تلماسه یا دیون (تپهی شنی، دون/ Dune) دنیایی است که فرانک هربرت نویسندهی آمریکایی با نوشتن کتابی در سال 1965 برای اولین بار به جهان معرفی کرد. تا زمان حیات او، پنج رمان دیگر به مجموعه اضافه شد و پس از مرگ وی، فرزندش در حال ادامهی این داستان است. حماسهی تلماسه که عجینشده در اسطورههای فرهنگهای مختلف است، طرفداران بسیاری در سراسر جهان دارد. در ادامه شما را با نویسنده، کتابها، واکنشها به کتابها و ترجمههای آن آشنا خواهیم کرد. با خوبو همراه باشید
نام مجموعه | تلماسه | Dune |
نام کتابها | تلماسه (1965) مسیحای تلماسه (1969) فرزندان تلماسه (1976) ایزدشاه تلماسه (1981) بدعتگذاری در تلماسه (1984) چیترهاوس: تلماسه (1985) |
نویسنده | فرانک هربرت |
گونه ادبی | داستان، فانتزی، حماسی، علمی-تخیلی |
انتشارات در ایران | کتابسرای تندیس |
مترجم | مهیار فروتن فر |
تعداد صفحه | 4,176 |
سال انتشار | 1965 تا 1985 |
خرید آنلاین | |
دانلود نسخه آنلاین |
بیوگرافی فرانک هربرت
کودکی و جوانی
فرانکلین پاترین هربرت جونیور در اکتبر 1920 در شهر نسبتا کوچک تاکوما (ایالت واشنگتن) در منتهیالیه شمال غرب آمریکا متولد شد. او از کودکی علاقهمند به کتابها بود و حتی در چهار سالگی میتوانست روزنامه بخواند. همینطور حافظهای عالی و توان یادگیری خارقالعادهای داشت. هربت همینطور عاشق عکاسی بود. در ده سالگی یک دوربین عکاسی کوداک داشت و بعد در دههی سی، یک دوربین رنگی داشت که با آن عکاسی میکرد. وقتی رکود بزرگ دهه سی اتفاق افتاد، او خانه را ترک کرد و به اورگون رفت تا با عمه/خاله و شوهرعمه/خالهی خود زندگی کند. وقتی نوزده سال داشت، در مورد سن خود دروغ گفت تا کاری در روزنامهای به دست بیاورد و طی سالهای بعد، در مشاغل متفاوتی مربوط به روزنامه از جمله عکاس فعالیت کرد.
در 21 سالگی با دختری به اسم فلورا در کالیفورنیا ازدواج کرد. با این حال، دو سال بعد طلاق گرفت و وارد ارتش شد تا در جنگ جهانی دوم بجنگد. در نیروی دریایی هم عکاسی میکرد اما با یک جراحت از ناحیه سر، از ارتش مرخص شد. این مدت برای یک روزنامه در اورگون هم کار میکرد. جنگ که تمام شد، وارد دانشگاه واشنگتن شد و با دختری به اسم بورلی آشنا شد و سال 1946 با او ازدواج کرد.
آنها به کالیفرنیا منتقل شدند و بعد با رالف و ایرن اسلاتری که روانشناس بودند آشنا شدند. این خانواده، هربرت را با بزرگانی مثل زیگموند فروید، کارل یونگ و مارتین هایدیگر آشنا کردند. همینطور او به وسیلهی این خانواده با ذِن-بودیسم آشنا شد. هربرت هیچوقت دانشگاه را به اتمام نرساند و در حالی که فرزندانش به دنیا آمده بودند، در سه روزنامه کار میکرد. او پیش از شروع به نوشتن رمان، به مدت ده سال دائما در حال خواندن رمانهای علمی-تخیلی بود.
بزرگسالی
او اولین کتابش را سال 1952 منتشر کرد و از 1955 رماننویس بود. او با انتشار تلماسه وقتی 45 ساله بود به شهرتی که میخواست رسید. با این حال، روزگار او به صورت خوش باقی نماند. همسر او بورلی در سال 1974 به خاطر درمان سرطان جراحی کرد و پس از آن ده سال زنده ماند اما روز به روز از کیفیت زندگی او در این بین کاسته شد و کمکم جان او را گرفت. آخرین کتابی که هربرت از مجموعهی تلماسه منتشر کرد «محلگردهمایی: تلماسه» مدتی بعد از مرگ بورلی منتشر شد و هربرت آن را به همسر خود تقدیم کرد.
سال 1983 گروه موسیقی معروف آیرونمایدن قصد داشت نام یکی از آهنگهای خود که از کتابهای هربرت الهام گرفته بود را تلماسه بگذارد که با توجه به عدمعلاقهی هربرت به سبک موسیقی متال، این درخواست رد شد. همینطور در همان سالی که بورلی فوت کرد، دیوید لینچ فیلم تلماسه را با هزینهی بالا و بازیگران مشهور روی پردهی سینما برد که باعث ناامیدی شد و بر غمِ هربرت افزود.
هربرت سال 1985 با ترزا شکلفورد که پیشتر نمایندهی کارهای او بود ازدواج کرد. سرانجام فرانک هربرت که از سرطان پانکراس رنج میبرد، در سال 1986 براثر آمبولی ریه درگذشت. او در زمان مرگ تنها 65 سال داشت.
نگاه به زندگی
او تا پیش از واترگیت، به جمهوریخواهان آمریکایی نزدیک بود و برخلاف بسیاری از هنرمندان زمانه، انتقادات تندی از شوروی میکرد. با این حال پس از کنارهگیری نیکسون، فاصلهی خود را با حکومت حفظ کرد و حتی مخالف حضور آمریکا در جنگ ویتنام شد. او در بخشی از آخرین کتاب تلماسه نوشته است: همهی دولتها مشکلات فراوان دارند. قدرت، شخصیتهای مشکلدار را جلب میکند.
حتی با وجود فروشی که تلماسه تجربه کرد، فرانک هربرت نتوانست به صورت تماموقت رماننویس باشد. او همچنان مجبور بود حین تلاش برای نوشتن داستانهای دیگر و دنبالهی تلماسه به کار در نشریات و تدریس بپردازد. او مدتی در ویتنام و پاکستان به بومشناسی پرداخت و نشانههایی از آن را میتوان در داستان یافت. سرانجام از سال 1972 او توانست تماموقت مشغول کار نوشتن داستان شود و موفقیتهای چشمگیری را به لحاظ کاری، در یک دههی آخر عمر خود تجربه کند.
او بخشی از زندگی خود را در هاوایی گذراند و سعی کرده بود با وسایل تولید برق از منابع پاک مثل نور خورشید، علاقهی خود را به محیط زیست نشان دهد.
از درونمایههای آثار هربرت میتوان به این موارد اشاره کرد:
- تمایل بشر به زندگی بردهوار و فرمانبرداری از پیشوایان کاریزماتیک
- بشر با سختترین شرایط هم تکامل خواهد یافت و ابرانسان از شرایط دشوار متولد خواهد شد
- عادی و غیرعادی برای او بیمعنی هستند و سعی دارد نشان دهد انسانها حق دارند جز دستههای پذیرفتهشدهی فکری نباشند.
- زودتر از بسیاری نویسندهها، او دغدغههای محیطزیستی داشت و این را در داستانهایش هم نمود داد
بررسی آثار فرانک هربرت
- مجموعهی تلماسه (1963 تا 1985)
- مجموعه داستان ConSentiency (1958 تا 1977): به صورت چهار داستان است که ابتدا در مجلهی Fantastic Universe و بعد در کتابی از مجموعه آثار هربرت جمعآوری شد. جایی در آینده، داستان در سیارهای به اسم Aspidiske رخ میدهد.
- مجموعهی پاندورا (1965 تا 1988): این کتاب شامل چهار جلد میشد که با کمک بیل رنسوم نوشته شد؛ با این توضیح که در کتاب اول رنسوم حضور نداشت و کتاب آخر، بدون حضور هربرت و با قلم رنسوم منتشر شد. جایی در آینده، بشر قصد دارد یک گونه هوش مصنوعی را گسترش دهد؛ موفق میشوند اما بعد نتیجه فاجعه میآفریند. جزیرهای که این آزمایش روی آن انجام شده بود، از روی نقشهی زمین پاک میشود. حالا پروژه قرار است روی ماه انجام گیرد.
- داستانهای مجزا
- اژدهایی در دریا (1956): رمانی بود که هربرت بین 1955 تا 1956 در مجلهی Astounding مینوشت. سال 56، داستان به صورت یک کتاب منتشر شد. در دستهی رمانهای روانشناختی دستهبندی میشود.
- چشمهای هایزنبرگ (1966): هربرت هایزنبرگ، یکی از مهمترین افراد در خصوص تبیین نظریهی فیزیک کوانتوم بود. داستانِ هربرت با این نام ابتدا در مجلهی گلکسی منتشر و بعد کتاب شد. جهانی در آینده روایت میشود که فرهنگ عجیبی پیدا کرده است و از دل آن، یک سری ابرانسان بیرون آمدهاند.
- مجموعه داستان: پنج مجموعه داستان در دورهی حیات هربرت، براساس داستانهای او منتشر شد. مهمترین آنها، مجموعه داستان چشم بود که سال 1985 در آخرین ماههای حیات او منتشر شد.
- یک کتاب شعر، چند مقاله، چند کتاب غیرداستانی و تعداد زیای داستان کوتاه از هربرت باقی مانده است.
نقد و بررسی مجموعه کتاب تلماسه
فرانک هربرت شش سال برای نوشتن داستان تلماسه زمان صرف کرد. او که طی سالهای پیش از آن زمان زیادی برای خواندن رمانهای علمی-تخیلی و همینطور نظریههای روانشناسانه-جامعشناسانه وقت گذاشته بود، کوشید تا چیزی متفاوت خلق کند. پس از نشر اولین بخشها در مجلات، او سراغ انتشارات متفاوت رفت تا حماسهی خود را به صورت کتاب منتشر کند. این بین جوابها منفی بسیاری هم دریافت کرد. سرانجام یک ناشر کوچک در فیلادلفیا به اسم شیلتون که به چاپ کتابچههای تعمیر خودرو معروف بود، پذیرفت داستان هربرت را چاپ کند. تلماسه منتشر شد و نظر منتقدان را شدیداً به خود جلب کرد. با شهرت کتاب، او سمینار و سخنرانی راجع به آن را در دانشگاههای آمریکا نیز شروع کرد.
از سویی باید به یک نکتهی مهم در خصوص تلماسه دقت کرد. این رمان، با عموم رمانهای علمی-تخیلی تفاوتی شگرفت دارد. مسئله این است که کتاب در واقع رمان علمی-تخیلی غیرتخصصی است. به این دلیل که هربرت به عمد وجوه تکنولوژی را در دنیای تصویرشدهی خود محدود کرد. به جای کتابهای دیگر این ژانر که روی آثار پیشرفت تکنولوژی معطوف هستند، دنیای هربرت خالی از بسیاری تکنولوژیهای حتی دورهی حیات نویسنده است.
دنیای تلماسه با شش رمان از سوی فرانک هربرت همراه شد. پس از مرگ او، تا 14 سال کتابی به مجموعه اضافه نشد. سال 1999 بود که برایان هربرت (فرزندِ فرانک که متولد 1947 است) به همراه کوین اندرسون شروع به چاپ یک سری کتاب جدید در همین دنیا کردند. تاکنون 15 کتاب از این مجموعه چاپ شده و کتاب شانزدهم طی ماههای آینده چاپ خواهد شد.
دیون یا تلماسه چیست؟ در واقع اشاره به سیارهای دارد که داستان روی آن حادث میشود. در واقع نام عامیانهای است که روی آراکیس گذاشتهاند.
تلماسه (1965)
تلماسه کتابی بود که فرانک هربرت نویسندهی آمریکایی در سال 1965 منتشر کرد. در ابتدا، داستان در دو بخش در مجلهی Analog منتشر شده بود. کتاب جوایز متفاوتی به دست آورد؛ از جمله جایزهی Hugo و جایزهی Nebula و شهرت آن روز به روز بیشتر شد. در سال 2003 مشخص شد که تلماسه پرفروشترین کتاب علمی-تخیلی تاریخ است. محبوبیت کتاب به گونهای بود که تبدیل به فرنچایز شد و هربرت تا زمان حیات خود، اقدام به انتشار کتابهای بعدی این مجموعه میکرد.
داستان، در جایی مربوط به قرنها بعدِ بشر رخ میدهد. با توجه به کشف توانایی سفر بینستارهای، حالا خاندانهای اشرافی هرکدام کنترل مناطق متفاوتی را در سیارات مختلف در دست دارند. لتو از خاندان آتریدیز، فرمانروای سیارهی کالادان از سوی پادشاه شادام چهارم مامور شده تا به سیاره آراکیس برود و آنجا حکمرانی کند. آراکیس قابلسکونت نیست اما مادهای ارزشمند به نام اسپایس در آن وجود دارد که برای کل امپراتوری ارزشمند است. با این ماده، میتوان عمر بشر را طولانی کرد و بصیرت وی را افزایش داد. خیلی زود متوجه میشویم که این جابجایی، چیزی جز یک توطئه نیست. پاول، پسرِ جوان لتو شخصیت اصلی کتاب است که باید جای پدر خود را پر کند و برای این کار باید قدرتمند شود.
با جهانی سر و کار داریم که غرق سلطهطلبی، بازیهای کثیف سیاسی و سودجویی است. افرادی به سوی قدرت جلب میشوند که عبایی از آدمکشی و چپاول ندارند. ساحران، سوداگران و افراد مستبد قدرت را در دست دارند و هرکدام دنبال منفعت خود به هر قیمتی هستند. با این حال، اینها تمام آدمها نیستند. بسیاری از آدمها طور دیگری زندگی میکنند و برخی به ظهور منجی معتقدند.
مسیحای تلماسه (1969)
دومین کتاب مجموعه، سال 1969 توسط فرانک هربرت منتشر شد. این همان سالی است که بشر برای نخستین بار روی ماه قدم گذاشت. مسیحای تلماسه، در فصایی منتشر شد که میلیونها هوادار بخصوص در آمریکا منتظر آن بودند تا ببینند سرنوشتِ پاولِ جوان چه میشود.
کتاب، دوازده سال پس از اتفاقات کتاب اول آغاز میشود. پاول حالا به عنوان امپراتور حکمرانی میکند و جدا از آن، به او نگاهی خدایی دارند. او پذیرفت که موعودِ فرمنها (او را مَهدی صدا میزدند) است و اینطور فرمان جهاد داد. به این صورت، او توانست بیشتر کهکشان را به دست بیاورد. او از تمام کسانی که خانوادهی او را از وی گرفته بودند، به سختی انتقام گرفت. او حالا قدرتمندترین امپراتوری است که تاکنون وجود داشته است اما قادر نیست افراط مذهبیونی که او را به قدرت رساندهاند، محدود سازد. 61 میلیارد نفر طی جنگ نابود شدهاند و حالا رویاهای پیشگویانهی پاول، خبر از بدترین اتفاقات برای نوع بشر میدهد. کتاب در اوج تمام میشود، در جایی که پاول غرقِ پارادوکسهای فلسفی است.
بخشی از کتاب، پیش از انتشار تلماسه نوشته شده بود. کتاب در ابتدا به صورت پنج بخش در مجلهی Galaxy از ژوئن تا اکتبر 1969 منتشر شد. در اکتبر همان سال، نسخهی رمان آن منتشر شد. کتاب مثل کتابهای قبلی و بعدی صورت چندصدایی نوشته شده است. منتقدان باور داشتند که کتاب نهتنها چیزی کم از کتاب اول مجموعه ندارد که شاید حتی چیزی بهتر از آن است.
فرزندان تلماسه (1976)
فرزندان تلماسه، سومین کتاب از مجموعهی تلماسه است. فرانک هربرت این کتاب را سال 1976 منتشر کرد. این داستان هم ابتدا به صورت سریالی در مجلهی Analog به چاپ رسید و بعد کتاب شد. با این حال، این آخرین داستانِ مجموعه است که اول در مجلهای به چاپ رسیده بود. کتابهای بعدی، این مرحله را تجربه نکردند. انتشار اولیهی کتاب با 75 هزار جلد انجام شد. به این ترتیب، این اولین رمان علمی-تخیلی تاریخ بود که به لیست پرفروشترین کتابهای ماه آمریکا وارد شد.
در پایان مسیحای تلماسه، پاول که حالا مردی نابیناست به بیابان قدم میگذارد. او بچههای دوقلوی خود لتو و قانیما را مسئول فرمنها میگذارد، در حالی که آلیا، خواهرش، نایبالسلطنهی کل کائنات است. در چنین شرایطی، خاندانهای اشرافی پیش از جنگ در تلاش برای به دست آوردن دوبارهی قدرت هستند.
داستان، 9 سال بعد از قدمگذاشتن پاول به بیابان آغاز میشود. تغییرات زیستمحیطی به شکلی پیش رفته که برخی فرمنها دیگر مجبور به پوشیدن لباسهای مخصوص نیستند. همینطور از خشکیِ بیابان کاسته شده است. حالا روستاها و شهرهایی در بیابان وجود دارد. حالا زائران بیشتری به سیارهی مودب (Muad’Dib-موش سحرایی) میآیند. شورای سلطنتی قدرت خود را از دست داده و دیگر قادر به کنترل جهاد نیست.
یک شخصیت دینی جدید به اسم واعظ در بیابان مطرح شده است که علیه سختگیریهای دینی حکومت تبلیغ میکند. برخی فرمنها باور دارند، او خودِ پاول است.
ایزدشاه تلماسه (1981)
ایزدشاه تلماسه (God Emperor of Dune) چهارمین کتاب از مجموعهی شش جلدی تلماسه بود. این کتاب سال 1981 توسط فرانک هربرت منتشر شد. این کتاب هم فروش موفقی داشت و به رتبهی یازدهم رمانهای آن سال آمریکا رسید. داستان به شکلی است که به جنبههای مختلف جامعه بشری و تکاملهای احتمالی پرداخته است. با خاطراتی از گذشته، از بابل باستان تا زمان مدرن، تلاش بر این شد که شکلی نوین از حکومت ساخته شود که مشکلات دیکتاتوریهای سابق را نداشته باشند. همینطور تفاوتی در کتاب وجود دارد؛ اینکه برای نخستین بار راوی اول شخص در تمام داستان (به جز معدود جاهایی که راوی سوم شخص است) به کار رفته است.
لتوی دوم، ایزدشاه کنونی 3500 سال است بر کهکشان حکمرانی میکند. او موجودی ترکیبی از انسان و کرمهیولای ماسهای است که در فرزندان تلماسه او را دیدیم. هرچه میگذرد او به لحاظ جسمی بیشتر کرم میشود و تنها صورت انسانی خود را حفظ کرده است. او نامیرا به نظر میرسد و با قدرتهای جسمی و هیبتی که دارد، حکومت همراه با مذهب خود را به چیزی کاملا مستبدانه تبدیل کرده است. با زمینیسازی در تلماسه، تمام کرمهای ماسه از بین رفتهاند.
خاندانهای اشرافی کمی باقی ماندهاند که همه به او خدمت میکنند اما در خفا دنبال از بین بردن او هستند. فرمنها هویت و قدرت خود را از دست دادهاند. ارتش امپراتوری حالا در دست گروهی زنانه به اسم Fish Speakers است که بدون هر سوالی، از لتو اطاعت میکنند. برای حفظ صلح، سفر در فضا تقریبا به خاطره بدل شده و تکنولوژی در پایینتر حد حفظ شده است.
بدعتگذاران تلماسه (1984)
بدعتگذاران تلماسه (Heretics of Dune) پنجمین کتاب از مجموعهی تلماسه است. این کتاب سال 1984 توسط فرانک هربرت منتشر شد. این کتاب هم بسیار محبوب بود و به ردهی سیزدهم پرفروشترین کتاب سال 1984 نیویورک تایمز رسید.
هزار و پانصد سال از مرگ ایزدشاه میگذرد. حالا کرمهای ماسه دوباره در آراکیس که حالا به آن راکیس میگویند، پدیدار شدهاند. هرکدام از آنها، بخشی از حس آگاهی ایزدشاه را با خود دارند. به خاطر برگشت کرمها، دوباره ادویه (مادهی مخدرِ محبوب جهانِ تلماسه) در سراسر کهکشان پیدا میشود. با مرگ لتوی دوم، سیستم پیچیدهی اقتصادیای که وجود داشت از هم پاشیده و یک دورهی سوءتغذیه همهجا را در بر گرفته است. در نتیجه جان میلیاردها نفر در خطر است. قدرتهای جدیدی پدید آمده است. یک گروه زنانه به نام Honored Matres مهمترین قدرت جدید هستند. زنانی خشن که قدرتهای نظامی را بهخوبی بلدند و از رابطههای جنسی برای کنترل مردان استفاده میکنند.
چیترهاوس: تلماسه (1985)
چیترهاوس که به معنی جایی است که عالمان دین گردهمایی میکنند، آخرین رمان مجموعهی تلماسه به قلم فرانک هربرت بود. او با این کتاب، ششگانهی مهم خود را به پایان رساند. کتابی که یک سال پیش از مرگ او منتشر شد، حتی به دومین مکان لیست هفتگی نیویورک تایمز نیز رسید. زمان داستان، دقیقا پس از اتمام کتاب قبلی است.
بنه گسریت که یکی از شخصیتهای مهم کتاب قبلی بود و از انجمن خواهران (از گروههای جادوگرمآب مهم تلماسه) هدف گروهِ Honored Matres قرار گرفته است. این گروه، تقریبا همهی کهکشان را مال خود کرده است و برای گسترش و حفظ آن، به علوم و قدرت بنه نیاز دارند. همینطور قصد دارند گروه خواهران را برای همیشه نابود کنند. مادرِ بنه همینک رئیس انجمن خواهران است و با نقشههای خود در تلاش است تا قدرت را از گروهِ متخاصم بگیرد. بنه به سیارهای به اسم چیترهاوس منتقل میشود که کرمهای ماسه را -پس از نابودی تلماسه- در این سیاره جا دهد.
کتاب شامل اصطلاحاً پایان نفسگیر است. به همین دلیل بسیاری باور دارند که هربرت قصد داشت کتابهایی به مجموعه اضافه کند و داستانی که قصد گفتن آن را داشت، هرگز به پایان نرسید. براساس دستنوشتههای هربرت، برایان بعدها دو کتاب به نامهای شکارچیان تلماسه و کرمهای ماسهی تلماسه منتشر کرد که در واقع به عنوان تلماسهی 7 شناخته میشوند.
کتابهای بعدی (نوشته شده توسط برایان هربرت)
برایان هربرت، پیش از شروع به نوشتن دنبالهی تلماسه، نویسنده بود. او اولین داستان خود را سال 1981 منتشر کرد و حتی رمانی به اسم مردی از دو دنیا با کمک پدر خود در سال 1986 منتشر کرد. پس از یک سری رمان در فضایی که چندان دور از دنیاهای ساختهشده توسط فرانک هربرت نبود، او تصمیم گرفت به ادامهی کارهای پدرش بپردازد. این کاری بود که مثلا کریستوفر تالکین هم تا حدی آن را در خصوص سرزمین میانه انجام داد. در تمام این کتابها، برایان از کمک کوین جی اندرسون استفاده کرده است. او متولد 1962 در ویسکانسین است و اولین رمان خود را سال 1988 منتشر کرده بود. او حتی یک سری رمان در دنیای جنگ ستارگان دارد.
پیشدرآمد تلماسه
اولین مجموعهی چاپ شده پس از مرگ فرانک هربرت، یک سهگانه به اسم پیشدرآمد بود. بنتم بوکس، انتشاراتی که کار نشر کتابهای فرانک هربرت را انجام میداد، سال 1997 قراردادی سه میلیون دلاری برای سه کتاب با برایان هربرت بست و سه کتاب زیر را در ادامه منتشر کرد:
- خاندان آسترید (1999)
- خاندان هارکونن (2000)
- خاندان کورینو (2001)
این سه کتاب که به گذشتهی سه خاندان مهم دنیای تلماسه میپردازد، خواننده را به گذشته میبرد. داستانها در دورههای متفاوتی رخ میدهند. با این حال تاریخ شروع داستان، چهار دهه پیش از اتفاقات کتاب تلماسه است. اساس داستانهای این کتاب، نوشتههای منتشرنشدهی فرانک هربرت است. اگرچه تبدیل آنها به داستان و شاخ و برگ دادن به داستانها با برایان و اندرسون بود.
اسطورههای تلماسه
مجموعه کتاب بعدی از برایان هربرت و کوین جی اندرسون بود که در جهت گسترش جهانِ تلماسه منتشر شد. اتفاقات این مجموعه کتاب، مربوط به ده هزار سال پیش از کتاب تلماسهای بود که سال 1965 منتشرر شد.
- جهاد باتلرین (2002)
- ماشینِ جنگ صلیبی (2003)
- جنگ کورنین (2004)
داستانهای کتاب به گذشته، به زمانی میرود که جنگ در سراسر کائنات علیه ماشینهای سخنگو اتفاق افتاد. چیزی که به جهان باتلرین معروف شد. همینطور گذشتهی خاندانهای مهم در تلماسه اینجا هم تبیین میشود. داستان از جایی شروع میشود که گروهی جنگجو به اسم تایتانها تمام کائنات را فتح میکنند و اتفاقی کنترل آن را در اختیار یک برنامهی هوش مصنوعی به اسم Omnius میگذارند. آنها با هم به 500 سیاره حکمرانی میکنند و این کار را استبداد انجام میدهند. سرنا باتلر کسی بود که جرقهی جهاد علیه ماشینها را زد. در نهایت ماشینها شکست میخورند و همین دلیلی است که استفاده از تکنولوژی در جهان تلماسه تا این اندازه محدود است.
قهرمانان تلماسه
مجموعهی بعدی برایان هربرت و کوین اندرسون، شامل دو کتاب میشد. تفاوت این مجموعه با مجموعههای قبلی این است که نه مربوط به آینده و نه مربوط به گذشتهاند. در واقع هدف پر کردن پرشهای زمانی بین ششگانه هستند.
- پاول از تلماسه (2008)
- بادهای تلماسه (2009)
بیشتر داستانهای پاول از تلماسه مربوط به دورهی زمانی بین کتاب تلماسه (1965) و مسیحای تلماسه (1969) است که یک پرش زمانی را تجربه کردیم. جهاد در این دوره اتفاق افتاد و سرانجام پاول را به امپراتوری رساند. بادهای تلماسه (که با نام جسیکا از تلماسه هم شناخته میشود) به وقایع بین مسیحای تلماسه و فرزندان تلماسه تعلق دارد.
مدارس عالی تلماسه
در این مجموعه، برایان هربرت و اندرسون باز سراغ گذشتهی جهان تلماسه رفتهاند. حوادثی که حدود یک قرن بعد از ماجرای نبرد کورنین (کتاب منتشر شده در سال 2004) روایت میشود. انسانها، ماشینها را شکست دادهاند و حالا پایگاههای فکری مهم جهان تلماسه راه میافتد.
- انجمن خواهری (2012)
- بنیادهای فکری تلماسه (2014)
- هدایتگران تلماسه (2016)
سهگانهی کالادان
سهگانهای که انتشار کتابهای آن از جولای 2020 آغاز شد و هنوز تمام نشده است. کتاب، پس از اتفاقات کتاب خاندان کورینو (2001) و پیش تلماسه (1965) را روایت میکند.
- دوک کالادان (2020)
- بانوی کالادان (2021)
- وارث کالادان (2022): قرار است در اواسط اکتبر 2020 یعنی کمتر از دو هفتهی دیگر منتشر شود.
بخشی از متن کتاب
ج: کاهنانِ شما مرا به این سلول انداختند. مثل همهی کاهنان، شما هم از همان ابتدا آموختهاید که حقیقت را کفر بنامید.
س: تو را به این سلول انداختهاند چون گفتهای پل آتریدیز پارهای اساسی از انسانیتش را از دست داد تا مودِب شود.
[…]
س: ایراد شما مورخان این است که هیچوقت به چیزی که به قدر کفایت خوب است راضی نمیشوید. میگویی کار مودب حقیقتاً در خور نجیب زادگان بود، ولی انگار مجبوری پاورقی بدبینانهای هم ضمیمهی حرفت کنی. تعجبی ندارد که بنه جِسریت هم نوشتههایت را تقبیح میکند.
ج: شما کاهنان کار خوبی کردهاید که با بنه جسریت دست به یکی کردهاید. راز دوام آنها هم پنهانکاری است. ولی آنها نمیتوانند این حقیقت را پنهان کنند که لیدی جسیکا دانش آموختهی کارکشتهی بنه جسریت بوده. شما میدانید که او پسرش را به راه و رسم اختیهی بنه جسریت تربیت کرده بود. جرم من این بود که این واقعیت را به عنوان یک پدیده مورد بحث و بررسی قرار دادم و دست به تشریح مفصل فنون ذهنی و برنامهی ژنتیکشان زدم. شما خوش ندارید توجه کسی به این واقعیت جلب شود که مودِب همان مسیحایی بود که اختیه امیدِ به بند کشیدنش را داشت… این واقعیت که او پیش از آن که وخشورِ شما شود کویساتز هدراخِ آنها بود.
س: اگر هم کوچکترین شکی به حکم اعدامت داشتم، برطرفش کردی.
ج: یک بار بیشتر که نمیشود مرد.
س: مرگ داریم تا مرگ.
بخشی از کتاب مسیحای تلماسه
اقتباس
اقتباس تصویری از کتابهای هربرت کار بسیار دشواری است و کارگردانهای زیادی از آن فراری هستند.
- در دههی هفتاد اولین مرتبه آلخاندرو خودوروفسکی سعی کرد فیلمی براساس رمان بسازد. سه سال روند تولید متوقف شد چون بودجهای که پیشبینی شده بود، خیلی کمتر از نیاز واقعی بود.
- دیوید لینچ اولین اقتباس سینمایی را سال 1984 ساخت. فیلم به نسبت زمان خود بسیار پرخرج بود و کارگردانی بزرگ روی آن دست گذاشته بود. با این حال همچنان فیلم نتوانست نظر منتقدین را جلب کند و در گیشهی آمریکا شکست خورد. هرچند در ژاپن بخصوص این شکست جبران شد.
- یک مینی سریال به اسم تلماسهی فرانک هربرت سال 2000 از شبکهی Sci-Fi پخش شد. سال 2003 دنبالهای بر آن به اسم فرزندان تلماسه منتشر شد.
- دنی ویلنوو کارگردان مطرح کانادیی سال 2016 اعلام کرد که دو فیلم براساس تلماسه خواهد ساخت. چیزی که بسیار هیجانانگز مینمود. اولین فیلم مجموعه در اکتبر 2021 منتشر شد که بیش از چهارصد میلیون دلار فروش را تجربه کرد و همینطور نامزد شش اسکار شد. قسمت دوم فیلم در سال 2023 منتشر خواهد شد.
جایگاه کتاب
برای بررسی جایگاه داستان تلماسه در نزد مخاطبان به سراغ گوگل ترندز رفتیم. این ابزاری از گوگل است که به ما در مقایسه کلیدواژه (اینجا یک سری کتاب) با شرایط قابل تعیین، کمک میکند. دیتای مربوط به این ابزار، از نتایج جستجوی کاربران تعیین شده است. از همین ابزار برای بررسی وضعیت مجموعه کتاب تلماسه استفاده کردیم. به این ترتیب، آن را با یک سری کتاب یا مجموعه کتاب در فضای مشترک مقایسه کردیم. تمام کتابهای این مجموعه، رمانهای مهم در ژانر علمی-تخیلی هستند. کتاب ادیسه فضایی آرتور سی کلارک و ربات کامل آیزاک آسیموف در بین گزینهها هستند. همانطور که میبینید، تلماسه جایگاه خوبی در این بین دارد.
سراغ گودریدز هم رفتیم. گودریدز، سایتی شبیه به شبکه اجتماعی برای علاقهمندان کتاب در سراسر جهان است. با کمک دادههای این سایت میتوان میزان علاقه به یک کتاب را در گذر زمان سنجید. در این سایت و در صفحهی مربوط به فرانک هربرت، تلماسه اولین کتاب مجموعهی شش جلدی، مهمترین کتاب این نویسنده است. به این معنی که بیشترین امتیاز را دارد. تعداد امتیازهای کتاب 1.1 میلیون عدد است. میانگین این امتیازات 4.2 از 5 است که نمرهی بسیار خوبی است. پنج کتاب بعدی مجموعه، به ترتیب بیشترین امتیازات دوم تا ششم را در صفحهی نویسنده دارند. مسیحای تلماسه 214 هزار، فرزندان تلماسه 149 هزار و الی آخر. بین کتابهای برایان هربرت هم جهاد باتلرین با 37 هزار و خاندان آسترید با 25 هزار بیشترین امتیاز را دریافت کردهاند.
نظر مثبت
5 از 5 به کتاب نمره داده است:
گاه به دست میآوریم و گاه از دست میدهیم. گاه نگه میداریم و گاه رها میکنیم. زمانی به عشق و زمانی به کین. زمانی به جنگ و زمانی به صلح.
داستانی از طبیعتِ قدرت و قدرتِ طبیعت. حتی اگر به ژانر علمیتخیلی علاقه نداشته باشید و در نتیجه ازش نشنیدید، اگر سینما رو دنبال میکنید لابد درباره اقتباس دنی ویلنوو از تلماسه شنیدید.
تلماسه از تروپ شخص برگزیده یا چوزن وان پیروی میکنه. انصافا فکر نمیکردم دیگه از این تروپ خوشم بیاد. آخه همیشه اون شخص همینجوری اتفاقی و فقط بهخاطر یه پیشگویی برگزیده شده و هیچ چیز خاصی توی وجودش نیست. شخصیت برگزیدهی کتاب تلماسه حاصل قرنها برنامهریزی و اصلاح نژادی و آیندهنگریه.احتمالا همه توافق داشته باشن که نقطه قوت داستان تلماسه در دنیاسازیشه. جهان همین جهان ماست ولی در سیاره(ها)ی غریبه، در سالهای سال آینده و پر از سناریوهای پیشگویانه. واقعا عالیه که چقدر با تلماسه نزدیک میشیم و میشناسیمش. اقلیم و زنجیرههای غذایی و طبیعت تلماسه رو من الان حفظم. یک وجه جالب دیگه هم شباهتهای تلماسه و مردمش با دنیای عربستان پیشین بود. فرانک هربرت از دنیای عرب به وضوح خیلی الهام گرفته و ترجمه خوب اثر هم تا حد ممکن حال و هوای عربی رو حفظ کرده. یه سری شباهت واضح بین اسلام و فرهنگ حرهمردان تلماسه اینان: منجیای که پس از مدتها قراره بیاد و به سمت پیروزی هدایتشون کنه. 72 نفر مبارز باقیمانده. کتابالعبری که یکی از آیههاش اینه: «زن تو مزرعهی توست، پس به مزرعهات برو و در آن زراعت کن.»
بخش اعظم جذابیت کتاب مربوط به تعلیمات بنهجسریت و افکار و ترفندهای ریزشون بود که هرجور فکر میکنم نشون دادنشون توی فیلم غیرممکنه. شخصیتها طی تعلیمات بنهجسریتی یاد گرفتن تکتک عضلهها رو کنترل کنن، از صدای متحکم و وادارکننده استفاده کنن، در لحظه به احتمالات گوناگون فکر کنن و حرف درست رو بزنن، پیشبینی کنن و در افکارشون جزئیات رو تحلیل کنن. صحنههای مبارزه جزء جذابترین صحنهها برای من بودن، چون شخصیتها فقط ورجه ورجه نمیکردن بلکه حرکتهای حریف رو تحلیل و پیشبینی میکردن، الگوی رفتاریش و افکارش. توی ذهن ترفندهای مبارزه رو مرور میکردن و انجام میدادن.
کامنت فارسی از رزی
نظر منفی
سه ستاره از 5 ستاره:
تونستم بیام تا تهش با وجود اینکه بارها خواستم رهاش کنم ولی نمیتونم بفهمم از خوندنش لذت بردم یا عذاب کشیدم. تمام طول کتاب احساس میکردم که چیزها ازم دریغ میشن. اجازه نمیداد هیچ احساسی داشته باشم. غمگینم نمیکرد، خوشحالم نمیکرد، بهم استرس نمیداد، نمیترسوندم. هیچی. قبل از اینکه کتاب رو شروع کنم تقریبا هیچی ازش نمیدونستم و با این وجود حتی یک بار هم شگفتزدهم نکرد. حالا چرا؟ چون همه چیز رو از قبل میدونیم. خود کتاب همه چیز رو بهمون میگه. نه تنها اتفاقهایی که میوفتن رو اسپویل میکنه بلکه حتی اتفاقایی که “ممکنه” بیوفتن رو هم اسپویل میکنه. هیچ راهی برای تخیلت نمیذاره.
و در آخر میشه لطفا راجع به جهانی که “ساخته” یا در واقع از سنتها اسلامی-عربی “وام گرفته” صحبت کنیم؟ یه حال خب این خاورمیانهایها هم که یه سری کلمههای عجیب غریب دارن بذار استفاده کنیم کتابمون جالب و مبهم و اسرارآمیز بشه، داره. مثلا چطوره که مردا ۶ تا زن صیغهای (با توانایی های حیرتانگیز) داشته باشن یا فرمنها در صحرا منتظر یک ناجی به اسم مهدی باشن (که گس وات در نهایت یه نوجوان وایت نصیبشون میشه) و به امپراطور بگیم “پادشاه” و به ارتش پال بگیم “فدایی” چون کلمههاش جالبن و احتمالا خوانندهی وایت دهنش باز میمونه.
جهانی که ساخته خیلی بزرگ و جالبه. پتانسیلش زیادتر از چیزیه که ازش استفاده شده. مثلا کل کانسپت sandworm ها خیلی باحاله، ولی من تا آخر کتاب منتظر یه اتفاق یا فکت جالب در موردشون بودم که خب دست خالی موندم. میدونم که احتمالا توی کتابهای بعدی بیشتر بپردازه به خیلی چیزا ولی باید اول بهت این انگیزهرو بده که بخوای بری سراغ کتاب بعدی دیگه؟ به من نداد.
میخواستم از سکسیستی، هموفوبیک و ریسیستی بودنش چیزی نگم چون هم زیاد راجع بهش گفته شده هم چیزیه که تقریبا دربارهی همه سایفایها میشه گفت ولی تهش چون بخاطر اینکه در دههی شصت نوشته شده معمولا تبرئه میشه ناراحت شدم و اومدم فقط بگم که نه. درسته که از پنجاه، شصت سال پیش تا الان وضعیت فرق کرده و آگاهی بیشتر شده و این کتاب هم مثل آثار دیگه فرزند زمانهی خودشه و اینا، ولی در نهایت به نظرم باید حواسمون باشه که درباره قرن 13 حرف نمیزنیم. در دهه شصت هم این مسائل مطرح بودن و یه ذره ناراحت میشم.
کامنت فارسی از پریسا پزشکپور
بهترین ترجمه مجموعه کتاب تلماسه
تا دو سال پیش، نیازی به ترجمه آثار تلماسه در ایران احساس نشده بود. با زمزمه ساخت یک فیلم پرهزینه از کتابها، کتابسرای تندیس اقدام به ترجمه آثار این مجموعه کرد. این نشر که به طور تخصصی در زمینه فانتزی فعال است، به ترجمه آثار هری پاتر معروف است. با این حال از آنها اخیرا کتابهای ویچر و دن براون را هم معرفی کردهایم. تندیس تاکنون تنها دو کتاب از مجموعه را منتشر کرده است.
- تلماسه – جلد 1 – تلماسه – سال 1397
- تلماسه – جلد 2 – مسیحای تلماسه – سال 1400
سید مهیار فروتنفر مترجم این دو کتاب است. همینطور این دو کتاب 847 و 320 صفحه هستند. در واقع برخلاف کتابهای دیگری که معرفی میکنیم که در خصوص آنها قادر به انتخاب بهترین ترجمه هستید، نسخهی مورداشاره تنها گزینهی موجود است. یک مشکلی که این کتاب دارد این است که در چاپهای جدید از شخصیتهای فیلم روی جلد کتاب استفاده شده است. حرکتی که کمی زرد است.
مسئلهای که رمان تلماسه دارد، این است که «مهدی» به عنوان منجی و «جهاد» به آن شیوهی جنگی خشن که کار را با استبداد دینی همارز میکند در آن وجود دارند. با این حال مترجم و نشر، این کلمات را تغییر دادهاند. به جای مهدی از هوشیدَر استفاده شده که منجی در ادیان ایرانی باستان است. یا در جایی دیگر که کلمهی سُنّی در متن آمده، آن را اَباضی ترجمه کردهاند که فرقهای مربوط به خوارج در اسلام است.
نظرات کاربران