1

اصطلاحات املاک و ساختمان سازی

اصطلاحات املاک و ساختمان سازی

حوزه املاک و ساخت و ساز مانند هر حوزه دیگر، مفاهیم خاص خود را دارد. از این رو سعی کرده‌ایم در مطلب ذیل شما را با اصطلاحات املاک و مسائل مربوط به آن آشنا کنیم. با سایت خوبو همراه باشید.

الف

کلمهتلفظمعادل انگلیسیمعنی
آسانسورasansorelevatorوسیله ارتباطی بین طبقات در سختمان‌های بلند
آجرajorbrickاز مهمترین مصالح در ساخت خانه
آب‌چکانabchekanشیارهایی برای عبور آب در سنگ
ایزوگامizogamisogamورق قیراندود با لایه‌های پشم شیشه یا الیاف مصنوعی
ایرانیتiranitasbestos cement sheetورق‌های موج‌دار از جنس سیمان که برای سقف به کار می‌رود
آچار Facher fابزاری F شکل برای خم کرد میلگرد
آسمان‌خراشasemankharashskyscraperبرج، ساختمان بسیار بلند
الاستیسیتهelastisiteElasticityحالت کشسانی یک ماده
آجر سفالajor sofalbrickخاک رس با قالب‌های سوراخ دار
آستانهastanethresholdپایین چارچوب در که بالاتر از کف است
آب خورab khorفرو بردن آجر در آب برای گرفتن گرد و خاکش
افرازafrazمجزا کردن سهم مشاع برای شرکا
اِزارهezareسنگی که پای دیوار خارجی ساختمان به کار می‌رود
آجر فشاری / گَریajor fesharipressed brickبا خاک رس ساخته شده و در دیوار حمال به کار می‌رود
اورلپoverlap overlap همپوشانی کردن؛ مثلا دو میلگرد روی هم
ارتفاع ساختمانertefae sakhtemanbuilding heightفاصله عمومی از شیب متوسط گذر تا بلندترین نقطه
اُتکا / آدکاotka / odkaجهت تحمل نیروی برشی در سقف تیرچه بلوک
اندود لیسه‌ایandood liseieپخش سیمان با ماله برای رفع ترک‌های سطحی
اندود کاه‌گلandood kahgelملات برای عایق‌بندی در مناطق کویری
اکازیونokazionخانه‌ای که قیمت و شرایط بسیار مناسبی برای خرید دارد
اوقافoughafبررسی وقفی بودن یا وقفی نبودن زمین در اداره اوقاف قابل بررسی است
آسانسور
آسانسور-اصطلاحات املاک

ب

کلمهتلفظمعادل انگلیسیمعنی
برbarحدی از زمین که مشرف به گذر باشد
بتن سبکbeton sabokاز پوکه و موادسبک ساخته می‌شود، جهت کاهش وزن ساختمان
بتن الیافیbeton alyafiFiber concreteبا اضافه‌ی الیاف فولادی ساخته‌ می‌شود، افزایش مقاومت فشاری
بتن لاغر/ مگرbeton lagharLean Concrete150 کیلوگرمی زیر فندانسیون کار می‌شود
بال تیرbal tirدو قسمت افقی تیرآهن
بلوکاژbolokajblockageاز لاشه سنگ، قلوه سنگ و بدون ملات ساخته می‌شود، برای جلوگیری از رطوبت به کف ساختمان
بادبندbadbandCross bracingبرای مقابله با زلزله و باد شدید در ساختمان‌های فلزی از آن استفاده می‌شود
بندکشیbandkeshijointingپر کردن درز بین کاشی، آجر و مصالح دیگر با چسب یا ملات
بر اصلاحیbare eslahiبر ساختمان پس از عقب نشینی احتمالی
بتونهbatooneFillerخمیری که به کناره‌های شیشه می‌زنند
بادبند
بادبند-اصطلاحات املاک

پ

کلمهتلفظمعادل انگلیسیمعنی
پوترpoterالمان افقی در ساختمان فلزی که بار را به ستون منتقل می‌کند
پاگردpagardplatform پس از یک ردیف پله ظاهر می‌شود
پیpeyFoundation بخش کنده شده‌ی زیر ساختمان. بار را به زمین منتقل می‌کند.
پیوندpeyvandانواع آرایش آجرچینی در دیوار
پوکه معدنیpooke madaniclinkerسنگی با وزن نسبتا کم که از فعالیت‌های آتشفشانی حاصل شده است
پوکه صنعتیpooke sanaatiاز ذوب خاک رس و تغییر حالت آن به دست آمده است
پکافته pekafteدیوار تیغه‌ای که به دیوار اصلی می‌چسبد
پلاسترpelaterبه اندود ملات سیمان به ضخامت 3 سانتی‌متر می‌گویند
پلیتpelitplateورق فلزی‌ای که در سازه فلزی به کار می‌رود
پارکتparketparquetryلایه‌ای چوبی برای زیباسازی کف ساختمان
پانل گچیpanel gachiملات گچی پیش‌ساخته برای جداسازی و عایق صوتی و حرارتی
پله فرارpeleye fararFire escapeپله‌هایی برای استفاده از هنگام اضطرار
پاکارpakarPakar محل قرار گیری سقف روی دیوار و طاق ضربی
پایان کارpayane karگواهی شهرداری بر تائید ساخت
پروانه ساختمانparvane sakhtemanplanning permissionمجوز شهرداری برای ساخت بنا
پاسیوpasioPatioبخشی نورگیر از ساختمان که به نگهداری از گل و گیاه اختصاص داده می‌شود
پاسیو
پاسیو-اصطلاحات املاک

ت – ط

کلمهتلفظمعادل انگلیسیمعنی
تسمهtasmeورق فلزی مربعی یا مستطیلی که در مکان‌های متفاوت ساختمان به کار می‌رود
تیرtirGirderعنصر افقی در ساختمان که بار را به ستون منتقل می‌کند
تیر لانه زنبوریtir lane zanbooriHoneycomb Girderتیرآهنی با سوراخ‌های لانه زنبوری، برای عبور تاسیسات از سوراخ‌ها
تیشهtishehatchetابزاری با دسته چوبی و تیغه فلزی که برای برش و تخریب به کار می‌رود
تخته مالهtakhte maleبرای پهن و مسطح کردن ملات از آن استفاده می‌شود
تاسیسات مکانیکیtasisat mekanikimechanical installationsلوله‌کشی آب، گاز و فاضلاب
تاسیسات الکتریکیtasisat elektrikielectrical installationsسیم‌کشی برق و روشنایی
تنشtaneshمیزان بار وارده بر مساحت
طاق ضربیtaghe zarbijack archاجرای سقف بین دو تیرآهن و قرار دادن آجر با ضربه روی ملات
طرح تفضیلیtarhe tafziliطرحی که شهرداری به عنوان ضابطه‌ی جامع شهر تصویب کرده است
تراکم ساختمانیtarakome sakhtemanistructure densityنسبت سطح زیربنای ساختمان بر مساحت زمین
تفکیکtafkikseparatingجداسازی یک زمین به چند قطعه
تی وی رومtv room tv room اتاق مخصوص تماشای تلویزیون
تصرف عدوانیtasarofe adovaniتصرف غیرقانونی مال دیگری
تیرچهtircheJoistالواری افقی از جنس چوب، فولاد یا بتن که در سقف یا کف برای مقاوم‌سازی کار می‌شود
تیر لانه زنبوری
تیر لانه زنبوری-اصطلاحات املاک

ث – س – ص

کلمهتلفظمعادل انگلیسیمعنی
سیپورکسSiporexSiporexبلوک گچی که برای ساخت دیوار جداکننده یا سقف سبک به کار می‌رود
سقفsaghfroofعنصری افقی که طبقات را از هم جدا می‌کند
سقف کاذبsaghfe kazebfalse ceilingپوشش غیرباربر که برای کانال‌کشی یا عبور تاسیسات از زیرسقف اصلی مورد استفاده قرار می‌گیرد. دوطاقه به این سقف می‌گویند
سپتیک تانکseptic tankseptic tankمخزن سرپوشیده‌ای که برای جمع آوری فاضلاب مورداستفاده قرار می‌گیرد
سیتکاsitkaآرماتور طولی که در بتن قرار می‌گیرد
ستونsotooncolumn عضو عمودی که بارهای ساختمان را به پی منتقل می‌کند
سازهsazesuperstructureمجموعه عناصر ساختمان از جمله تیر، ستون و پی که همگی قرار است بار را به زمین منتقل کنند
سیم آرماتوربندی / مفتولsime armatorbandiبرای اتصال میلگردها
سرگیرsargirورودی پارکینگ
سنگ قلوهsange gholvemacadamسنگ‌هایی که در رودخانه غلطیده‌اند و گوشه‌های تیز ندارند
سنگ لاشهsange lashecrushed stoneسنگ‌هایی به صورت نامنظم
سنگ بادبرsange badbarashlarسنگ‌هایی به شکل مکعب
سند تک برگsanade tak bargdocumentسندهای مرسوم فعلی که یک صفحه‌ای هستند
سند منگوله‌دارsanade mangoole dardocumentسندهای قدیمی که چندین صفحه داشتند و منگوله‌ای فلزی داشتند
سند شش دانگsanade shesh dangdocumentسندی که کل مالکیت یک ملک را مربوط می‌شود
سرقفلیsarghoflikey moneyمالکیت مغازه به جز شیوه‌ی سندی، به صورت سرقفلی هم قابل انتقال است. در واقع حق کسب و پیشه
سند تک برگ
سند تک برگ-اصطلاحات املاک

ج

کلمهتلفظمعادل انگلیسیمعنی
جوشکاریjooshkariWeldingاتصال قطعات فلزی با حرارت بالا
جان تیرjane tirقسمت عمودی تیرآهن
جان پناهjan panahدیوارهای اطراف پشت‌بام با ارتفاع حداکثر 60 سانتی‌متر
جک سقفیjak saghfiفلزی و عمودی است و برای نگه‌داری تیر و سقف استفاده می‌شود
جوشکاری-جوشکار
جوشکاری-جوشکار-اصطلاحات املاک

چ

کلمهتلفظمعادل انگلیسیمعنی
چتاییchatayiنوعی گونی از جوت یا کنف که در عایق‌بندی از آن استفاده می‌شود
چارچوبcharchoobdoor frameقابِ در
چاله آسانسورchaleye asansorelevator pitکابین آسانسور در آن قرار می‌گیرد
چاه جذبیchahe jazbisoakawayچاهی که برای دفع فاضلاب سطحی به کار می‌رود
چارچوب در
چارچوب در-اصطلاحات املاک

ح – ه

کلمهتلفظمعادل انگلیسیمعنی
حلقوهhalghaveراهکاری برای جلوگیری از شکم‌دادن ریسمان در دیوار طویل
هواکشhavakeshVentilatorمجرایی برای هدایت بوها به خارج از ساختمان

خ

کلمهتلفظمعادل انگلیسیمعنی
خرپاkharpatrussیک سری میله فلزی که اتصال مفصلی دارند و شبکه‌های مثلثی می‌سازند
خرکkharakcalotropisمیلگردی که مش بالا و فندانسیون پایین را در خود جا می‌دهد
خرپشتهkharposhteridgesاتاقک بالای راه پله در پشت بام
خمشkhameshنیرویی که به عضوی طویل مانند تیر وارد می‌شود
خاک‌ریزkhakrizتجمعیی از خاک برای جلوگیری از ورود سیل
خیزkhizمیزان ارتفاع خمیدگی عضوی طویل مثل تیر به نسبت بخش افقی آن
خاموتkhamootstirrupنوعی میلگرد که برای استحکام به کار می‌رود
خرپا-پل
خرپا-پل-اصطلاحات املاک

د

کلمهتلفظمعادل انگلیسیمعنی
دست‌انداز پلهdastandaz peleStair handlerنرده‌ای که کنار پله کار می‌شود
دیوار باربرdivare barbarload-bearing wallدیوارهای پیرامون ساختمان
دیوار غیرباربرgheire barbarNon-load-bearing wallدیوارهایی که نقش باربری را ندارند، عموما دیوارهای داخلی
دیوار حایلdivare hayelRetaining wallدیواری جهت پایداری از فشار جانبی خاک ساخته شده
داربستdarbastscaffoldingیک سری میله‌های فلزی که با بست متصل می‌شوند تا افراد در ارتفاع کار کنند
دکفراژdekovrajDecoverageباز کردن قالب‌ها
دالdalسقف بتنی با ضخامت ده سانتی متر
درز انبساطdarze enbesatبرای جلوگیری از انقباض و انبساط بین دو ساختمان (مثلا به دلیل رطوبت) چنین درزی به وجود می‌آید
درز انقطاعdarze enghetaeبرای جلوگیری از خطر ضربه بین دو ساختمان مثلا به دلیل زلزله
داکتdaktductفضایی برای عبور لوله یا سیم‌ها
دلیل گذاریdalil gozariرجی که برای تراز کردن کف با یک سطح مبنا مثل دیوار استفاده می‌شود
دریچه بازدیدdaricheye bazdidدریچه‌ای برای دیدن اتصالات در کانال‌ها
دودکشdoodkeshChimneyمجرایی برای هدایت گازهای بخاری
دودکش
دودکش-اصطلاحات املاک

ر

کلمهتلفظمعادل انگلیسیمعنی
رمپramp ramp مسیر ارتباطی ساده بین دو سطح غیر همتراز
رابیتسrabitssteel lathingتوری فلزی‌ای برای ایجاد سقف کاذب و نگهداری اندود گچی
ریسمان کارrisman karجهت تراز کردن هنگام دیوارچینی و بندکشی از آن استفاده می‌شود
رجrajlayer به هر ردیف افقی هنگام دیوارچینی می‌گویند
رگلاژreglajadjustmentآماده‌ و هموار کردن سطوح بعد از خاکبرداری
رکابیrekabiمیلگردی به شکل U که برای نگهداشتن آماتور در بتن به کار می‌رود
رامکاramkaچهار میلگرد که به هم جوش می‌شوند. فاصله بین قالب تا میلگرد ستون را پوشش می‌دهند
روف گاردنroof garden roof garden آپارتمان یا ویلایی که روی سقف آن باغی کوچک یا بزرگ طراحی شده باشد
رمپ
رمپ

ز – ض – ظ

کلمهتلفظمعادل انگلیسیمعنی
زهشکیzehkeshiDrainageخشکاندن یا انتقال آب‌های سطحی به محل موردنظر
زنجابzanjabجهت تمیز کردن آجر از گرد و غبار برای چسبندگی بیشتر با ملات آن را در آب فرو می‌برند
زیربناzirbanainfrastructureمجموع مساحت کلیه طبقات ساختمان

ژ

کلمهتلفظ معادل انگلیسی معنی

ش

کلمهتلفظمعادل انگلیسیمعنی
شفته آهکshefte ahakLime concreteملات و دوغاب آهکی. راهی برای تقویت خاک بستر
شمشهshemsheابزاری در بنایی برای تراز و صاف کردن سطوح
شمشیری پلهshamshirie peleتیرآهن زیر پله
شمعsham’ePiling برای تحمل بار تیر و سقف به کار می‌رود
شناژshenajاتصال بین پی‌های منفرد به یکدیگر با استفاده از آرماتور و بتن
شاه تیرshah tirgirderسقف‌های یک طرفه بار را به تیرهای اصلی یا شاه تیر منتقل می‌کنند
شلنگ ترازshelange tarazبرای تراز پیدا کردن دو سطح یا دو نقطه با سطح ارتفاعی متفاوت استفاده می‌شود
شیشهshisheglassبرای عبور نور اما جلوگیری از هدر رفتن انرژی استفاده می‌شود
شاه‌نشینshah neshinalcoveبالاترین نقطه یا واحد یک ساختمان لوکس
دیوار شیشه‌ای
دیوار شیشه‌ای

ع

کلمهتلفظ معادل انگلیسیمعنی
عرصه و اعیانarse , a’eyanland and superstructureعرصه کل یک زمین و اعیان بخشی از آن است که ساختمان در آن وجود دارد

ق – غ

کلمهتلفظمعادل انگلیسیمعنی
قرنیزgharnizcorniceقطعه‌ای سنگی یا از جنش چوب که به صورت نوار بالا یا پایین دیوار داخلی به کار می‌رود
قلابgholabhookبرای مهار دو میلگرد استفاده می‌شود
قالب فلزیghalebe feleziورق‌های فلزی لبه‌دار که به هم ثابت می‌شوند و درون آنها بتن قرار می‌گیرد
قیرghirtarاز فرآورده‌های نفت که در عایق‌بندی کاربرد دارد
غوری گلghoori gelگل سفت لگدمال شده
قید موازیgheyde movaziقطعه‌ای فلزی از تسمه که برای وصله زدن به کار می‌رود
قولنامهgholnamepreliminary agreementتوافق‌نامه‌ای که پیش از رسمی شدن بین خریدار و فروشنده نوشته و امضا می‌شود
قرنیز
قرنیز

ف

کلمهتلفظمعادل انگلیسیمعنی
فرغون / فرغانforghoon / forghanWheelbarrowوسیله‌ای برای حمل مصالح ساختمانی
فارسی برfarsi borبرش با زاویه 45 درجه
فوندانسیونfondansionfoundation قسمتی از سازه که نیروها را از ستون به زمین منتقل می‌کند
فلاور باکسflowerbaxflower boxجعبه‌هایی چوبی که در آن گل و گیاه کاشته می‌شود

ک

کلمهتلفظمعادل انگلیسیمعنی
کرسی چینیkorsi chinibaffle wallچیدن چند رج آجر روی پی
کرم بندی korom bandiخطوطی که نقاط مختلف یک سطح را با شیب به سمت مشخصی هدایت می‌کند
کف سازیkaf saziconcrete floorاجرای کف با مصالحی مانند موزاییک، سرامیک و غیره
کرم دلیلkorom dalilکرمی در گوشه‌ای کار که به عنوان نقطه مبنا در شیب بندی مورداستفاده قرار می‌گیرد
کمچه kamche ladleبرای پهن کردن ملات جهت دیوارچینی استفاده می‌شود
کلنگیkolangiملکی قدیمی که زمین آن بیشتر از ساختمان ارزش دارد. حداقل سی سال ساخت
کلیدنخوردهkelid nakhordeخانه‌ای که ممکن است چندسالی از ساخت آن گذشته باشد اما هنوز ساکن نداشته است

گ

کلمهتلفظمعادل انگلیسیمعنی
گابیونgabiongabion دیواری سنگی که دور آن را با توری فلزی می‌پوشانند
گچ کشتهمخلوط کردن مداوم گچ برای خشک نشدن سریع آن
گره سادهgereye sadeبرای اتصال میلگردهای اصلی و فرعی مثلا در سقف یا فندانسیون استفاده می‌شود
گره صلیبیgereye salibiوقتی از میلگردهای قطور استفاده شده و نقاط اتصال کم است، از این گره استفاده می‌شود
گره پشت گردنیgereye posht gardaniدر گوشه‌ها برای اتصال قوی بین میلگردهای طول و خاموت استفاده می‌شود
گره اصطکاکیgereye estekakiبرای جلوگیری از لغزش اتصال میلگردها از آن استفاده می‌شود
آرماتوربندی
آرماتوربندی

ل

کلمهتلفظمعادل انگلیسیمعنی
لاشه چینیlashe chiniopus incertumقواره کردن سنگ کوهی و قرار دادن آن به صورت کله و راسته می‌گویند
لچکی lachakiورق‌های ذوزنقه‌ای برای اتصال تیر و ستون دورنبشی نشیمن
لیکاlikaبلوک‌های سیمانی سبک

م

کلمهتلفظمعادل انگلیسیمعنی
میلگردmilgerd Rebar فلزی با مقطع گرد که به صورت ساده و عاجدار در بتن استفاده می‌شود
میلگرد انتظارmilgerd entezar میلگردهای 50 تا 80 سانتی متری که از پی ستون بیرون می‌آید
ملات باتارد / حرامزاده ملاتی از ماسه، سیمان، آهک و آب
ملات ساروجmalate saroojملات ماسه، آهک، تخم، پرزهای نوعی نی و خاکستر کوره‌های حمام
مشجرmoshajarزمین مشجر یعنی زمینی که در آن درخت وجود دارد. مثلا باغ است
مسترmastermasterاتاق خوابی که دارای سرویس دستشویی و حمام باشد
مشاعmosha’eCommonوقتی ملکی چند صاحب داشته باشد، هرکدام بخشی از آن را صاحب شده‌اند. به این ملک مشاع می‌گویند
میلگرد
میلگرد

ن

کلمهتلفظمعادل انگلیسیمعنی
نعل درگاهnaa’ele dargah linte  تیری از بتن، چوب یا آهن که بالای چارچوب در قرار می‌گیرد
نرمه‌کشی narme keshi لایه نازک ملات یا سیما به ضخامت پنج میلی‌متر جهت زیرسازی
نیلینگ nilingnailingروشی برای پایدارسازی گود
نقلیnoghliآپارتمان با متراژ کوچک. مناسب مجرد یا زوج‌های تازه ازدواج کرده
نبشnabshcornerمثلا زمین دو نبش یعنی خانه‌ای که از دو سمت می‌تواند در داشته باشد. دو کله هم می‌گویند
آپارتمان نقلی
آپارتمان نقلی

و

کلمهتلفظ معادل انگلیسی معنی

ه

کلمهتلفظ معادل انگلیسی معنی

ی

کلمهتلفظ معادل انگلیسیمعنی
یک رگی کردنyek ragi kardanچیدن اولین رج دیوار
یوغyooghyokeوسیله‌ای چوبی با چهار ضلع برای نگهدار قالب

نظرات کاربران

  • مسئولیت دیدگاه با نویسنده‌ی آن است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. رضا گفت:

    سلام
    ممنون از سايت مفيدتون
    چند تا نكته به نظرم مياد كه اگر در سايت‌تون اضافه كنيد ممنون مي شم
    poutre كلمه فرانسوي است كه در فارسي پوتر (تيرك اصلي يا پل ) مي گويند و معادل انگليسي آن Girder است
    بتن لاغر/مگر به فرانسوي béton maigre(فرانسوي) و به انگليسي lean concrete مي باشد