0

فیلم روسری آبی

The Blue-Veiled

فیلم روسری آبی فیلمی ایرانی است به کارگردانی رخشان بنی اعتماد که در سال ۱۳۷۳ ساخته شده و در سیزدهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم فجر اکران شد.

به گزارش خوبو، روسری آبی پنجمین اثر ساخته شده توسط رخشان بنی اعتماد کارگردان مطرح ایرانی است که در میان فیلم‌های موفق دهه هفتاد قرار می‌گیرد. این فیلم از سایت معتبر IMDB، نمره خوب 6.8 را کسب کرده است. 759 نفر به این اثر نمره داده‌اند.

دانلود فیلم روسری آبی

عوامل و بازیگران فیلم روسری آبی

روسری آبی فیلمی است که در ژانر درام و عاشقانه توسط رخشان بنی اعتماد ساخته شده است.رخشان بنی اعتماد همسر جهانگیر کوثری و مادر تندیس و باران کوثری است. بانوی اردیبهشت، نرگس، زرد قناری، روسری آبی، خون بازی و زیر پوست شهر از بهترین آثار ساخته شده توسط بنی اعتماد است.

رخشان بنی اعتماد که بیشتر با نام رخشان شناخته میشود، متولد ۱۴ فروردین ۱۳۳۳ در تهران، کارگردان، فیلم نامه نویس، تهیه کننده، مستندساز، از اعضای آکادمی اسکار فارغ التحصیل رشته کارگردانی سینما در دانشکده هنرهای دراماتیک تهران (دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر) است.

در سال ۱۳۵۲ به عنوان منشی صحنه وارد تلویزیون شد. تا سال ۱۳۵۹ چندین فیلم مستند کوتاه را کارگردانی کرد. در همین سال با جهانگیر کوثری (تهیه کننده، مجری، فوتبالیست، گزارشگر فوتبال و روزنامه نگار ایرانی) ازدواج کرد که حاصل آن یک دختر به نام باران (بازیگر) و پسری به نام تندیس است.

سال ۱۳۶۰ به عنوان منشی صحنه در فیلم آفتاب نشین ها فعالیت کرد و این نخستین تجربه سینمایی او بود. فیلم سینمایی گل های داوودی در سال ۱۳۶۳ دومین تجربه سینمایی اش بود. سال ۱۳۶۶ نخستین فیلم سینمایی بلندش را با نام خارج از محدوده کارگردانی کرد سپس بازنویسی و کارگردانی فیلم سینمایی زرد قناری را انجام داد.

کارگردانی و فیلمنامه نویسی فیلم سینمایی نرگس به عنوان بهترین کارگردان در دهمین جشنواره فیلم فجر انتخاب شد. او به عنوان داور در مراسم و جشنواره های بسیاری حضور داشته است.

کارگردانرخشان بنی‌ اعتماد
تهیه‌کنندهمجید مدرسی
نویسندهرخشان بنی‌ اعتماد
بازیگرانعزت الله انتظامی
فاطمه معتمدآریا
گلاب آدینه
جمشید اسماعیل خانی
افسر اسدی
رضا فیاضی
باران کوثری
نادیا دلدار گلچین
فرهاد اصلانی
نعمت الله گرجی
فقیهه سلطانی
مهری مهرنیا
نیره فراهانی
بهناز جعفری
موسیقیاحمد پژمان
فیلم‌بردارعزیز ساعتی
تدوینعباس گنجوی
سال ساخت1373
مدت زمان فیلم90 دقیقه
نمره IMDB6.8
فیلم روسری آبی

خلاصه داستان

رسول رحمانی مالک یک مزرعه گوجه‌فرنگی است و کارخانه‌ای هم در کنار آن دارد. او که چند سال پیش همسرش را از دست داده‌است، تنها زندگی می‌کند.

نوبر کردانی زنی است که سرپرستی خانواده‌اش را به عهده دارد و ناچار است کار کند. او به همراه چند زن دیگر برای کار در مزرعه انتخاب می‌شود و…

نقد و بررسی فیلم روسری آبی

در نقد فیلم روسری آبی در ساعدنیوز نوشته شده است:

روسری آبی اثر رخشان بنی اعتماد را می توان از نام و ظاهرش شروع کرد تا رسید به اجزای درونی اش. فیلمی است که نام گذاری اش چنگی به دل نمی زند.

انتخاب نام فیلم به صرف وجود یک روسری رنگی که گاهی آبی است و گاهی هم به رنگ قرمز در می آید چه چیز را می رساند؟ اگر به جای روسری آبی، روسری قرمز یا بنفش بود چه می شد؟ به راستی نام بهتری نبود که برای این اثر انتخاب شود و حداقل مفهوم یا جذابیتی داشته باشد؟ این ایراد بنی اسرائیلی نگارنده نیست بلکه بدسلیقگی فیلم ساز است در انتخاب نامی برای اثرش.تیتراژ ابتدایی هوشمندانه است و خیلی سریع فضا را برای مخاطب روشن می کند و تماشاگر اطلاعات اولیه را به دست می آورد. سپس لانگ شاتی از مزرعه گوجه فرنگی را می بینیم و ارتباط وانتی که به دنبال کارگر بود را با این مزرعه متوجه می شویم. اما ورود رسول _ با بازی عزت الله انتظامی _ به کارخانه و نمای معرفی او به شدت باسمه ای است.

چهارتا بشکه گوجه ی گندیده را آماده گذاشته اند سر راه تا او بیاید لگدی بزند و آن ها را چپ کند تا ما بفهمیم با شخصیتی خوب و آدم حسابی طرف هستیم که حاضر نیست رب خراب را تحویل مشتری دهد و کارگری که خودش را از قبل آماده کرده برای تی کشیدن و پاک کردن خرابکاری. اما بازی انتظامی در این فیلم بد نیست. اگرچه که بازی گلاب آدینه در نقش کبوتر، ماندگارترین بازی این فیلم است.پس از رسول نوبت به معرفی نوبر با بازی معتمدآریا می رسد. شخصیتی غد، حاضرجواب، تا حدی طلبکار و حتی کمی هم وحشی. شخصیت او برای تماشاگر به خوبی ساخته می شود اگرچه که در برخی از صحنه ها لجبازی های او باورپذیر نیست و بیشتر به ادا و اطوارهای دخترهای لوس شهری می ماند تا زنی رنج کشیده و نیازمند کار. مثل صحنه ای که هنگام روضه، چایی را می آورد و وقتی به او می گویند که الان وقت چایی آوردن نیست فوری به تریج قبایش برمی خورد و چادر سر کرده و می رود.اما در میان سه دختر رسول، افتخار که معلوم نیست بودن و نبودنش در فیلم چه تأثیری دارد؟ حضور دو دختر دیگر نیز تصنعی و مبالغه آمیز است. یادمان بیاید صحنه ای را که دو دختر، فامیل را جمع می کنند و آبروی پدرشان را می برند و آن وسط از حال هم می روند.

این ها تقریباً شخصیت های اصلی فیلم بودند.در نیمه ی نخست فیلم تصور می کنیم که مسئله ی اصلی آن، فقر و بدبختی است و رسول نیز می خواهد نوبر را از این رنج و گرفتاری نجات دهد. یا از سر خیرخواهی و یا دل سوزی. شاید هم هر دو. اما در نیمه ی دوم، مضمون فیلم به داستانی عاشقانه تغییر می کند. عشق دوران پیری، داستان جدید و بکری نیست. شاید در آن زمان یعنی سال 1373 که فیلم ساخته شد پرداخت بدیعی به حساب می آمد اما امروز دیگر موضوع جدیدی در آثار تصویری ما نیست. و این سؤال مطرح می شود که این فیلم چقدر توانسته طراوت خود را در طی بیش از دو دهه حفظ کند؟ و اگر هنوز آن را اثری سرپا و مهم به شمار آوریم آیا قادر است که در سال های آتی نیز اهمیت خودش را حفظ کند؟

فیلم روسری آبی

یکی از کارهایی که روسری آبی انجام می دهد خلق جهان هایی به ظاهر متضاد است که به موازات هم پیش می روند و شاید همین نکته است که آن را تبدیل به اثری درخورتوجه کرده است. فیلم تصویری از فقر و نداری را به نمایش می گذارد و نوبری که از دل این جهان بیرون آمده و هم تصویری از غنا و بی نیازی که رسول نماینده آن است. آن جایی که جهان دارا و ندار به هم برخورد می کنند رسول بی تفاوت نیست و سعی می کند طرف مقابل را تا جای ممکن بالا بکشد. این انسان دوستی و کمک به کسی که ناتوان است ارزشمند است. تقابل دیگری که فیلم می آفریند همان تقابل پیر و جوان است. غنی پیر است و پا به سن گذاشته و همین پیری ملاحظات و محدودیت هایی را برای او به وجود آورده است. در مقابل، زنی جوان قرار دارد که تا به حال ازدواج نکرده است و روحیه ی سرکش او ملاحظات رسول را نمی شناسد. او توقع دارد که پس از ازدواج، رسول شب ها را در خانه او بماند و یا در صحنه ای دیگر به رسول می گوید: «می خوام همه بدونند که زن تو ام». گویی اختلاف سنی و کاری که کرده اصلاً برای او موضوعیتی ندارد درست بر خلاف رسول که در ترس و اضطراب از آگاهی و واکنش دیگران است. زن چیزی ندارد که از دست بدهد. دامنه ی اختلاف های فقیر و غنی به دنیای جوانی و پیری نیز کشیده شده و هر دم میل به فوران دارد مثل آتشفشانی که آماده است سر باز کند تا توجه همه را جلب کند.اما فیلم به ما نمی گوید که این عشق است که این فاصله ها و اختلافات را پر می کند یا هوس است و یا دل سوزی؟ شاید بتوان همه ی از عوامل را دخیل و مؤثر دانست. رسول فرد پا به سن گذاشته ای است و علی رغم ظاهر بیرونی که اعضای خانواده دور او می چرخند و در کارخانه همه گوش به فرمانش هستند، به شدت تنهاست. آیا او برای پر کردن تنهایی خودش به نوبر پیشنهاد ازدواج می دهد یا برای اینکه نوبر را از وضعیت سخت معیشتی نجات دهد؟ فیلم پاسخ روشنی برای این سؤالات ندارد اگرچه که سعی می کند در دو نما انگیزه های مادی را کنار بزند. نوبر پیشنهاد دریافت پول را برای کنار کشیدن نمی پذیرد و از سوی دیگر، رسول نیز همه ی دارایی اش را برای ورثه اش می گذارد و به دنبال نوبر می رود.

روسری آبی با خلق دوگانه های فقیر و غنی، جوان و پیر، تهایی و تأهل و… مسئله ای را مطرح می کند که خودش در تقابل با باورهای عرف و جامعه است اما نمی توان به صرف نامأنوس بودن و خلاف عرف بودن آن را مردود و خطا شمرد. این اثر روایت عاشقانه ای نامتعارف است که در پس زمینه ی آن، معضلات اجتماعی نیز مطرح می شود. تنهایی، یکی دیگر از مضامین اصلی این فیلم است که شاید بتوان آن را حلقه مفقوده ماجرا دانست. هر دو شخصیت اصلی داستان به نوعی با تنهایی و رنج و پیامدهای آن دست به گریبان هستند و این معضلی است که اگر دیگران با آن مواجه نباشند نمی توانند به خوبی آن را درک کنند و نسخه هایی می پیچند که علاج کار نیست.

اگر تنهایی تبدیل به دغدغه اصلی شخص شود آن وقت است که ثروت و آبرو و حرف مردم دیگر نه تنها به کار نمی آید بلکه می تواند وبال گردن هم بشود و شخص برای رهایی از تنهایی و رسیدن به شادی حاضر است هر کاری بکند حتی اگر مورد نکوهش عده ای قرار گیرد.

فهرست جوایز فیلم روسری آبی

در سیزدهمین دوره برگزاری جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در سال 1373، فیلم روسری آبی نامزد دریافت 10 سیمرغ بلورین جشنواره برای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی (رخشان بنی اعتماد)، بهترین بازیگر نقش اول زن (فاطمه معتمدآریا)، بهترین بازیگر نقش دوم زن (گلاب آدینه و افسر اسدی)، بهترین فیلمنامه (رخشان بنی اعتماد)، بهترین تدوین (عباس گنجوی)، بهترین صدابرداری (مرتضی دهنوی و پرویز آبنار)، بهترین طراحی صحنه و لباس (حسن فارسی) و بهترین چهره پردازی (عبدالله اسکندری) شد و در پایان موفق به کسب دو سیمرغ بلورین شد.

  • برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه (رخشان بنی اعتماد)، دوره ۱۳ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۷۳
  • برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن (گلاب آدینه)، دوره ۱۳ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۷۳
  • یوزپلنگ برتر بهترین فیلم؛ چهل و هشتمین جشنواره بین‌المللی فیلم لوکارنو؛ بخش مسابقه؛ ۱۳۷۴
  • جایزه فیپرشی؛ بهترین فیلم؛ سی و ششمین جشنواره بین‌المللی فیلم تسالونیکی یونان؛ بخش گنجینه‌های سینمای ایران؛ ۱۳۷۴
  • جایزه ویژه هیئت داوران؛ بهترین فیلم؛ بیست و هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم هند؛ بخش رقابتی سینماگران زن آسیا؛ ۱۳۷۴
  • جایزه سیمین؛ بهترین کارگردانی (رخشان بنی‌اعتماد) جشنواره کانون کارگردان‌های سینمای ایران؛ بخش مسابقه ۱۳۷۳

بیشتر بخوانید

نظرات کاربران

  • مسئولیت دیدگاه با نویسنده‌ی آن است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *