بلژیک، کشوری در غرب اروپاست که جز کشورهای اتحادیه اروپا به حساب میآید. بلژیک بهعنوان یکی از بهترین کشورهای جهان برای زندگی به حساب میآید و سالینانه افراد زیادی برای مهاجرت به آن درخوست میدهند. برای آشنایی بیشتر با این کشور و شیوههای مهاجرت با آن، با خوبو همراه باشید.
نام کشور | بلژیک | België | Belgium |
پایتخت | Brussels | بروکسل |
زبان | 59% هلندی | 40% فرانسوی | 1% آلمانی |
شیوهی حکومت | مشروطه سلطنتی |
تاریخ استقلال | 1830 |
مساحت | 30.6 هزار کیلومتر مربع |
جمعیت | 11.5 میلیون نفر |
تولید ناخالص داخلی | 594 میلیارد دلار (سرانه 51 هزار دلار) |
شاخص توسعه انسانی | 0.937 (سیزدهمین کشور جهان) |
شاخص شادی | بیستم در جهان |
مهمترین شهرها | بروکسل، آنتورپ، خنت، شارلوآ، لیژ، شئربئک، اندرلخت، بروخه، نامور و لوون |
واحد پول | یورو |
فاصله زمانی با ایران | 2:30- |
پیش شماره تلفن | +32 |
دین | 54% کاتولیک | 3% پروتستان | 1% ارتدوکس | 2% مسیحیان دیگر 5% اسلام | 0.3% بودایی | 0.3% یهودی | 4% ادیان دیگر 31% بی دین |
نژاد | 66% بلژیکی قدیمی 20% بلژیکی جدید (مهاجر دارای حق شهروندی) 12% غیربلژیکی |
ایرانیان ساکن بلژیک | حدود بیست هزار |
آشنایی کلی با بلژیک
بلژیک (پادشاهی بلژیک) کشوری در غرب اروپا و از اعضای اتحادیه اروپا است. پایخت سیاسی این کشور شهر بروکسل است که تنها شهر این کشور با جمعیت میلیونی آنهاست. دومین شهر بزرگ این کشور نیز آنتورپ نام دارد. بلژیک با کشورهای هلند، آلمان، لوکزامبورگ، فرانسه و دریای شمال مرکز دارد. از مسیر دریای شمال، آنها فاصله زیادی به انگلستان ندارند. یعنی اگرچه فاصله بروکسل و لندن 350 کیلومتر است، فاصله آبی دو کشور در نزدیکترین نقاط، کمتر از صد کیلومتر است. از سمت دیگر، مرز موجود بین ژرمنهای شمال و رومیان جنوب اروپا، از جایی در میانههای بلژیک عبور میکند.
بیش از نیمی از بلژیک، هلندیزبان هستند که با گویش فلاندری، مربوط به جنوب هلند صحبت میکنند. همینطور چهل درصد مردم این کشور به زبان فرانسوی صحبت میکنند که آن هم شبیه لهجهی مردم جنوب فرانسه است. کمتر از یک درصد مردم بلژیک آلمانی هستند که در شرق این کشور سکونت دارند.
این کشور نقش پررنگ خود در تاریخ اروپا را از قرن هفدهم به دست آورد و بهعنوان کانونی برای بازرگانی و فرهنگ شناخته شد. آنها ابتدای قرن نوزدهم در جنگ با هلندیها استقلال خود را به دست آوردند و در اواخر قرن نوزدهم یکی از قدرتهای خشن استعماری اروپا بودند و که مستعمراتی مهم در آفریقا داشتند. حالا بلژیک، از جنجالهای قدیمی فاصله گرفته و به عنوان کشوری مهم در اتحادیه اروپا به شمار میرود. تعدادی از نهادهای بینالمللی مثل ناتو در این کشور وجود دارد.
نام و نمادهای کشور
بنا بر گفتههای ژولیوس سزار، بلگه (Belgae) منطقهای مسکونی در شمال سرزمین گل (Gaul – فرانسه، بلژیک، غرب سوئیس و بخشهایی از هلند و آلمان) بود که البته منطقهی موداشاره بزرگتر از بلژکک کنونی بود. او به طور خاص به واژهی رومی Belgium برای اشاره به شهری به عنوان مرکز سیاسی این منطقه اشاره میکند که همینک در شمال فرانسه جا گرفته است. طبق نوشتههای سزار، بخشهای مختلفی از بلژیک کنونی چندان پیشرفته به حساب نمیآمدند و قبایل ژرمن در آنها سکونت داشتند.
سزار این منطقه را فتح کرد و «گالیا بلجیکا» به عنوان یک استان به نقشهی روم اضافه شد. البته این استان شامل بخشهایی از جنوب هلند، لوکزامبورگ، شمال شرقی فرانسه و غرب آلمان نیز میشد. این استان به مرز روم با قبایل مهاجم ژرمن تبدیل شد. وقتی روم غربی از بین رفت، فرانکهای ژرمنزبان این منطقه را صاحب شدند و فرهنگ خود را بر آن حاکم کردند.
پرچم بلژیک شامل سه رنگ سیتاه، زرد و قرمز میشود. این رنگها از رنگهای «دوکنشین برابانت» میآید که یکی از ایالات امپراتوری روم مقدس در قرون وسطی بود. حالت عمودی رنگهای این پرچم شبیه به فرانسه و رنگهای آن شبیه به آلمان است. از زمان استقلال بلژیک، همین پرچم مورد استفاده قرار گرفته است.
از نمادهای بلژیکیها، یک شیر در نمادی از تاج است که به نشان ملی بلژیک مشهور است. در پاسپورت بلژیکیها برای مثال همین نماد درج شده است. این شیر به لئوی بلژیکی (Leo Belgicus) مشهور است. سرود ملی آنها نیز به سه زبان هلندی، فرانسوی و آلمانی خوانده میشود. البته نسخهی فرانسوی مرسومتر است.
جغرافیا
بلژیک کشور کوچکی به حساب میآید. مساحت سی هزار کیلومتری این کشور به این معنی است که تنها 12 استان ایران از آن بزرگتر هستند. همینطور بین 51 کشور اروپایی، آنها به لحاظ مساحت در جایگاه سی و چهارم جا میگیرند. طولانیترین فاصلهی دو نقطه در این کشور (شمال غرب تا جنوب شرق) 280 کیلومتر است. از سوی دیگر آنها صاحب 3462 کیلومتر مربع از مساحب دریای شمال هستند.
به لحاظ جغرافیایی، بلژیک را به سه بخش ساحلی، فلات مرکزی و ارتفاعات جنوب شرقی تقسیم میکنند. این کشور، مبدا رودهای بسیاری است که تقریبا همگی به دریای شمال میریزند و به طور کل کشور پرآبی به شمار میرود. بلژیک مثل بیشتر کشورهای شمال غرب اروپا، اقلیم اقیانوسی دارد که شامل بارش در تمام سال میشود. زمستانهای سردی دارند که گاه دما در آن به 16 درجه زیر صفر میرسد. همینطور تابستانها به ندرت گرمتر از سی درجه میشود.
بلندترین کوه بلژیک تنها 694 متر طول دارد. از محصولات مهم تولیدی این کشور میتوان به شن و ماسه سیلیس و کربنات اشاره کرد. آنها قبلا تولیدکننده انبوه زغال سنگ بودند ولی به خاطر آسیب محیط زیستی، معادن را تعطیل کردند. 26 درصد خاک این کشور زمین زیر کشت است. تراکم جمعیت بلژیکی زیاد است و به همین دلیل مشکلات محیط زیستی متنوعی دارند از جمله اینکه رودهای این کشور جزء بیکیفیتترینها در اروپا هستند. مسئلهای که انتقادات فراوانی از سوی اکتیویستهای محیط زیستی به دنبال داشته است.
سیستم سیاسی
بلژیک یک حکومت مشروطه سلطنتی است که به صورت دولت فدرالی و دموکراسی نیابتی اداره میشود. این کشور به سه منطقهی فلاندرز، والونیا و بروکسل تقسیم میشود. همانطور که در تصویر زیر میبینید بخش شمالی یعنی فلاندر که هلندینشین است نمادی از شیر و بخش جنوبی (والونیا) که فرانسوینشین است، نماد خروس دارد.
پادشاه بلژیک فلیپهی هفتم به صورت نمادین رئیس کشور است اما اختیارات به نخست وزیر که رئیس دولت به شمار میرود، تفویض میشود. آنها دو پارلمان به نامهای مجلس نمایندگان و مجلس سنا دارند که برای کرسیهای آن، احزاب متفاوت شانس خود را امتحان میکنند. اکونومیست در یک بررسی مهم در سال 2019، بلژیک را یکی از کشورها با دموکراسی ناقص معرفی کرد. به لحاظ شاخص مردمسالاری (تکثرگرایی انتخابات، عملکرد حکومت، مشارکت و فرهنگ سیاسی) آنها در رتبه 36 جهان جا دارند.
سه حزب مهم بلژیک راست لیبرال، محافظهکار دموکراتیک مسیحی و سوسیالیست هستند. آنها همینطور یک حزب سبز هم دارند که در فلاندر فعال است. همینطور احزاب راستگرای افراطی و ملیگرا دارند. سه بخش این کشور، هرکدام به صورت نیمهخودمختار هم دولت و مجلس دارند. در آخرین انتخابات سراسری که سال 2019 برای انتخاب 150 نماینده مجلس انجام شد، حزب New Flemish Alliance که راستگرا، محافظهکار و فلاندری است توانست 16 درصد آرا به دست بیاورد و بالاتر از احزاب دیگر بایستد. الکساندر دی کرو نخستوزیر بلژیک که از اکتبر 2020 مشغولکار است رهبر سابق حزب فلاندری لیبرال و دموکرات Open بود.
تاریخ بلژیک
قدیمیترین نشانههای حیات انسان در بلژیک در یک غار این کشور پیدا شده که مربوط به نئاندرتالی مربوط به 100 هزار سال پیش است. نشانههای کشاورزی دوران نوسنگی در این کشور مربوط به حدود هفت هزار سال پیش پیدا شده است. همینطور نمادهایی از ظروف سفال در بلژیک مربوط به آن دوران پیدا شده است. هینطور طی تمام این دوران، نمادهایی از انسانهای شکارچی-گردآورنده در بلژیک یافت شده است. با این حال در حدود پنج یا شش هزار سال پیش، انسانهای بسیار کمی در این اقلیم زندگی میکردند.
در ادامه دورهی برنز در این کشور اتفاق افتاد. در اواخر این دوره یعنی حدود 3800 سال پیش، جمعیت این منطقه زیاد شد. ابتدا فرهنگ خاکستردانها از راه رسید. بعد دورهی آهن اتفاق افتاد و همینطور فرهنگهای هالشتات و لا تن به اینجا رسیدند. همینطور زبانهای هندواروپایی و سلتی آمدند. قبایل سلتی پانصد سال پیش از میلاد در این منطقه ساکن شدند و تجارت آنها از طریق دریای مدیترانه با کل جهان رونق گرفت. 150 سال پیش از میلاد، آنها اولین سکهها را ضرب کردند و این تا حد زیادی تحتتاثیر تجارت با یونان و کشورهای حوالی آن بود.
همانطور که گفته شد، ژولیوس سزار سال 56 پیش از میلاد این منطقه را فتح و به نقشهی روم باستان اضافه کرد. همین شیوه تا بیش از سه قرن بعد دوام داشت. از قرن دوم میلادی حملهی قبایل ژرمن به مرزهای رومی آغاز شده بود و سرانجام با کاهش قدرت رومیان، منطقهی بلژیک هم از زیر نفوذ رومیان خارج شد. آنها در همین حدود با مسیحیت آشنا شدند و این دین به سرعت غالب شد.
قرون وسطی
اگرچه قدرت رومیان روی بلژیک از دست رفت، آنها شمالیترین منطقهی اروپا بودند که فرهنگ رومی را حفظ کردند. مرز فرهنگی کنونی بلژیک نیز به معنی جایی از این کشور است که دو فرهنگ فرانکی و رومی با هم برخورد میکردند. با سقوط روم، قبایل آلمانی بر منطقه مسلط شده و بعد پادشاهی تشکیل دادند. منطقهی فلاندرز بیش با مناطق جنوب بریتانیا در دورهی ساکسونها در ارتباط بود و جنوبیها با رومیان سابق مراوده داشتند. فرانکها که عضوی مهم از ارتش روم بودند، در قرن پنجم در این منطقه قدرت گرفتند و حکومت مروونژی را ساختند که سه قرن دوام داشت. آنها کاتولیک شده بودند و اینطور این مذهب در بلژیک غالب شد.
در ادامه چند خاندان فرانک دیگر بلژیک را با جنگ دست به دست کردند. قرن هشتم کارولنژیها تشکیل حکوممت دادند که مرکز حکومت خود را شرق بلژیک کنونی قرار دادند. یک قرن بعد، پیمان وردون که بین وارثان شارلمانی به امضا رسید سبب شد بلژیک به عنوان بخشی از امپراطوری روم مقدس و بخش میانی در بیاید. لردها و اسقفها برای چند قرن تحت نام همین امپراطوری بر بلژیک حکم راندند. قرن سیزده و چهارده، تجارت پارچه در بخش فلاندر رونق گرفت و آنها از ثروتمندنشینهای اروپایی شدند. تلاشهایی برای استقلال از سوی یک سری گروههای فلاندری شوری در قرن چهارده انجام شد اما پادشاه فرانسه آنها را سرکوب کرد.
دوک برگوندی فرانسه در قرن پانزدهم توانست فلاندر را به خاک خود اضافه کند و جا انداختن پیمان اتحاد «بنلوکس» که همچنان بین هلند، بلژیک و لوکزامبورگ برقرار است، باعث ثبات اقتصادی و سیاسی شد. کارل پنجم از مهمترین شاهان امپراطوری روم مقدس در خنت بلژیک متولد شد به ایالتهای هفدهگانه خودمختاری بیشتری داد.
رنسانس و استقلال
جنگهای هشتاد ساله در قرن شانزده و هفده توسط دولت اسپانیا در مخالف با پروتستانها آغاز شد. همین مسئله سبب جدایی دو بخش شمال (هلند فدرال) و جنوب هلند (هلند سلطنتی) شد. اسپانیاییها و اتریشیها، کنترل بخش جنوبی را در اختیار گرفتند که بلژیک مدرن هم جزء همین بخش بود. از همین رو، بلژیک در ادامه صحنهی جنگهای فرانسه و هلند (دهه هفتاد قرن هفده)، جنگ نه ساله (دهه هشتاد و نود قرن قرن هفده)، جنگ جانشینی اسپانیا (ابتدای قرن هجده) و جنگ جانشینی اتریش (میانههای قرن هجده) بود.
در انتهای قرن هجده، فرانسه قدرت اصلی بود و توانست کل این منطقه را به نقشهی خود ضمیمه کند و کنترل اسپانیا و اتریش را بر منطقه از بین ببرد. با این حال کنار رفتن ناپلئون از امپراطوری، دوباره پادشاهی متحد هلند قدرت خود را پس گرفت.
انقلاب بلژیک سال 1830 رخ داد و باعث جدایی بخش جنوبی جداییطلب از هلند و تاسیس حکومتی کاتولیک و بروژوایی شد. کینگ لئوپولد اول سال 1831 تاجگذاری کرد و اولین پادشاه بلژیک لقب گرفت. بیستویکم جولای که تاریخ همین تاجگذاری است، روز ملی بلژیک به شمار میرود. این حکومت از ابتدا مشروطه دارای دموکراسی پارلمانی و تا حدی تحتتاثیر قوانین ناپلئون باقی ماند. حق رای در ابتدا محدود بود اما از انتهای قرن نوزده برای همهی مردان امکان ری فراهم شد و از سال 1949 زنان هم حق رای یافتند.
تا مدتها فرانسوی زبان خاندان سلطنتی و همهگیر بود. با این حال سختگیری در انتهای قرن نوزده کم شد، زبان هلندی هم به عنوان زبان رسمی کشور شناخته شد.
کنفرانس بلین در سال 1885 در دوران شاه لئوپولد دوم، کنترل کشور بزرگ کنگو در آفریقا را به بلژیک داد و این ابتدای حواشی بسیاری برای این کشور کوچک بود.
قرن بیستم
عاج و کائوچو چیزهایی بود که بلژیکیها از کنگو به یغما میبردند. در مسیر این استثمار که تا 1908 به طول انجامید، طبق تخمینها بیش از پانزده میلیون کنگویی کشته شدند. این قتلها به طور مستقیم به شاه لئوپولد دومه که پدر، پدر، پدربزرگ شاه فلیپ است مربوط است. این عدد، بزرگترین نسلکشی تاریخ به حساب میآید. جمعیت کنگو طبق بررسی یک گروه بلژیکی سال 1919 به پنجاه درصد چیزی رسیده بود که پیش از حضور بلژیکیها بود.
در آگوست 1914، آلمان به بلژیک حمله کرد. ماههای ابتدایی جنگ، تجاوزی گسترده به بلژیک صورت گرفت اما وقتی جنگ پایان گرفت، بلژیک کنترل مستعمرهی آلمان در آفریقا (کشورهای روندا و بروندی کنونی) را به دست گرفت. این استعمار تا جنگ جهانی دوم به طول انجامید و تبعیضی که بلژیکیها به نفع یکی از دو قوم این منطقه روا داشتند، سبب کودتا و بعدها نسلکشی در این منطقه شد. آلمانیها بار دیگر در می 1940 و در دورهی آلمان نازی، بلژیک را اشغال کردند. چهل هزار بلژیکی که نیمی از آنها یهودی بودند طی جنگ کشته شدند. در ابتدای سال 1945 بلژیک آزاد شد.
وقتی ناتو و اتحادیه اروپا راهاندازی شدند، هر بار بلژیک یکی از کشورهای موسس و حتی مرکز بسیاری از کمیسیونهای جهانی بوده است. با این حال، فساد سیاسی بخصوص در دههی نود در این کشور بارها جنجال آفرید. وقتی جنگ داخلی رواندا آغاز شد، بلژیک یکی از کشورهایی بود که برای برقراری صلح نیور فرستاد. همینطور آنها از کشورهایی بودند که به کوزوو و بعدها افغانستان نیرو فرستادند؛ هرچند با جنگ عراق مخالف بودند. بلژیک دومین کشور جهان بود که زدوج همجنسگرایان را قانونی کرد. طی یک دهه اخیر، احزاب این کشور بسیار متنوع شدهاند و هیچکدام نتوانستهاند به بیست درصد آرا برسند و هر بار دولتهای اعتلافی مشغول کار شده است.
مردم شناسی
بلژیکیها، مردمی هستند که با کشور امپراطوری بلژیک شناخته میشوند. این اقلیم، شامل مردمی از چند نژاد میشود هرچند به طور فرهنگی و تاریخی به اندازه کافی برای کشور بودن اشتراکات داشتهاند. دو قومیت اصلی ساکن این کشور هلندی و فرانسوی هستند که به عنوان فلندرز و والونیا شناخته میشوند. همینطور بلژیکیهای زیادی دور از وطن زندگی میکنند. جمعیتی 350 هزار نفری در آمریکا، 176 هزار نفری در بلژیک، 133 هزار نفری در فرانسه، 117 هزار نفری در هلند، 52 هزار نفری در اسپانیا، 20 تا 50 هزار نفری در آلمان، 31 هزار نفری در بریتانیا، 22 هزار نفر در لوکزامبورگ، 17 هزار نفری در سوئیس و 12 هزار نفری در ترکیه و دو هزار نفری در دانمارک از آن جمله هستند.
بلژیک، شهروندان خود را بر اساس حق خاک میشناسد که یعنی تولد فرد یا والدین وی اگر در بلژیک بوده باشد، او بلژیکی به حساب میآید. با این حال این مردم چند زبانه هستند و به خاطر مراودهی فراوان اقوام متفاوت با یکدیگر، رابطهی مسالمتآمیزی بین این دستهها وجود دارد. این بین، بروکسل پایتخت موقعیتی متفاوت دارد. زمان انقلاب 1830 این منطقه فلندرز یعنی هلندیزبان بود. با این حال به خاطر پایتختی و مهاجرت به آن سمت، منطقه حالا ترکیب قدیمی را از دست داده است. آنها اقلیتی آلمانیزبان هم دارند که حدود یک درصد جمعیت را تشکیل میدهند.
بیشتر این مردم مسیحی کاتولیک هستند هرچند آتئیسم هم طی دهههای اخیر به یک رقیب جدی تبدیل شده است. همینطور با وجود مسیحیت شناسنامهای، تنها هشت درصد جمعیت این کشور سال 2004 به کلیسا میرفتند که حالا از آن هم کمتر است. جمعیت کنونی بلژیک با وجود مهاجرتها به مقصد این کشور در دهههای اخیر، به 11.59 میلیوننفر رسیده است. طی صد سال گذشته (1923-2023) جمعیت این کشور رشدی کمتری از صد درصدی را تجربه کرده است.
فرهنگ
به لحاظ فرهنگی، بلژیک یکی از اجزای فرهنگ غرب اروپایی است. این اقلیم محل برخورد فرهنگ رومی و ژرمن بوده و این برخورد، تنوع و تابآوری فرهنگی بالایی را به ارمغان آورده است. همینطور در جنبشهای فرهنگی و هنری اروپا، همیشه بلژیک یکی از اجزای مهم پازل بوده است.
از اجزای مهم فرهنگی بلژیک میتوان به این موارد اشاره کرد:
- آبجوی بلژیکی – بیش از سیصد برند آبجوی بلژیکی وجود دارد
- سیب زمینی سرخکرده (در مورد منشا آن که فرانسه یا بلژیک است، بحث وجود دارد)
- شکلات – اگرچی تاریخ آن از قرن هفدهم در بلژیک آغاز شده، تا حدی به دورهی تلخ استعمار کنگو در اواخر قرن نوزدهم مربوط است. از محصولات صادراتی مهم بلژیک است. بیش از دو هزار برند شکلات در بلژیک وجود دارد.
- وافل
- تن تن – ژرژ پروسیه متولد بروکسل بود
- اسمورفها
- لوک خوش شانس
- مانکن پیس
- هنر نو
- نقاشی و معماری دورهی رنسانس
- نقاشی سبک باروک و گاتیک
- سورئالیسم
- موزه سلطنتی هنرهای زیبای آنتورپ
- فستیوالهای محلی و سراسری
- سنت نیکولاس – ششم سپتامبر روز بزرگداشت این قدیس مسیحی در بلژیک است که بسیار مهم انگاشته میشود. او همان قدیسی است که بابا نوئل را به او نسبت میدهند که هلندیزبانها، فرهنگ آن را به آمریکا بردند.
افراد مشهور
- یان وان آیک – نقاش بزرگ قرن پانزده
- آدری هپبورن – بازیگر مشهور
- رنه ماگریت – نقاش سورئالیست
- پیتر بروگل مهتر – نقاش دوره رنسانس
- گراردوس مرکاتور – فیلسوف و ریاضیدان قرن شانزده
- پیتر پل روبنس – نقاش سبک باروک
- آدولف ساکس – مخترع ساکسیفون
- موریس مترلینک – برنده نوبل ادبیات
- ویکتور هورتا – معمار
- ژرژ لومتر – فیزیکدان
- جانگو راینهارت – موزیسین
- دایان فون فورستنبرگ – طراح مد
- ژرژ – کمیک استریپ
- شارلمانی – موسس پادشاه
- ژاک برل – خوانندهی بزرگ فرانسویزبان
- لارا فابیان – خواننده فرانسویزبان معاصر
- استورمای – خوانندهی هیپ هاپ
- ژان کلود ون دام – بازیگر
- دیوید گتا – موزیسین
- کیم کلایسترس – برنده پنج گرنداسلم تنیس
- ادی مرکس – از موفقترین دوچرخهسواران تاریخ
- ژرژ سیمنون – نویسنده رمانهای پلیسی
- اگوست برنارت – از اولین برندههای صلح نوبل
- جولیوس بردت – برنده نوبل پزشکی
- فرانسوا انگلرت – برنده نوبل فیزیک
- ژان-مارک بوسمن – فوتبالیستی که به خاطر اقداماتش قانون بوسمن در فوتبال به وجود آمد
- کوین دی بروین – فوتبالیست
- تیبو کورتوا – فوتبالیست
- ادن هازارد – فوتبالیست
- شاه لئوپولد دوم – از بزرگترین جانیان تاریخ
آثار باستانی مهم
- اتومیوم: یک بنای یادبود است که برای نمایشگاه جهانی 1958 که در بروکسل برگزار شد، ساخته شد. این نماد بزرگ از نه گلولهی فولادی و 20 لوله متصل ساخته شده است. ساختار ادم در این ساخته موردتوجه بود که 165 میلیارد مرتبه بزرگ شده است.
- گلخانه سلطنتی لایکن: عمارتی با معماری هنر نو که فضایی سرسبز و بسیار دیدنی دارد. در شمال بروکسل قرارر دارد.
- واترلو: نبرد واترلو در جایی نزدیک منطقهی واترلو در بلژیک به عنوان یکی از مهمترین جنگهای تاریخ با شکست نیروهای ناپلئون همراه شد. افراد زیادی برای دیدن ان منطقه که به شکل همان دوره بازسازی شده، به بلژیک میآیند.
- میدان گرند پلاس: میدانی جا مانده از قرون وسطا در مرکز بروکسل.
- کلیسای جامع سنت باوو: در شهر خنت قرار دارد.
- موزه میدان جنگ فلاندرز: یادگاری از جنگ جهانی دوم درر شهر ایپر در فلاندرز.
- کلیسای خون مقدس: یکی از کلیساهای مهم اروپایی است. از سبک معماری گاتیک و رمانسک در آن استفاده شده و اسم آن، به خاطر محفظهای یادگاره است که ادعا شده خون مسیح در آن وجود دارد.
- برج ناقوس کلیسا: در شهر بروژ قرار دارد.
- پروژه بوفورت: یک پروژهی هنری-تورریستی در منطقهای ساحلی در بلژیک است.
- موزه کورتیوس: نزدیک رودخانهی میوز درر شهر لیژ، این موزهی باستانشناسی و هنرهای تزئینی قرار دارد.
- شهر زیبای دوربی: در شهر دوربی قرار دارد. شهری کوچک با معماری اعجابآور است.
- منطقه های فنز: در لیژ، یک پارک طبیعی است.
- موزه ماس: موزهای است که روی یک رودخانه در شهر آنتورپ با معماری مدرن و نمای سرخ قرار گرفته است.
- موزه پلانتین – مورتوس: موزهی چاپ است و به تاریخ این صنعت میپردازد.
- کارناوال بینچ: کارناوالی است که فوریه هر سال برگزار میشود. در آن، مردم لباسهای سنتی کشور خود را میپوشند.
- شهر ارواح دوئل: شهری کوچک است که به نقاشیهای خیابانی معروف است.
روابط ایران و بلژیک
با توجه به فاصلهی زیاد دو کشور از هم، ایران و بلژیک به طور تاریخی ارتباط زیادی با هم نداشتهاند. اولین مرتبه در انتهای قرن نوزدهم دو کشور به یکدیگر سفیر فرستادند. بلژیک تازهنفس، بسیار مشتاق به گسترش روابط با آسیا و آفریقا بود اما در ادامه تمرکز را روی مستعمرهی آفریقایی خود گذاشت.
ایران که از سیاستهای مداخلهجویانهی روسیه و بریتانیا در دورهی قاجار آسی بود، در دورهای سراغ نفراتی از کشورهای دیگر از جمله بلژیک، آلمان، سوئد و نظیر آن رفت تا از تجربهی آنها استفاده کند. این حین ژوزف نوز بلژیکی در دورهی ناصرالدین شاه وارد ایران شد و در دورهی مضفرالدین شاه به عنوان وزیر گمرکات ایران گمارده شد؛ این بالاترین رتبهای است که یک خارجی در ایران دو قرن اخیر یافته است. او از سمت دیگر ریکی از بدنامترین مستشاران خارجی در ایران دورهی قاجار بود و اخراج او، یکی از درخواستهای جمعیای بود که به انقلاب مشروطه منجر شد. صحبتهایی وجود دارد که او جز فساد مالی، جاسوسی هم میکرد.
- از ایرانیها انتخابشده برای سفارت در بلژیک میتوان به امیرعباس هویدا اشاره کرد که البته در سال آخر پیش از انقلاب حاضر به قبول این پست نشد.
- عباس بیات یکی از ایرانیان ساکن بلژیک است که مدیریت باشگاه شارلوآ را برعهده دارد.
- پیر لوکوک ایرانشناس ایرانی اهل بلژیک است.
- طی سال 2020 هم مسئلهای مهم در روابط بلژیک و جمهوری اسلامی به وجود آمد و آن دستگیری اسدالله اسدی دیپلمات ایرانی در این کشور به اتهام تلاش برای ترور بود.طی سال 2020 هم مسئلهای مهم در روابط بلژیک و جمهوری اسلامی به وجود آمد و آن دستگیری اسدالله اسدی دیپلمات ایرانی در این کشور به اتهام تلاش برای ترور بود.
- کامیلا باتمانقلیچ روانشناس و دختر سرمایه دار ایرانی فریدون باتمانقلیج است که شهروند بلژیک است و به خاطر کارهای خیریه از خاندان سلطنتی بریتانیا، نشان عالی شجاعت دریافت کرده است.
سوالات متداول
تک زبانی نیستند. مردم این کشور به هلندی، فرانسوی و آلمانی صحبت میکنند.
آبجو و شکلات.
مانند سایر کشورهای اتحادیه اروپا، بلژیک هم اجازه پناهندگی به افراد با شرایط خاص را میدهد.
بروکسل، آنتورپ و بروژ
ضریب نفوذ انگلیسی در مردم بلژیک 55 درصد است که از این لحاظ، کشور ششم جهان به شمار میرود.
بله. در واقع بلژیک جز اولین کشورهای اروپایی بود که در دورهی قاجار با روی خوش سراغ دولت ایران آمد.
بله. این کشور پر از موزهها، جنگلهای دیدنی، کلیساهای بزرگ و آثار هنری برای تماشاست.
تهران – الهیه – خیابان آقا بزرگی – بن بست شیرین – شماره 4
نظرات کاربران