زندگي به گونهاي روايت مي شود كه گويي فرشباف با نوعي رودربايستی درگير بوده است. بازي فاطمه معتمد آريا اگرچه متفاوت است و شايد براي ايفاي شخصيت هما ايده آل باشد اما فيلمنامه راكد جز پلانهاي تكراري از او چيزي نشان تماشاگر نميدهد. و جالب اينجاست كه خود معتمد آريا معترف است كه:…” فیلم دارای ایستایی زیادی است و میدانم که برای همه، تماشای ۱۰۰ دقیقه ایستایی در این فـیلم کار دشواری است. مخاطب این فیلم کسانی که دیویدیهای کف خیابان را در خانه تماشا میکنند نیستند و دیدن فیلمهایی شبیه «بهمن» به صبوری نیاز دارد چیزی که در ما کم شده و تماشای این نوع فیلمها را سخت میکند.”
از سويی ديگر بنظرم خود مرتضی فرشباف نيز به ريتم كند و تكراری فيلمش نيز پي برده است. او گاهي براي فرار از اين ريتم؛ مكان را عوض می كند و تماشاگر را به سمت ساحل دريا و جاده می برد و گاهی شدت برف را نشانش می دهد. حتی صدای بارش برف نيز در فـيلم فراوان است. ولی همه اينها نتوانسته فيلم را نجات دهد.
فهرست جوایز فیلم بهمن
در سی و سومین دوره برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم فجر در سال 1393، بهمن نامزد دریافت دو سیمرغ بلورین جشنواره برای بهترین بازیگر نقش اول زن (فاطمه معتمدآریا) و بهترین جلوههای ویژه بصری (جواد مطوری) شد، که در پایان موفق به کسب جایزهای نشد.
نظرات کاربران