0

سازمان خودگردان غیرمتمرکز (DAO) چیست؟

سازمان خودگردان غیرمتمرکز (DAO)

بلاکچین‌ها در حال تغییر اساسی در سیستم مالی ما هستند. با این حال، ویژگی‌هایی مانند عدم اعتماد و ثبات فقط در برنامه‌های پولی مفید نیستند. بلاکچین‌ها می‌توانند انواع کاملا جدیدی از سازمان‌ها را فراهم کنند که می‌توانند بدون نیاز به هماهنگی توسط نهاد مرکزی به طور مستقل فعالیت کنند. در این مقاله مقدمه‌ای درباره شکل ظاهری این سازمان‌ها که به سازمان خودگردان غیرمتمرکز DAO معرف است، آورده شده است.

DAO چیست و چگونه کار می‌کند؟

DAO مخفف سازمان خودگردان غیرمتمرکز است. به زبان ساده، DAO سازمانی است که با کد و برنامه‌های رایانه‌ای اداره می‌شود. به همین ترتیب، توانایی عملکرد مستقل، بدون نیاز به مرجع مرکزی را دارد. از طریق استفاده از قراردادهای هوشمند، DAO می‌تواند با اطلاعات خارجی کار کند و دستورات را بر اساس آن‌ها اجرا کند. همه این‌ها بدون هیچ گونه مداخله انسانی است. DAO معمولاً توسط جامعه‌ای از ذینفعان که از طریق نوعی سازوکار رمز به آن‌ها انگیزه می‌دهند، اداره می‌شود.

قوانین و سوابق معاملات سازمان خودگردان غیرمتمرکز DAO به طور شفاف در بلاکچین ذخیره می‌شود. قوانین معمولاً با آرا ذینفعان تعیین می‌شود. به طور معمول، نحوه تصمیم گیری در داخل DAO از طریق پیشنهادات است. اگر پیشنهادی توسط اکثریت ذینفعانرای رای آورد، اجرا می‌شود. از برخی جهات، DAO به طور مشابه با یک شرکت سهامی عام یا یک کشور-دولت کار می‌کند، اما به صورت غیرمتمرکز عمل می‌کند. در حالی که سازمان‌های سنتی با ساختار سلسله مراتبی و اداری کار می‌کنند، DAO سلسله مراتبی ندارد. در عوض، DAO از سازوکارهای اقتصادی برای همسویی منافع سازمان با منافع اعضای آن (معمولاً از طریق استفاده از تئوری بازی) استفاده می‌کند.

اعضای سازمان خودگردان غیرمتمرکز DAO به هیچ قرارداد رسمی مقید نیستند. آن‌ها بیشتر با یک هدف مشترک و مشوق‌های شبکه‌ای که به قوانین اجماع گره خورده است، پیوند می‌خورند. این قوانین کاملاً شفاف و در نرم افزار منبع باز حاکم بر سازمان نوشته شده است. از آنجا که DAO ها بدون مرز کار می‌کنند، ممکن است تحت صلاحیت‌های قضایی مختلفی باشند.

همانطور که از نام آن پیداست، سازمان خودگردان غیرمتمرکز DAO غیرمتمرکز و خودمختار است. غیر متمرکز است، زیرا هیچ نهادی اختیار تصمیم گیری و اجرای تصمیمات را ندارد و خودمختار است، زیرا می‌تواند به تنهایی کار کند.

DAO توسط یک حزب کنترل نمی‌شود، بلکه در عوض توسط جامعه‌ای از شرکت کنندگان اداره می‌شود. اگر قوانین حاکمیتی تعریف شده در پروتکل به خوبی طراحی شده باشند، باید شرکت کنندگان را به سمت سودمندترین نتیجه برای شبکه سوق دهند.

به زبان ساده، DAO یک سیستم عامل برای همکاری باز فراهم می‌کند. این سیستم عامل به افراد و موسسات امکان همکاری بدون نیاز به شناخت و اعتماد به یکدیگر را می‌دهد.

مشکل اصلی DAO

DAO ها با مشکلی در اقتصاد روبرو می‌شوند که معضل اصلی-عامل (principal-agent dilemma) نامیده می‌شود. این اتفاق زمانی می‌افتد که شخص یا نهادی (“نماینده”) توانایی تصمیم گیری و اقدام به نمایندگی از طرف شخص یا نهاد دیگری (“اصلی”) را داشته باشد. اگر نماینده انگیزه داشته باشد که برای منافع شخصی خود اقدام کند، ممکن است منافع اصلی را نادیده بگیرد.

این وضعیت به نماینده اجازه می‌دهد تا از طرف مدیر اصلی ریسک کند. آنچه مسئله را عمیق تر می‌کند این است که ممکن است عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیر اصلی و عامل نیز وجود داشته باشد.

با درجه بالاتری از شفافیت که توسط بلاکچین‌ها فعال می‌شود، مدل‌های تشویقی خوب طراحی شده در پشت DAO ها می‌توانند بخش‌هایی از این مشکل را از بین ببرند. مشوق‌های درون سازمانی همسو هستند و عدم تقارن اطلاعاتی بسیار کم (یا هیچ) وجود دارد. از آنجا که تمام معاملات در یک بلاکچین ثبت شده است‌، عملکرد DAO ها کاملاً شفاف است و از نظر تئوری آن‌ها را فساد ناپذیر می‌کند.

بیت کوین و DAO

شبکه بیت کوین اگرچه بسیار ابتدایی است، اما ممکن است اولین نمونه از DAO در نظر گرفته شود. بیت کوین به صورت غیرمتمرکز عمل می‌کند و توسط یک پروتکل اجماع و بدون سلسله مراتب بین شرکت کنندگان هماهنگ می‌شود.

پروتکل بیت کوین قوانین سازمان را مشخص می‌کند، در حالی که بیت کوین به عنوان ارز انگیزه‌ای بمنظور امنیت شبکه برای کاربران ایجاد می‌کند. این تضمین می‌کند که شرکت کنندگان مختلف می‌توانند با همکاری یکدیگر بیت کوین را به عنوان یک سازمان خودمختار غیرمتمرکز حفظ کنند. هدف مشترک در مورد بیت کوین ذخیره و انتقال ارزش بدون وجود نهاد مرکزی برای هماهنگی سیستم است. اما برای چه چیز دیگری می‌توان از DAO استفاده کرد؟

DAO های پیچیده تر ممکن است برای موارد مختلف استفاده مانند حاکمیت رمزها، صندوق‌های سرمایه گذاری غیرمتمرکز یا سیستم عامل‌های رسانه‌های اجتماعی به کار گرفته شوند. DAO همچنین می‌تواند عملکرد دستگاه‌های متصل به اینترنت اشیا ((IoT) را هماهنگ کند.

علاوه بر این، این نوآوری‌ها زیرمجموعه‌ای از DAO را به نام شرکت‌های خودمختار غیرمتمرکز (DAC) معرفی کردند. یک DAC ممکن است خدمات مشابهی را به یک شرکت سنتی مثل سرویس اشتراک گذاری کالا ارائه دهد. با این تفاوت که بدون ساختار حاکمیتی شرکتی موجود در مشاغل سنتی کار می‌کند.

اتریوم و DAO

یکی از اولین نمونه های DAO نام آن “The DAO” بود. این قرارداد از قراردادهای هوشمند پیچیده‌ای تشکیل شده بود که در بالای بلاکچین اتریوم قرار داشت و قرار بود به عنوان یک صندوق سرمایه گذاری مستقل عمل کند. توکن‌های DAO در یک پیشنهاد اولیه سکه (ICO) فروخته شد و سهام مالکیت و حق رأی را در این صندوق غیرمتمرکز فراهم کرد. با این حال، اندکی پس از راه اندازی، حدود یک سوم بودجه در یکی از بزرگترین هک‌های تاریخ ارزهای رمزپایه از آن خالی شد.

نتیجه این رویداد این بود که اتریوم به دو زنجیره تقسیم شد. در یکی از زنجیره‌ها، معاملات کلاهبرداری به طور موثر برگردانده شد، گویی هک هرگز اتفاق نیفتاده است. این زنجیره همان چیزی است که اکنون زنجیره بلوک اتریوم نامیده می‌شود. زنجیره دیگر، با رعایت اصل “دستور العمل قانون است”، معاملات کلاهبرداری را دست نخورده و تغییرناپذیر حفظ کرد. این زنجیره بلوکی اکنون اتریوم کلاسیک نامیده می‌شود.

DAO ها با چه مسائلی روبرو هستند؟

مسائل قانونی

محیط نظارتی DAO ها کاملاً نامشخص است. اینکه چگونه حوزه‌های قضایی مختلف چارچوب نظارتی پیرامون این نوع جدید سازمان‌ها را ایجاد می‌کنند، باید منتظر ماند. با این حا ، یک منظر نظارتی مداوم و نامطمئن می‌تواند مانع قابل توجهی برای تصویب DAO باشد.

حملات هماهنگ

خصوصیات مطلوب DAO (تمرکززدایی، تغییرناپذیری، عدم اعتماد) ذاتاً دارای اشکالات قابل توجهی در عملکرد و امنیت است. در حالی که برخی از سازمان‌های بالقوه‌ای که می‌توانند به عنوان DAO ظاهر شوند بدون شک هیجان انگیز هستند، اما خطرهای زیادی را ایجاد می‌کنند که در سازمان‌های سنتی وجود ندارد.

نکات تمرکز

این موضوع که تمرکززدایی یک حالت نیست، بلکه یک محدوده است که در آن هر سطح برای نوع مختلف استفاده مناسب است، قابل بحث است. در برخی موارد، استقلال کامل یا تمرکززدایی حتی ممکن نیست امکانپذیر یا منطقی باشد.

DAO ها ممکن است به طیف گسترده‌ای از شرکت کنندگان اجازه دهند تا بیش از هر زمان دیگری همکاری کنند، اما قوانین حاکمیت تعیین شده در پروتکل همیشه یک مرکز تمرکز خواهد بود. می‌توان اینگونه استدلال کرد که سازمان‌های متمرکز می‌توانند با کارایی بسیار بالاتری فعالیت کنند، اما منافع مشارکت آزاد را کنار می‌گذارند.

نظرات کاربران

  • مسئولیت دیدگاه با نویسنده‌ی آن است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *