0

فیلم ستیغ هکسا (Hacksaw Ridge)

فیلم ستیغ هکسا / اندرو گارفیلد

فیلم ستیغ هکسا (Hacksaw Ridge) یا ستیغ اره‌ای فیلمی است که توسط مل گیبسون کارگردان مطرح آمریکایی در سال 2016 میلادی ساخته شده است. این فیلم بر اساس داستان واقعی زندگی دزموند داس توسط اندرو نایت، رابرت شنکن و رندل والاس نوشته و در ژانر درام تاریخی و ضدجنگ ساخته شده است.

به گزارش خوبو، فیلم هکسا ریج که مورد استقبال بسیار زیادی توسط مخاطبین قرار گرفته، از سایت معتبر IMDB نمره بسیار بالای 8.1 را دریافت کرده است. این فیلم در جایگاه دویست و دوم بهترین فیلم‌های تاریخ سینما از نگاه مخاطبین سینما قرار دارد.

عوامل و بازیگران فیلم ستیغ هکسا

ستیغ هکسا فیلمی است که در ژانر درام تاریخی و ضد جنگ توسط مل گیبسون (Mel Gibson) ساخته شده است. مل گیبسون یکی از مطرح‌ترین کارگردانان سینما است که فیلم‌هایش موفق به کسب یه جایزه بهترین فیلم و یک جایزه بهترین کارگردانی از مراسم اسکار شده است.

اندرو گارفیلد (Andrew Garfield) یکی از بهترین نمایش‌های خود را در این فیلم ایفا کرد، هر چند این عملکرد او از نظر بسیاری، بهترین نقش ایفا شده توسط این بازیگر است.

کارگردانمل گیبسون
تهیه کنندهپل کاری
بروس دیوی
ویلیام د. جانسون
بیل مکانیک
برایان الیور
دیوید پرموت
تیلر تامپسون
نویسندهاندرو نایت
رابرت شنکن
رندل والاس
بازیگراناندرو گارفیلد
وینس وان
سم ورثینگتون
لوک بریسی
هوگو ویوینگ
رایان کر
ترزا پالمر
ریچارد پایروس
ریچل گریفیتس
آوری فیفر
موسیقیروپرت گرگسون-ویلیامز
مدت زمان فیلم139 دقیقه
بودجه فیلم40 میلیون دلار
فروش گیشه175 میلیون دلار
نمره IMDB8.1
نمره نویسنده10
پوستر فیلم ستیغ هکسا

خلاصه فیلم

فیلم بر اساس داستان واقعی دزموند داس که یک مخالف واقعی جنگ در ارتش آمریکا در جنگ جهانی دوم است، ساخته شده که حاضر نمی‌شود دست به سلاح ببرد. او که در جریان حضور در ارتش آمریکا مورد تمسخر زیادی واقع می‌شود و حتی دادگاهی می‌شود، طی نبرد اوکیناوا در جنگ جهانی دوم با وجود شلیک‌های بی‌وقفه دشمن، یک تنه جان بیش از ۷۵ نفر از هم‌رزمانش را نجات می‌دهد و در نتیجه موفق به دریافت مدال افتخار از دستان رئیس‌جمهور هری ترومن می‌شود.

نقد و بررسی فیلم ستیغ هکسا

«ستیغ ارّه‌ای» با لحظات معرفی دو برادر آغاز می‌شود. «دزموند» تندخو و رقابت‌طلب و «هاوارد داس» (جای تعجب است، این رابطه که در ابتدا یکی از اساس‌های فیلم به نظر می‌رسید، بعد از 15 دقیقه ابتدایی بالکل فراموش می‌شود). پدر این دو، «تام (هیوگو ویوینگ)» یک سرباز کارکشته‌ی دائم‌الخمر جنگ جهانی اول است که کماکان پس از گذشت 15 سال از آتش‌بس سال 1918از اختلال استرس پس از سانحه و عذاب وجدان نجات از مهلکه رنج می‌برد، انگار چندان از این طغیان خشنی که به راه افتاده، بدش نمی‌آید.

پس از جریان بندر «پرل هاربر»، دزموند (اندرو گارفیلد) و هاوارد هردو به عنوان داوطلب برای جنگ نام‌نویسی می‌کنند که همین موجب جدایی آن‌ها از تام شده و تام هم به خدمت این دو برادر راضی نیست. در حالی که هاوارد برای ارتش ثبت نام می‌کند، دزموند به دلایل اخلاقی یا مذهبی از حضور در نیروی جنگی ارتش خودداری می‌کند (این افراد را “مخالف با سربازی” نیز می‌نامند) و تصمیم می‌گیرد به عنوان یک پزشک خدمت کند. در همین حال او به پرستار خود «دوروتی شات (ترزا پالمر)» دل می‌بندد و با او عهد می‌کند که بلافاصله پس از خروج از ارتش با او ازدواج کند.

بخش بعدی فیلم را می‌توان “یک افسر و یک جنتلمن” عنوان کرد. این بخش شامل تمرینات کلی و پایه زیر نظر گروهبان هاول (وینس وان)، یک افسر ترش‌رو و سخت‌گیر است. به نظر دزموند برای این تمرینات مناسب نیست، چون او قرار نیست دست به تفنگ بزند. اما به دلیل ناتوانی به او لقب بزدل می‌دهند و همین باعث بدرفتاری اطرافیانش و تشکیل دادگاه نظامی می‌گردد. در نهایت، با وساطت پدرش، او حق ماندن در ارتش را به عنوان سربازی که حق خودداری از جنگ را دارد، کسب می‌کند به شرط این که هنگام رسیدن به «اوکیناوا» و مشارکت در «ستیغ ارّه‌ای» (پرتگاهی به ارتفاع 400 فوت) ارزش‌های خود را ثابت کند.

«مل گیبسون» به عنوان یک فیلمساز، کمتر پیش آمده که به نمایش قهرمان‌پروری و فداکاری بپردازد و ثابت کرده که هراسی از به تصویرکشیدن بی‌پرده‌ خشونت ندارد (مصائب مسیح او به دلیل تفسیرات خشن از ماجرای مصلوب‌شدن حضرت مسیح (ع) که رده‌بندی بالای 17 سال را کسب کرد، مورد نکوهش قرار گرفت). اگرچه نیمه‌ی ابتدایی «ستیغ ارّه‌ای» معمولی است (البته ماهرانه است اما چیز خاصی از شخصیت‌ها، روابط و موقعیت‌ها نمی‌بینیم) اما گام بلند فیلم هنگام یورش مردان گردان اوّل رخ می‌دهد. صحنه‌های نبرد، یادآور سکانس‌ ساحل اوماها در «نجات سرباز رایان» است. این صحنه‌ها ترس‌های ناشی از جنگ را به طرزی دیدنی به تصویر کشیده‌اند. گیبسون استادانه سکانس‌ها را به گونه‌ای چیده که هرج و مرج خونین و مبهم جنگ کاملا قابل حس است و بیننده هیچ‌‎گاه از تماشای این درگیری‌ها گیج نمی‌شود.

«اندرو گارفیلد» که ستاره‌ بختش با بازی در بازسازی ناموفق مرد عنکبوتی رو به افول بود، نقش دزموند را مستحکم ایفا می‌کند. «ترزا پالمر» نقش بی‌اثر معشوقه‌ دزموند را بر عهده دارد که حتی نمی‌تواند انگیزه‌ای برای به خانه برگشتن او باشد. در ابتدا استفاده از «وینس وان» در نقش گروهبان هاول اشتباه به نظر می‌رسد؛ او طی صحنه‌های تمرینات پایه کمی بیش از حد خودبین و همچنین کم‌ وزن به چشم می‌آید ولی به تدریج در نقشش فرو رفته و انصافا هنگام رسیدن به پرتگاه، عالی بازی می‌کند. از دیگر نقش‌آفرینی‌ها، می‌توان از «سم ورتینگتون» در نقش کاپیتان گلاور، افسری که در ابتدا دزموند را سرزنش می‌کند و «هیوگو ویوینگ» که حضوری کم اما مؤثر در قالب تام داس داشته، نام برد.

«ستیغ ارّه‌ای» بر اساس داستانی واقعی است. دزموند داس تبدیل به اولین فرد مخالف با سربازی شد که توانست مدال افتخار کنگره‌ ایالات متحده آمریکا را کسب کند. فیلمنامه که توسط «اندرو نایت» و «رابرت شنکن» به نگارش درآمده، سعی کرده تا حد امکان و با درنظرگرفتن محدودیت‌های یک فیلم دو ساعته به اصل ماجرا وفادار بماند. در پایان فیلم، قطعاتی از مصاحبه‌ی دزموند واقعی در سال 2006 (که همان سال فوت کرد) نشان داده می‌شود. از این طریق به ما فرصت داده می‌شود تا کمی از این اتفاقات سینمایی شده را از زبان خود او بشنویم.

اندرو گارفیلد در فیلم ستیغ هکسا

واقع‌نمایی فیلم، عالی است و می‌توان تاکید آن بر میدان نبرد را به راحتی دریافت. آن صحنه‌ها از زمان و مکان ویژه‌ «ستیغ ارّه‌ای» حکایت دارد. یکی از دلایل محدود و بی‌اثر بودن نقش ترزا پالمر، نبردی است که در تصرف مردان است، بنابراین فضای کافی برای یک زن وجود ندارد. به همین دلیل او تنها در سکانس‌های پشت خط مقدم حضور دارد.

«ستیغ ارّه‌ای» صحنه‌های احساسی و شورانگیزی در مقایسه با «شجاع‌دل» ندارد که بتواند در مقابل آن قد علم کند. طبیعی است، چرا که تجسم قهرمان در این فیلم، باظرافت‌تر از شجاع‌دل صورت گرفته. این بیشتر درباره‌ی نجات جا‌ن‌هاست تا گرفتن آن‌ها. بیشتر درباره‌ پرهیز از جنگ‌افروزی است تا مقابله به مثل. به هرحال، تماشاگران باید بدانند که این فیلم نیز همچون «نجات سرباز رایان» ابایی از به تصویرکشیدن درّندگی گلوله در مقابل نرمی گوشت انسان ندارد. در این‌جا خونریزی بیشتری نسبت به یک فیلم ترسناک شاهد هستیم. این حجم از خشونت بی‌دلیل نیست اما به هر حال به تصویر کشیده‌ شده‌ است.

احتمالا اسکار امسال متعلق به فیلم‌های بیوگرافی با حضور قهرمانان است. می‌توان علاوه بر «ستیغ ارّه‌ای» از «سالی» و «افق آب‌های عمیق» نام برد (حتی می‌توان به «تولد یک ملت» نیز اشاره کرد). گیبسون مهارت‌های بالای فیلمسازیش را به کار گرفته تا نه تنها یکی از خونبارترین نبردهای جنگ جهانی دوم را بازسازی کند، بلکه ازخودگذشتگی یک فرد را برجسته و نمایان سازد. فردی که او و امثال او شاید نتوانسته باشند امواج سرکش جنگ را به سمتی دیگر هدایت کنند، اما توانسته‌اند پدران، برادران و پسران بیشتری را به جمع خانواده بازگردانند و از دفن‌شدن آن‌ها جلوگیری کنند.

نوشته: جیمز براردینلی
مترجم: بابک مؤیدزاده
منبع: سایت نقد فارسی

اندرو گارفیلد در فیلم ستیغ هکسا

فهرست جوایز و نامزدی ها در مراسم اسکار

ستیغ هکسا نامزد دریافت شش جایزه اسکار از هشتاد و نهمین دوره برگزاری مراسم اسکار در سال 2017 شد و در پایان موفق به کسب دو جایزه شد.

بهترین تدوینبرنده
بهترین صداگذاریبرنده
بهترین فیلمنامزد شده
بهترین کارگردانی برای مل گیبسوننامزد شده
بهترین بازیگر نقش اصلی مرد برای اندرو گارفیلدنامزد شده
بهترین تدوین صدانامزد شده

بیشتر بخوانید

نظرات کاربران

  • مسئولیت دیدگاه با نویسنده‌ی آن است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *