چین اگرچه جای خود را در لیست پرجمعیتترین کشور جهان به هندوستان داد، همینک به عنوان بزرگترین اقتصاد و قدیمیترین کشور جهان شناخته میشود. رسوم و تاریخی پشت شیوهی زندگی مردم این کشور است که به دلایل بسیاری، جالبتوجه است. برای آشنایی بیشتر با این کشور با خوبو همراه باشید.
نام کشور | جمهوری خلق چین | China PRC | ژونگوآ (中国) |
پایتخت | پکن |
زبان | چینی مادارین |
شیوهی حکومت | دولت سوسیالیستی تکحزبی |
تاریخ استقلال | 1949 (برقراری سیستم جدید حکومتی) |
مساحت | 9.5 میلیون کیلومتر مربع |
جمعیت | 1.4 میلیارد نفر |
تولید ناخالص داخلی | 33 تریلیون دلار (سرانه 23 هزار دلار) |
شاخص توسعه انسانی | 0.76 (هفتاد و نهمین کشور جهان) |
شاخص شادی | هشتاد و دومین در جهان |
مهمترین شهرها | پکن، شاهنگهای، گوانگژو، شنژنن، چونگکینگ، تیانجین، هانگژو، نانکینگ، ووهان، دالیان |
واحد پول | یوان (هر دلار آمریکا، 6.85 یوان) |
فاصله زمانی با ایران | 4:30+ |
پیش شماره تلفن | +86 |
دین | 73 درصد بدون دین 15 درصد بودایی هفت درصد ادیان بومی 2.5 درصد مسیحی 0.45% اسلام |
نژاد | قوم هان (بیش از یک میلیارد) اقوام ژوانگ، هوئی، منچو، ایغور، میائو، تبتی و … |
آشنایی کلی با چین
کشور چین با نام رسمی جمهوری خلق چین، کشوری پهناور در شرق آسیا است. کشوری که با 1.4 میلیارد نفر جمعیت که پنج منطقهی زمانی مختلف در آن جا دارند و با 14 کشور مرز خاکی دارد. چین با مغولستان و روسیه، بیش از چهار هزار کیلومتر مرز دارد که یک طولانیترین اعداد بین هر دو کشوری در جهان هستند. کشور چین 9.6 کیلومتر مساحت دارد که باعث میشود سومین کشور بزرگ جهان باشد. 22 استان، پنج منطقهی خودمختار و منطقه ویژه اداری (هنگکنگ و ماکائو) در چین وجود دارد. پکن، پایتخت است و شانگهای دومین شهر مهم این کشور به حساب میآید.
چین را یکی از گهوارههای تمدن بشری میدانند. به گونهای که به لحاظ اختراع خط، تاسیس مدارس و بسیاری دیگر از جنبههای تمدن بشری، چین قدم اول را برداشته است. از همین رو فرهنگ چینی تا حد زیادی روی کشورهای همسایه یعنی کره، ژاپن، مغلوستان و کشورهای جنوب شرقی آسیا نیز اثر گذاشته است.
وقتی جاده ابریشم به قصد تجارت در آسیا و اروپا از مبداء چین آغاز شد، مسئله باعث جهشی جدی در مناطق متعددی از جهان شد. به این صورت فرهنگ چینی در کنار محصولاتی نظیر ابریشم در تمام طول کمربد اوراسیا گسترش یافت. کنفسیسوس، فیلسفوف شهیر چینی و اندیشههای او تا حد بسیاری فرهنگ کنونی چینی را در جنبههای متنوع از جمله سیاست ساخته است.
چین، برای چند هزاره عموماً مهمترین کشور جهان بود تا جایی که اروپاییهای امپریالیست از راه رسیدند. طی قرن نوزده، چینیها شکستهای سختی از غربیها متحمل شدند و در قرن بیستم توسط ژاپنیها تحقیر شدند. با این حال چند دهه بعد از استقرار کمونیزم در چین، دوباره این کشور، خود را به عنوان قدرتی بسیار مهم مطرح کرده است. حالا چین یک مرتبهی دیگر بزرگترین اقتصاد جهان به شمار میرود.
نام و نمادهای کشور
کلمه چین، قرن شانزدهم وارد انگلیسی شد. چینیها از این کلمه برای معرفی خود استفاده نمیکردند. کلمهی سانسکریت Cīna، وارد فارسی و بعد وارد پرتغالی شده بود و سرانجام توسط تمام اروپاییهایی شناخته شد. اولین اشاره به چین در اسناد فارسی به 2500 سال پیش بازمیگردد. یکی از تئوریها این است که این واژه، از خاندانی به اسم Qin برداشته شده که در شرق چین، حکومت میکردند. با این حال در این زمینه، هنوز توافقی حاصل نشده است.
- چینیها به نام کشور خود به طور مفصل Zhōnghuá Rénmín Gònghéguó و به طور خلاصه
- Zhōngguó میگویند که ژونگوآ تلفظ میشود. zhōng به معنی مرکز و guó به معنی دولت است.
- یکی از اولین سلسلههای شناخته شدهی بشری، یعنی دودمان شیا 4000 سال پیش در همین کشور حکمرانی میکردند.
- پرچم ملی چین، با پس زمینه قرمز و پنج ستارهی طلایی شناخته میشود. رنگ قرمزِ این پرچم، اشاره به حزب کمونیست چین دارد.
- نشان ملی چین هم به جز پنج ستاره و پسزمینهی قرمز، شامل تصویری از دروازهی تیانمن میشود، یعنی همانجایی که مائو، آغاز حکومت جدید را اعلام کرد.
- سرود ملی چین، راهپیمایی داوطلبان نام دارد که اینگونه شروع میشود: همه آنانی که نمیخواهید برده باشید، بپا خیزید! بگذار تا از گوشت و خون خود دیوار بزرگ دیگری بسازیم.
- پاندای غول پیکر، حیوانی بومی چین است که برای مردم این کشور اهمیت بسیار دارد.
- اژدهای چینی حیوانی اسطورهای در فرهنگ و فولکلور چینیهاست که مارمانند است.
- کنفسیوس فیلسوف، نظریهپرداز سیاسی و معلم چینی در دورن باستان، حدود 2500 سال پیش زندگی میکرد. او خود را فرستادهی خدا معرفی نمیکرد و آموزهای مذهبی نداشت. به جای آن، آموزههای اجتماعی بسیاری داشت که سازندهی بسیاری باورهای کنونی چینیها هستند.
- ابریشم، کیوی کرکی، عناب و کهندار (گینکو)، گوچین، (ساز) مرغابی پکن (غذا)، چونگسام (لباس زنانه)، بایجو (نوشیدنی) از دیگر نمادهای فرهنگی چین هستند.
جغرافیا
پس از روسیه، چین دومین کشور بزرگ جهان به لحاظ بزرگی مساحت خاک است و 9.6 میلیون کیلومتر مربع وسعت دارد. همینطور این کشور 22117 کیلومتر مربع مرز زمینی دارد که بیشتر از هر کشوری به شمار میرود. به لحاظ خط ساحلی هم، چین 14500 کیلومتر ساحل دارد. چهارده کشوری که چین با آنها مرز مشترک دارد، این کشورها هستند: ویتنام، لائوس، میانمار، هند، بوتان، نپال، افغانستان، پاکستان، تاجیکستان، قرقیزستان، قزاقزستان، روسیه، مغولستان، کره شمالی. همینطور فاصله کمی با بنگلادش و تایلند و مرزهایی آبی با ژاپن، فیلیپین، مالزی و اندونزی دارند.
وسعت چین، با تنوع بسیاری همراها است. مناطق کویری، جنگلی و مرطوب متعددی در این کشور وجود دارد. کوههای هیمالیا و چند رشتهکوه دیگر، چین را از جنوب آسیا جدا میکند. بهطور بخصوص کوه هیمالیا، در مرز چین و نپال واقع شده است. یانگتسه سومین رودخانه بزرگ جهان از فلات تبت شروع میشود و به سمت شرق میرود.
آبوهوای چین، عموماً به شکل فصول خشک و فصول موسمی (ماههای ژوئن، ژوئیه، اوت و سپتامبر) است. در زمستان، بادها از شمال و در تابستان از جنوب میآیند. با توجه به سیاستهای اشتباه کویرزدایی طی قرن بیستم، گزارشها حاکی از آن است که این کشور سالی 4000 کیلومتر مربع را از دست میدهد و مناطق جدیدی کویر میشوند. از سمت دیگ، کیفیت و کمیّت آب یکی دیگر از چالشهای اصلی چین در دهههای آتی خواهد بود. با این حال آنها تولیدکنندهی شماره یک جهان در زمینه برنج، گندم، گوجه، بادمجان، هندوانه، انگور، اسفناج و بسیاری میوهها و صیفیجات دیگر هستند.
بیش از 34 هزار جانور مختلف در چین شناخته شدهاند. بهطور بخصوص 551 نوع پستاندار در این کشور زندگی میکنند که بیشتر از هر کشوری در جهان است. بسیاری از این حیوانات در خطر انقراض هستند. همینطور بیش از 32 هزار گونه گیاهی در این کشور زندگی میکند.
به دلیل رشد سریع تولید و شهرنشینی، چین از کشورهایی است که تا حد بسیاری در معرض گرمایش جهانی قرار دارد. پس از هند، هیچ کشوری در جهان به اندازهی چین مرگومیر به دلیل آلودگی هوا را گزارش نکرده است. آنها قول دادهاند که تا سال 2060 به کربن خنثی خواهند رسید.
سیستم سیاسی
سیستم سیاسی جمهوری خلق چین، به صورت تکحزبی مارکسیست-لنینیستی است. با این حال این سیستم تفاوتهای بسیاری با سیستم ادارهی شوروی دارد و شیوههای حکومتداری بومی بسیاری در آن به کار گرفته شده است. در لیستهای متنوعی که براساس سیستمهای اقتدارگرا منتشر میشود، چین معمولا در رتبههای والای آن قرار گرفته است. محدودیتهای متنوعی در چین در خصوص دسترسی به اینترنت، آزادی رسانه، آزادی اجتماع، آزادی تعدد فرزند و مذهب وجود دارد.
از دغدغههای اصلی دولت چین، بهوجود آمدن فاصلهی گسترده بین فقیر و غنی است. طی دهههای اخیر، کیفیت زندگی مردم چین تا حد بسیاری پیشرفت کرده، به گونهای که طبق تحقیقات متنوع، بین 80 تا 95% مردم این کشور، در خصوص شیوهی حکومت ابراز رضایت کردهاند.
تاریخ
چین، یکی از اولین تمدنهای بشری است. یافتههای باستانشناسی ثابت میکند که نخستینیان، حدود 2.2 میلیون سال پیش در همین ناحیه از زمین سکونت داشتند. یافتههایی مربوط به حدود 700 هزار سال پیش نشان میدهد که انسانِ راستقامت در همین خطه از آتش استفاده میکرد. اولین یافتهها از انسان خردمند هم مربوط به حدود صد هزار سال پیش در غاری در چینن یافت شده است. اولین شکل نگارش چینیها مربوط به 8600 سال پیش است.
نخستین سلسلههای چینی
اولین سلسلهی چینی، شیا، حدود 4100 سال پیش تاسیس شد. سیستم سیاسی چین از همین زمان اولین پایههایش گذاشته شد که موروثی بودند و چند هزاره ادامه یافتند. حدود 3600 سال پیش سلسلهی بزرگتری به اسم شانگ در شرق چین تاسیس شد. دوره بهار و پاییز دورهای 250 ساله در تاریخ چین است که جنگهای متعدد خاک این کشور را در نوردید. مسئله این بود که با قدرت گرفتن فئودالهای جنگسالار، قدرت حکومت مرکزی کم شد و هرکدام در گوشهای ادعای شاهی کردند.
در ادامه طی دویست سال، دوره ایالتهای جنگطلب سپری شد. پیروز این جنگها توانست در سال 221 پیش از میلاد، بالاخره با متحد کردن شش پادشاهی، اولین چین متحد را به وجود بیاورد. سلسله چین، از آن زمان شروع به کار کرد. آنها تلاش کردند فرم نوشتار، اندازهگیری، واحد پول، راهسازی و چیزهای بسیاری را استانداردسازی کنند. با این حال این سلسلهی مهم هم به سرعت از بین رفت.
امپراطوریهای بزرگ
جنگهای داخلی دوباره راه افتاد، شهرهایی سوزانده شدند تا سلسلهی هان در سال 206 پیش از میلاد تاسیس شود. این سلسله کمی بیش از 400 سال حکمرانی کرد و طوری اهمیت یافت که به عمدهی مردم چین، نژاد هان میگویند. این سلسله، قلمروی چین را گسترش داد و جادهی ابریشم را ساخت. آنها به سرعت به بزرگترین اقتصاد جهان باستان تبدیل شدند و سعی کردند در کشورداری از اندیشههای کنفسیوس استفاده کنند.
دورهی هان که تمام شد، دورهی سه پادشاهی آغاز شد که احتمالاً شخصیتهایه لیو بی و سائو سائو را از آن بشناسید. این دوره، در ادبیات کلاسیک چینی جایگاه بسیار ویژهای دارد. خاندان «سوی» در قرن ششم میلادی توانست چین را متحد کند اما امپراتوری گوگوریو از کره، بخشی از قدرت آنها را گرفت. پس از این دوره سلسلههای تانگ و سونگ، هرکدام در دورههای خود به امپراتوری رسیدند و عصر جدیدی از پیشرفت فناوری و فرهنگ در چین آغازا شد. قرن هشتم، خاندان سونگ، اولین مرتبه در جهان بود که پول کاغذی منتشر شد. آنها همینطور اولین نیروی دریایی جهان را ساختند. این دوره، جمعیت چین افزایش چشمگیر یافت، کشاورزی توسعه یافت و همینطور هنر و فلسفه به اوج رسید.
مغولیها در دوره قوبلان خان در قرن سیزدهم از راه رسیدند و سلسلهی سونگ را منقرض کردند. نیمی از جمعیت چین در این حمله نابود شد. سلسلهی مینگ در قرن چهاردهم، با شکست مغلول توسط یک دهقان به اسم جو یونجانگ آغاز شد. دوره عصری طلایی آغاز شد و اقتصاد و هنر چین، شکوفاییِ دوباره را تجربه کرد. همینطور نیروی دریایی چینیها در این دوره، سفرهای اکتشافی را آغاز کرد. پایتخت چین هم در همین دوره از نانجینگ به پکن منتقل شد.
قرن هفدهم، یک سری شورش سبب شد که لی جیچنگ پایتخت را به تصرف درآورد و اینطور آخرین پادشاه مینگ خودکشی کرد. با این حال فرماندهان سلسلهی مینگ، دوباره قدرت را به دست گرفتند و سلسلهی چینگ را پایهریزی کردند. این سلسله تا سال 1912 بر چین حکمرانی کرد.
قرن 19 و 20
اگرچه حضور غربیها در چین سابقهای طولانی داشت، رفتار آنها بعد از انقلاب صنعتی تغییر کرد. پیش از آن تنها حادثهی مهم، وقتی بود که پرتغالیها ماکائو (همدوره با هرمز در خلیج فارس) را در قرن پانزده اشغال کردند. دو قدرت امپریالیستی قرن نوزده یعنی فرانسه و بریتانیا، از قرن نوزدهم چشم به خاک، بازار یا منابع چین داشتند. هنگکنگ توسط بریتانیا اجاره شد، روسها به منچوری نفوذ کردند، ژاپنیها توانستند کره را از چین جدا کنند، آلمانیها امتیازات اقتصادی و بنادر را مییخواستند و فرانسه در بندر گوانگجو مستقر شد. از همه بدتر، انگلیسیها بودند که دو جنگ تریاک را راه انداختند و چین را تحقیر کردند.
به لحاظ داخلی هم ناآرامیهایی اتفاق افتاد و میلیونها نفر کشته شدند. قحطی نیز سرنوشت مشابهی را رقم زد تا اینکه سال 1898 فرمان مشروطه صادر شد. این هم افاقه نکرد و سال 1912 انقلاب شینهای، سلسلهی چینگ را به اتمام رساند و جمهوری راه افتاد.
«سون یات سن» پدر چینِ مدرن سیاستمداری انقلابی بود که اولین رئیس جمهور این کشور لقب گرفت. او جبههی ملی (کومینتانگ) را تاسیس کرد. دومین رئیسجمهور چین یوان شیکای که از فرماندهان سابق ارتش چینگ بود، خود را امپراتور جدید معرفی کرد اما دوباره شورش بالا گرفت و شیکای استعفا داد. دولت پس از استعفای شیکای اگرچه بههمریخته بود، از نظر جهان دولت این کشور در نظر گرفته میشد. جبههی ملی به ریاست چیانگ کای شک در اواخر دهه 20 با یک سری عملیات نظامی و ترفندهای سیاسی دوباره کشور را متحد کرد و قدرت را تثبیت کرد. پایتخت به نانجینگ منتقل شد و به نظر وضعیت در حال تثبیت بود.
جمهوری خلق چین
حزب کمونیست سال 1921 تاسیس شده بود و از سال 1927 درگیری با جبهه ملی را شروع کرد. درگیری داخلی باعث شد ژاپن سواستفاده کند و سال 1936، چین را به اشغال در بیاورد. ائتلاف دو حزب اصلی علیه متجاوزان شکل گرفت و اگرچه ژاپنیها به کشتار و تجاوز ادامه دادند، با تسلیم ژاپن، اوضاع به شکل سابق درآمد. دوباره جنگ داخلی راه افتاد که سال 1949 با پیروزی کمونیستها و فرار ملیگراها به جزیرهی تایوان به اتمام رسید. همین سال جمهوری خلق چین تاسیس شد. طی دهه پنجاه ارتش کمونیست بخصوص در مناطق غربی به درگیری با ملیگراها ادامه داد.
مائو تسه تونگ، رهبر چین میخواست جمعیت چین بیشتر شود و همینطور هم شد. برنامه جهش بزرگ رو به جلو که یک سری پروژههای اصلاحی اقتصادی، کشاورزی، اجتماعی بود، نتیجهای جز مرگومیر میلیونها نفر نداشت. او سال 1976 مرد و کمی بعد بالاخره سازمان ملل پذیرفت حکومت جدید را به عنوان قدرت مرکزی این کشور به رسمیت بشناسد.
افراد اصلاحطلبتری بعد از مائو به قدرت رسیدند که ایدههای متفاوتی را دنبال میکردند. دخالت در زندگی شخصی افراد کمتر شد و خصوصیسازی در پیش گرفته شد. این کشور، رفتهرفته در بازار آزاد حرفی برای گفتن داشت ولی با سرکوب خونین جنبش دانشجویی در سال 1989، دوباره سختگیریهای بینالمللی علیه چین آغاز شد.
طی دهه نود، رشد اقتصادی پردامنهی چین آغاز شد. آنها عضو سازمان تجارت جهانی شدند و رشد اقتصادی افزایش یافت. این رشد اگرچه ضربات سختی به محیط زیست کشور زد، سبب کاهش فقر و افزایش سطح رفاه مردم شد. حالا اگرچه فرم متمرکز سیاسی در چین حفظ شده، مدیریت کلان شباهتی به روزهای اولیهی حزب کمونیست ندارد. حالا چین بزرگترین اقتصاد جهان را دارد و جایگاهی را در سیاست جهان نشانه رفته که هشتاد سال اخیر در اختیار ایالات متحده بوده است.
مردم شناسی
مردم چین یا چینیها، گروهی قومی هستند که به زندگی در چین شناخته میشوند. این ممردم به خودشان Zhongguoren (ژانگورِن) یا Huaren (هوئِرِن) میگویند که شامل چینیهایی که در سرزمین اصلی چین یا مناطق دیگر جهان میکنند، میشود. هوئِرِن بیشتر به چینیهای ساکن جایی بیرون از سرزمین اصلی چین یا افرادی که شهروند چین نیستند به کار میرود.
هان، بزرگترین قومیت چین است. 92% مردم در سرزمین اصلی چین، 95% تایوان، 92% هنگکنگ و 89% ماکائو، اهل این قومیت هستند. این بزرگترین قومیت در سراس جهان است و 18% جمعیت جهان را شامل میشود. به جز هان، 55 قومیت دیگر نیز در چین به رسمیت شناخته میشود. ژوانگ، هوئی، منچو، ایغور، میائو، یی، توجیا، تبتی و مغول چند قومیت دیگر بزرگ در چین هستند که هرکدام بین 18 تا شش میلیون جمعیت دارند.
به مردم تایوان نیز گاهی چینی و گاهی تایوانی میگویند. در خصوص حد استقلال تایوان، بین چین از یک سو و تایوان با حمایت آمریکا، از سمت دیگر اختلاف نظر وجود داراد.
اصطلاح Overseas Chinese به چینیهای خارج از کشور گفته میشد که تعدادشان به هیچوجه کم نیست. در هرکدام از کشورهای تایلند، مالزی، آمریکا، اندونزی، سنگاپور، میانمر، کاانادا، استرالیا، فیلیپین و کره جنوبی، بین ده تا یک میلیون چینی زندگی میکند.
فرهنگ
از دوران باستان، فرهنگ چینی تا حد زیادی تحت تاثیر اندیشه کنفسیوس بوده است. در این اندیشه با عملکرد موثر، فرصتهای اجتماعی باید برای افراد به وجود بیاید. ادبیات چینی تا حد بسیاری روی مردم این کشور تاثیر گذاشته است. خوشنویسی، شعر و نقاشی برای این مردم به مراتب اهمیت بالاتری از رقص و نمایش داشتهاند. همینطور باور به شایستهسالاری، در رگ و ریشهی باورهای سیاسی و اجتماعی چه مردم و چه حکومتهای چینی جا دارد.
اگرچه رهبران اولیه در خاندانهای سلطنتی به دنیا میآمدند، جنبش چهارم مه (بسیج دانشجویی علیه حکومت که به ژاپن اجازهی اشغال منطقهای از چین را داده بود – جنبشی ضد امپریالیسم) تاثیری مهم روی تغییر ایدهها داشت. رهبران بعدی، عموماً در همین جنبش ساخته شدند. این جنبش، جنبههایی پذیرفتهشده در فرهنگ چینی از جمله شکل تصدی مناصب، سکسیزم و سیستم کنفسیوسی تحصیلات را تغییر داد. حکومت کمونیستی در ابتدا، سعی در از بین بردن فرهنگ و تمدن تاریخی چین را داشت و آن را واپسگرا، مضر و در جهت فئودالیسم میدانست.
با این حال در کنار وصل شدن به زنجیرهی اقتصاد جهانی، دولت چین هم صبوری بیشتری در برابر جنبههای فرهنگ چینی نشان داده است. با رشد دوباره وطنپرستی در چین و اتمام انقلاب فرهنگی، شیوههای هنری، ادبی، موسیقی، فیلم، مُد و معماری چینی بار دیگر راه خود را یافتهاند و تا حدی مستقل عمل میکنند.
از سوی دیگر، چین بار دیگر به کشوری توریستی تبدیل شده است. سال 2010، این کشور پذیرای 55 میلیون گردشگر خارجی بود. همینطور تعداد سفرهای توریستی داخلی به شکل چشمگیری طی دو دههی اخیر جهش داشته است. حالا رستورانهای چینی در سراسر جهان دیده میشوند و آنها فیلمهایی میسازند که در زمرهی پرفروشترین فیلمهای سال جهان جا میگیرند. کشوری که تا چند دهه به المپیک راه داده نمیشد، حالا چند دهه است که در مدالشماری، اول، دوم یا سوم میشود.
آثار باستانی مهم
به لحاظ ثبت در یونسکو به عنوان آثار میراث جهانی، چین با 56 مورد، تنها پس از ایتالیا (58) قرار گرفته است. با برخی از آنها آشنا خواهید شد:
شهر ممنوعه
قهری قدیمی در دلِ پکن است که از مهمترین دیدنیهای تاریخی چین به حساب میآید. این شهر که وسیعترین مجموعه معماری جهان است، ابتدای قرن 15 میلادی به دستور یکی از شاهان سلسلهی مینگ احداث شد. تا انتهای سلطهی سلسلهی چینگ در چین، 24 امپراتور در همین شهر اقامت داشتند. این شهر 72 هکتاری، 961 متر طول و 753 متر عرض درد. همینطور دیوار به ارتفاع 10 متر دارد که خندقی با عرض 52 متر حول آن حفر شده است. دیوارها طوری قوی هستند که آتش توپخانه هم توانایی ویران کردن آنها را نداشته باشد.
قصر و اقامتگاه اشرافی در شهر ممنوعه بسیار است. به شکلی جالب، 9999 اتاق در این شهر وجود درد. چون به اعتقاد پیشینیان چینی، اقامتگاه امپراتوران آسمانی ده هزار اتاق دارد، سعی کردند کمتر از آن اندازه اتاق در شهر ممنوعه بسازند.
شهر ممنوعه، ترجمهای از Zǐjìnchéng است که به معنی شهر ممنوعهی بنفش است. البته این کلمه از قرن 16 اولین بار استفاده شد و بعد به انگلیسی راه یافت. رنگ بنفش یا Zi اشاره به ستارهی شمال دارد که در فرهنگ چینی باستان اقامتگاه امپراتوران آسمانی بود. ممنوعه بودن نیز اشاره به ممنوعیت ورود افراد عادی به این شهر در زمان استفادهی شاهان از این شهر دارد. امروزه در چینی به آن قصر سابق میگویند. سالی 16 میلیون توریست این شهر دیدن میکنند.
دیوار چین
دیوار چین به عنوان طولانیترین و بزرگترین سازه مهندسی دفاعی و نظامی جهان شناخته میشود. این دیوار که یکی از عجایب هفتگانه جدید به شمار میآید، 21196 کیلومتر طول دارد. ساخت این دیوار حدود دو هزار سال (از قرن هفتم پیش از میلاد تا 1539 میلادی) به طول انجامید. ارتفاع دیوار بین پنج تا هشت متره و اگر بخواهید از ابتدا تا انتهای آن را پیادهروی کنید، 18 ماه زمان میبرد. سربازان، رعایا (به اجبار)، مجرمان و زندانیانِ جنگها دیوار را به فرمان پادشاهان ساختند. البته باید اضافه کرد که برخلاف شایعهای معروف، دیوار چین از فضا با چشم غیرمسلح دیده نمیشود. یک سومِ دیوار، در مغولستان امروزی واقع شده ست.
لشکر سفالین
لوازم دفن و مجسمه سفالی هزاران سرباز مجهز مربوط به پادشاهی چین شی هوان، مربوط به دو 2200 سال پیش است. این مجموعه در شهر شیآن یافت شده و از مهمترین کشفیات باستانی جهان در دهههای اخیر است. سربازان سفالین در اندازههای واقعی، در واقع پاسداران معبد سلطنتی در چین باستان بودند و به همراه امپراتور به خاک سپرده شدند تا پس از مرگ، نگهبان معبد سلطنتی او باشند. کشاورزان چینی به شکلی معجزهآسا این مقبره را پیدا کردند. هفت هزار سرباز، 130 کالسکه نظامی و 250 اسب در این مجموعه ابتدا پیدا شد و از آن زمان هزاران سرباز دیگر از دل خاک بیرون کشیده شد. توریستها با یک فاصله اجازهی تماشای این اثر را دارند.
جمع بندی
در مطلبی دیگر به بررسی چین به عنوان مقصدی کاری یا تحصیلی خواهیم پرداخت. این کشور که توانست خود را از منجلاب فقر و گرسنگی اواسط قرن بیستم خارج کند و به اقتصاد جهانی ملحق شود، حالا مهرهی کلیدی در زمینهی اقتصاد، سیاست و تولید علم در جهان است. با روابط خوب بین ایران و چین، این کشور میتواند فرصتهای جالب توجهی در اختیار افراد قرار دهد. برای شناخت بهتر چین توصیه میشود کتاب چین اثر هنری آ. كيسينجر از انتشارات فرهنگ معاصر را بخوانید.
سوالات متداول
جمهوری خلق یا مردم (People’s republic) توسط کشورهایی مستقل با قانون اساسی جمهوری به کار میرود. حتی تنها کشورهای سوسیالیستی از این عنوان استفاده نمیکنند. کشورهایی لیبرال مثل بنگلادش و الجزایر هم از این عنوان استفاده کردهاند. آلبانی، بلغارستان، چکسلواکی، لهستان، رومانی، آنگولا، کامبوج، موزامبیک و یمن جنوبی هم در دورههای گوناگون از همین عنوان استفاده کردند که همگی مارکسیست-لنینیست بودند.
با وجود بهرهگیری از اندیشههای مارکس و لنین، سیستم ادارهی چین حتی در دوران مائو با سیستم شوروی تفاوت داشت. شوروی در تلاش برای پناه دادن و حمایت از تمام جنبشهای چپ در کشورهای مختلف بود و بخش چشمگیری از بودجهی خود را صرف کشورهایی مثل کوبا میکرد. همینطور جنگهایی برای گسترش اندیشهی چپ مثلا در افغانستان به راه میانداخت. چین در سمت دیگر، به طور تاریخی، خود را محدود در سرزمین پهناور خود پذیرفته بود و تلاش ویژهای برای نزدیکی به کشورهای سوسیالیستی دیگر نداشت. حتی در دوران جنگ سرد، در اوقاتی، چین به آمریکا نزدیکتر از شوروی بود.
در سمت دیگر، سیستم ادارهی کشور در چین، ربط خاصی به ایران ندارد. اگرچه سختگیریهایی به شهروندان وجود دارد، این در سطوح شخصی نیست. همینطور با وجود نرخ پایین بیکاری، تثبیت ارزش پول، حمایت از تولید و قرارگیری در زنجیرهی تامین کالای جهانی، نمیتوان شباهتی در اقتصاد دو کشور یافت.
بله، با رشد اهمیت چین در بازار اقتصادی و سیاسی، مسئله دور از ذهن نیست. به نظر برخی تئوریسینهای بدبینتر، این جنگ چند دهه پیش آغاز شده است. ولی بعید است بحران به حد امکان جنگ اتمی بین دو قدرت مثل بحران موشکی کوبا برسد.
بله. معمولاً چین در لیست پنج کشور با بیشترین تعداد توریست قرار میگیرد.
نظرات کاربران