0

فیلم مطرب

فیلم مطرب

فیلم مطرب فیلمی ایرانی است که توسط مصطفی کیایی در سال ۱۳۹۷ ساخته شده و در آبان ۱۳۹۸ در سینماهای سرتاسر کشور به اکران درآمد.

به گزارش خوبو، مطرب یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران است و در زمان اکران به رتبه یک پرفروش‌ترین‌ها صعود کرد. این فیلم در حال حاضر پس از فیلم‌های دینامیت و گشت ارشاد ۳، سومین فیلم پرفروش است. این فیلم از سایت معتبر IMDB، نمره ضعیف 4.4 را کسب کرده است. 1700 نفر به این فیلم نمره داده‎اند.

دانلود رایگان فیلم مطرب

عوامل و بازیگران فیلم مطرب

مطرب فیلمی است که در ژانر کمدی، درام و موزیکال توسط مصطفی کیایی ساخته شده است. مصطفی کیایی از کارگردانان جوان سینمای ایران است که به خوبی با فروش گیشه آشنا است. بارکد، خط ویژه و چهارراه استانبول از دیگر فیلم‌های مطرح کیایی است. خط ویژه تاثیر زیادی در قرار گرفتن کیایی در جمع فیلمسازان مطرح ایرانی داشت.

کارگردانمصطفی کیایی
تهیه کنندهمصطفی کیایی
نویسندهمصطفی کیایی
بازیگرانپرویز پرستویی
محسن کیایی
الناز شاکردوست
مهران احمدی
عایشه گل جوشکون
محمدسام یوسفی
حسین امیدی
امین مقدم
شایان بختیاری
تدویننیما جعفری جوزانی
موسیقیآرمان موسی پور
سال ساخت1397
مدت زمان فیلم107 دقیقه
نمره IMDB4.4
فروش گیشه۳۸٬۵۴۶٬۴۵۶٬۰۰۰ تومان
پوستر فیلم مطرب

خلاصه داستان

داستان این فیلم درباره یک خواننده کاباره‌ای به نام ابراهیم خوش‌لحن (خوش‌سینه) (پرویز پرستویی) است که پیش از اوج گرفتن با وقوع انقلاب ۱۳۵۷ همچون این طیف خواننده‌ها از صحنه کنار می‌رود اما چون به اندازه کافی از شهرت و اقبال نیز برخوردار نبوده‌است، نمی‌تواند خواننده لس آنجلسی شود و در نهایت به خواننده مراسم تبدیل می‌شود. ابراهیم که با نامِ فامیلی خود مشکل دارد و آن را به خوش‌لحن تغییر می‌دهد سال‌ها در حسرت اجرای دوباره روی صحنه می‌ماند تا اینکه یک روز، زیبا دختر ابراهیم (الناز شاکردوست) ترتیبی می‌دهد تا پدرش در برنامه هفته فرهنگی ایران در شهر استانبول روی صحنه برود. پسر ابراهیم (محسن کیایی) که راه پدر را دنبال کرده است ولی به سبک رپ، فرصت را برای اجرای زنده و کسب شهرت از دست نداده است و ورود آن‌ها به ترکیه سرآغاز ماجراها و مشکلات جدیدشان می‌شود.

نقد و بررسی فیلم مطرب

جدیدترین ساخته مصطفی کیایی تمام شاخصه‌های یک اثر مبتذل را در خود جای داده است. شاخصه‌هایی که می‌تواند ضامن فروش اثر در سالن‌های سینما و جلب رضایت عمومی شود. رضایتی که در سایه کم‌کاری‌های فرهنگی در این کشور در سال‌های اخیر شکل گرفته و حاصل این اشتباهات همگی در اثری به نام مطرب قابل رویت است. اثری در ژانر کمدی که قصد دارد به مسائلی بپردازد که هنوز در این کشور فضای مناسبی برای ساخت آن وجود ندارد؛ مگر آنکه ابتذال را به اثر اضافه نمائیم تا کلیت ماجرا ماهیتی بی خاصیت بدست بیاورد و شرایط اکران کسب کند.

فیلم در همان ابتدا با مقدمه ای مجهول، ماجرای خواننده‌ای را روایت می‌کند که نتوانسته پس از انقلاب بخواند. اینکه چه بر او گذشته و اصولاً چه اتفاقاتی را تجربه کرد که در نهایت موجب آزادی او شده در اینجا اهمیتی ندارد چراکه فیلم قرار نیست به مسائلی بپردازد که اکران اثر را با مشکل مواجه کند. از این جهت تمسخر و لودگی، موقعیت های فیلم را می سازند تا اثر خیلی انتقادی به نظر نرسد. مطرب برای اینکه ژست منتقدانه به خود بگیرد، حضور راوی را هم در داستان تجربه کرده تا هرآنچه که نمی تواند به تصویر بکشد را از زبان شخصیت اصلی داستان به گوش مخاطب برساند. آن هم به بی‌خطرترین شکل ممکن و در حد یک اشاره ساده دم دستی.

با اینحال مطرب پس از این مقدمه، حتی خاصیت شبه انتقادی خود را هم از دست می دهد و تبدیل به یک اثر سرگردان کامل می گردد که در آن هر ویژگی اشتباهی یافت می شود. فیلمنامه ویران و کارگردانی پر اشتباه و موقعیت هایی که هیچ ارتباطی به یکدیگر ندارند، از مطرب اثری ساخته که به سختی می تواند لبخندی به لبان تماشاگر بنشاند و زمانی هم که می خواهد ژست سیاسی به خود بگیرد، کاملاً ناامید کننده است. فیلم با ماجرای پدری که سال‌هاست آرزو دارد بر روی صحنه آواز بخواند آغاز می شود اما زمانی که لوکیشن فیلم تغییر می کند و به ترکیه وارد می شویم، فیلمساز انواع و اقسام موضوعات بی ربط از عشق گرفته تا پناهندگی را به فیلم اضافه می کند که باعث آشفتگی روایت داستان می شود.

منطق روایی در فیلمنامه حتی با در نظر گرفتن وجه کمیک قصه، ناامید کننده ترین بخش فیلم را تشکیل می دهد. اینکه یک مرد، پرستار بچهِ یک خواننده زن مشهور ترکی باشد و رابطه ای نزدیک با خواننده نیز داشته باشد، نیازمند بررسی و مقدمه چینی لازم است تا بتوان چرایی شکل گیری این رابطه را باور کرد اما فیلم به یکباره ما را به خانه خواننده زن می برد و در آنجا مردی را به ما نشان می دهد که رابطه ای صمیمانه ای با خواننده زن دارد. این رابطه چه زمانی شکل گرفته؟ چگونه شکل گرفته؟ چه روندی طی شده تا ما این دو را در کنار هم باور کنیم؟ پاسخ فیلمساز به این پرسش‌ها در بیانیه پایانی خواننده زن گنجانده شده که به سبک فیلمفارسی های سالهای دور ایران بر زبان می آورد و به این ترتیب اثر را از شخصیت پردازی مبرا می کند.

به رسم آثار کمدی سالهای گذشته سینمای ایران که فرمول بسیار کارآمدی هم دارد، مطرب نیز قصه خود را به خارج از مرزهای ایران برده است. فرمول جالبی که برای تهیه کنندگان در سالهای اخیر بسیار مفید بوده و برای رسیدن به آن تنها دو عامل تاثیر نهایی را بر جای می گذارند: یکی لوکیشن کشورهای خارجی و دیگری بازیگر زن خارجی که بتوانیم او را در قالب موقعیت کمیک عاشقانه به کار بگیریم. مطرب نیز به خوبی از این دو مورد استفاده کرده است با این توضیح که منطق فیلم برای فارسی صحبت کردن بازیگر زن ترکی به حدی عجیب و غریب و پیش پا افتاده است که تماشاگر را به حیرت وا می دارد. بازیگری که در ادای دیالوگ ها مشکلات فراوانی دارد و حتی در یک سکانس دیالوگ خود را فراموش می کند اما صحنه به همان شکل ضبط شده و به نظر می رسد حساسیت چندانی بابت این موضوع وجود نداشته است.

نویسنده مطرب در عین حال می خواسته هرآنچه که در نظرش جذاب می آمده را در فیلم بگنجاند. قصه های فرعی در مطرب به حدی ناپخته هستند که وصله هایی ناجور محسوب شده و تنها زمان اثر را افزایش داده اند. به عنوان مثال می توان به مسئله مهاجرت دختر و حضور کارمند سفارت در کنسرت اشاره کرد که هیچ کارکردی ندارند. داستانهای  فرعی که تنها برای دقایقی روایت می شوند و سپس تا انتهای فیلم به حال خود رها می شوند و نه سرانجامی برایشان در نظر گرفته می شود و نه ارتباط شان با مسیر اصلی داستان مشخص است. در مطرب می توانید ملغمه ای از موضوعات اجتماعی نظیر مهاجرت، آقازاده ها، ممنوعیت برگزاری کنسرت و… را ببینید بی آنکه بدانیم به چه هدفی در داستان وجود دارند!

مطرب در بخش کمدی نیز اثری ناکارآمد به شمار می رود و نمی تواند موقعیت طنز هوشمندانه ای خلق نماید که تیز و بُرنده باشد و در عین حال لبخندی را به لبان مخاطب بنشاند. موقعیت های کمیک فیلم اغلب شامل شوخی های جنسی است که ارتباط مستقیمی به خاموشی نور شب و کشیدن پرده ها و سپس تلاش برای ازدیاد جمعیت دارد با اینحال، مسائل جنسی فیلم به این مورد خلاصه نمی شوند و در فیلم شخصیت های عجیب و غریبی نظیر همکار خواننده زن  وجود دارد که از بیخ و بن مشکل جنسی دارد و فیلم با رویکرد خود به سبک آثار فیلمفارسی به تسویه حساب با او می‌پردازد. کنایه های اجتماعی فیلم نیز به حدی ناکارآمد هستند که حضورشان در فیلمنامه عجیب به نظر می رسد.

مجموعه بازیگران مطرب نیز یکی از بدترین بازی‌های خود را در این فیلم تجربه کرده اند. پرویز پرستویی که به نظر می‌رسد پس از لس آنجلس، تهران تصمیم گرفته به حضور در کمدی های سطح پائین ادامه دهد، در مطرب نیز یکی از بازی‌های بد فیلم را رقم زده است. محسن کیایی نیز یکی از بازی‌های بد فیلم را رقم زده و الناز شاکردوست نیز آنها را همراهی کرده است. عایشه گل جوشکن، خواننده مشهور زن ترکی نیز بدترین بازیگر فیلم است و سازندگان تلاش زیادی برای اینکه او بتواند فارسی صحبت کند به کار برده اند اما نتیجه کار رضایت بخش نیست.

مطرب فرمول های گیشه پسند سال‌های اخیر سینما را به همراه دارد. آواز، شوخی های جنسی، لوکیشن خارجی و البته بازیگر زن خارجی که بتوان شوخی ها را حول محور او و فرهنگش قرار داد، باعث می شوند تا مطرب گزینه جذابی برای سالن های سینما باشد. اما زمانی که از سینما سخن می گوییم، مطرب نمی تواند دستاوردی نصیب تماشاگر نماید. اثر اگرچه درباره یک درد بزرگ است اما جسارت پرداخت آن را ندارد پس به ابتذال روی می آورد تا تماشاگر به درد قدیمی بخندد. فیلم البته با یک پایان بندی فاجعه بار به آخر خط می رسد. پایان بندی که در آن همه چیز به عجیب و غریب ترین شکل ممکن به سرانجام می رسد تا همه خوشحال و راضی از سالن های سینما خارج شوند.

نویسنده: میثم کریمی
منبع: سایت مووی مگ

بیشتر بخوانید

نظرات کاربران

  • مسئولیت دیدگاه با نویسنده‌ی آن است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *