0

فیلم گیسوم

پگاه آهنگرانی در فیلم گیسوم

فیلم گیسوم فیلمی ایرانی است که توسط نوید به تویی در سال ۱۳۹۹ ساخته شد و در سی و نهمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر به اکران درآمد.

به گزارش خوبو، گیسوم اولین فیلم بلند سینمایی نوید به تویی در مقام کارگردانی بوده که فیلمبرداری آن در تهران و شمال کشور انجام شده است. این فیلم از سایت معتبر IMDB، نمره ضعیف 4.2 را کسب کرده است. 12 نفر به این فیلم نمره داده‎اند.

گیسوم اولین بار در بخش بین المللی جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد. همچنین این فیلم در جشنواره‌های بین‌المللی همچون جشنواره بین‌المللی کلکته هند (انتخاب شده)، فستیوال بین‌المللی داکا 2022، فستیوال تورنتو 2022 و فستیوال ژنو 2022 اکران شد.

دانلود فیلم گیسوم

فیلم گیسوم

عوامل و بازیگران فیلم گیسوم

گیسوم فیلمی است که در ژانر درام توسط نوید به تویی ساخته شده است. در این فیلم هنرمندانی چون مارال بنی‌ آدم، حسین صوفیان، سلمان فرخنده، شاهرخ فروتنیان، پگاه آهنگرانی، رضا داوودنژاد، شبنم گودرزی و … به ایفای نقش پرداخته‌اند.

پگاه آهنگرانی از جمله بازیگران مطرح این فیلم است. او اولین بار در ۶ سالگی در فیلم گربه آوازخوان جلوی دوربین بازی کرد. او در دومین فیلم خود یعنی دختری با کفشهای کتانی درخشید. تاجایی‌ که جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره فیلم قاهره، جایزه بهترین بازیگر از جشن دنیای تصویر را در سال ۱۳۷۸ به دست آورد. آهنگرانی در سال ۱۳۸۷ در بیست و هفتمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر نامزد نقش دوم زن برای فیلم زادبوم به کارگردانی ابوالحسن داوودی شد. او در فیلم‌های دیگری نظیر دربند، آقا یوسف، صداها، خواب زمستانی، سه زن و طبقه سوم نیز به ایفای نقش پرداخته‌است.

رضا داوودنژاد بازیگر اهل ایران و فرزند علیرضا داوودنژاد کارگردان سینما است. از جمله فیلم‌های او می‌توان به تیغ زن، مصائب شیرین، زن ها شگفت انگیزند، مرهم، دردسر بزرگ، لامینور، فراری، لب خط و … اشاره کرد. او همچنین در سریال هایی همچون زندگی به شرط خنده، متهم گریخت، نون و ریحون، پنچری و … ایفای نقش کرده است.

مارال بنی آدم در سال ۱۳۶۰ در تهران زاده شد. وی در دانشگاه در رشته بازیگری تحصیل کرده‌ است. او در فراخوان اصغر فرهادی، مبنی بر انتخاب بازیگر برای فیلم فروشنده با ارسال ویدیویی ۲ دقیقه‌ای به عنوان یکی از بازیگران این فیلم انتخاب شد. همچنین او در فیلم «در آغوش درخت» نقش اول زن است. سریال «هم گناه» به کارگردانی مصطفی کیایی اولین تجربه او در نمایش خانگی بود که یکی از تاثیرگذارترین نقش‌های این را سریال بازی کرد. او در دومین کار خود در سال ۱۴۰۱ در سریال مترجم ایفای نقش کرد.

کارگرداننوید به‌تویی
تهیه‌کنندهسعید سعدی
نویسندهنوید به‌تویی
بازیگرانپگاه آهنگرانی
رضا داوودنژاد
مارال بنی آدم
حسین صوفیان
شبنم گودرزی
سلمان فرخنده
شاهرخ فروتنیان
موسیقیصبا علیزاده
فیلم‌بردارمحمد رسولی
تدوینمهدی سعدی
سال ساخت1399
مدت زمان فیلم89 دقیقه
نمره IMDB4.2
پوستر فیلم گیسوم

خلاصه داستان فیلم گیسوم

داستان فیلم درباره دختری است که به دنبال فهمیدن حقیقتی از گذشته خود به ایران آمده است. و به کمک دوستانش به شمال کشور رفته تا خانواده‌اش را پیدا کند.

فیلم گیسوم

نقد و بررسی فیلم گیسوم

نقد از افشین علیار

«گیسوم» اولین اثر نوید به‌تویی فاصله زیادی با یک اثر سینمایی دارد چراکه کارگردان در ساخت فیلم اولش آنچنان شتاب‌زده عمل کرده که نتوانسته است وارد ساختار فیلمنامه و اجرا شود و در وهله اول با اثری که کاملاً یک قصه تکراری و نخ‌نما شده دارد، مواجهیم. آنچه از سروشکل فیلم پیداست انگار با یک طرح دوخطی ساخته شده است.

آدم‌های فیلم معرفی درستی نمی‌شوند، رابطه و شکل زیست آن‌ها مشخص نیست. چند دوست در کنار هم می‌خواهند مشکل شخصیت اول فیلم یعنی ایوا را حل کنند و او را به پدرش برسانند. به نظر می‌رسد مسئله اصلی برای فیلمساز خنثی می‌ماند، به طوری که قادر نیست برای روایت اثرش بسترسازی مناسبی انجام بدهد، آنچه پیداست فیلمساز بی‌تأثیر از فیلم‌هایی با چنین تِم‌هایی نبوده، یعنی قصه‌ای که در آغاز با لحظات خوش دوستانه گره بخورد و در گره‌افکنی با یک اتفاق آن محفل دوستانه تبدیل به کینه و جنگ و دعوا بشود.

این خط روایی آشنا را چندین بار دیده‌ایم که موفق‌تر از همه درباره الی بوده، اما در گیسوم همه چیز شتاب زده است، حتی به طور دقیق و شفاف نحوه دوستی این چند نفر معلوم نمی‌شود. در اواسط فیلم اشاره کوچکی به هم‌دانشگاهی بودن می‌شود که آن هم پرداخت درستی نیست. فیلمساز قصد داشته است در میانه‌های فیلمش علاوه بر گره اصلی که آنچنان گره محکمی هم نیست یک گره دیگر هم اضافه کند و آن هم رابطه داریوش و ایواست که آن هم آنقدر ظریف و ناچیز است که لابه‌لای سکانس‌ها گم می‌شود.

اضافه کنید در این میان شبه‌کاراکتری داریم به نام فرانچسکو که به عنوان همسر ایوا حتی قادر به دیالوگ‌گویی معمولی هم نیست. به یاد بیاورید در سکانس دونفره او با ایوا چه دیالوگ‌هایی رد و بدل می‌شود که در حد بازی‌های بچگانه است! تمهیداتی که فیلمساز برای شکل‌گیری درام استفاده کرده بیش از حد ناکارآمد است.

اینکه داریوش یک باره جواب آزمایش ایوا را در ماشین بخواند و این علتی بر شک فرانچسکو به داریوش شود، بیش از حد روی سطح حرکت کردن است. داریوش می‌توانست طوری دیگر حتی از طریق همسرش متوجه عدم هم‌خونی ایوا با مادرش شود.

ما با اثری طرف هستیم که به هیچ وجه نمی‌تواند درام‌پردازی کند و شخصیت بسازد و شخصیت را در بحران قرار بدهد چراکه هیچ بحرانی در خط روایی و شکل‌گیری فیلمنامه احساس نمی‌شود و اضافه کنید که رابطه ایوا با فرانچسکو هم آنقدر الکن و عقیم است که نمی‌شود آن را باور کرد. پنهان کردن جواب آزمایش ایوا از همسرش قطعاً توجیه ندارد و دلیل این کار از سوی ایوا مشخص نمی‌شود.

در 20 یا 30 دقیقه پایانی زمانی که خیلی معجزه‌آسا پدر ایوا پیدا می‌شود رفقا محو می‌شوند و فیلمساز به خودش زحمت نداده تا قصه‌سرایی پدر را به تصویر تبدیل کند، یعنی در سکانس‌های پایانی مخاطب فقط قصه از پدر می‌شنود و اینکه ایوا فرزند او و ماریان نبوده به هیچ وجه تعلیق ایجاد نمی‌کند. پایانبندی گل‌درشت و باسمه‌ای است. حرف ایوا به همسرش در میزانسنی شلخته که می‌خواهد در ایران بماند و ادامه‌اش که ایوا به دریا می‌رود و فرانچسکو به جنگل، بی‌ربط هستند و معلوم نیست دوستانشان کجا هستند. نمای کشدار پایانی حرکت‌های بی‌منطق دوربین به هیچ وجه درک نمی‌شود، در زمینه اجرا به نظر می‌رسد فیلمساز از تیزر‌سازی به اینجا رسیده است.

نشان دادن طبخ غذا منطق ندارد یا نما‌های جاده و حرکات و زوایای دوربین به سینما مربوط نمی‌شود و بیشتر نشانی از معرفی یک محصول است. تاریک بودن فضای فیلم ربطی به موقعیت روانی یا احساسی ایوا ندارد، همانطور بازی با جلوه‌های بصری و صدای فیلم که باعث می‌شود مخاطب از فیلم به بیرون پرتاپ شود، بازیگران حسی را به مخاطب انتقال نمی‌دهند. ردوبدل شدن پینگ‌پنگی دیالوگ‌ها کارساز نیست، حتی پگاه آهنگرانی هم در نقش ایوا نتوانسته نقشش را بپذیرد.

مجموعه بازی‌ها آنقدر ضعیف است که می‌شود آن را بر ازدیاد ضعف‌های گیسوم افزود، بنابراین گیسوم می‌توانست در بهترین حالت یک تله‌فیلم باشد چراکه پتانسیل بیشتر از آن مدیوم را نمی‌تواند داشته باشد.

فیلم گیسوم

نقد از شایان کرمی

گیسوم با وجود آن‌که توسط یکی از فیلم‌ اولی‌های جشنواره جهانی فیلم فجر ساخته شده اما با این وجود یکی از معدود فیلم‌های جشنواره امسال محسوب می‌شود که به بعضی از استانداردهایی که از فیلم‌های جدید ایرانی انتظار داریم رسیده اما همچنان هم در مورد موضوعات مهمی مشکل دارد.

فیلم گیسوم در مورد زنی ساکن در فرانسه است که مادر خودش را از دست می‌دهد. همزمان با این اتفاق مشخص می‌شود که این شخصیت به جز مادری که از دست داد، پدری دارد که همچنان زنده است که در ایران حضور دارد. او برای این که پدر خود را پیدا کند سفری را از فرانسه به ایران و به شمال کشور آغاز می‌کند.

همزمان با رخ دادن این سفر مهم که کاراکتر اصلی را برای همیشه دچار تغییر می‌کند او به همراه همسرش و تعدادی از دوستانش با حقایقی کاملا تازه روبرو می‌شود که زندگی‌اش را برای همیشه تغییر می‌دهند. حقایقی که به مرور و طی سفر بر ملا می‌شوند و نشان می‌دهند که این زن جوان به جز رازی که در مورد زنده ماندن پدر خود متوجه‌اش شده، رازهای دیگر و حتی مهم‌تری دارد که می‌توانند نظر مخاطب را به خود جلب کنند.

دقیقا فیلم شهربانو هم به شکل گیسوم با برملا کردن رازهای اصلی قصد داشت تا بیننده را تا پایان فیلم هیجان‌زده نگه دارد. شهربانو از زندان پس از سال‌های طولانی آزاد شده بود و حقایقی را در زندگی فرزندان و همسرش دید که پیش از این متوجه آن‌ها نشده بود. این اتفاق در مورد گیسوم هم صدق می‌کند با چنین فرقی که در گیسوم مسیری که کارگردان برای روایت داستان فیلم پیش می‌گیرد و حس سفری که کاراکترهای اصلی درگیر آن هستند باعث می‌شود که روایت اصلی فیلم حال بهتری نسبت به شهربانو داشته باشد.

این موضوع را به‌خوبی با ریتم تندی که گیسوم دارد می‌توان درک کرد. نویسنده در سکانس‌های ابتدایی این فیلم سعی کرده تا جای ممکن اطلاعات کافی برای آشنایی با شخصیت اصلی را به مخاطبان بدهد و بعد از آن‌ هرچه سریع‌تر سفری را آغاز کند که شروعی بر تغییر شخصیت‌های اصلی داستان فیلم گیسوم است.

این ریتم تند برای گیسوم ممکن است در ابتدا تعدادی از بینندگان را گیج کند و باعث شود که آن‌ها نتوانند شروع داستان فیلم را درک کنند یا متوجه نکات ریزی شوند که کارگردان فیلم در سکانس‌های ابتدایی آن گنجانده و توقع دارد که مخاطب آن‌ها را درک کند.

مشکل اینجاست که در ادامه مسیر این ریتم تند کاملا از بین می‌رود و به جای آن شاهد سکانس‌های طولانی و متعددی هستیم که در آن فقط کاراکترهای اصلی که در واقع دوستان یکدیگر هستند، بیشتر وقت خود را گفتگوهای بی ربط با خط اصلی داستان اختصاص می‌دهند. همین قضیه ممکن است برای مخاطبی که در ابتدای فیلم با آن ریتم تند روبرو شده بود مشکل‌ساز شود. حالا باید این مخاطب بحث‌های طولانی از دوست‌هایی را تحمل کند که اگر برایش جالب نباشند، گیسوم کل ارزش خود را از دست می‌دهد.

البته حتی این گفتگوهایی که در میانه‌های فیلم شاهد آن‌ها هستیم بازهم تغییر مسیر می‌دهند و فیلم در انتهای مسیر خود سعی می‌کند داستان پدر گمشده را کامل کند. البته به خاطر اهمیت کمتری که گیسوم در بخش میانی خود به این قضیه داده باعث می‌شود که همخوانی چندانی بین سه بخش ابتدایی، میانی و انتهایی فیلم وجود نداشته باشد.

پگاه آهنگرانی، شاهرخ فروتنیان، رضا داوود نژاد، مارال بنی ‌آدم و حسین صفویان بازیگران اصلی فیلم گیسوم هستند. این افراد که در قالب یک گروه دوستی در این اثر حضور دارند توانسته‌اند به اندازه خوبی حال‌وهوای دوستانی در دوران و سی و چند سالگی که حالا همزمان با خاطرات گذشته و بحران‌های میان‌سالگی روبرو می‌شوند را به تصویر بکشند.

مشکل گیسوم اما آنجاست که هویت خاصی ندارد. فیلم در نوع روایت و کارگردانی بازهم به فیلم‌های درام متعددی که در سینمای ایران می‌بینیم شباهت دارد و موضوعش هم آن‌قدر جدید و خلاقانه نیست که نمونه آن را پیش از این ندیده باشیم. به هر حال گیسوم نمونه‌ای از یک فیلم درام دیگر از سینمای ایران است که برخلاف دو فیلم دیگری که من در جشنواره جهانی فیلم فجر دیدم استانداردهای محدودی را رعایت کرده است.

بیشتر بخوانید

نظرات کاربران

  • مسئولیت دیدگاه با نویسنده‌ی آن است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *