فیلم مشت آخر فیلمی ایرانی است که توسط مهدی فخیم زاده در سال ۱۳۹۸ ساخته شد و در آذر ۱۳۹۸ در سینماهای سرتاسر کشور به اکران عمومی درآمد.
به گزارش خوبو، نام این فیلم کمدی و اکشن در ابتدا مشت در وقت اضافه بود که نامش به مشت آخر تغییر پیدا کرد. یکی از حواشی این فیلم، سانحه تصادف مهدی فخیم زاده در صحنه فیلمبرداری بود که وی بلافاصله به بیمارستان منتقل شد. اما او دست از مبارزه برنداشت و پس از مداوا، بلافاصله به ادامه ساخت فیلم خود پرداخت. این فیلم از سایت معتبر IMDB، نمره ضعیف 4 را کسب کرده است. 83 نفر به این فیلم نمره دادهاند.
دانلود فیلم مشت آخر
عوامل و بازیگران فیلم مشت آخر
مشت آخر فیلمی است که در ژانر اکشن، کمدی و درام توسط مهدی فخیم زاده ساخته شده است. مهدی فخیمزاده (زاده ۲۰ تیر ۱۳۲١) بازیگر، کارگردان فیلم، فیلمنامهنویس و تهیهکننده فیلم اهل ایران است. از جمله مجموعههای تلویزیونی که او کارگردانی کرده، می توان به ولایت عشق، خواب و بیدار، هم نفس، حس سوم، بی صدا فریاد کن و فوق سری اشاره کرد. او پیش از مشت آخر، فیلم هایی همچون هم نفس، همسر، تاواریش، ساده لوح، خواستگاری، تپش و … را نیز کارگردانی کرده است.
گوهر خیراندیش با فیلم روزهای انتظار فعالیتش را در سینما آغاز کرد و با فیلم بانو درخشید. وی در سال ۲۰۲۱ با فیلم «فصل قاصدک» به نویسندگی و کارگردانی مریم پیربند در جشنواره «کن» حضور یافت. فیلم فصل قاصدک در زمستان ۲۰۲۲ نیز در جشنواره فیلم «جیپور» شرکت کرد و موفق به دریافت «جایزه رز زرد» شد. گوهر خیراندیش و مریم پیربند با حضور در مراسم اختتامیه این جایزه را دریافت کردند. او در سیزدهمین دوره جشنواره بینالمللی «اکشن آن فیلم» آمریکا در بخش فیلمهای سینمایی، جایزه بهترین بازیگر نقش اول را برای بازی در فیلم «خانه دیگری» دریافت کرد. خیراندیش در سال ۱۴۰۰ برای بازی در فیلم «گورکن» در جشنواره «ریورساید آمریکا» به همراه سایر بازیگران این فیلم، موفق به دریافت جایزه «بهترین گروه بازیگران» شد.
احمد نجفی بازیگر سینما و مجری برنامه تلویزیونی اهل ایران است. ولایت عشق، کاراگاه علوی، معمای شاه، روزهای ابدی و … از جمله برجسته ترین مجموعه های تلویزیونی است که او در آن ها ایفای نقش کرده است. او همچنین در فیلم هایی نظیر مشت آخر، خاک و آتش، بشارت منجی، هشت پا، توفان شن، خط آتش و … نیز هنرنمایی کرده است.
رامین راستاد در سریال زیر تیغ به شهرت رسید. از مهمترین آثار رامین راستاد میتوان به بازیگری در فیلم میم مثل مادر، سریال زیر تیغ و سریال فوق سری و سریال جراحت اشاره کرد.
کارگردان | مهدی فخیمزاده |
تهیهکننده | سید حامد حسینی |
نویسنده | مهدی فخیم زاده |
بازیگران | مهدی فخیم زاده گوهر خیراندیش احمد نجفی رامین راستاد حمیدرضا قلی خانی گلناز خالصی سیاوش معمارزاده |
فیلمبردار | علیرضا زریندست |
سال ساخت | 1398 |
مدت زمان فیلم | 90 دقیقه |
نمره IMDB | 4 |
فروش گیشه | ۴۹۳ میلیون تومان |
خلاصه داستان
فیلم داستان پیر مردی است که از سالهای دور تا کنون در کاراته تبحر بسیار بالایی دارد ولی جهت امرار معاش تظاهر به فرتوتی میکند و در خیابانها با دستیارش به صورت صوری معرکه دعوا به راه میاندازند و مردم جهت کمک سعی در جدا کردن آنها میکنند که در این میان دستیارش از شلوغی فضا کمک گرفته و جیب مردم را میزند.
نقد و بررسی فیلم مشت آخر
صحبت در مورد شخصیت هنری مهدی فخیمزاده سواد سینمایی بالایی میخواهد، او که پس از تمام این سالها هنوز هم با فیلم خاطره انگیز «مسافران مهتاب» و کاراکتر نمکی در ذهن و یاد ما نقش بسته است، کارنامه سینمایی و تلویزیونی قابل توجهای دارد.
فیلم «مشت آخر» که قبلتر نام طولانیتر «مشت آخر در وقت اضافه» داشت، آخرین ساخته مهدی فخیمزاده در مقام نویسنده و کارگردان پس از 14 سال دوری او از کارگردانی آثار سینمایی است. آخرین حضور فخیمزاده در مقام کارگردان به سال 1382 و فیلم «هم نفس» با بازی مریلا زارعی، رویا نونهالی و البته بازی خود او برمیگردد.
در فیلم «مشت آخر» همچون اکثر آثار فخیمزاده پس زمینهای با تم اکشن، ورزشی و رزمی دیده میشود که اینبار با چاشنی کمدی موقعیت ساخته و پرداخته شده است.
رحمت با بازی مهدی فخیمزاده در نگاه اول یک پیرمرد سالخورده، فرتوت و زمینگیری است که حتی نمیتواند بدون اعصای خود قدمی بردارد اما گویی این تنها نقابی است که او بر چهره زده است، در حقیقت رحمت با آن سن و سال، یک رزمی کار حرفهای است که میتواند از پس مبارزه با هر جوان سر حال امروزی نیز فائق آید.
شاید ایده نسبتا جذاب و گیرای شخصیت رحمت با آن چهره کاریزماتیک و لحن شیرین و بازی عالی فخیمزاده تنها نکته مثبت فیلم باشد اما مشکل اصلی فیلم «مشت آخر» همچون بیشتر آثار سینمای ایران فیلمنامه به شدت ساده و بی قصه آن است، در حقیقت فیلم درون مایه بسیار کم مایهای دارد.
البته که در فیلم تازه فخیمزاده بدلیل تجربه و تحصیلات او در عرصه سینما و تلویزیون نمیتوان در اجرا به ایراد فنی برجستهای اشاره کرد اما شاید 14 سال دوری او از کارگردانی آثار سینمایی باعث شده تا او از فرمول ساخت آثار سینمایی کمی فاصله بگیرد. در واقع «مشت آخر» او بیش از همه از مدیوم و فرمول آثار تلویزیونی پیروی میکند تا یک اثر بلند سینمایی.
فیلمنامه فیلم «مشت آخر» به گونهای کم مایه و بدون فراز و نشیب نوشته شده است که همانند سریالهای تلویزیونی میتوان تنها کمی از ابتدای آن را دید و بعد به سراغ کارهای روزمره شخصی رفت و بعد از آن پیامهای گوشی خود را چک کرد و در آخر دوباره به دیدن ادامه آن نشست و اطمینان داشت که چیزی را از دست نخواهیم داد. فیلمنامه یک خطی و ساده «مشت آخر» بدون هیچ پیچیدگی خاصی فقط نود دقیقه کشیده شده است تا زمان فیلم را پر کند، این زمانی کار را بدتر میکند که گاهی (هر چند کمرنگ) فیلم اصرار دارد در خلال صحنههای شوخ و شنگ خود حرفهای جدی و پر مفهومی از تجربه ازدواج و زندگی زناشویی و غیره… را به خورد تماشاگر دهد.
گوهر خیراندیش هم که مدتها است یک پرسونای ثابت از خودش ساخته، اینجا نیز در نقش سحر پناهپور همسر سابق رحمت ، همان همیشگی تکراری است. البته با تمام این اینها جنس بازی او و لحن شیرین و با نمکاش با جنس فیلم کاملا همخوانی دارد و هیچگاه از فیلم بیرون نمیزند.
قسمتی از داستان فیلم همانطور که در خلاصه آن آمده است به رابطه قدیمی رحمت و سحر برمیگردد که سی سال پیش به دلایل نامعلومی که در فیلم به آن پرداخته نمیشود از هم جدا شدهاند، البته در جایی از فیلم از زبان سحر به نوع زندگی بزهکارانه رحمت اشاره می شود اما لحن و طرز بیان و حتی رفتار سحر به گونهای است که تماشاگر نمیتواند او را کاراکتری متشخصتر و یا نقطه مقابل رحمت از لحاظ ادب و رفتار ببیند تا این اختلاف را باور کند، در هر صورت در آن سالها حاصل ازدواج آنها پسر بچهای است که امروز یک مرد بالغ سی ساله است، ظاهرا سحر در آن دوران و پس از طلاق به یکباره و به دور از چشم رحمت، پسر خود را بر میدارد و زندگی مخفی خود را شروع میکند.
شاید به دلیل اینکه فیلم «مشت آخر» با استانداردهای تلویزیونی ساخته شده است و صرفا موضوع و ایده جالبی دارد، انتظار زیادی از آن نمیرود، اما بالاخره همین استاندارد هم حداقل منطق لازم برای ایجاد فضای کمدی حاکم را میطلبد. اینکه شروع قصه و از سرگیری آن برای رساندن دو شخصیت اصلی به هم، با یک عکس در درون گوشی دزدی به عنوان سرنخ اصلی، آغاز شود و از طریق همان عکس که اتفاقا از زاویه داخل خانه گرفته شده است و آن هم در تهران بزرگ به خیابان، کوچه، پلاک، واحد و حتی زنگ سوژه مورد نظر برسیم، خیلی ساده انگارانه و عجیب بنظر می رسد.
در هر صورت فیلم «مشت آخر» با تمام کم و کاستیهایش با آنکه از یک لحن کمدی کهنه پیروی میکند که دیگر حتی برای مخاطب جوان و نسل امروز سینمای ایران هم آنچنان که باید کاربر ندارد، اما فیلمی است بی ادعا که به دور از فضای کمدی شوخیهای زننده جنسی، فقط با تنها برگ برنده خود یعنی حضور مهدی فخیمزاده، قصهاش را تعریف میکند تمام میشود. ما هم تنها بعنوان مخاطب و طرفدار او بایدبیش از پیش منتظر آینده و دیدن آثاری به مراتب بهتر و فاخرتر از استاد فخیمزاده در پرده سینماهای ایران باشیم.
منبع: ویجیاتو
نظرات کاربران