0

فیلم پابرهنه در بهشت

فیلم پابرهنه در بهشت فیلمی ایرانی است که توسط بهرام توکلی در سال ۱۳۸۴ ساخته شده و در بیست و پنجمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر به اکران درآمد.

به گزارش خوبو، پابرهنه در بهشت یکی از بهترین فیلم‌های دهه 80 سینمای ایران بود که مورد توجه تماشاگران و جشنواره فیلم فجر قرار گرفت. این فیلم از سایت معتبر IMDB، نمره خوب 6.9 را کسب کرده است. 237 نفر به این فیلم نمره داده‌اند.

عوامل و بازیگران فیلم پابرهنه در بهشت

پابرهنه در بهشت فیلمی است که در ژانر درام توسط بهرام توکلی ساخته شده است. بهرام توکلی از فیلم‌سازان جوان سینمای ایران است. بدون شک، پابرهنه در بهشت از بهترین آثار ساخته شده توسط توکلی است. او سابقه ساخت فیلم‌های مطرحی چون من دیه گو مارادونا هستم، اینجا بدون من، تنگه ابوقریب و غلامرضا تختی را نیز در کارنامه دارد.

در این فیلم امین تارخ، هومن سیدی، افشین هاشمی، امیرکاوه آهنین جان و سیروس همتی به هنرمندی پرداخته‌اند.

کارگردانبهرام توکلی
نویسندهبهرام توکلی
بازیگرانهومن سیدی
افشین هاشمی
امین تارخ
امیرکاوه آهنین جان
سیروس همتی
نگار جواهریان
فهیمه راستکار
اسماعیل خلج
موسیقیعلی صمدپور
تدوین‌بهرام دهقانی
رضا شیروانی
سال ساخت1384
مدت زمان فیلم90 دقیقه
نمره IMDB6.9

خلاصه داستان

یحیی، جوانی است که محل نامتعارفی را برای ادامه خدمتش انتخاب می‎کند. قرنطینه بیماران علاج ناپذیری که علاوه بر مشکلات جسمی درمان ناپذیر، درگیری‌های روحی و روانی خردکننده ای را نیز تحمل می‌کنند.

یحیی در طول زندگی اش در قرنطینه، تلاش می کند در کنار بیماران بخشی از روحیه از بین رفته آنها را ترمیم کند و در طول این زندگی درمی یابد خود نیز به دریافت جدیدی از پاسخ سؤالات همیشگی و تردیدهایش رسیده و …

نقد و بررسی فیلم پابرهنه در بهشت

مدیسا محراب پور در نقد این فیلم نوشته است:

هرچند اگر الان، بعد از سال ها فیلم را ببینید، ممکن است برایتان رنگی از نوآوری نداشته اشد، اما باید اذعان کرد که فیلم در دوره خود اثری متفاوت، هم از نظر مضمونی و هم از نظر فرمی به‌حساب می‌آمده است.

در بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر پابرهنه در بهشت در کنار فیلم‌هایی مانند روز سوم، خون بازی، اتوبوس شب، سنتوری و مینای شهر خاموش به نمایش درآمد. فیلم هایی که هرکدام در نوع خود آثار قابل توجهی بودند و سربلند کردن یک فیلمساز جوان فیلم اولی در میان همه این فیلم‌ها و سازندگان به‌نامشان تنها با یک نوآوری و نوگرایی میسر بود.

این فیلم‌ها هرچند آثار قابل قبولی بودند اما از اصول و قواعد از پیش تعیین شده و زبان رسمی سینمای ایران در آن سال‌ها بیرون نمی‌زدند (مگر تا اندازه‌ای، خون بازی) و در این میان پابرنه در بهشت فیلمی بود که تصویری را به تماشاگر سینمای ایران نشان می‌داد که انتظارش را نداشت.
موضوع فیلم درباره یک جوان روحانی است، البته در طول فیلم او را هرگز ملبس نمی‌بینیم، که داوطلبانه به آسایشگاهی می‌رود که بیمارانی با بیماری نادر و عجیب در آن سر می‌کنند.

فیلم پا برهنه در بهشت

این آسایگاه یک بخش قرنطینه دائمی برای بیماران بدحالش دارد که بعد از رسیدن به آن بخش، باید تا آخر عمر خود همانجا بمانند. فیلمساز، روحانی جوان را از همان ابتدا با صدای ذهنی و پاسخ‌هایی که به سوالات دیگران می‌دهد، به عنوان یک فرد مردد و در شک و تردید مانده، به تماشاگر معرفی می‌کند. انگار که به عنوان یک روحانی تکلیفش با خودش مشخص نیست و نمی‌داند که چطور و تا چه اندازه باید خدا را باور کند و به ایمانش اعتماد بیابد.

روحانی جوان از زندگی و جامعه‌اش کنده و به آسایشگاه آمده تا ایمانش را پیدا کند و خودش را بازیابد. او در این مسیر با افراد و اتفاقاتی مواجه می‌شود که گام به گام به سوی پاسخی که به‌دنبال آن می‌گردد رهنمونش می‌کنند. گاهی با از سرگذراندن تجربه‌ای تلخ و دردناک و گاهی با افتادن در لحظه‌ای شیرین و معجزه‌آسا.

پرداختن به موضوع شک و تردید یک روحانی هرچند برای اولین بار نبود که در سینمای ایران دستمایه داستانی قرار می‌گرفت، اما یکی از جالب‌ترین‌هایشان بود. پیش از این رضا میرکریمی در زیر نور ماه به مضوع مشابهی پرداخته بود، البته در فرمی کاملا واقعگرا و با رویکردی اجتماعی که رو به سوی معضلات جامعه داشت. فیلم میرکریمی هم محافظه کارانه بود و هم حال و هوایی سفارشی داشت. یعنی از آن فیلم‌های خاصی بود که تنها کارگردانانی خاص و نزدیک به بنیادی مانند حوزه هنری امکان ساخت آن‌را پیدا می‌کرد.

اما در جشنواره بیست و پنجم کارگردان جوانی پیدا شده بود که یک روحانی را به‌چالش می‌کشید. کارگردانی که هرچند نام بنیاد فارابی و حوزه هنری پای فیلمش دیده می‌شدند اما نام خودش برش و قدرت چندانی برای ساخت چنین فیلم پر ریسکی نداشت و البته هرچه فیلم جلوتر می‌رفت بر تماشاگر بیشتر عیان می‌شد که او چطور با هوشمندی سعی کرده روی مرز خط قرمزها حرکت کند و فیلمی چالش برانگیز را بسازد که پا را یک قدم از زیر نور ماه هم فراتر می‌گذاشت و دغدغه و تردیدهای روحانی را از ساحت بیرونی و اجتماعی‌اش به حالتی درونی، شخصی و معنوی تغییر می‌داد. به‌این معنی که در فیلم توکلی به شکل مستقیم با صورت معنوی و شخصی دین سروکار داشتیم نه با تصویری که اجتماع ممکن است به اشتباه از درست و غلط دینی بسازد.

اینجا همه‌چیز درونی و شخصی بود و این یعنی ریسک برداشت‌های الهادی از فیلم دوچندان می‌شد. یکی از کارهای هوشمندانه توکلی که فیلم را روی خط‌های قرمز چالشی نگه می‌داشت اما آن‌را از پرت شدن در پرتگاه توقیف و سانسور نجات می‌داد اشارات مستقیم و غیرمستقیمی بود که فیلم میان روحانی و موقعیتش در آسایشگاه با قدیسان و کشیشان مسیحی که در قرون پیشین میان جذامیان زندگی می‌کردند، برقرار می‌کرد. هم شکل ظاهری بیماری آنان که زخم‌هایی بدترکیب و بدبو بود، تماشاگر را به‌یاد جذامیان می‌انداخت، هم مدل قرنطینه آن‌ها.

از سوی دیگر ظاهر، منش و کنش‌های روحانی با بازی هومن سیدی یادآور قدیسان بود و فیلم حتی در چند دیالوگ مستقیم هم بر این همپوشانی تاکید می‌ورزید. کار مهم دیگر توکلی این بود که تردیدهای روحانی و رفع و رجوع‌شان را در هاله‌ای از ابهام و با فاصله‌ای هوشمندانه به تماشاگر منتقل می‌کرد. استفاده از استعاره هم راه او را برای پرداختن به تم مدهبی مدنظرش هموارتر کردند؛ به‌شکلی که از میانه‌های فیلم یکی از خوانش‌های قوی تماشاگران از بیماری ناشناخته اهالی آسایشگاه می‌توانست، از دست رفتن اعتقاد آنان به خدا باشد.

بیمارانی که نقشی دراماتیک در قصه ایفا می‌کردند مانند شعیبی یا شاهو در دیالوگ‌هایی مستقیم به این نکته اشاره داشتند و یا دکتر که خود به بیماری مبتلا بود هم از رفتارهای خصمانه‌ای که یاداور «پرستار رچد» فیلم دیوانه از قفس پرید بود، می‌توانست نمود غرور و خودبزرگ بینی انسان مدرنی باشد که خدا را فراموش کرده است.

روحانی اما در میان این بیماران، در لوای تماشای رنج آنان، همدم شدن با بعضی‌هاشان، راه یافتن به حریم شخصی و زندگی هرکدام و در نهایت دیدن خودسوزی، خودکشی، مرگ یا نابودی هرکدام، گویی خدا و ایمانش را محکم‌تر از قبل باز می‌یابد.

نکته مهم دیگر درباره پابرهنه در بهشت به عنوان فیلمی نوگرا، جنبه‌های فنی و تکنیک‌هایی بود که فیلمساز با استفاده از آنان فیلمی را نتیجه داد که ظاهری متفاوت با تولیدات شبیه به‌هم و هم‌کیفیت سینمای ایران داشت: نماهای کابوس‌گونه با فیلمبرداری خاص و استفاده از جلوه‌های بصری در قالبی جدید، صدای ذهنی شاعرانه و فاصله‌گذارانه قهرمان فیلم، استفاده از نماهای فیلم در فیلم با دوربینی که دست پرستار و بیماران دست به دست می‌شود و در نهایت بازی مفهومی که کارگردان با رنگ در فیلم خود می‌کند و به‌واسطه آن جهان ذهنی و بیرونی کاراکترها و جهان بیرون آسایشگاه و درون آسایشگاه و سیر پیشروی قهرمان در شک و تردیدهایش را متمایز می‌سازد، از جمله ویژگی‌های فنی هستند که بهرام توکی را از همان فیلم اول به عنوان کارگردانی خاص و متفاوت به سینمای ایران معرفی کردند.

او بعدتر در ادامه کارش هم همان مسیر پابرهنه در بهشت را از نظر فرمی و پرداخت به موضوعات سیاه و افسرده‌حال ادامه داد اما هرگز نتوانست معنویت و پرداختن به عوالم درونی شخصیت‌هایش را آنطور که در پابرهنه در بهشت موکد و ویژه بود، تکرار کند.

فهرست جوایز فیلم پابرهنه در بهشت

در بیست و پنجمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در سال 1385، فیلم پابرهنه در بهشت نامزد دریافت هفت سیمرغ بلورین برای بهترین کارگردانی (بهرام توکلی)، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (افشین هاشمی)، بهترین فیلمبرداری (حمید خضوعی ابیانه)، بهترین صدابرداری (حسن زاهدی و داریوش صادقپور) بهترین طراحی صحنه و لباس (مجید لیلاجی)، بهترین تدوین (بهرام دهقانی و رضا شیروانی) و بهترین چهره‌پردازی (سعید ملکان) شد و در پایان موفق به کسب چهار سیمرغ بلورین شد.

  • برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول (بهرام توکلی)، دوره ۲۵ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۵
  • برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (افشین هاشمی)، دوره ۲۵ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۵
  • برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری (حمید خضوعی ابیانه)، دوره ۲۵ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۵
  • برنده سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری (حسن زاهدی و داریوش صادقپور)، دوره ۲۵ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۵
  • برنده جایزه بهترین فیلمبرداری (حمید خضوعی ابیانه)، دوره یازدهم جشنواره جشن خانه سینما ۱۳۸۶
  • برنده جایزه بهترین تدوین (بهرام دهقانی و رضا شیروانی)، دوره یازدهم جشنواره جشن خانه سینما ۱۳۸۶

بیشتر بخوانید

نظرات کاربران

  • مسئولیت دیدگاه با نویسنده‌ی آن است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *