ویچر یک جهانی فانتزی است که توسط نویسندهی لهستانی آندری ساپکوفسکی خلق شده است. جهانی که با حضور یک شکارچی و فضایی جادوگرانه، ماجراجوییهای فراوانی را انجام میدهد. این داستان به صورت چندین کتاب منتشر شد و با ساخت سریالی براساس آن، بسیار محبوب شد. در ایران و کل جهان، این داستان طرفدران خاص خود را دارد. در ادامه شما را با نویسنده، کتاب، واکنشها به کتابها و ترجمههای آن آشنا خواهیم کرد. با خوبو همراه باشید
نام مجموعه | ویچر | Wiedźmin | The Witcher |
نام کتابها | آخرین آرزو (۱۹۹۳) شمشیر سرنوشت (۱۹۹۲) خون الفها (۱۹۹۴) موعد تحقیر (۱۹۹۵) غسل تعمید آتش (۱۹۹۵) برج پرستوها (۱۹۹۷) بانوی دریاچه (۱۹۹۹) فصل طوفانها (۲۰۱۳) |
نویسنده | آندری ساپکوفسکی |
گونه ادبی | داستان، فانتزی، اسطوره |
انتشارات در ایران | کتابسرای تندیس و نشرهای دیگر |
مترجم | امیر حسین خداکرمی و مترجمان دیگر |
تعداد صفحه | 3,122 |
سال انتشار | 1992 تا 2013 |
خرید آنلاین | |
دانلود نسخه آنلاین |
بیوگرافی آندری ساپکوفسکی
آندری ساپکوفسکی (سپکوفسکی) در ژوئن 1948 در ووچ، شهری در مرکز لهستان متولد شد. پدر او در ارتش مردمی لهستانی خدمت کرد و در نبرد برلین (اشغال برلین توسط نیروهای شوروی و لهستان) جنگیده بود. وقتی جنگ تمام شد، او به عنوان پستچی فعالیت میکرد. آندری در شهر ووچ مدرسه رفت و در دانشگاه همین شهر مدرک اقتصاد گرفت. پیش از اینکه نوشتن را شروع کند، در یک شرکت صادرات و واردات، نماینده فروش بود. او همچنان در شهر محل تولد خود زندگی میکند. آتئیست است و همینطور پسری دشت که در 47 سالگی، سال 2019 فوت کرد. او شیفتهی قلم ارنیست همینگوی، ریموند چندلر و میخائیل بولگاکف است.
بیش از هرچیز او را به نوشتن آثار جهانِ ویچر میشناسیم، با این حال قبل و بعد از خلق این جهان، ساپکوفسکی آثار متعددی خلق کرده و جوایز بسیاری در سطح لهستان و اروپا دریافت کرده ست. برای مثال پنج مرتبه جایزهی Zajdel را به دست آورده که به نویسندهی بهترین رمان سال لهستان میدهند. به او لقب تالکین لهستان دادهاند. تاکنون 10 رمان و هشت مجموعه داستان کوتاه منتشر کرده که جمعاً بیش از سی میلیون نسخه در جهان فروختهاند. او به شدت تحتتاثیر پگانیسم و اسطورهشناسی مردم اسلاو است و این را در آثارش نیز بروز داده است. همینطور ساپکوفسکی دارندهی نشان عالی فرهنگ لهستان است.
بررسی آثار
ساپکوفسکی نوشتن را با ترجمه شروع کرد و بخصوص به ترجمه رمانهای علمی تخیلی علاقه داشت. او برای مدتی طولانی خوانندهی نشریه لهستانی Fantastyka بود و بعدها اولین قسمت از داستان ویچر را در همین مجله به چاپ رساند.
- مجموعه داستان کوتاه
- ویچر: سال 1990 اولین مرتبه در مجله پنج داستان کوتاه در مورد این دنیا و شخصیت چاپ شد که بعدها برخی از آنها در «آخرین آرزو» آورده شدند.
- شمشیر سرنوشت (1992): شش داستان کوتاه
- آخرین آرزو (1993): یک سری داستانهای ویچر اینجا بازچاپ شد.
- چیزی تمام شد، چیزی شروع شد (2000): هشت داستان کوتاه که دو تا به جهان ویچر مربوط بود.
- مالادی (Malady) و داستانهای دیگر (2012): 10 داستان
- سهگانهی هوسی: در قرن چهاردهم و پانزدهم میلادی، معلمی اهل چک به اسم یان هوس زندگی میکرد که علیه پادشاه روم مقدس قیام کرد و خواستار اصلاحات مذهبی شد. ساپکوفسکی با استفاده از این فضای آن دوران، داستان خود را تعریف کرده است.
- برج احمقها (2002): داستان مربوط به دورهی جنگهای هوسی است و وحدود 1425 در لهستان اتفاق میافتد.
- جنگجویان خدا (2004): داستان جایی بین چک و لهستان رخ میدهد. مانند کتااب قبلی، یک شخصیت اشرافی به نام راینمار قهرمان داستان است.
- نور ابدی (2006): داستان به سال 1426تا 1434 میرسد؛ وقتی که جنگ لیپانی رخ میدهد.
- رمان
- Viper (2009): در مورد جنگ شوروی-افغانستان
- ویچر (1993 تا 2013): مفصل به آن میپردازیم.
نقد و بررسی مجموعه کتاب ویچر
ویچر، مجموعهای فانتزی از نویسندهی مطرح لهستانی، آندری ساپکوفسکی است. شخصیت اصلی داستانها، مردی به ناام گرالت است که یک شکارچی است، هرچند در نگاه دیگران جادوگر مینماید. او قدرتهایی فراطبیعه دارد که با تمرین و فعالیتهای بدنی آنها را به دست آورده تا کمکی به او در جهت از بین بردن موجودات اهریمنی باشند. از نامهای دیگر او گرگ سفید و قصاب بلاویکن است. سفر، نقشی مهم در مورد شخصیت گرالت دارد؛ او دائما به مناطقی سفر میکند که هیولاها در آنها مردم را آزار میدهند. بخصوص با ساخت بازی و سریال از این جهان، شهرت آن افزایش یافته است.
مجموعهی ویچر تاکنون به بیش از بیست زبان ترجمه شده است. همینطور ساپکوفسکی مانند تالکین اقدام به ساخت یک زبان کرده که البته شباهتهایی با زبان الفها دارد. کتاب در فضای فرهنگی کشورهای اسلاو، از جمله لهستان، چک، مجارستان، اسلواکی، اوکراین، رومانی، روسیه، صربستان و بلغارستان نوشته شده است.
بررسی جهان ویچر
جهانی که گرالت در آن زندگی میکند، شامل یک سری پادشاهی و حاکمنشین است. آئدیرن، کائدوِن، لوریِن، رِدانی ین، تِمِری ین، سینترا، سیداریس، کُویر و اسکِلیگِ از آن جمله هستند. همینطور یک امپراتوریِ مرموز به اسم نیلفگارد در این جهان وجود دارد که در پی گسترش خود است. به جز انسانها، در دنیای ویچر کوتولهها، الفها و دورگهها نیز زندگی میکنند. عموما، گونههای مختلف در این داستان نگاه جالبی به هم ندارند؛ بخصوص انسانها که با تحقیر به الفها نگاه میکنند و از کوتولهها به عنوان کارگر بهرهبرداری میکنند. همینطور جادوگران قدرت زیادی در این جهان دارند و به پادشاهان خدمت میکنند.
سرزمین های تحت کنترل انسانها اساساً و در عمل توسط جادوگران کنترل می شود، که به عنوان مستشار در خدمت پادشاهان و خان های این سرزمینها هستند. گرچه کشورهایی نیز مستثنی هستند؛ من جمله می توان به نیلفگارد، که در آن جادوگران نقش کوچکی ایفا می کنند و تحت حکومت مستبدانه قیصر اِمهیر وار اِمرِییس قرار دارد، و یا خان نشین های اسکِلیگِ و سینترا اشاره کرد. نمونه ی دیگر دُل بلاتانا است، خان نشین متعلق به اِلفها که در طول داستان ساخته و توسط فرانچسکا فینداهاییر، جادوگر اِلفها اداره می شود.
شمشیر سرنوشت – 1992
یک مجموعه داستان کوتاه بود که در دنیای ویچر تعریف شد. کتاب شامل یک سری داستان میشود که هرکدام داستانی در مورد گرالت در دورههای مختلف هستند و با فلشبکهای مختلف همراه میشوند.
در داستان اول کتاب که به نام «حد و مرزِ دلایل» است، گرالت با یک شوالیهی مسافر به اسم بورچ و دو بادیگارد او روبرو میشود. آنها دنبال پیدا کردن یک اژدهای سبز هستند. گرالت با وجود اینکه قاتل هیولاها است، به آنها توضیح میدهد که اژدها نمیکشد چون آنها انسانها را نمیکشند. سرانجام گروهی بزرگتر که شامل یک سری کوتوله و چند نفر از دوستان گرالت میشود به دنبال اژدها به راه میافتند و به اژدهای طلایی میرسند. اژدها شانس یک نبرد عادلانه را به هرکسی میدهد که بخواهد با او بجنگد. سرانجام میفهمیم که بورچ، همان اژدهای طلایی در فرم انسانی است.
آخرین آرزو – 1993
همانطور که گفته شد، آخرین آرزو هم یک مجموعه داستان کوتاه بود. با وجود انتشار یکی سری داستان اولیه در مجلات لهستانی، این دومین مرتبهای بود که داستان ویتچر تحت عنوان کتاب راهی بازار شد. هفت داستان در این مجموعه آمده که ماجرای گرالت در آنها دنبال شده است. در واقع هر داستان کوتاهِ کتاب، یک فلشبک به ماجراهای زندگی ویچر، شامل جنگها، جراحتها و چیزهایی شبیه به این است.
هر بخش کتاب، اسمی دارد. اسم بخش اول، ویچر (Wiedźmin) است. این بخش مانند بخشهای دیگر با چند جمله فلشبک شروع میشود. در این بخش پادشاهِ تمریا، به کسی که بتواند طلسمی که روی دخترش قرار گرفته را بردارد، پاداش خواهد داد. او خونآشام (در فرهنگ اسلاو حالتی زنانه در برابر ومپایر وجود دارد که striga نام دارد) شده و هر شب به مردم روستاها حمله میکند. گرالت قدم جلو میگذارد و پادشاه به او میگوید اگر امکان بازگشت دخترش به شکل انسانی وجود ندارد، او را بکشد.
داستانی دیگر به اسم کنجِ جهان در این مجموعه وجود دارد. گرالت برای پیدا کردن کار به منطقهای به اسم پُسادا میرود. محلیها داستانهایی در خصوص یک سری هیولا تعریف میکنند که گرالت آنها را خرافات میداند. با گشت و گذار در آن حوالی بالاخره گرالت به موجودی که محلیها گفته بودند به اسم deovel برمیخورد. این موجود شبیه به بز است اما روی دو پا راه میرود.
خون الفها – 1994
خون الفها، اولین رمان از حماسهی ویچر بود. ساپاکوفسکی کتاب را به زبان لهستانی نوشت و در سال 1994 منتشر کرد. کتاب، دنبالهی داستانهایی است که در سالهای پیش از آن در مجلات و به صورت داستان کوتاه منتشر شده بود. این رمان جوایز زیادی به دست آورد و به دهها زبان ترجمه شد.
در کتاب، دنبالهی داستان گرالت را میگیریم. امپراتوری نیلفگارد به پادشاهی سینترا حمله کرده و ملکه کالانته به شکل کشنده زخمی شده و بعد خودکشی کرده است. نوهی او، سیری از پایتخت فرار کرده است. جاسوسان در پی او هستند. سیری خون الف در رگ خود دارد که باعث شده یک سری خصوصیات جادویی داشته بشد. پادشاه نیلفگارد دنبال این است که سیری را پیدا کند و با او ازادواج کند تا حکومت خود را بر سینترا قانونی نماید. از سوی دیگر افراد خاندان سلطنتی سینترا هم در پی سیری هستند که او را بکشند تا جلوی این اشغال دائمی گرفته شود. سیری به ویچر پناه میآورد و ویچر سعی میکند از او محافظت کند و همینطور شیوهی استفاده از نیروهایش را به او یاد بدهد.
موعد تحقیر – 1995
دومین رمان ساپکوفسکی در فضای ویچر، در سال 1995 و با نام موعد تحقیر منتشر شد. این کتاب، دنبالهی اتفاقات کتاب خون الفها است.
مشخص شده که خاندان سلطنتی در امپراتوری شمالی در پی جنگ با نیلفگارد هستند. با این حال پادشاه نیلفگارد از این موضوع مطلع شده است. گرالت در پی یافتن جادوگری است که در پی دستگیری سیری افتاده است. ینفر (یک جادوگر زن که با گرالت رابطه عاشقانه دارد) سیری را به مدرسهی آموزش جادو میبرد. حین اینکه ینفر مشغول کاری بانکی بود، سیری مشغول تماشای شهر میشود و بعد که احساس خطر میکند، با جادویی که ینفر در اختیارش گذاشته، فرار میکند. از سوی دیگر، گرالت همچنان در پی چاره است و به او گفته میشود که باید از حالت بیطرفی در بیاید و با یکی از طرفین متحد شود.
غسل تعمید آتش – 1996
سومین رمان مجموعهی ویچر بود که توسط آندری ساپکوفسکی نوشته شد. کتاب، دنبالهی اتفاقات کتاب موعد تحقیر را میگیرد.
هنوز خطر جنگ بین حکومتهای شمالی و نیلفگارد وجود دارد. یک جادوگر الف به کمک پادشاه نیلفگارد گمارده میشود. گرالت که زخمی شده، در جنگل بروکیلون مورد مداوا قرار میگیرد. او قصد دارد به سرعت آنجا را ترک کند و دنبال سیری بگردد. او زنی را میبیند که به سوی نیلفگارد میرود. زن، گرالت و دوستش دندلاین سفر خود را آغاز میکنند و در راه هم دوستانی پیدا میکنند.
آنها در مسیر چند بار با کهیر، شوالیه سیاه روبرو میشوند و او مخفیانه به دنبال کاروانِ گرالت راه میافتد. آنها ناخواسته بین دو ارتش در حال جنگ گیر میافتند و وارد جنگ میشوند که با رشادت گرالت به اتمام میرسد. از سوی دیگر سیری بین گروهی جوان سرکش به نام موشها زندگی میکند که علاقه زیادی به کشت و کشتار دارند. حالا سیری یک قاتل حرفهای است.
برج پرستو – 1997
برج پرستو (The Tower of Swallows) چهارمین رمان در حماسهی ویچر بود که سال 1997 در لهستان و 2016 به زبان انگلیسی منتشر شد.
ویسوگوتا یک پیرمرد فیلسوفمسلک است که در منطقهای باتلاقی زندگی میکند. او دختری زخمی را پیدا میکند و از او مراقبت میکند؛ آن دختری سیری است که داستانش را برای پیرمرد میگوید. همه موشها کشته شدهاند و او باور دارد که گرالت و ینفر هم مردهاند. با این حال او باید به سفر خود ادامه دهد، باید برج تور زیرائل را پیدا کند. گرالت اما هنوز زنده است و با الفی پیشگو آشنا میشود که در مورد سیری به او میگوید. او به هر شکل تلاش دارد سیری را پیدا کنند.
بانوی دریاچه – 1999
بانـوی دریاچه پنجمین و آخرین رمان منتشرشده از ساپکوفسکی در پنجگانهی ویچر بود که سال 1999 منتشر شد و بعدها در 2017 به انگلیسی نیز چاپ شد.
یک مرتبه دیگر سیری از مرگ گریخت و حالا با یک پورتال وارد دنیای الفها شد. با این حال او در این دنیا گیر افتاده و زمان مفهوم خود را از دست داده است. به نظر اهی برای برگشت وجود ندارد. با این حال سیری نمیتوانست شکست بخورد. افراد زیادی دنبال دستگیری یا قتل او بودند و از سوی دیگر گرالت هم برای کمک به دنبال او بود. سیری مشغول دیدن رویاهای مختلف است. او گرالت را میبیند که مشغول شکار هیولا است. همینطور متوجه میشود جادوگری سر راه گرالت قرار گرفته تا او را معطل کند که در پی سیری و ینفر (که او هم زندانی است) نرود. الفها او را میبرند تا به عقد پادشاه خود در آوردند اما پادشاه او را نمیپسندد. سیری را رها میکنند تا به دنبال گرالت بگردد.
فصل طوفانها – 2013
فصل طوفانها ششمین رمان ویچر و در مجموع هشتمین کتاب ساپکوفسکی نویسندهی لهستانی در دنیای ویچر بود. کتاب نه دنبالهای بر پنجگانه که یک سری داستان در فضای کتاب آخرین آرزو یعنی دومین کتاب داستان کوتاهِ ویچر بود.
گرالت از ریویا، ویچرِ ماجرا یک سری نشانهای جادیی، معجون، دو شمشیر فولادی و نقرهای دارد که از آنها برای کشتن هیولاهای خطرناک استفاده میکند. با این حال ماجرایی پیش میآید که گرالت خود را خالی از سلاحهایش مییابد. جادوگرانی علیه او در حال توطئه هستند. ابرهای سیاه از راه میرسند و فصل طوفانها نزدیک است.
بخشی از متن کتاب
موجوداتی که اونهارو هیولا میدونید و به دنبال شکارشون هستید، همگی بد و شیطانی نیستن. اونا هم احساس خطر میکنن و از انسانها میترسن، اونا هم بیشتر از هر زمان دیگهای به یک محافظ نیاز دارن، یک ویچر.
هیولاها چیز بیشتری از قیافهٔ ترسناک، پنجه و دندون هستن. هیولاها از کارهایی که میکنن به وجود میان. کارهای نابخشودنی.
انسانها؟ یاد گرفتم چطور کنارشون زندگی کنم، تا شاید بتونم زندگی کنم.
بارها رفتم، فرار کردم یا مجبور شدم فرار کنم… اما من همیشه برمیگردم، تا الان باید بهش عادت کرده باشی.
همگی منتظر چیزی بودند، و من… من نشونشون دادم، به همشون نشون دادم چه تواناییهایی دارم، طوری که باعث لرزش دیوارها شد، طوری که خرسهای گریزلی را از خواب زمستانی بیدار کرد. و تمامی فکرهای احمقانه در آن لحظه از سر آنها بیرون رفت و ناگهان میدانستند چه کسی قرار است حکومت کند.
جادوگرها همه مثل همن، با صورت جدی و معنادار مزخرف میگن.
هیچ سرنوشتی وجود نداره. تنها چیزی که برای همه مقدر شده مرگه.
یه ویچر میتونه خوابیدن، خوردن و نوشیدن رو فراموش کنه، اما هیچوقت نباید وقت گذاشتن برای شمشیرش رو فراموش کنه.
شرارت شرارته. کوچک، متوسط، بزرگ، همش مثل همه.
سرنوشت در اطراف همهٔ ما وجود داره گرالت، اون با هر انتخاب و تصمیمی که میگیریم رشد کرده و سرنوشتهامون رو به هم نزدیکتر میکنه.
اقتباس
اقتباسهای بسیار زیادی از مجموعهی ویچر انجام شده است.
- کمیک بوک
- یک مرتبه در بین 1993 تا 1995 بود که هنرمندان لهستانی ماسیج پاروسکی و بوگوسلاو پولچ این کار را کردند.
- مرتبه دوم کمپانی دارک هورس کمیک براساس سری بازیهای ویچر، کمیک بوکهایی در سال 2013 منتشر کرد.
- سینما
- فیلم هکسر سال 2001 در لهستان اکران شد که پرخرج بود اما منتقدان نمرات ضعیفی به آن دادند.
- تلویزیون
- سریال هکسر در دنبالهی فیلم هکسر در لهستان ساخته شد. ساپکوفسکی مانند فیلم، سریال را هم دوست نداشت. با این حال، این سریال سیزده قسمتی به نسبت فیلم کمی بهتر بود.
- سریال ویچر: کمپانی Platige امتیاز ساخت ویچر را خرید تا یک فیلم بسازد اما در نهایت تصمیم بر سریال شد. نتفلیکس هم وارد کار شد و هنری کویل رو هم به عنوان گرالت استخدام کردند. سال 2019 اولین فصل که هشت قسمتی بود منتشر شد. فصل دوم نیز سال 2021 منتشر شد. مردم و منتقدان این سریال را بسیار دوست داشتند.
- نتفلیکس مشغول ساخت سریالی لایو-اکشن در فضای ویچر به اسم «Blood Origin» مربوط به هزار سال پیش از اتفاقات مربوط به گرالت بسازد.
- انیمیشن
- نتفلیکس سریالی به اسم ویچر: کابوس گرگ در سال 2021 منتشر کرد.
- بازی ویدئویی
- کمپانی CD Projekt Red از سال 2007 که اقدام به انتشار ویچر کرد، محبوبیت زیادی دست و پا کرد. آنها تا بازی ویچر 3 را (سال 2020) منتشر کردهاند که تاکنون دهها میلیون نسخه فروش رفته است.
- یک سری بازی رومیزی و کارتی هم در خصوص بازی منتشر شده است.
جایگاه مجموعه کتاب ویچر
برای بررسی جایگاه داستان ویچر در نزد مخاطبان به سراغ گوگل ترندز رفتیم. این ابزاری از گوگل است که به ما در مقایسه کلیدواژه (اینجا یک سری کتاب) با شرایط قابل تعیین، کمک میکند. دیتای مربوط به این ابزار، از نتایج جستجوی کاربران تعیین شده است. از همین ابزار برای بررسی وضعیت مجموعه کتاب حاضر استفاده کردیم. به این ترتیب، ویچر را با یک سری کتاب در فضای مشترک مقایسه کردیم. برای مقایسه از مجموعههای گرگ و میش، ماجراهای نارنیا، ماجراهای تن تن و بازیهای گرسنگی استفاده کردیم. اگرچه ویچر از همهی این مجموعهها کمتر موردتوجه قرار گرفته، میتوان پیشرفت آن در ده سال گذشته را به چشم دید.
سراغ گودریدز هم رفتیم. گودریدز چیزی شبیه به یک شبکه اجتماعی برای علاقهمندان به کتاب است. وقتی به صفحهی ساپکوفسکی در گودریدز میرویم، متوجه میشویم که «آخرین آرزو» که دومین کتاب مجموعه است بیشترین امتیاز را دریافت کرده. 289 هزار نفر به این کتاب امتیاز دادهاند. پس از آن خون الفها (166 هزار)، شمشیر سرنوشت (148 هزار) و موعد تحقیر (112 هزار) جا گرفتهاند. همهی این کتابها نمرههایی متوسط بیشتر از 4.1 از 5 دارند. در ادامه یک نظر مثبت و یک نظر منفی را در خصوص کتابهای ویچر خواهیم آورد.
نظر مثبت
5 از 5 به کتاب نمره داده است:
جادو آشوب، هنر و علم است.
تا الان بهترین کتابی بود که از این مجموعه خوندم. از داستان و شیوهی روایت گرفته تا شخصیت پردازی و دیالوگ نویسی، خونِ الفـها بی نظیر بود. شوکه نمیشم اگه به زودی سراغ خوندن نسخهی انگلیسی این کتاب هم برم، با اینکه ترجمهی به نسبت خوب و قابل قبولی داشت. روابط بین شخصیتها در پیچیدهترین حالت ممکن قرار داشت، پُر از امید و افسوس یا عشق و نفرتِ درهم تنیده، چیزی که به ندرت در کتابهای فانتزی دیده میشه. این فضای خاکستری توی بخشهای دیگه ی داستان هم احساس میشه.
نویسنده ماهرانه مخاطب رو وارد یک حال و هوای تیره و تاریک میکنه و بعد با ظرافت فضا رو ملایم تر میکنه اما به محض اینکه نفسی تازه میکنی، دوباره وارد یک طوفان دراماتیک و هیجانانگیز میشی که از نظر فکری و احساسی درگیرت میکنه، چون هیچ چیز در جهان ویچـر مطلق نیست و این مسئله به شکل جالبی هم ترسانکه و هم آرامش دهنده، مرز بین خیر و شر در ابهام قرار داره و شناخت بی چون و چرای شخصیت ها برای پیش بینی همهی تصمیمهاشون تقریبا غیرممکنه که این ویژگی هم تصویر انسانی تری از اون ها میسازه.
مثل همیشه تسلطی که نویسنده روی این جهان فانتزی داره، جزئیاتـی که مطرح میکنه و توصیفات ملموسی که کاملا درست و به جا ارائه میده، شگفتانگیز هستن. اگرچه دو کتاب اول هم به نوبهی خودشون قابل توجه بودن ولی این کتاب (حداقل تا اینجا) به بهترین شکل مهارت های سپکوفسکی به عنوان یک داستان نویس نشون میده، علاقهام به این مجموعه از همیشه بیشتر شده و منتظر شنیدن ادامهی داستانِ پُر فراز و نشیب گرالت، سیری، ینفر، تریس و شخصیتهای جذاب دیگهی ویچری هستم.
کامنت فارسی از مائده، خون الفها
نظر منفی
یک ستاره از 5 ستاره:
این همان شکل داستان فانتزی است که نمیخواهم بخوانم. بعضی کتابها طوری هستند که مشخص است یک مرد آنها را نوشته و این، یکی از همان کتابهاست. از اینکه چون نویسنده پیر است نادیده بگیرم که کتاب تا چه اندازه زنستیزانه است، خسته شدهام. کتاب حتی خوب نیست. از آنجا که هرچیزی در کتاب هست، در سریال هم آمده، با نخواندن آن چیزی را از دست نمیدهید.
دلم نمیخواهد کتابهایی را بخوانم که نویسنده توصیفهایی شبیه به زنانی با سینههای کوچک و نوکتیز میآورد، آن هم در مورد دختری چهارده ساله. یا همینطور کتابهایی که در مورد تجاوز در آنها شوخی میشود یا شخصیتهایی که تنها درگیر دختران باکره میشوند. متوجهم که نویسنده در تلاش بود نشان دهد گرالت به لحاظ اخلاقی شخصیتی خاکستری است اما در جایی از کتاب، گرالت توضیح میدهد که یک مرتبه به یک دختر که داشت به او تجاوز میشد کمک کرده است. بعد دختری به جای ستایش از گرالت، بالا آورد و غش کرد. به همین دلیل گرالت دیگر در چنین مواردی دخالت نمیکند! از این قصه سرگرم نشدم، چیز جالبی در آن وجود نداشت.
احتمالا برخی خواهید گفت بیش از اندازه حساس هستم اما مسئله این نیست. نمیخواهم برای کتابهایی که دائما ضدزن هستند وقت بگذارم. قصدم این است که به بقیه بگویم اگر نمیخواهید کتابی که باسن زنان را در معابد نیشگون میگیرند، نخوانید. یا داستانهایی که در آنها نسبت به حامله کردن زنان شوخی میشود و این برای شخصیت اصلی داستان جالب است. داستان، ارزش این همه بزرگنمایی را نداشت.
کامنت انگلیسی از امیلی، آخرین آرزو
بهترین ترجمه کتاب های ویچر
مجموعه کتاب ویچر در بیش از هشتاد کشور جهان منتشر شده است. ایران هم یکی از این کشورهاست. دو نشر کتابسرای تندیس و آذرباد به طور تخصصی روی این مجموعه کتاب کار کردهاند. این بین اگرچه ترجمه آذرباد بد نیست، ترجمهی کتابسرای تندیس بهتر است. کتابها با ترجمه خداکرمی را میتوان بهترین گزینهی موجود به زبان فارسی معرفی کرد.
کتابسرانی تندیس
این نشر را بیشتر به خاطر ترجمه آثار هری پاتر میشناسیم. با این حال همانطور که گفته شد، آنها بخشی برای ترجمه کتابهای رابرت لنگدن از دن براون هم اختصاص دادهاند. از آنجا که آنها بیشتر روی زمینهی فانتزی کار میکنند، همینطور کتابهای مجموعهی ویچر را هم منتشر کردهاند. آنها هر هشت کتاب را منتشر کردهاند:
- آخرین آرزو
- شمشیر سرنوشت
- خون الفها
- دوران حقارت
- غسل آتش
- برج پرستو
- بانوی دریاچه
- فصل طوفانها
با این حال یک کاری را انجام دادهاند که پیش از این در چاپ نسخههای انگلیسی هم انجام شده و ساپکوفسکی را عصبانی کرده بود. آنها در جلد کتابها از شخصیت بازیهای ویچر استفاده کردهاند که در واقع ارتباط زیادی به مجموعهی کتابها ندارد و تنها یک اقتباس از دنیای ویچر است. امیر حسین خداکرمی این مجموعه را ترجمه کرده است.
آذرباد
انتشارات آذرباد یکی دیگر از نشرهایی است که به طور تخصصی روی مجموعهی ویچر کار کرده است. آنها نیز هر هشت کتاب را ترجمه کردهاند.
- آخرین آرزو
- شمشیر سرنوشت
- خون الفها
- زمان خواری
- غسل آتش
- برج پرستو
- بانوی دریاچه
- فصل طوفانها
سینا طاوسی مسرور در بیشتر کتابها به صورت تنها و برخی با کمک بهناز حسینی مجموعه را ترجمه کرده است. اگرچه هویت بصری روی جلد کتابهای منتشر شده توسط آذرباد همچنان با کتابهای اصلی فاصله دارد، از کتابسرای تندیس بهتر است که از شخصیت ویچر در بازی استفاده کرده است.
نظرات کاربران