0

چگونه یک ارز دیجیتال را با استفاده از تحلیل بنیادی (فاندامنتال) تجزیه و تحلیل کنیم؟

سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال مستلزم تحقیق و ارزیابی دقیق تمام معیارهای موجود است. اکثر پروژه‌ها اطلاعات کافی در مورد هدف ارز دیجیتال، اقتصاد توکن، تیم پشت پروژه و توسعه آن تا به امروز ارائه می‌دهند. با استفاده از ترکیبی از عوامل کمی و کیفی، می توانید با استفاده از تجزیه و تحلیل بنیادی، دیدگاهی از کریپتوها بدست آورید. 

بحثی در میان تازه واردان ارزهای دیجیتال است که به دلیل نوسانات زیاد بازار، ارزهای دیجیتال را نمی‌توان براساس تحلیل بنیادی ارزیابی کرد.

درک تحلیل بنیادی به شما کمک می‌کند ارزیابی کنید که آیا ارز دیجیتال ارزش خرید یا فروش دارد. در این مقاله، نحوه تجزیه و تحلیل ارزهای دیجیتال را با استفاده از تحلیل بنیادی، از جمله عوامل کلیدی که باید در نظر بگیرید، به شما نشان خواهیم داد و به تفاوت آنالیز ارز دیجیتال با تحلیل دارایی‌های سنتی نگاه می‌کنیم.

نکات کلیدی:

  • تحلیل بنیادی ارزش ذاتی یک دارایی را تعیین می‌کند. ارزیابی اطلاعات اساسی در مورد یک پروژه رمزنگاری راهنمایی در مورد اینکه آیا به عنوان یک دارایی کم ارزش یا بیش از حد ارزش گذاری شده است، ارائه می دهد.
  • هنگام تجزیه و تحلیل اساسی رمزارزها، باید به عوامل مختلفی مانند معیارهای بلاک چین، کارمزدها، معیارهای مالی و معیارهای پروژه توجه کنید.

توجه : در حالی که ارز دیجیتال یک توکن دیجیتالی است که توسط یک پروژه بلاکچین صادر می‌شود، برای اهداف این مقاله، اصطلاحات ارز دیجیتال، پروژه و توکن به جای یکدیگر استفاده می‌شوند.

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی (فاندامنتال) ارزش ذاتی یک دارایی یا به عبارت دیگر معیار عینی ارزش آن را تعیین می‌کند. ارزیابی اطلاعات زیربنایی در مورد یک پروژه ارز دیجیتال راهنمایی می‌کند که آیا به عنوان یک دارایی کمتر ارزش گذاری شده یا بیش از حد ارزش‌گذاری شده است. ارز دیجیتالی که ارزش کمتری دارد ممکن است یک فرصت خرید باشد، در حالی که ارز دیجیتالی که بیش از حد ارزش گذاری شده باشد ممکن است نشان دهد که زمان کسب سود فرا رسیده است.

بازارهای کریپتو به طور مشهوری بی‌ثبات هستند. حتی ارزهای معتبر مانند بیت کوین و اتریوم در معرض نوسانات ناگهانی هستند. سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال جدیدتر با ریسک قابل توجهی همراه است مگر اینکه متوجه شوید در چه چیزی سرمایه گذاری می‌کنید. 

انجام تجزیه و تحلیل بنیادی به سرمایه گذاران غیر فنی و معامله گران باتجربه امکان می دهد تا حرکات بازار را با اطمینان معامله کنند. با استفاده از تحلیل بنیادی، معامله‌گران می‌توانند استراتژی‌های آگاهانه با شانس سودآوری بهتر ایجاد کنند.

تحلیل بنیادی از تحلیل تکنیکال متمایز است، که معمولاً توسط معامله گران و سرمایه گذارانی که علاقه‌مند به پیش بینی جهت بازار ارز دیجیتال از طریق استفاده از شاخص های فنی مانند RSI ،MACD و Bollinger Bands هستند، استفاده می‌شود.

تجزیه و تحلیل بنیادی کریپتو چگونه متفاوت است؟

در سال 1934، بنجامین گراهام و دیوید داد، تجزیه و تحلیل امنیتی را منتشر کردند که اغلب کتاب مقدس برای ارزیابی اوراق بهادار در نظر گرفته می چ‌شود. تا به امروز، سرمایه گذاران دارایی‌های مالی را با استفاده از معیارهای توضیح داده شده در این کتاب کلاسیک تجزیه و تحلیل می کنند. به عنوان مثال، هنگام ارزیابی کمی سهام، می‌توانید از سود هر سهم (EPS) یا نسبت قیمت به سود (نسبت PE) برای تعیین ارزش ذاتی یک سهم استفاده کنید.

تاکنون، ارزهای دیجیتال در مورد الزامات گزارش‌دهی مشمول مقررات بین‌المللی نشده‌اند، بر خلاف شرکت‌های فهرست‌شده عمومی که اغلب باید گزارش‌های فصلی را با استفاده از استانداردهای حسابداری شناخته‌شده منتشر کنند. معیارهای سنتی کسب و کار، مانند نسبت‌های نقدینگی که به پرداخت بدهی شرکت‌های معمولی نگاه می‌کنند، بنابراین در بازار ارزهای دیجیتال نامربوط هستند. در نتیجه، بازارهای رمزنگاری را نمی‌توان با استفاده از همان شاخص‌های تحلیل بنیادی سنتی مورد استفاده برای مشاغل سنتی ارزیابی کرد.

در بازارهای کریپتو، همه تراکنش‌ها را می‌توان به صورت عمومی در یک بلاک چین «ممیزی» کرد و تیم موسس باید جامعه را از نقشه راه خود مطلع کند. با این حال، از نظر مفهومی، سرمایه گذاران هنوز باید بینش هایی را در مورد هر پروژه اساسی ایجاد کنند. از این رو، چارچوب متفاوتی باید با معیارهایی کاملاً متمایز از معیارهای مورد استفاده برای تحلیل بازارهای سنتی تنظیم شود.

فاکتورهایی که باید هنگام تحلیل اساسی رمزارز در نظر گرفت

هدف اصلی تحلیل بنیادی ارز دیجیتال کاهش ریسک سرمایه گذار و ارزیابی پتانسیل سود دارایی است. 

تحلیل بنیادی را می توان در سه دسته کلی به کار برد.

معیارهای بلاک چین (سنجه های روی زنجیره)

بلاکچین یک منبع ارزشمند است که معیارهای درون زنجیره ای یا داده های ارائه شده توسط بلاک چین را در اختیار کاربران قرار می دهد. با این حال، استخراج اطلاعات به صورت دستی از داده های خام بلاک چین می تواند زمان و منابع را کاهش دهد. خوشبختانه، طیف وسیعی از رابط‌های برنامه نویسی کاربردی (API) ابزارهایی را برای توانمندسازی تصمیمات سرمایه گذاری ارائه می دهند. صرافی‌های پیشرو ارزهای دیجیتال ابزارهای گزارش‌دهی را توسعه داده‌اند که اطلاعات عملی فراوانی مانند تعداد کاربران فعال، کل تراکنش‌ها و ارزش تراکنش‌ها را ارائه می‌دهد.

اساسی ترین معیارهای تحلیل بنیادی یک ارز دیجیتال عبارتند از نرخ هش، تعداد آدرس های فعال و تعداد تراکنش‌ها و همچنین ارزش تراکنش‌ها و کارمزدها. 

نرخ هش

معماری بلاک چین نقش مهمی در ایمن سازی شبکه ایفا می کند و غواصی در داده های آن برای تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال ارزشمند است.

بیت کوین نمونه ای از ارز دیجیتال است که بر اساس اجماع اثبات کار (PoW) اجرا می شود. بلاک چین‌های PoW به استخراج‌کنندگان رمزارز نیاز دارند تا پازل‌های محاسباتی را حل کنند که هر تراکنش را تأیید می‌کند و در عین حال مانع از به دست آوردن 51 درصد کنترل اکثریت بلاک چین توسط مهاجمان مخرب می‌شود. در صورت حمله 51 درصدی، نهاد کنترل کننده (مهاجم شبکه) این قدرت را خواهد داشت که تراکنش های دیگری را که متعلق به آنها نیست تغییر دهد یا متوقف کند، یا پول خود را  دو برابر کند.

نرخ هش قدرت محاسباتی ترکیبی است که در استخراج برای انجام محاسبات روی بلاک چین PoW استفاده می شود. این بر اساس داده‌های در دسترس عموم تخمین زده می‌شود، اگرچه نرخ هش واقعی هرگز مشخص نیست. 

نرخ هش توسط بسیاری از سرمایه گذاران کریپتو به عنوان شاخصی از سلامت ارز دیجیتال مورد نظر در نظر گرفته می شود. هرچه نرخ هش بالاتر باشد، ماینرها برای کسب سود بیشتر انگیزه پیدا می کنند و امنیت شبکه بیشتر می شود. محاسبه نرخ هش شخصی نیز می تواند به استخراج کنندگان کمک کند تا سودآوری خود را تعیین کنند. 

با این حال، زمانی که نرخ هش شروع به کاهش می‌کند، ماینرها ممکن است یک ارز دیجیتال را بی‌سود بدانند، که منجر به «کاپیتولاسیون ماینر» می‌شود، که اغلب زمانی اتفاق می‌افتد که بازارها پایین‌تر می‌آیند و باعث ایجاد فشار برای استخراج‌کنندگان برای فروش سخت‌افزارشان می‌شود. نرخ هش پایین تر نشان دهنده از دست دادن علاقه سرمایه گذاران است. 

قیمت فعلی، حجم تراکنش و کارمزدهای پرداختی یک ارز دیجیتال نمونه‌هایی از متغیرهایی هستند که ممکن است بر هزینه‌های کلی عملیات ماینینگ تأثیر بگذارند. هزینه های استخراج مستقیم مانند برق و توان محاسباتی نیز باید در نظر گرفته شود.

مبلغ شرط شده

در حالی که نرخ هش یک شاخص معتبر از سلامت بلاک چین های PoW است، برای اثبات سهام (PoS) بلاک چین ها (مانند اتریوم)، مقدار کریپتو سهام معیاری است که باید به آن نگاه کرد.

بلاک چین‌های PoS برای اعتبارسنجی بلاک‌ها به توکن‌های استیک شده متکی هستند. از این رو، تعداد بیشتر توکن های سهامدار به امنیت بیشتر بلاکچین ترجمه می‌شود.

آدرس‌های فعال

آدرس‌های فعال تعداد آدرس‌های بلاک چین در حال تراکنش را در یک دوره زمانی مشخص می‌کند. یکی از ساده ترین روش ها جمع آوری تعداد آدرس های ارسال و دریافت در دوره های مختلف است. جمع‌آوری آدرس‌های فعال در طی چند روز، هفته یا ماه، رشد و کاهش را با میزان فعالیت و علاقه به یک سکه یا توکن مقایسه می‌کند.

روش دیگر جمع آوری تعداد آدرس های منحصر به فرد در دوره های از پیش تعریف شده و سپس ارزیابی نتایج است. 

این معیار به سرمایه گذاران دید کلی خوبی در مورد اینکه آیا ارز دیجیتال به طور مداوم استفاده می شود یا خیر می دهد.

تعداد معاملات

فعالیت یک شبکه را می توان با تعداد تراکنش های آن اندازه گیری کرد. سرمایه گذاران ممکن است با ترسیم تعداد معاملات برای فواصل از پیش تعیین شده (یا با استفاده از میانگین متحرک ) مشاهده کنند که چگونه فعالیت در طول زمان تغییر می کند.

لطفاً توجه داشته باشید که این معیار باید با احتیاط استفاده شود. ما نمی‌توانیم رد کنیم که فقط یک طرف پول را بین کیف پول‌های خود انتقال می‌دهد تا به طور مصنوعی فعالیت‌های زنجیره‌ای را افزایش دهد، زیرا نمی‌توانیم هویت برخی آدرس‌های فعال را مشخص کنیم.

ارزش معامله

ارزش معامله معیاری است که به سرمایه گذاران می گوید که چه مقدار ارزش در یک دوره زمانی معین معامله شده است. به عنوان مثال، اگر پنج تراکنش 250 دلاری بیت کوین، همه در یک روز وجود داشته باشد، ارزش تراکنش روزانه 1250 دلار خواهد بود.

ارزش تراکنش دائمی بالا نشان می دهد که ارز دیجیتال در گردش ثابت است، در حالی که مقایسه ها داده های مربوط به حرکات بالقوه بازار را در آینده نشان می دهد.

در یک عمودی خاص، برای مثال لایه 1، ممکن است شاهد کاهش ارزش تراکنش برای یک ارز دیجیتال، اما افزایش برای ارز دیگر باشیم. این نشانه ای است که بازار توجه خود را به جای دیگری معطوف کرده است و می تواند با توجه به تقاضا و فعالیت روی آن، افزایش بالقوه قیمت ارز دیجیتال را نشان دهد.

هزینه ها

کارمزدها منعکس کننده تقاضا برای یک بلاک چین معین یا تعداد تراکنش هایی است که باید در سریع ترین زمان ممکن به بلاک چین اضافه شوند. کارمزدهای پرداخت شده را می توان به عنوان پیشنهادات در یک حراج در نظر گرفت: کاربران باید با یکدیگر رقابت کنند تا تراکنش های آنها اجرا شده و در بلاک چین گنجانده شود. کسانی که کارمزد بیشتری می پردازند، تراکنش هایشان زودتر تایید می شود. از این رو، کارمزدهای بالاتر معمولاً نشان دهنده تقاضای بیشتر کاربران برای گنجاندن تراکنش هایشان در بلاک چین است.

گاز اتریوم نمونه ای از کارمزدهای پرداخت شده است، اما هر ارز دیجیتال کارمزد تراکنش های خاص خود را دارد. 

کارمزدها همچنین می توانند ایده ای از امنیت شبکه ارزهای دیجیتال را ارائه دهند. بلاک چین های PoW به طور معمول یک پاداش بلاک به ماینرها ارائه می دهند که به پردازش تراکنش ها و حفظ امنیت یک زنجیره کمک می کنند. این پاداش های بلوک معمولاً از کارمزد تراکنش تشکیل می شود. با ارزهای دیجیتالی که دارای برنامه انتشار کاهشی هستند، مانند بیت کوین، پاداش های بلاک به صورت دوره ای کاهش می یابد، در رویدادی که به عنوان نصف شدن بیت کوین شناخته می شود. 

هنگامی که پاداش های بلاک کاهش می یابد، افزایش کارمزد تراکنش ها به منظور کمک به ماینرها برای حفظ سودآوری منطقی است. اگر نرخ افزایش کارمزد تراکنش‌ها با کاهش پاداش‌ها مطابقت نداشته باشد، ماینرها ممکن است با ضرر شروع به کار کنند و شبکه را ترک کنند. این می تواند امنیت شبکه ارزهای دیجیتال را کاهش دهد.

معیارهای مالی

معیارهای مالی یک ارز دیجیتال نمای کلی خوبی از عملکرد ارز دیجیتال در مقایسه با گذشته ارائه می دهد و همچنین بینش هایی را در مورد رشد بالقوه آینده آن ارائه می دهد.

ارزش بازار (بازار سرمایه)

ارزش بازار نشان دهنده ارزش یک شبکه است. می توان آن را با ضرب قیمت فعلی در عرضه ارز دیجیتال در گردش محاسبه کرد. با این حال، در صورت عدم توجه به معیارهای دیگر، مانند نقدینگی،  ارزش بازار می‌تواند ارزش گذاری‌های گمراه کننده ای را ارائه دهد.

به طور کلی، ارزش بازار می تواند برای تخمین پتانسیل رشد یک ارز دیجیتال مورد استفاده قرار گیرد. برخی از سرمایه گذاران بر این باورند که ارزهای دیجیتال با ارزش بازار کمتر فرصت بیشتری برای رشد در مقایسه با ارزهای دارای ارزش بازار بالاتر دارند، در حالی که برخی دیگر استنباط می کنند که ارزش بازار بزرگتر به تأثیر شبکه و زیرساخت قوی تر تبدیل می شود که تقاضای بازار را جذب می کند.

اگرچه ارز فراموش شده، کیف پول‌های گمشده و کلیدهای غیرقابل بازیابی به این معنی است که ما هرگز نمی‌دانیم دقیقاً چند سکه از یک ارز دیجیتال در گردش است، ارزش بازار تقریباً ارزش شبکه یک سکه را ارائه می‌کند.

نقدینگی و حجم معاملات

نقدینگی معیاری است که نشان می دهد خرید و فروش یک ارز دیجیتال چقدر آسان است. اگر بتوان یک ارز دیجیتال را بدون تغییر شدید ارزش بازار به سرعت خرید یا فروخت، نقدینگی آن قوی در نظر گرفته می‌شود. یک ارز دیجیتال مایع سفارشات خریداران و فروشندگان زیادی را در انتظار تکمیل شدن دارد. این به نوبه خود، اسپرد پیشنهاد و تقاضا را محدود می‌کند که معیار خوبی برای نقدینگی است. 

در بازارهای غیر نقدینگی، مشکلی که سرمایه گذاران با آن مواجه هستند، ناتوانی در فروش ارز دیجیتال با قیمت «عادلانه» است. این به این دلیل است که به ندرت هیچ خریداری وجود ندارد که مایل به انجام معامله باشد، که منجر به دو انتخاب برای سرمایه گذاران می شود: آنها می توانند قیمتی را که ارز دیجیتال را با آن می فروشند کاهش دهند یا منتظر افزایش نقدینگی آن باشند. با این حال، توجه داشته باشید که در صورت عدم افزایش قیمت، HODL کردن ارز دیجیتال ممکن است بازگشت سرمایه را در دراز مدت کاهش دهد.

حجم معاملات یک شاخص مفید از توانایی یک ارز دیجیتال در حفظ شتاب است. این نشان می دهد که چند واحد از ارز دیجیتال در یک دوره خاص تغییر کرده است. اگر روند صعودی ارزش با حجم معاملات بالا حمایت شود، این احتمال وجود دارد که قیمت کریپتو به افزایش خود ادامه دهد. برعکس، نوسانات قیمت بدون حجم معاملات قابل توجه ممکن است فقط در رادار باشد. 

عرضه در گردش

عرضه در گردش یک ارز دیجیتال به تعداد کل واحدهای موجود در عرضه فعال که برای عموم قابل دسترسی هستند اشاره دارد. متفاوت از کل عرضه یا حداکثر عرضه بالقوه، عرضه در گردش ثابت نیست و می تواند در طول زمان تغییر کند، زیرا ارزهای دیجیتال می توانند سوزانده یا ضرب شوند. 

برنامه انتشار چیزی است که سرمایه گذاران می توانند برای تصمیم گیری آگاهانه به آن نگاه کنند. برخی از ارزهای رمزنگاری شده دارای کاهش تورم هستند و عرضه آنها به مرور زمان کاهش می یابد. این برای برخی از سرمایه گذاران جذاب است، زیرا آنها معتقدند کاهش عرضه همراه با افزایش تقاضا از بازار منجر به افزایش قیمت می شود. 

از سوی دیگر، ارزهای رمزپایه که ممکن است بسیار تورم‌زا باشند و منجر به عرضه در گردش بالا شوند، ممکن است سرمایه‌گذاران را محتاط کنند زیرا عرضه بیش از حد می‌تواند منجر به کاهش قیمت شود.

معیارهای پروژه

معیارهای پروژه برای اتخاذ یک رویکرد کیفی برای ارزیابی عملکرد یک ارز دیجیتال استفاده می شود. آنها بر روی عوامل داخلی و خارجی تمرکز می کنند، مانند هدف ارز دیجیتال و نحوه عملکرد پروژه.

تیم

وب‌سایت‌های پروژه معمولاً فهرستی از اعضای تیم خود را شامل می‌شوند که تجربه جمعی آن‌ها می‌تواند روشن کند که آیا گروه دارای تخصص لازم برای تکمیل پروژه است یا خیر. 

برخی از مواردی که سرمایه گذاران ممکن است از تیم پروژه به دنبال آن باشند عبارتند از:

  • آیا اعضا تا به حال ارز دیجیتال را با موفقیت راه اندازی کرده اند؟ 
  • آیا آنها قبلاً روی پروژه های معتبر کار کرده اند – و آیا دانش لازم برای رسیدن به نقاط عطف پیش بینی شده خود را دارند؟ 
  • آیا آنها در هر گونه تلاش مشکوک یا کلاهبرداری شرکت کرده اند؟ نکته آخر با توجه به تعداد فرش‌کشی‌ها در بازار کریپتو که در آن اعضای تیم با سرمایه‌های جمع‌آوری‌شده فرار می‌کنند، اهمیت ویژه‌ای دارد. 
  • آیا حامیان یا مشاوران مهم یا معتبری برای پروژه وجود دارد؟ این می تواند به ارزیابی اعتبار تیم آن کمک کند.

بررسی پیشینه را می توان از طریق پلتفرم های شبکه مانند لینکدین انجام داد.

اگر یک تیم اصرار به ناشناس ماندن داشته باشد، سرمایه گذاران باید در مورد اینکه آیا به اندازه کافی قابل اعتماد هستند یا خیر، احتیاط کنند. ردیابی یک تیم ناشناس از نظر پیشرفت ها و پیشینه آنها بسیار دشوار است.

کاغذ سفید یا وایت پیپر

کاغذ سفید یک سند فنی است که هدف و عملیات یک پروژه را مشخص می کند. این مهمترین اسناد پروژه است و در حالت ایده آل باید حاوی اطلاعات زیر باشد:

  • راه حل های فناوری بلاک چین
  • از موارد برای ارز دیجیتال استفاده کنید
  • نقشه راه، که مستلزم ویژگی ها و ارتقاءهای آینده است
  • اقتصاد توکن (طرح عرضه و توزیع برای ارز دیجیتال) 
  • اطلاعات تیم

کاغذ سفید را با دوز خوبی از شک و تردید بررسی کنید و مراقب نظرات شخص ثالث در مورد پروژه باشید که می تواند از طریق پلتفرم هایی مانند Discord یا Twitter به اشتراک گذاشته شود.

مقایسه رقیب

شناسایی رقبای یک پروژه در عمودی آن برای ارزیابی پتانسیل پروژه حیاتی است. یک پروژه ممکن است در ابتدا جذاب به نظر برسد، اما در مقایسه با پروژه‌های رقبای که ممکن است تیم بهتری داشته باشند، ویژگی‌های محصول را متمایز کنند یا سطح بالاتری از مشارکت جامعه داشته باشند، ممکن است اینطور نباشد.

نقشه راه محصول

بیشتر پروژه‌های ارزهای دیجیتال دارای نقشه راه برای آینده هستند، با جدول زمانی برای شبکه‌های آزمایشی، انتشار و ویژگی‌های جدید برنامه‌ریزی‌شده. نقشه راه باید طرحی واضح از تحولات آینده ارائه دهد. سرمایه گذاران می توانند از آن برای اندازه گیری دستیابی به نقاط عطف و تعیین اینکه آیا تیم مطابق برنامه های آنها عمل می کند یا خیر استفاده کنند.

Tokenomics و Utility

توکنومیکس اقتصاد عرضه و تقاضای توکن است که ارزش و قیمت یک ارز دیجیتال را هدایت می کند. هر چه تقاضا نسبت به عرضه بیشتر باشد، قیمت نیز بالاتر است. با نگاهی به توزیع توکن، سرمایه گذاران ممکن است بتوانند هر گونه ریسک بالقوه را شناسایی کنند. به عنوان مثال، اگر تنها تعداد کمی از مردم اکثریت عرضه را در اختیار داشته باشند، در نهایت می توانند با دامپینگ تمام دارایی های خود، بازار را دستکاری کنند و باعث سقوط قیمت کریپتو شوند.

Tokenomics همچنین شامل ساختار انگیزشی است که برای ایجاد انگیزه رفتار در یک شبکه استفاده می شود. به عنوان مثال، یک مدل توکنومیک برجسته که توجه را به خود جلب کرده است، مدل سپرده رأی است، که در آن از جوایز برای تشویق کاربران رمزنگاری که ارز دیجیتال خود را برای مدتی قفل می‌کنند، استفاده می‌شود. این به معنای کاهش عرضه در گردش است که در افزایش قیمت ها نقش دارد.

دوره تخصیص عرضه یک ارز دیجیتال باید در نظر گرفته شود. یک دوره کوتاه مدت سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران اولیه می تواند منجر به وضعیتی شود که آنها تعداد زیادی توکن را برای کسب سود به بازار می ریزند و منجر به کاهش قیمت ارز دیجیتال در طول زمان می شود.

سودمندی توکن چیزی است که سرمایه گذاران باید به آن توجه کنند. برخی از پروژه ها توکن هایی ایجاد می کنند که کاربرد زیادی ندارند. در چنین مواردی، تقاضای بازار برای توکن کم خواهد بود، زیرا هدف عملی آن را دنبال نمی کند. بدون تقاضای بازار برای توکن، احتمال افزایش قیمت آن کمتر است.

فعالیت توسعه

فعالیت توسعه این تیم می تواند روشن کند که آیا آنها به طور فعال روی پروژه کار می کنند و به نقاط عطف خود می رسند یا خیر. بررسی کنید تا ببینید چه تعداد مشارکت‌کننده وجود دارد، و در صورت داشتن یک GitHub عمومی پروژه، چقدر فعالیت وجود دارد. ارز دیجیتالی که مخزن آن طی دو سال به‌روزرسانی نشده است یا به‌روزرسانی‌های متناقض را ارائه می‌کند، ممکن است به اندازه ارزهایی که توسعه آن ثابت بوده است جذاب نباشد.

چه چیز دیگری برای تجزیه و تحلیل ارزهای دیجیتال؟

تجزیه و تحلیل کمی همچنین یک روش عالی برای تجزیه و تحلیل یک ارز دیجیتال است. با این حال، در تعیین خطرات آن یا برای جنبه هایی که با یک عدد قابل اندازه گیری نیستند مفید نیست.

عوامل دیگری که می توانند از نظر تحلیل بنیادی وارد شوند عبارتند از سیاست های دولت، سیاست اجتماعی و رفتار کاربر.

سیاست های دولت

در طول سال گذشته در میان برخی از بزرگترین رویدادهای قو سیاه، مانند سقوط FTX و ورشکستگی 3AC، مقررات سخت گیرانه تری در مورد ارزهای دیجیتال وجود داشته است . برخی از نمونه های برجسته دیگر عبارتند از دعوای ریپل (XRP) و تحریم تورنادو کش (TORN). این باعث شده است که قیمت‌های XRP و TORN براساس تغییرات نظارتی در حال انجام به طور قابل توجهی متفاوت باشد.

از آنجایی که دولت ایالات متحده نقش فعال تری در محدود کردن برخی از ارزهای دیجیتال عمودی بر عهده گرفته است، سرمایه گذار باید ارزیابی کند که آیا ارز دیجیتالی که می خواهد در آن سرمایه گذاری کند ممکن است تحت تأثیر قوانین منفی قرار گیرد یا خیر.

محیط سیاسی اجتماعی

همه‌گیری کووید-19 به سرمایه‌گذاران طعم یک بحران واقعاً جهانی و تأثیر آن بر بازارهای مالی را چشید. با گسترش همه‌گیری، همه دارایی‌ها، از جمله ارزهای دیجیتال، فروخته شدند. بیت کوین از 7 تا 13 مارس 2020 58 درصد سقوط کرد . سرمایه گذاران نگرش ریسک گریز داشتند و از دارایی های سفته باز گریختند.

در واکنش به این بحران، دولت‌ها در سراسر جهان تریلیون‌ها دلار بسته‌های محرک را تصویب کردند. از آنجایی که بانک‌های مرکزی سیستم را با ارزهای فیات پر کردند، سرمایه‌گذاران به ارزهای دیجیتال به عنوان ذخیره‌ای از ارزش و پوشش تورم روی آوردند. 

رفتار کاربر

رفتار سرمایه گذار یکی از دشوارترین عوامل ارزیابی است. با این حال، اخیراً شاهد بوده‌ایم که کاربران بر اساس رهبران نظری کلیدی (KOL) سرمایه‌گذاری می‌کنند، معمولاً افرادی که دنبال‌کنندگان زیادی در پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی از جمله توییتر، اینستاگرام و تیک‌توک دارند. 

از این رو، اگر یک ارز دیجیتال با برخی از این KOL های اصلی شراکت داشته باشد، می تواند فشار زیادی برای بازاریابی آنها باشد و سرمایه گذاران بیشتری را جذب کند. بنابراین برای سرمایه گذاران بسیار مهم است که به تعداد دنبال کنندگان پروژه در رسانه های اجتماعی و میزان تعاملی که می توانند با جامعه خود به دست آورند توجه کنند.

یکی از نمونه های بارز این اتفاق دوج کوین و ایلان ماسک است. ماسک فقط با توئیت کردن در مورد این رمزارز (DOGE) می‌تواند قیمت DOGE را به دلیل تعداد فالوورهایی که دارد، افزایش دهد.

انجمن

معیار دیگری که باید به آن توجه کرد، فعالیت یک جامعه ارزهای دیجیتال است. رمزارزهای موفق معمولاً دارای یک جامعه فعال هستند که به یکدیگر در درک ارز دیجیتال کمک می کنند. به عنوان مثال، یک سرمایه‌گذار می‌تواند دانش بیشتری از طریق انجمن از طریق Discord یا چت تلگرام خود به دست آورد.

ابزارهای تحلیلی

همانطور که بازار ارزهای دیجیتال رشد کرده است، ابزارهای تحلیلی موجود برای سرمایه گذاران برای دسترسی به داده ها گسترش یافته است.

ابزارهای نمودارگیری مانند TradingView ، جمع‌آوری‌کننده‌های اخبار، تعادل مجدد پورتفولیو و کاوشگرهای بلاک مانند Etherscan همگی به ایجاد یک چشم‌انداز ارز دیجیتال غنی از داده کمک می‌کنند.

نظرات کاربران

  • مسئولیت دیدگاه با نویسنده‌ی آن است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *