0

فیلم حوض نقاشی

فیلم حوض نقاشی

فیلم حوض نقاشی فیلمی ایرانی است که توسط مازیار میری در سال ۱۳۹۱ ساخته شده و در سی و یکمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر به نمایش درآمد.

به گزارش خوبو، حوض نقاشی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران است که مورد استقبال منتقدان و تماشاگران قرار گرفت، اما با بی‌مهری جشنواره فیلم فجر مواجه شد. این فیلم از سایت معتبر IMDB، موفق به کسب نمره خوب 7.4 شده است. 5000 نفر به این فیلم نمره داده‎اند.

دانلود رایگان فیلم حوض نقاشی

عوامل و بازیگران فیلم حوض نقاشی

حوض نقاشی فیلمی است که در ژانر درام و عاشقانه توسط مازیار میری ساخته شده است. این فیلم ششمین اثر سینمایی مازیار میری بوده و از منظر بسیاری، بهترین ساخته این کارگردان مطرح ایرانی است. به آهستگی، کتاب قانون و سعادت آباد از جمله فیلم‌های مطرح ساخته شده توسط میری است.

بازی‌های تحسین برانگیز شهاب حسینی و نگار جواهریان مورد توجه بسیاری قرار گرفت.

کارگردانمازیار میری
تهیه کنندهمنوچهر محمدی
نویسندهحامد محمدی
بازیگرانشهاب حسینی
نگار جواهریان
فرشته صدرعرفایی
سپهراد فرزامی
سیامک احصایی
الهام کردا
تدوینمحمدرضا مویینی
موسیقیسعید انصاری
سال ساخت1391
نمره IMDB7.4
مدت زمان فیلم93 دقیقه
فروش گیشه1٬644٬989٬000 تومان

خلاصه داستان

مريم (نگار جواهریان) و رضا (شهاب حسینی) با ساير آدم ها تفاوت دارند. آيا اين تفاوت را با معجزه عشق می‌توان حل کرد؟ آن هم نه یک فرق ساده، بلکه بسیار بزرگ و آن‌ها باید تلاش کنند تا به دیگران ثابت کنند این تفاوت بزرگ را با معجزه عشق حل کرده‌اند. ولی کنار پذیرفتن این تفاوت برای تنها پسرشان به اندازه‌ای سخت است که از خانه می‌گریزد…

نگار جواهریان و شهاب حسینی در فیلم حوض نقاشی

نقد و بررسی فیلم حوض نقاشی

حوض نقاشی از همان ابتدا تکلیفش را با تماشاگر مشخص می‌کند. اینکه قرار است تا انتها با هر بزنگاهی تحت تاثیر قرار بگیرد و خیلی هم در بند منطق‌های مرسوم چنین فیلم‌هایی نباشد. شاید اصلا به همین خاطر هم هست که قصه اش را دیر شروع می‌کند و تا پیش از آن با نمایش مکرر روزمرگی‌های شخصیت‌های اصلی سعی در شناساندن فضا و آدم‌های قصه دارد. و البته در این میان از کنار بسیاری از ظرفیت‌های آشنا و کاربردی قصه هم به آسانی می‌گذرد. فیلم مخاطب را پرتاب می‌کند به یک زندگی غریب و ساده که لااقل در اطراف خود کمتر دیده‌ایم و فیلمساز هم قرار است قصه این آدم‎ها را برایمان بگوید.

پس همه چیز دست اوست و فقط خودش می تواند به نگاه ما به این قبیل افراد جهت ببخشد. این یعنی شروعی برای یک انتخاب. به همین جهت بزرگترین شانس را هم دارد. که می تواند به این وسیله فیلم و قصه اش را در ذهنمان ماندگار کند و یا خیلی چیزهای دیگر را عوض کند. اما پس چرا «حوض نقاشی» به چنین فیلمی بدل نمی شود و نهایتا از سطح یک فیلم متوسط رو به بالا فراتر نمی رود؟ علت به همانجایی باز می گردد که نویسنده در گیر و دار ایده اولیه فیلم خودش را محبوس کرده و با خلق خرده داستان های پیش پا افتاده و غیر ضروری سعی در جذب مخاطبش دارد. مخاطبی که به لطف حضور دو تن از بهترین بازیگران تا اینجای قائله را با فیلمساز همراه شده و باالطبع انتظار خارق العاده ای هم از سرانجام کار دارد.

بزرگترین ایراد فیلم به نظرم عدم درک درست از آدم‌های قصه است و در نتیجه انتخاب نادرست بزنگاه‌های مناسب برای ایجاد بحران و گره‌افکنی‌های سطحی و غیر منطقی که تا انتها با آن روبه رو هستیم. پسری که قرار است نماینده اصلی تناقضات درونی میان این خانواده باشد. کسی که ظاهرا از پدر و مادرش بیشتر می‌فهمد و به همین دلیل از مقطعی توان کنار آمدن با نوع زندگی و رفتارهای دیرفهم آنها را ندارد، با یک بحران به ظاهر ساده از خانواده دل می‌کند و به دنبال خوشبختی زودگذر به خانه ناظم مدرسه اش پناه می‌برد.

البته اوضاع قصه و پرداخت شخصیت ها در آنجا هم دست کمی از خانه خودشان ندارد. ناظمی که قرار است به فصل مشترک میان فرزند و پدر و مادر ناتوانش بدل شود بی جهت منفعل نشان می‌دهد و در نهایت با یک پادرمیانی اجباری این تکلیف را از سر خودش باز می‌کند. با این وجود شوهر زن اوضاعش از همه خرابتر است. تا نیمه‌های فیلم که اصلا معلوم نیست مشکلش با خودش و دیگران چیست و بعد هم که مشخص می‌شود از کارش اخراج شده و عصبی است و این سیگار است که آرامش می‌کند در حالی که می تواند در یکی از فصل های مهم فیلم فکری به حال پسرک سرگردان کند و با حرفی چیزی کار ناتمام ناظم را به اتمام برساند بیشتر از یک تعمیرکار عینک عمل نمی کند و کاری را که پدر پسر از انجامش عاجز بود، او برایش انجام می دهد.

تا به این ترتیب یکی دیگر از فرصت‌های مهم دراماتیک فیلم از دست برود و چاره‌ای جز گفتگوی پدر و پسر آن هم در بدترین شرایط جغرافیایی نماند! جایی که پسرک در کلاس است و معلم در حال تدریس و پدر در یک اقدام کم نظیر راضی می شود از پشت پنجره با پسرش حرف بزند و اظهار پشیمانی کند که او را کتک زده. ظاهرا قرار است با صحنه ای دراماتیک و احساسی همگام با هدف اصلی فیلم رو به رو باشیم اما تصور کنید در چنین وضعیتی با حضور آن همه شاگرد باید بپذیریم که از پشت پنجره هم می شود تحت تاثیر قرار گرفت و مادر هم که گوشه حیاط در انتظار معجزه ای میان این پدر و پسر است.

کمی سخت است اما چون از هدف نهایی فیلم آگاهیم چاره ای جز پذیرفتنش نداریم. به غیر از این اما نقش اساسی کُتلت و خواهر مرد را نباید از یاد برد! کتلتی که تبدیل به یک انگیزه قوی در پسر می شود تا بفهمد فقط اوست که از این غذا به ستوه آمده و اگر مادرش در پیتزا درست کردن تبحری ندارد لااقل در طبخ کتلت مهارت زیادی دارد و حتی در خانه ناظمش هم این کتلت است که طرفدار پیدا می کند.

خواهر مرد اما بدون رودربایستی هیچ کارکرد منطقی یا دراماتیک جدی ندارد جز اینکه بفهمیم این دو طفل معصوم کسی را هم در این دنیا دارند و فقط خودشان نیستند و خودشان! و البته واکنش احساسی و عصبی مرد بعد از آنکه می فهمد زن ماجرای فرار پسرشان را بر خلاف توصیه او به خواهرش منتقل کرده، بدون وجود او امکان پذیر نبود! در این بین نقبی هم به مشکلات روز جامعه زده می شود و فکت هایی از تاثیر تحریم دارو و مشکلاتی از این دست آورده می‌‌شود که با تلفظ ناصحیح مرد از این کلمه همراه است. که ظاهرا هدف این بوده که علی رغم تصور او از این مقوله که با یک خوانش اشتباه همراه است اما به هر حال تاثیرش همانی است که او انتظارش را ندارد. این مساله نیز با اینکه در جای درستی قرار دارد ولی باز در راستای همان هدف اولیه فیلم است که ذکر کردم. تحریک تماشاگر به هر نحو.

با این حال کارگردان همه زورش را می‌زند که از این بین بهترین استفاده را از ظرفیت‌های موجود بکند و حاصل کار را به فیلمی تبدیل کند که حداقل بشود از آن به عنوان فیلمی دغدغه مند و شریف یاد کرد. هدفی که به نظرم در وضعیت فعلی به آن نائل آمده و با اینکه در بسیاری از جاها الکن عمل می کند اما حداقل به لحاظ به تصویر کشیدن عشقی کمیاب و نادر تا حدودی موفق بوده. عشقی که قرار است ما از میانه های راه و البته بحرانی ترین جای کار همراهش شویم. عشقی که جز سازش راه گریزی در آن نیست. به نظرم بیشتر از هر چیز این موضوع است که در فیلم اهمیت دارد و پررنگ جلوه می کند. هر چند که فیلمنامه اش ایرادهای بسیار داشته باشد.

از صحنه های قابل اشاره ای که می توان به عنوان استفاده درست کارگردان از ظرفیت‌های موجود و در جهت هدف نهایی فیلم، از آن یاد کرد جایی است که مرد کشان کشان موتور گازی قرضی اش را راه می‌برد و آخرین نما روی موتور پر زرق و برقی است که کنار دیوار پارک شده. از این دست صحنه ها در فیلم کم نیستند ولی چون فیلمنامه به درستی چیده نشده دست کارگردان بیشتر از این باز نیست و این نهایت استفاده‌ای است که می تواند از مصالح موجود بکند. باید دید این تجربه چقدر نزد مخاطب موفق عمل می کند موفقیتی که اگر هم حاصل شود به جز بازی بازیگرانش که به نظرم در بسیاری از لحظات فیلم قابل تحسین است از اعتماد متقابل تهیه کننده و سرمایه‌گذار اصلی‌اش هم می‌آید. جایی که حوزه هنری پس از ماجرای پر از کش و قوس سال گذشته اش با سینماگران وارد مصالحه می شود و ظاهرا قرار است حاصل را اثر نمونه ای از آنچه که مورد تایید حوزه هنری است قلمداد کنیم. اینکه چقدر موفق بوده و حاصل این همکاری چقدر در روند سینمای ایران موثر است نیازمند کمی صبوری است و سعه صدر. شاید مثل شخصیتهای خود فیلم چاره ای جز سازش میان نهاد مزبور و سینماگران باقی نمانده باشد!

نویسنده: حسین ارومیه چی‌ها
منبع: سایت سینمانگار

شهاب حسینی در فیلم حوض نقاشی

فهرست جوایز فیلم حوض نقاشی

در سی و یکمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، فیلم حوض نقاشی نامزد دریافت سه سیمرغ بلورین برای بهترین بازیگر نقش اول زن (نگار جواهریان)، بهترین فیلمبرداری (محمد آلادپوش) و بهترین طراحی صحنه و لباس (آتوسا قلمفرسایی) شد و در پایان موفق به دریافت دو سیمرغ شد.

  • برنده سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه و لباس (آتوسا قلمفرسایی) دوره ۳۱ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۱
  • برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران (منوچهر محمدی) دوره ۳۱ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۱
  • برنده جایزه یونسکو جوایز آسیا و اقیانوسیه – (مجموع فیلم ۲۰۱۳)
  • برنده جایزه ویژه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم لیسبون (شهاب حسینی ۲۰۱۴)
  • برنده جایزه بهترین فیلم جشنواره بین‌المللی فیلم کودک شارجه ۲۰۱۴

بیشتر بخوانید

نظرات کاربران

  • مسئولیت دیدگاه با نویسنده‌ی آن است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *