فیلم غلامرضا تختی فیلمی ایرانی است که توسط بهرام توکلی در سال ۱۳۹۷ ساخته شده و در سی و هفتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر به اکران درآمد.
به گزارش خوبو، غلامرضا تختی داستان زندگینامه جهان پهلوان تختی است که به عقیده بسیاری بزرگترین ورزشکار تاریخ کشور ایران است. این فیلم از سایت معتبر IMDB، موفق به کسب نمره متوسط 6.8 شده است. 1900 نفر به این فیلم نمره دادهاند.
عوامل و بازیگران فیلم غلامرضا تختی
غلامرضا تختی فیلمی است که در ژانر بیوگرافی، درام و ورزشی توسط بهرام توکلی ساخته شده است. بهرام توکلی از فیلمسازان جوان سینمای ایران است. بدون شک، غلامرضا تختی از بهترین آثار ساخته شده توسط توکلی است. او سابقه ساخت فیلمهای مطرحی چون من دیه گو مارادونا هستم، اینجا بدون من و تنگه ابوقریب را نیز در کارنامه دارد.
سکانسهای تلخ پایانی این فیلم با آواز سوزناک محمد معتمدی با شعری از رهی معیری خوانده شده است.
کارگردان | بهرام توکلی |
تهیه کننده | سعید ملکان |
نویسنده | سعید ملکان بهرام توکلی |
بازیگران | محسن تختی شاهرخ شهبازی حمیدرضا آذرنگ ماهور الوند فرهاد آئیش بهنوش طباطبایی آتیلا پسیانی ستاره پسیانی مسعود چوبین معصومه قاسمی پور شیرین یزدان بخش علیرضا گودرزی امیررضا فرامرزی جمشید آبلو فریدون امیرعبداللهیان |
تدوین | میثم مولایی |
موسیقی | افشین عزیزی |
سال ساخت | 1397 |
مدت زمان | 113 دقیقه |
نمره IMDB | 6.8 |
فروش گیشه | 1٬906٬855٬000 تومان |
خلاصه داستان
غلامرضا تختی پس از کسب چندين مدال در کشتی آزاد، به دليل حمايتش از مردم و مصدق و شرکت در سخنرانیها و تجمعات سياسی مورد غضب حکومت قرار میگيرد. اما پيشنهادات متعدد حکومت را مبنی بر تبانی با آنان نمیپذيرد و روز به روز منزویتر و فقيرتر میشود.
از طرفی هر آنچه در توانش است خواستههای ريز و درشت مردم را برآورده میکند و به همين دليل محبوبيت شگرفی نزد آنان دارد. حکومت اين جايگاه تختی در ميان مردم را برنمیتابد و زندگی را چنان به او سخت میکند که وی سرانجام در هتلی در تهران خودکشی میکند.
نقد و بررسی فیلم غلامرضا تختی
ژانر بیوگرافی در سینمای ایران یکی از ژانرهای محجور محسوبمی شود که کمتر فیلمسازی به سراغ آن رفته است. این ایراد سالهاست که به سینمای ایران وارد است که به سراغ شخصیتهای برجسته تاریخی خود که تعدادشان هم کم نیست، نمیرود و اثری درباره زندگیشان نمیسازد. این سنت حالا با ساخت فیلم غلامرضا تختی توسط بهرام توکلی شکسته شده و شاهد ساخت فیلمی درباره یکی از محبوبترین ورزشکاران تاریخ ایران هستیم. ورزشکاری که نقاط ابهام برانگیز درباره مرگ او تا به امروز حل نشده باقی مانده و فرضیهها درباره مرگ او کماکان بی پاسخ ماندهاند.
بهرام توکلی به عنوان کارگردان، یکی از این فرضیههای مطرح شده درباره تختی را پذیرفته و این پذیرش با سکانس اول فیلم یعنی قرص و لیوان آب در تصویر نمایان است. سکانسی که نشان میدهد غلامرضا تختی با خودکشی به زندگی خود پایان داده و ایران را در شوک فرو برده است. اما فیلم غلامرضا تختی تنها درباره درباره دلایل مرگ این ورزشکار نیست و قصد دارد برشهای گوناگونی از زندگی او از دوران کودکی و شرایط سخت زندگیاش تا موفقیتها و انزوایش را به تصویر بکشد و این تصمیم توسط یک راوی که خبرنگاری است که به تختی نزدیک بوده اتفاق میافتد. در نخستین بخش، فیلم به دوران کودکی و نوجوانی این قهرمان گریز میزند و تماشاگر را با زندگی سخت او و بهخصوص وضعیت پدرش مواجه میکند.
داستان دوران کودکی و نوجوانی تختی بدون آنکه چالش مهمی پیش روی داشته باشد روایت شده است. در واقع تصاویری که توکلی از دوران کودکی تختی ترسیم کرده مطابق اطلاعاتی است که کمابیش همگان بر سر آن اشتراک نظر دارند. این بخش از زندگی تختی با فیلمبرداری عالی و طراحی صحنه دقیق، بهترین بخشهای فیلم محسوب میشوند. زمانی که فیلم به بزرگسالی تختی میرسد، ما چندین سکانس عالی در فیلم مشاهده میکنیم که از جمله آن مسابقه معروف ملبورن است که با ظرافت کامل خلق شده و تماشاگر را به حال و هوای آن دوران میبرد. به لطف فیلم غلامرضا تختی باید گفت که لحظات حماسی ملبورن پس از چند دهه دوباره زنده شدهاند و مخاطب را با غرور مواجه میکنند.
اما روایت غلامرضا تختی ایراداتی هم دارد که فارغ از مسائل تکنیکی فیلم است. در واقع اگر بخواهیم به فیلم از منظر تکنیکی نگاه کنیم باید گفت که غلامرضا تختی شایستگیهای خود را اثبات میکند و بهخصوص در بخشهای فیلمبرداری و طراحی صحنه اتفاقی منحصربهفرد در سینمای ایران رقم میزند که ارزشمند است. اما درباره روایت فیلم ماجرا متفاوت است. از جمله تقدس بخشیدن به شخصیت تختی که باعث شده این ورزشکار ملی کشورمان روحیهای فرا انسانی داشته و فرصتی برای خودخواهی و اشتباه نداشته باشد. این موضوع قابل درک است که توکلی به دلیل جایگاه مهم تختی در میان مردم علاقهای به واکاوی زندگی شخصی او و اشتباهاتی که قطعاً مرتکب شده نداشته باشد، اما منفعل بودن تختی در فیلم خود تبدیل به یک ضعف بزرگ شده است.
در واقع باید گفت تا زمانی که تختی از نمای دور بصورت لانگ شات در تصویر حضور دارد، همه چیز درباره فیلم قابل قبول و تحسین برانگیز است اما زمانی که ما به این پهلوان نزدیک میشویم و قصد داریم جزئیات بیشتری درباره زندگی اطرافش و مخصوصاً رابطه پر ابهام با همسرش ببینیم، فیلم ما را دست خالی می گذارد و به سادگی از کنار آن میگذرد. این مشکلات موجب شده تا تختی تبدیل به شخصیت نشود و همان قهرمانی که در ذهن ایرانیان وجود داشته باشد. بدون اینکه فراز و نشیبی داشته باشد و بدون آنکه کوچکترین تخطی از یک انسان مردمی داشته باشد.
متاسفانه بازیگرانی هم که برای ایفای نقش تختی برگزیده شدهاند، فاقد تواناییهای بازیگری هستند و احتمالاً به همین دلیل هم هست که تختی کمتر دیالوگ میگوید تا بازیگرانی که نقش او را ایفا میکنند گرفتار چالشهای بازیگری نگردند و فاصله زیادشان از بازیگران مکمل علنی نگردد. محسن تختی (این تنها یک تشابه اسم جالب است) به جز زمانی که سکوت میکند و به گوشهای خیره شده، نمیتواند تختی را برای مخاطب زنده نگه دارد به حدی که حتی دیالوگهای او نیز با صدای دیگری به مخاطب ارائه میشود! یک مثال مشابه در این خصوص را باید فیلم موفق گاو خشمگین مارتین اسکورسیزی دانست که بازی رابرت دنیرو باعث برجسته شدن هرچه بیشتر جایگاه آن فیلم شد. توکلی باید به این نکته آگاه میبود که شباهت ظاهری به تنهایی نخواهد توانست بخش بازیگری یک فیلم سینمایی را قوت ببخشد.
غلامرضا تختی با تمام ایراداتی که دارد هنوز اثری قابل اعتنا، مخصوصاً در ژانر نحیف بیوگرافی در سینمای ایران محسوب میشود، فیلمی که ساخته شدن آن امری بسیار دشوار تلقی میشد. دست گذاشتن روی قهرمانی که هنوز ابعاد بسیاری از زندگی ناشناخته باقی مانده و مردم به شدت او را دوست دارند، چالشی بود که بهرام توکلی با تمام کاستیهایی که در فیلم وجود دارد آن را پذیرفت تا راه را برای ساخته شدن فیلمهای بعدی در مورد شخصیتهای برجسته تاریخ ایران باز نماید.
نویسنده: بابک مهرورز
منبع: سایت مووی مگ
فهرست جوایز فیلم غلامرضا تختی
در سی و هفتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر در سال 1397، فیلم غلامرضا تختی نامزد دریافت ده سیمرغ بلورین برای بهترین فیلم (سعید ملکان)، بهترین کارگردانی (بهرام توکلی)، بهترین فیلمبرداری (حمید خضوعی ابیانه)، بهترین طراحی صحنه (کیوان مقدم)، بهترین تدوین (میثم مولایی)، بهترین موسیقی متن (افشین عزیزی)، بهترین صداگذاری (امیرحسین قاسمی)، بهترین جلوههای ویژه بصری (محسن خیرآبادی، رضا میثاقی، شهاب نجفی)، بهترین طراحی لباس (امیر ملک پور) و بهترین چهرهپردازی (سعید ملکان) شد و در پایان موفق به کسب دو سیمرغ بلورین شد. در زمینه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران نیز این فیلم در جایگاه سوم قرار گرفت.
- برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری (حمید خضوعی ابیانه)، دوره ۳۷ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۷
- برنده سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه (کیوان مقدم)، دوره ۳۷ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۷
نظرات کاربران