اولیس یا یولسیز رمانی از نویسنده ایرلندی، جیمز جویس است. این اثر مهم صد سال پیش، در سال 1922 برای اولین بار به چاپ رسید. کتابی که یکی از شاهکارهای داستانی تاریخ است، همچنان اثری مهم جلوه میکند. این کتاب در ایران هم طرفداران زیادی دارد. در ادامه شما را با نویسنده، کتاب، واکنشها به کتاب و ترجمههای آن آشنا خواهیم کرد. با خوبو همراه باشید
نام کتاب | اولیس | Ulysses |
نویسنده | جیمز جویس |
گونه ادبی | داستان، رمان، نوگرا |
انتشارات در ایران | و نشرهای دیگر |
مترجم | و مترجمان دیگر |
تعداد صفحه | 730 |
سال انتشار | 1922 |
خرید آنلاین | |
دانلود نسخه آنلاین |
بیوگرافی جیمز جویس
جیمز آگوستین آلویسیوس جویس در سال 1882 در دوبلین به دنیا آمد. از این حیث، او دقیقا همسن ویرجینیا ولف نویسنده انگلیسی بود، هرچند وولف، نگاهی مثبتی به جویس نداشت. جالب آنجاست که جویس و وولف، به عنوان اولین نویسندگانی شناخته میشوند که در داستاننویسی از جریان سیال ذهن استفاده کردهاند. جویس، به نگاه منتقدان از مهمترین رماننویسهای قرن بیستم است. در لیستهای فراوانی، کتاب اولیسِ او به عنوان مهمترین رمان قرن بیستم معرفی شده است.
جویس در خانوادهی متوسطی در دوبلین به دنیا آمد. در مدرسه و دانشگاه، بااستعداد بود و پس از بیست سالگی، به سفرهای مختلفی در اروپا رفت. جویس که به سیزده زبان مسلط بود، بیشتر عمر خود را خارج از دوبلین زندگی کرد. او حتی سال 1941 (همان سالی که وولف خودکشی کرد) در زوریخ درگذشت. با وجود سالها زندگی در پاریس، زوریخ و تریسته در ایتالیا، جهانپنداری جویس همیشه به دوبلین دلالت میکرد. شخصیتها و کتابهای او، همگی بومی شهر محل تولد او هستند. در همین خصوص او یک بار گفته بود: «من همیشه دربارهٔ دوبلین مینویسم. چرا که اگر بتوانم قلب دوبلین را تسخیر کنم، میتوانم وارد قلب تمام شهرهای جهان شوم.»
با وجود علاقه به دوبلین تا انتهای زندگی، جویس در جوان مشکلات فراوانی با بیفرهنگی در دوبلین داشت. او در ابتدا مذهبی بود اما بعد از این اعتقادات فاصله گرفت. تبعید خودخواستهی او به قصد پاریس هم چه روی اعتقاد و چه روی خلاقیت او در نوشتن تاثیرگذار شد. او همینطور اولین سال سینمای دوبلین را سال 1909 بنا گذاشت. این سالن «ولتا» نما داشت و تا دهه هشتاد فعال بود. حالا هم این سینما به عنوان موزه فعالیت میکند.
بررسی آثار جیمز جویس
- پرترهای از مرد هنرمند در جوانی (1916): داستان زندگی پسری از کودکی تا جوانی است. داستانی پیچیده که محتوای آن به ایرلند، ذات انسان، کودک، ترس و خدا پرداخته میشود. این در واقع پیشدرآمد اولیس و اتوبیوگرافی جویس است. ما ردپای استیون ددالوس یکی از شخصیتهای اصلی اولیس را اینجا میبینیم.
- اولیس (1922)
- شبزندهداری فینگنها (1939): هفده سال نوشتن این کتاب به طول انجامید که یکی از دلایل آن، بیماریِ دختر جویس بود. کتاب دو سال پیش از مرگ جویس منتشر شد و آخرین اثر او هم هست. داستان خانوادهای ایرلندی از یک شب تا صبح است.
- استفن قهرمان (1944): کتاب دو سال پس از مرگ جویس منتشر شد اما نگارش آن از 1903 در شروع شده بود و به نظر سال 1905 در ایتالیا رها شده است. بخشی از پیشنویس گمشده بود و در واقع کتاب کامل نیست. این کتاب هم فضایی اتوبیوگرافیمانند دارد.
- گربههای کپنهاگ (2012): جویس سال 1936 این داستان 40 صفحهای را برای نوهاش استفن جیمز نوشت و تا سال 2012 منتشر نشده بود. در کپنهاگِ این داستان، چیزها آنطور که به نظر میرسد نیستند و گربههای چاق، ماموران شهری هستند.
- هتل فین (2013): مجموعه داستانی کوتاه است از داستانهایی که در دهه بیست نوشته شدهاند.
به جز داستانها، جویس چند کتاب ناداستان، چند مجموعه شعر و و یک نمایش نامه به اسم تبعیدیها (1918) هم دارد. هم دارد.
نقد و بررسی کتاب اولیس
کتاب اولیس، رمان معروف جیمز جویس سال 1922 در پاریس منتشر شد. مراحل نوشتن آن بین 1914 تا 1921 به درازا کشیده بود. این کتاب، یکی از مهمترین آثار ادبیات مدرن به شمار میرود. کتاب در ابتدا به صورت داستان کوتاه منتشر شد. این داستان کوتاه در یک مجموعهی داستان کوتاه به اسم دوبلینیها منتشر شده بود. بعد، داستان توسط جویس گسترش داده شد. حتی نام داستان هم عوض شد و شخصیتهایی جدید وارد آن شدند. او در داستان خود، استفادههای زیادی از اساطیر یونانی بخصوص اودیسه و همینطور شکسپیر و حتی متون مذهبی ازا جمله عهد عتیق و جدید دارد. کتاب، نثر پیچیدهای دارد. با توجه به اشارات فرامتنی به شخصیتها، مکانها و وقایع، برای افراد دور از آن فضا و زبان، کار خواندن بسیار دشوار میشود. کتابخانه مدرن در انتهای قرن گذشته، اولیس را بهترین رمان انگلیسی قرن معرفی کدر.
کل داستان بلند کتاب، در یک شبانهروز اتفاق میافتد. داستان سه شخصیت دارد. لئوپولد، استفن و مالی که همسر لئوپولد است. داستان، خواننده را به روزی در سال 1904 در دوبلین میبرد. فرزند لئوپولد و مالی مرده و از آن پس، رابطه این دو تیره شده است. مالی با شخص دیگری رابطه پنهانی برقرار کرده و لئوپولد این را میداند اما سعی میکند درگیر آن نشود. استفن با لئوپولد روبرو میشود و او را به جمعی دوستانه به قصد عیش و نوش دعوت میکند. آنها به یک فاحشهخانه بدنام میروند. در اوج مستی، استفن مادرِ مدرهی خود را میبیند.
داستان، ساعت به ساعت یک روز را شرح میدهد. ما با شخصیتهای مختلف کتاب همراه میشویم. همینطور به رسم جریان سیال ذهن، با فکرهای آنها و درگیریهای درونی آنها آشنا میشویم. با این حال تمام واکنشها به آن مثبت نبود. به دلیل بیپروایی و روابط شخصیتها با هم، کتاب با ممنوعیتهای مختلفی روبرو شد. برای مثال سال 1921 سردبیران یک مجله ادبی به دلیل چاپ بخشی از کتاب، به خاطر ممنوعیت نشر آثار قبیح دادگاهی و بعد به زندان متهم شدند. کتاب وقتی در پاریس چاپ شد، در فرودگاه لندن ضبط شد.
اقتباسها از کتاب
چهار تئاتر، دو فیلم، دو مستند تلویزیونی، سه قطعه موسیقی و چندین برنامه رادیویی از این کتاب اقتباس انجام دادهاند. مهمترین آثار، دو فیلم بودند.
- سال 1967 فیلمی به اسم اولیس در بریتانیا ساخته شد. باربارا جفورد و مایلو اوشی بازیگران این فیلم بودند. اولیس، آن سال نامزد بهترین فیلمنامه اقتباسی از اسکار شد
- فیلمی به اسم بلوم در سال 2003 منتشر شد. استفان ری، آنجلین بال و هیو اوکنور بازیگران این فیلم بودند.
بخشی از متن کتاب
آخرین وداع بی نهایت تأثرآور بود. از مناره های دور و نزدیک صدای ناقوس مرگ لاینقطع بلند بود و همه را به تشییع جنازه می خواند و در گوشه وکنار محلههای غمزده دهها طبل پوشیده در نمد که صدای پوک توپها آنها را قطع میکرد ندایی شوم سر میداد. غرش کرکنندهی رعد و روشنایی کورکنندهی برق که این صحنهی مرگبار را روشن میکرد، گواهی میداد که توپخانهی آسمان از قبل تمام طنطنه مافوق طبیعی خود را به این منظره مخوف عاریه داده است.
از دریچههای سیلبند آسمان خشمگین بارانی سیلآسا بر سر برهنهی خلایقی که گرد آمده بودند، فرو ریخت و عدهی اینان به کمترین تخمین پانصدهزار بود. دستهای از پاسبانهای شهر دبلین بزرگ به فرماندهی شخص سرکلانتر در میان آن جمع عظیم به حفظ نظم مشغول بودند و برای آن که آن جمع عظیم سرگرم شوند، دسته موزیکانچی سنج و سازهای بادی خیابان یورک با آلات پوشیده در پوشش سیاه ماهرانه همان نغمهی بیهمتایی را مینواختند که قریحهی نالان اسپرانتزا از گهواره در دل ما نشانده است.
آن دو مزه پران بیمثل و مانند ما با تصنیفهای یک ورقی خود داد و ستد پرغوغایی در میان دوستداران طنز و هجا برپا کردند که اگر کسی در گوشهی دل عنایتی به طنز عاری از لودگی ایرلندی داشته باشد به آن چند پول سیاهی که به زحمت به کف میآورند، غبطه نخواهد خورد. بچههایی که در یتیم خانهی دختران و پسران بودند، لب پنجرهها جمع شده بودند و به این صحنه نگاه میکردند و از این که چنان برنامه غیرمنتظرهای به سرگرمیهای آن روز افزوده شده بود، شادیها کردند و باید از خواهران نازنین بینوایان تقدیر و تمجید کنیم که به فکر افتادند تا برای یتیمان پدر و مادر از کف داده، برنامهی تفریحی به راستی آموزندهای فراهم آورند.
جایگاه کتاب
برای بررسی جایگاه کتاب در نزد مخاطبان به سراغ گوگل ترندز رفتیم. این ابزاری از گوگل است که به ما در مقایسه کلیدواژه (اینجا یک سری کتاب) با شرایط قابل تعیین، کمک میکند. دیتای مربوط به این ابزار، از نتایج جستجوی کاربران تعیین شده است. از همین ابزار برای بررسی وضعیت کتاب حاضر استفاده کردیم. به این ترتیب، کتاب را با یک سری کتاب در فضای مشترک مقایسه کردیم. کتاب اولیس را با یک سری از مهمترین رمانها در فضای سیال ذهن مقایسه کردیم. نام یک جلد از رمان هفت جلدی زمان از دست رفته، خانم دالووی، صد سال تنهایی و در جاده از جک کرواک در لیست هستند. به جز کتابِ گارسیا مارکز، اولیس وضعیت بهتری از این جهت دارد. به این معنی که توجه بسیاری به این کتاب با وجود صد سال فاصله از زمان انتشار آن وجود دارد.
همینطور سراغ گودریدز رفتیم. گودریدز سایتی شبیه به شبکه اجتماعی برای عاشقان کتاب است. اولیس، مهمترین اثر جویس از این لحاظ است. به این معنی که بین سایر آثار او، بیشترین امتیاز را دریافت کرده است. بیش از 120 هزار نفر به کتاب امتیاز دادهاند. میانگین نمرات اخذشده 3.7 از 5 است که نمره متوسطی به شمار میرود. این نارضایتی را میتوان از نظرات کاربران نیز مشاهده کرد. با توجه به سنگینی کتاب و دشواری خوانش و درک آن، نظرات منفی بسیاری هم دیده میشود. در ادامه یک نظر مثبت و یک نظر منفی را در خصوص کتاب میآوریم.
نظر منفی
1 از 5 به کتاب نمره داده است:
کتابهای خوب، مکالمه به وجود میآورند؛ بین شخصیتها و بین مردمی که آن را میخوانند. اشتباه کردم و چنین نگاهی به کتاب جویس، اولیس داشتم. او اهل گفتگو نیست. او، بیشتر یک گوشه نشسته و نامربوط زمزمه میکند. گاهی یک نقلقول هم میآورد که معمولا مسخره کند. اما این مکالمه نیست، بیشتر انگار میخواهد یک نام را به داستان خود پرتاب کند.
پرحرفی جویس، در خصوص یک روز از زندگی لئوپولد بلوم، همسر مالی، پدر میلی اتفاق میافتد. بچه، بعد از یازده روز میمیرد و زندگی مشترک طرفین به مشکل میخورد. وقتی مالی، خودارضایی لئوپولد را در ساحل میبیند، خود هم خودارضایی میکند و به گذشته، حال و آینده و عاشقانش از جمله استفن فکر میکند. نظرتان در مورد اینطور نوشتن چیست؟ من هم میتوانم مثل جیمز جویس بنویسم.
خواندن اولیس، مثل خواندن لیستی طولانی از کلمات هجیشده است. بسیاری از آنها، به هم چسبیدهاند و فاصله رعایت نشده است. به این صورت متوجه شدهام که نوشتن یک رمان سیال ذهن دو حالت دارد. در یک حالت، نویسندهای مثل ویرجینا وولف است که جملاتی برای عجیب اما واقعی از رشته افکار شخصیت مینویسد. حالت دوم، کسانی هستند که قصد دارند با جملات، تصویری را به نمایش بگذارند که جویس و ویلیام فالکنر همین کار را میکنند. آنها کلماتی نامربوط به هم را در تلاش برای نمایش روانپریسی کاراکتر مینویسند. من شیوه اول را کاملا ترجیح میدهم.
نظر مثبت
5 ستاره از 5 ستاره:
سه یا چهار بار اولیس را خواندهام و همیشه تحتتاثیر عمق جدیدی را در آن پیدا کردهام. هر بخش، یک تکنیک روایی جدید به کار گرفته میشود، یک شیوه نگاه متفاوت و نگاهی جدید که کاراکتری جدید بر یک اتفاق یکسان بسته است. کتاب، به وقت گذاشتن نیاز دارد. باید بیوگرافی جویس را بخوانید و چیزهایی از او بدانید. چیزهایی در این کتاب هست که صرفنظر از سلیقه ادبی شما، باید برای درک آن تلاش کنید.
وقتی لئوپولد بلوم به دوبلین میرود، همهجور اتفاق اطراف او رخ میدهد و انگار این اتفاقات -با روایات مختلف- چهار بُعد دارند. چیزی که در پایان یکی از بهترین فصلهای نوشته شده در هر کتابی را میسازد. توصیفاتی از ماجرای بلوم و همسرش با اشاره به ماجرای پنهلوپه (همسر اویسه که بیست سال منتظر بازگشت او نشست) وجود دارد که اگر تجربه دسته اولی از خواندن آن کتاب نداشته باشید، در درک زیبایی نوشتهی جویس عاجز میمانید. اگر یک چالش برای خواندن در تابستان میخواهید، سراغ اولیس بروید.
نمیتوانم تشریح کنم که کتاب تا چه اندازه روی من اثر گذاشت. وقتی کسی از من سوال میکند کتاب محبوبت چیست و چرا؟ همیشه یاد این کتاب میافتم. چون باعث شد چیزهای زیادی در مورد خودم متوجه شوم.
بهترین ترجمه کتاب اولیس
با توجه به مسائل عیانی که در کتاب مطرح میشود، کار ترجمهی آن با فارسی با مسائل گوناگونی روبرو بوده است. منوچهر بدیعی کتابی به نام اولیس جویس عصاره داستانی را در 332 صفحه سال 1396 توسط نشر نیلوفر به چاپ رساند. او کتاب را به طور کامل ترجمه کرده اما اجازه انتشار آن را نگرفته است. به صورتی که در یوتیوب، بخشهای مختلف کتاب را خوانده و برای علاقهمندان به اشتراک گذاشته است.
- اولیس | انتشارات مانیا هنر | فرید قدمی
- کتاب به چهار بخش تقسیم شد. دو بخش اول مجوز گرفت و منتشر شد. بخش سوم و چهارم منتشر نشد.
- یولسیز | نشر نوگام | دکتر اکرم پدرامنیا
- کتاب در خارج از کشور و به صورت کامل به انتشار یافت. سال 2019 کتاب در چهارمین نمایشگاه کتاب تهران، بدون سانسور به نمایش درآمد. دکتر پدرامنیا پزشک و نویسنده ایرانی ساکن کانادا، متولد 1348 در کاشان است. او در دانشمده ادبیات دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات انگلیسی درس خوانده و سال 1379 مهاجرت کرده است. او عضو انجمن کانادا و عضو بنیاد ادبی جیمز جویس است. او جز کتابِ جویس، کتاب لولیتا از ناباکوف را اهم ترجمه کرد و با توجه به انتشار آن در ایران، خشم رسانههای دولتی را سبب شد.
نظرات کاربران