فیلم روز سوم فیلمی ایرانی است که توسط محمدحسین لطیفی در سال ۱۳۸۵ ساخته شد و در بیست و پنجمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر اکران شد.
به گزارش خوبو، روز سوم بر اساس فیلم مستندی از حمید زرگرنژاد به همین نام ساخته شد. این فیلم از سایت معتبر IMDB، نمره متوسط 6.2 را کسب کرده است. 1300 نفر به این فیلم نمره دادهاند.
این اثر، فیلمی است درام، جنگی و در ژانر دفاع مقدس. همچنین داستان این فیلم از روی یک ماجرای واقعی برداشته شده است با تفاوتهایی که در پایان آن نسبت به ماجرای واقعی قرار داده شده است.
عوامل و بازیگران فیلم روز سوم
روز سوم فیلمی است که در ژانر اکشن، درام، عاشقانه و دفاع مقدس توسط محمدحسین لطیفی ساخته شده است. این فیلم پنجمین اثر سینمایی لطیفی پس از سرعت، عینک دودی، دختر ایرونی و خوابگاه دختران است.
محمدحسین لطیفی، کارگردان این فیلم متولد سال ۱۳۴۱، کارگردان، نویسنده، مجری، بازیگر و تهیهکننده ایرانی است. از جمله فیلم های او می توان به عینک دودی (۱۳۷۸)، خوابگاه دختران (۱۳۸۳)، روز سوم (۱۳۸۵)، توفیق اجباری (۱۳۸۶)، به وقت خماری (۱۳۹۶) اشاره کرد. او همچنین کارگردان سریال هایی مانند کت جادویی (۱۳۷۷)، همسایه ها (۱۳۷۹)، وفا (۱۳۸۴)، صاحبدلان (۱۳۸۵) و دودکش (۱۳۹۲) بوده است.
در روز سوم بازیگرانی مانند پوریا پورسرخ، باران کوثری، حامد بهداد، برزو ارجمند، مهدی صبایی، شهرام قائدی و مجید یاسر ایفای نقش کرده اند.
پوریا پورسرخ، از بازیگران این فیلم در سال ۱۳۸۵ با بازی در سریال وفا به عنوان چهرهای جدید مطرح شد. او در همین سال و با بازی در فیلم روز سوم ساخته محمدحسین لطیفی نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد از بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر شد. پورسرخ مسیر بازیگری را با بازی در فیلمهایی نظیر آناهیتا (۱۳۸۷)، عیار ۱۴ (۱۳۸۷)، رستاخیز (۱۳۹۲) ادامه داد. وی در اولین فیلم سهبعدی سینمای ایران آقای الف علی عطشانی ایفای نقش آقای الف را عهدهدار بود و در مجموعه تلویزیونی کیمیا نیز بهعنوان یکی از بازیگران اصلی حضور داشت.
باران کوثری مشهورترین بازیگر فیلم شنل است. او در سال ۱۳۶۴ در تهران به دنیا آمده و دانشآموخته رشته نمایش از هنرستان سوره است. بهترین بابای دنیا (۱۳۷۰) ساخته داریوش فرهنگ، نخستین تجربه بازیگری اوست. نقشآفرینیهای بعدی وی تا سال ۱۳۸۰ به تمامی در فیلمهای مادرش رخشان بنی اعتماد است. از جمله مهم ترین فیلم های او میتوان به رقص در غبار، خون بازی، روز سوم، حیران، بغض، عصبانی نیستم!، کوچه بی نام، عرق سرد و بی همه چیز و سریال ملکه گدایان اشاره کرد.
حامد بهداد، دیگر بازیگر ستاره این فیلم نخستینبار با فیلم آخر بازی به سینمای ایران معرفی شد و برای همین فیلم، کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره فیلم فجر شد. او در فیلمهایی چون آخر بازی، بوتیک، کافه ستاره، روز سوم، کسی از گربههای ایرانی خبر نداره، دایره زنگی، هفت دقیقه تا پاییز، جرم، سعادت آباد، آرایش غلیظ، خانه دختر، نیمهشب اتفاق افتاد، سد معبر، قصر شیرین حضور داشته و برای بازی در فیلم جرم به کارگردانی مسعود کیمیایی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل مرد را از بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر دریافت کرده است.
کارگردان | محمدحسین لطیفی |
تهیهکننده | علیرضا جلالی حمید آخوندی |
نویسنده | مهدی سجادهچی |
بازیگران | پوریا پورسرخ باران کوثری حامد بهداد برزو ارجمند مهدی صبایی شهرام قائدی مرتضی زارع مالک سراج مجید یاسر مهدی ساکی |
موسیقی | علیرضا کهن دیری |
فیلمبردار | ابراهیم غفوری |
تدوین | کاوه ایمانی رضا شیروانی |
سال ساخت | 1385 |
مدت زمان فیلم | 90 دقیقه |
نمره IMDB | 6.2 |
خلاصه داستان
این فیلم، روایت آخرین روزهای مقاومت در بخش غربی خرمشهر در سال 1359 است. سمیره و رضا، خواهر و برادری که همراه سایر مردم در حال مقاومت هستند. حلقه محاصره دشمن تنگتر میشود و در نتیجه سمیره که پاهایش شکستهاست و نمیتواند فرار کند در خانه باقی میماند، رضا تصمیم میگیرد سمیره را در حیاط خانه در یک موقعیت نسبتاً خوب با کمی غذا خاک کند تا شبانه بیاید و وی را فراری دهد.
در این بین خواستگار قبلی سمیره که به جمع نیروی نظامی عراق پیوسته و روزی همکار او در مدرسه خرمشهر نیز بودهاست، به عنوان یک فرمانده عراقی به این منطقه میآید و خانه رضا و سمیره را اشغال میکند و برای نگهبانی از آنجا نیز دو مأمور قرار میدهد. در این بین رضا سعی بر نجات دادن سمیره میکند که در نهایت برادر کوچک رضا و دوستانش و خودش شهید میشوند و فقط سمیره از ماجرا جان سالم به در میبرد.
نقد و بررسی فیلم روز سوم
روز سوم محمدحسین لطیفی بیش از آنکه برخاسته از شناسنامه دفاع مقدس ایران و مسائل خاص برآمده از آن باشد، فیلمی است که میتوان آن را تعبیری عام از جنگ و نه متکی بر واقعه مستند حصر خرمشهر دانست.
لطیفی فیلمسازی است که پس از تجربه عرصههای مختلف و متنوع در سینما و تلویزیون برای نوعی ادای دین به دفاع مقدس سراغ ایدهای مستند در زمان حصر خرمشهر رفت. ایدهای که به عنوان استارت اولیه میتوانسته موقعیت شاخص برای دراماتیزه کردن واقعیت فراهم کند و همه اهمیت آن در همین حد است: مدفون شدن دختری در باغچه برای در امان ماندن از دست سربازان عراقی.
مهدی سجادهچی فیلمنامهنویسی مستقل و در حوزه دفاع مقدس صاحب تجربه است و مجموعه “خاک سرخ” هم برگرفته از قصه اولیه “لیلا و جنگ” او بوده است. سجادهچی با پرداخت و بسط این ایده و درک نیازی که رئالیسم به دراماتیزه شدن دارد، تلاش کرده با طراحی موقعیتهای نمایشی و مقاطع داستانی خاص، شخصیتپردازی، خلق کاراکترهای فرعی و مکمل و … به تعبیر خود به درام نزدیک شود.
فیلم در روزهای حصر خرمشهر و نابسامانی شهر و مردمان آن با خطی فرعی آغاز میشود. معرفی کوتاه برادر (رضا) که از ازدواج با دخترعمو شانه خالی کرده و این گونه است که با رفتن پسرعمو (بروز ارجمند) سراغ رضا (پوریا پورسرخ) مخاطب هم به نوعی همراه وی به قلب روزهای دفاع این شهر میرود و … رضا و سمیره (باران کوثری) معرفی میشوند.
از آنجا که ایده مدفون کردن دختر زیر خاک ایده اولیه و هسته مرکزی فیلم است، به نظر میآید تلاش نویسنده برای دراماتیزه کردن آن باید مهمتر از وجوه دیگر نمود پیدا کند، به خصوص که باورپذیری آن در کلیت فیلم موجب همذاتپنداری مخاطب با چنین موقعیتی است. به این مفهوم که واقعاً باید همه راهها به گونهای به بنبست برسد و مدفون شدن سمیره زیر خاک تنها و تنها گزینه ممکن و البته انتحاری در موقعیت حاضر در نظر گرفته شود.
اما آنچه در روز سوم برجسته میشود، چنین پرداخت و ناگزیری به همراه ندارد. واقعیت این است که مدفون کردن سمیره در خاک باغچه تنها گزینه ممکن در موقعیت چیده شده نیست و نویسنده نتوانسته همه راههای دیگر را به بنبست بکشاند. اولین و سادهترین راه برای انتقال خواهری که پایش شکسته از روی دیوار این است که برادرش او را کول و از روی دیوار عبور کند تا با هم فرار کنند.
درست است که این گزینه را محدودیتهای سینمای ایران باطل میکند، ولی کار نویسنده در چنین موقعیتی مهم جلوه میکند تا از محدودیت در جهت خلاقیت استفاده کند و باورپذیری موقعیت چیده شده را با ابزار تخیل و ایدهپردازی بالا ببرد. در صورتی که مواردی چون ورزیدگی رضا و امکانی که میتواند برای به دوش کشیدن خواهر داشته باشد این وجه را پررنگ و البته بزرگتر میکند.
باران کوثری
در چنین موقعیتی با توجه به اینکه ایده مورد استفاده قابلیت تعابیر و تفاسیر فرامتنی و نمادین را دارد، نوع پرداخت نویسنده از مولفههای مستعد برای نمادینه شدن اهمیتی ویژه پیدا میکند. به عنوان مثال سمیره و مدفون شدن او زیر خاک و … قابلیت این را دارد که او به عنوان نمادی از مام وطن برجسته و در عین رعایت اصول رئالیسم موقعیتی، مایههای مفهومی فیلم پررنگ شود.
اما در کلیت فیلم اثری از این پرداخت نمادین یا رویکرد به مفاهیم عمیق زیرلایه وجود ندارد و این گونه است که در فیلمی که از ابتدا چنین قراری با مخاطب نگذاشته تا او را به جور دیگر دیدن عادت دهد، به یکباره نمیتوان به حاشیه رفتن دفاع، محاصره شهر، بیرون راندن دشمن و … را منطقی تعبیر کرد. آن هم به این دلیل که بسیج شدن رضا، پسرعمو و دوستانش برای نجات دادن سمیره کنشی نمادین است که عین دفاع از مام وطن و شهر و میهن تلقی میشود.
واقعیت این است که جنس قصهگویی و پرداخت چنین قصههایی روش و شیوه خاص میطلبد که با این رویکرد مسلماً فرق دارد. اگر به واقع نام جهانآرا، نام شهر خرمشهر و چند نشانه سطحی دیگر را از فیلم بگیریم، دفاع مقدس در کدام بخش فیلم حضور دارد؟ در تعقیب و گریز فرمانده عراقی با گروه نجاتدهندگان سمیره که او را روی دست میبرند؟ این موقعیت و پرداخت آن که بیش از هر چیز یادآور فیلمهای کماندویی بدون شناسنامه است!
لهجه جنوبی رضا و سمیره و رفقایشان قرار است شناسنامه به جنگ بدهد که در بخشهایی راکورد آن حفظ نمیشود. یا حضور شخصیتهایی با قومیت و خاستگاههای مختلف؟ کاراکتری برای لودگی و تلطیف فضا و موقعیت، یکی نماینده قشر تحصیلکرده و کاراکتری … اینها نمایندگان اقشار مختلف حاضر در جنگ ما هستند و هویت تاریخی ما؟ به علاوه این بخش بیش از هر چیز به فضا و شخصیتپردازی مشابه “خاک سرخ” بازمیگردد که با مشترک بودن نویسنده به نظر اجتنابناپذیر میآید.
این فیلم میتوانست بخشی از نادیدههای دفاع مقدس را برجسته کند، در حد و اندازه یک فیلم نه کمتر نه بیشتر. مخاطب هم انتظار ندارد آئینه تمامنمای جنگ هشت ساله ایران و عراق یا حتی همه حجم وقایع حصر خرمشهر را در یک فیلم ببیند. ولی واقعیت این است که همان انتظار متعارف مخاطب هم جواب نمیگیرد و فیلم در بازنمایی همان زاویه کوچک که ادعای آن را دارد ناقص عمل میکند.
منبع: خبرگزاری مهر
فهرست جوایز فیلم روز سوم
در بیست و پنجمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر در سال 1385، فیلم روز سوم نامزد دریافت دوازده سیمرغ بلورین جشنواره برای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی (محمدحسین لطیفی)، بهترین فیلمنامه (مهدی سجاده چی)، بهترین بازیگر نقش اول مرد (پوریا پورسرخ)، بهترین بازیگر نقش اول زن (باران کوثری)، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (حامد بهداد)، بهترین موسیقی متن (علیرضا کهن دیری)، بهترین صدابرداری (بهروز معاونیان)، بهترین طراحی صحنه و لباس (محسن نوروزی)، بهترین فیلمبرداری (ابراهیم غفوری)، بهترین چهره پردازی (علی سام خواه) و بهترین جلوه های ویژه (محسن روزبهانی) شد و در پایان موفق به کسب چهار سیمرغ بلورین و دو تقدیر شد.
- سیمرغ بلورین بهترین فیلم (علیرضا جلالی و حمید آخوندی)، دوره ۲۵ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۵
- سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی (محمدحسین لطیفی)، دوره ۲۵ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۵
- سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن (باران کوثری)، دوره ۲۵ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۵
- سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه و لباس (محسن نوروزی)، دوره ۲۵ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۵
- جایزه ویژه هیئت داوران (محمدحسین لطیفی)، دوره ۲۵ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۵
- تقدیر از فیلم روز سوم (محمدحسین لطیفی)، دوره ۲۵ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۵
نظرات کاربران