فیلم هیس! دخترها فریاد نمی زنند فیلمی ایرانی است که توسط پوران درخشنده در سال ۱۳۹۱ ساخته شده و در سی و یکمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر اکران شد.
به گزارش خوبو، هیس! دخترها فریاد نمی زنند از بهترین فیلمهای دهه 90 سینمای ایران است که مورد توجه تماشاگران، منتقدین و جشنوارههای بینالمللی قرار گرفت. این فیلم از سایت معتبر IMDB، موفق به کسب نمره خوب 6.9 شده است. 4900 نفر به این فیلم نمره دادهاند.
عوامل و بازیگران فیلم هیس! دخترها فریاد نمی زنند
هیس! دخترها فریاد نمی زنند فیلمی است که در ژانر درام توسط پوران درخشنده ساخته شده است. درخشنده فارغالتحصیل سینما با گرایش کارگردانی از مدرسه عالی تلویزیون و سینما و دارای لوح افتخار درجه یک هنری معادل دکتری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران است. هیس! دخترها فریاد نمی زنند در کنار فیلمهایی همچون پرنده کوچک خوشبختی، شمعی در باد و بچه های ابدی از جمله بهترین فیلمهای ساخته شده توسط درخشنده است.
درخشنده در خصوص این فیلم میگوید:
جرقه این فیلم در سال ۸۰ زده شد و یک دفترچه پنجاه برگ به دستم رسید که خاطرات یک شهروند کردستانی در آن نوشته شده بود اما من در آن زمان به قدری تحت تاثیر نوشتهها قرار گرفتم که توانایی ساخت آن را نداشتم و در سال ۸۶ گونه دیگری در راستای این قصه برایم اتفاق افتاد که خود را مجاب ساخت فیلمی با این روایت کردم! برای شخصیت اول زن فیلم از هفتصد نفر تست گرفتم و در نهایت طناز را انتخاب کردم. برای تولید این فیلم با احتیاط از تمامی خط قرمزها عبور کردم تا موفق به دریافت پروانه ساخت شوم. این موضوع معضل تمامی کشورها است و ما باید در جهت انتشار آن خانوادهها را آگاه کنیم.
کارگردان | پوران درخشنده |
تهیه کننده | پوران درخشنده |
نویسنده | پوران درخشنده میترا بهرامی |
تدوین | هایده صفی یاری |
بازیگران | طناز طباطبایی شهاب حسینی مریلا زارعی بابک حمیدیان نیما صفایی امیر آقایی جمشید هاشم پور ستاره اسکندری فرهاد آئیش امیر دژاکام هادی مرزبان مائده طهماسبی شیرین بینا محبوبه بیات مجید مشیری اسماعیل سلطانیان رضا توکلی |
موسیقی | کارن همایونفر |
سال ساخت | 1391 |
مدت زمان فیلم | 106 دقیقه |
نمره IMDB | 6.9 |
فروش گیشه | 5٬450٬000٬000 تومان |
خلاصه داستان
شیرین هشتساله، مورد آزار جنسی مردی از نزدیکان (بابک حمیدیان) قرار میگیرد. آنچه این زخم را عمیقتر میکند و واقعه را به فاجعه ختم میسازد، این است که دخترک هیچکس را نمییابد تا دردش را با او در میان بگذارد و حرفش را باور کنند. شیرین در بزرگسالی (طناز طباطبایی) بعد از دو نامزدی ناموفق حالا واقعاً عاشق شده اما وقتی میخواست با او ازدواج کند مردی را میبیند که میخواهد به دختر کوچکی تجاوز کند که شیرین دختر کوچک را فراری میدهد و …
نقد و بررسی فیلم هیس! دخترها فریاد نمی زنند
هیس … فیلمنامهای تا حدودی ساختارشکنانه دارد که موضوعی حساس در جامعه ایران را به تصویر کشیده و آن، سوء استفاده جنسی و اذیت و آزار کودکان است. این سوژه مسلماً تا به امروز کمتر مجالی بر خودنمایی و روایت در سینمای ایران یافته و با توجه به حساسیتزا بودن آن، کمتر فیلمسازی این جرات را به خود می داد تا به سراغ آن برود. اما پوران درخشنده با همان قاطعیت همیشگی تصمیم به ساخت این اثر گرفت.
خوشبختانه هیس! دخترها فریاد نمی زنند سوژهای دارد که به اندازه کافی پتانسیل این را دارد که بتواند تماشاگر سینما را در داستانش غرق کند و باید گفت که موفق به انجام اینکار هم میشود. اما مشکل اینجاست که به راحتی قابل تشخیص است که پوران درخشنده توانایی کنترل داستان و مدیریت بر آن را نداشته است. داستان در هیس … به صورت شلخته و ناهماهنگ روایت میشود. با این حال این شلختگی و شتابزدگی در روایت داستان، در نیمه ابتدایی فیلم خودش را نشان نمیدهد و به اصطلاح، کارگردان موفق میشود در پسِ سوژه جذاب داستانش، با به تصویر کشیدن فلشبکها و تعریف رویدادهای رخ داده برای شیرین، تا حدود زیادی با ذهن تماشاگر بازی کند.
اما در نیمه دوم فیلم، این شلختگی و ناهماهنگی بهطور واضح به جلوی تصویر میآیند و کنترل فیلم بهطور کامل از دست کارگردان خارج میشود. درخشنده در اثر قبلیاش به نام خواب های دنباله دار تا حدودی توانسته بود یک قصه کامل را از ابتدا تا انتها با لغزندگی زیاد، روایت کند. اما وی در هیس … علیرغم اینکه قصد دارد قصهای برای تماشاگر روایت کند و در واقع، اصلاً هیس … اثری متعلق به سینمای قصهگو است، اما باز هم عادات شخصی شخصِ کارگردان که سخنرانی در جهت تضییع حقوق جامعه زنان است را در فیلم بهکار میبندد که این مسئله نه تنها هیچ تاثیری بر مخاطب نمیگذارد، بلکه باعث سردرگمی وی هم میشود.
درخشنده در اواخر فیلم که در دادگاه میگذرد، تریبون را از فیلمنامه نصفه و نیمه فیلمش میگیرد و شروع به سخنرانی درباره زنان و معضلاتشان میکند که اصلاً قابل قبول نیست. در اینکه هیس … اثری متعلق به سینمای اجتماعی است و اتفاقاً نیاز به بررسی موضوع اذیت و آزار در قالب داستان وجود دارد شکی نیست، اما اینکه درخشنده بیتوجه به داستان، متنی را آماده کرده و تصمیم میگیرد در یک سوم پایانی فیلم آن را نطق کند، اتفاق ناخوشایندی است که ضربه بزرگی به هیس … وارد کرده است.
نکته عجیب این هست که این حجم از شعارزدگی و فریادهای کَر کننده فیلمساز، جز با سر دادن مونولوگهایی روانشناسی و اینکه «اگر این نمی شد، آن می شد!» نکته تازهای برای مخاطب ندارد. شاید درخشنده خواسته که با سر دادن این شعارها، تلنگری به مخاطب زده شده و او را به خود بیاورد اما بهتر میبود که چنین شعاری از فیلم دور میشد و بهجایش داستان نصفه و نیمه فیلم با انسجام بیشتری روایت میشد تا این سوژه در ذهن تماشاگر ماندگار شود.
از طرف دیگر درخشنده به جای پرداختن به داستان اصلیاش، چندین شخصیت منفی با حضور مجموعهای از بازیگر مشهور سینما و تلویزیون را در نقشهای کاملاً زائد و فرعی به کار گرفته که سبب پرت شدن حواس تماشاگر از داستان اصلی شده است. اینکه شما در جریان تماشای یک اثر سینمایی، هر چند دقیقه یکبار بازیگر مشهوری را ببینید که در تصویر ظاهر شده و خب، به جهت اینکه وی مشهور است، نیاز هست تا فرصتی برای حضور او و استفاده از صدا و تصویر از آن انجام شود، اتفاق خوشایندی نیست و باید گفت که علناً هیس … به کافهای برای عبور و مرور بازیگران مشهور سینمای ایران تبدیل شده که حتی به بازیگری مانند ستاره اسکندری نیز میتوان عنوان سیاهی لشگر را هم اطلاق کرد.
یکی از نکات عجیب درباره پوران درخشنده برای اثبات حقانیت شیرین به این شکل بوده که در یکی از سکانسهای فیلم، حاج منزلتی از بازپرس میپرسد : “تو خودت دختر داری، اگه جای من بودی چیکار میکردی؟!” و بازپرس هم که اصولاً باید قانونمدارترین فرد در آن جمع باشد، سرش را پایین میاندازد و به فکر فرو میرود و در این صحنه قانون و قانونمداری به طور کامل جایش را به تصمیمات احساسی میدهد و گویی که کارگردان بیش از آنکه نیاز داشته باشد قانونگرایی در داستانش جا داشته باشد، اعتقاد به درک کردن و احساس و تصمیمگیری بر پایه آن داشته است.
با اینحال میتوان از بازی طناز طباطبایی به عنوان یکی از برگهای برنده فیلم نام برد که خوشبختانه بازی او به حدی چشمگیر هست که بتواند مخاطب را به دنبال خود بکشاند. دیگر بازیگران فیلم اما به واقع لایق کلمه اضافی هستند! آنها میآیند و یکی دو دقیقه میمانند و میروند! بی آنکه اصلاً بدانیم چه نیازی به حضور این ستارههای مشهور در هیس… بوده است. هیس … از آن دسته فیلمهایی است که نیاز به دو الی سه بازیگر شناخته شده دارد و دیگر نقشها را می توان به افراد غیرمشهور سپرد تا تمرکز بر روی شخصیتهای اصلی باقی بماند اما در این فیلم حتی فردی مانند فرهاد آئیش هم با حضور کوتاه مدتش باعث برهم خوردن تمرکز تماشاگری میشود که حالا تازه با بازیگر مشهور و محبوبش مواجه شده و در حال ارتباط برقرار کردن با جنس بازی وی است اما به یکباره او نیست میشود!
در فیلم یک شخصیت عجیب و غریبی هم به نام امیرعلی وجود دارد که قرار هست عاشقِ شیرینِ قصه ما باشد اما شخصیت وی به شدت متزلزل است. کارگردان در لحظاتی از فیلم (فلاشبک) به ما نشان میدهد که وی اتاق را گلباران کرده و کلی حرکت رمانتیک انجام داده است، اما درست در لحظاتی که متوجه حقیقت درباره شیرین میشود، ناگهان تمامی تصاویر او را از بین برده و شروع به خودزنی میکند! اما این پایان کار نیست، در ادامه وی بعد از ملاقات با وکیل، دوباره عاشق او میشود! این حجم از تحولهای چند دقیقهای، اصلا برای فیلمی در حد و اندازههای پوران درخشنده قابل درک نیست.
در نهایت باید بگویم که هیس! دخترها فریاد نمی زنند اثری ساختار شکن در سینمای ایران محسوب میشود که متاسفانه با حجم زیادی از شعارزدگی، علناً تبدیل به یک فیلم متوسط شده است که حتی در لحظاتی، سقوط را هم تجربه میکند. شاید اگر حجم شعارزدگی و علاقه فیلمساز به نطق بیانیههای گوناگون و بیارتباط به داستان در فیلم وجود نداشت، میشد که هیس … را اثری ارزشمند در سینمای قصهگو معرفی کرد اما ضعفهای کارگردانی و فیلمنامه، مانع از اطلاق این عنوان میشود.
در پایان باید بگویم که این یکی از دیالوگهای فیلم هست: «از کی دفاع کنم؟ از یه جسد!، من مُردم، من تو 8 سالگی مردم چون کسی نبود حرفامو بشنوه…” همین خط را بگیرید و تا آخر بروید!
نویسنده: میثم کریمی
منبع: سایت مووی مگ
نظر ورایتی در خصوص فیلم هیس! دخترها فریاد نمی زنند
متأسفانه، اصلا جای تعجب نیست که فیلمی خشمگین درباره کودکآزاری و تلاشهای ناکافی جامعه برای مقابله با آن هنوز باید ساخته شود. البته ما هم به هیچ وجه نباید از شرایط جامعه خودمان (ایالات متحده) خشنود باشیم. هرچند که یافتن نمونهای حاد مشابه آنچه در فیلم هیس! دخترها فریاد نمی زنند نشان داده میشود نیازمند جستجوی بسیار است. برنده جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در جشنواره فیلم فجر امسال و نیز برنده جایزه بهترین فیلم از جشنواره فیلمهای ایرانی لندن روز جمعه (اول آذرماه) در سینما لِملی لسآنجلس روی پرده رفت.
“هیس!” مانند تریلرهای جنایی نوآر آغاز میشود؛ شاید شبیه شیوه روایت انتقام کرنل وولریچ در رمان عروس سیاهپوش. عروس این فیلم، شیرین نعیمی (طناز طباطبایی)، هراسان در مقابل چشمان داماد ظاهر میشود: با لباسی سفید و درخشان، به جز در قسمت پیشسینه که لکههای پراکنده خون روشنِ تازه روی آن پاشیده است. فیلم تقریبا بهسرعت قصهاش را فاش میکند: شیرین به کشتن مردی اعتراف میکند که در کودکی بارها و بارها او را مورد اذیت و آزار قرار داده و از همان هنگام، پنهانی در حاشیه زندگی شیرین حضور داشته است.
پوران درخشنده، نویسنده کارگردان (خوابهای دنباله دار، شمعی در باد)، فیلمش را به مانند مشتی گرهکرده، محکم ساخته است. این فیلم که تقریبا با رنگهای خاکستری و سیاه و قهوهای فیلمبرداری شده با جدیت بر تشکیل پرونده علیه محدودیتهای اجتماعی تمرکز میکند. “هیس!” استدلال هایش را چنان کامل بیان میکند که میتوانست در دادگاهی قانونی حاضر شود و اتفاقات دوران کودکی شیرین را نیز به دقت مستند میکند: پدر و مادر و اولیای مدرسهای که نمیتوانند حرفهایی را بشنوند که دخترکِ به وضوح پریشان حال سعی میکند به آنها بگوید. (به جای توجه به کودک و حمایت از او، به دخترک دارو خورانده میشود؛ روشی که همه فکر میکنند فقط در ایالات متحده رایج است).
شیرین افشا میکند که به این علت مرتکب جرم شده که مانع قربانی شدن دختربچه دیگری شود؛ موضوعی که میتواند در دفاعیهاش بسیار مؤثر باشد؛ چیزی که قتل را توجیه میکند. اما قانون اجازه توجیه چنین جرمی را نمیدهد، مگر آنکه والدین دختر مذکور شکایت قانونی کنند. پدرِ قربانی دوم، نگران از لکهدار شدن آبروی خانوادهاش، از شکایت سر باز میزند؛ چرا که کسبه بازار ممکن است پشت سرش بدگویی کنند.
بازی طباطبایی و دختربچه با استعدادی که نقش هشت سالگی شیرین را بازی میکند و از رفتارهای شکارچیاش وحشتزده میشود از نقاط قوت فیلم است. درد این دو شخصیت چنان زنده از کار درآمده که تماشا کردنش دشوار است؛ هرچند که ما ناگزیر این کار را انجام میدهیم.
فهرست جوایز فیلم هیس! دخترها فریاد نمی زنند
در سی و یکمین دوره برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم فجر در سال 1391، فیلم هیس! دخترها فریاد نمی زنند نامزد دریافت سه سیمرغ بلورین جشنواره برای بهترین موسیقی متن (کارن همایونفر)، بهترین بازیگر نقش مکمل زن (مریلا زارعی) شد، که در پایان موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شد.
- برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران (پوران درخشنده) دوره ۳۱ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۱
- جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (بابک حمیدیان) در جشن انجمن منتقدان سینمای ایران در سال ۱۳۹۲
- جایزه بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر (طناز طباطبایی) و لوح تقدیر بهترین فیلم از جشنواره فیلم زنان مستقل آمریکا
- جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن (طناز طباطبایی) از سوی فستیوال فیلمهای ایرانی سانفرانسیسکو
- جایزه بهترین فیلم داستانی بلند به پوران درخشنده برای ساخت این فیلم در دوازدهمین دوره جشنواره بینالمللی ACTION ON FILM در کشور آمریکا
- جایزه بهترین بازیگر مرد برای شهاب حسینی در دوازدهمین دوره جشنواره بینالمللی ACTION ON FILM در کشور آمریکا
نظرات کاربران