0

فیلم لازانیا

فیلم لازانیا

فیلم لازانیا فیلمی ایرانی است که توسط حسین قناعت در سال ۱۳۹۶ ساخته شده و در مهر ۱۳۹۷ به نمایش عمومی درآمد. سکانس پایانی این فیلم را رضا عطاران کارگردانی کرده است.

به گزارش خوبو، لازانیا فیلمی است که در ژانر کمدی ساخته شده و تنها هدف آن فروش در گیشه بوده است. این فیلم از سایت معتبر IMDB، نمره ضعیف 3.7 را کسب کرده است. 90 نفر به این فیلم نمره داده‎اند.

دانلود فیلم لازانیا

عوامل و بازیگران فیلم لازانیا

لازانیا فیلمی است که در ژانر کمدی توسط حسین قناعت ساخته شده است. قناعت کار خود را در سینما با دستیاری کارگردان آغاز کرد. بیشتر آثار ساخته شده توسط قناعت در ژانر کودک و کمدی است.

کارگردانحسین قناعت
تهیه کنندهاحمد احمدی
نویسندهاحمد احمدی
بازیگرانجواد رضویان
ارژنگ امیرفضلی
بهنوش بختیاری
یوسف تیموری
نفیسه روشن
رضا ناجی
پارسیا شکوری
یوسف صیادی
اصغر سمسارزاده
ساعد هدایتی
رضا رویگری
عباس محبوب
محمد شیری
اردشیر کاظمی
علی کاظمی
آرین خلج
مهدی حدادی
تدوینمحمد توکلی
موسیقیحمیدرضا صدری
سال ساخت1396
نمره IMDB3.7
مدت زمان فیلم80 دقیقه
فروش گیشه4٬168٬321٬000 تومان
پوستر فیلم لازانیا

خلاصه داستان

پارسیا شیطنتش همه مدرسه را عاصی کرده است. ناظم جدید در اولین روز کاری‌اش در مدرسه از او می‌خواهد مادرش را فردا به مدرسه بیاورد اما پارسیا که متوجه شرایط بحرانی زندگی مادرش در غیاب پدر هست، دایی‌اش را راضی می‌کند تا با شکل و شمایل یک زن به مدرسه بیاید و قضیه را ختم به خیر کند، اما قضیه وقتی وخیم می‌شود که آقای ناظم عاشق مادر دروغین پارسیا می‌شود.

نقد و بررسی فیلم لازانیا

حکایت این روزهای سینمای ایران، حکایت سنگ مفت و گنجشک مفت است. هر فیلم‌سازی، فارغ از اینکه سبک‌کاری‌اش چیست، یک فیلم کمدی بی‌سروته و مبتذل می‌سازد تا در این قمار کم ریسک که نتیجه‌اش از قبل معلوم است، سهمی داشته باشد. لازانیا ساخته حسین قناعت، نمونه بارز این رویکرد است. حسین قناعت، فیلم‌سازی است که با ساخت آثاری چون «دزد و پری» و دنباله آن، به‌عنوان یکی از چهره‌های سینمای کودک شناخته می‌شود و در لازانیا هم رویکرد مشابهی دارد، با این تفاوت که لازانیا نسبت به همه آثار دیگر قناعت کمتر کودکانه است و بیشتر به حال‌وهوای این روزهای سینمای ایران شباهت دارد.

لازانیا قصه پسری به نام پارسیا است که از شیطنتش همه مدرسه را عاصی کرده است و ناظم جدید با بازی جواد رضویان در اولین روز کاری‌اش در مدرسه از پارسیا می‌خواهد مادرش را فردا به مدرسه بیاورد اما پارسیا که متوجه شرایط بحرانی زندگی مادرش در غیاب پدر هست، دایی‌اش را راضی می‌کند تا با شکل و شمایل یک زن به مدرسه بیاید و قضیه را ختم به خیر کند، اما قضیه وقتی وخیم می‌شود که آقای ناظم عاشق مادر دروغین پارسیا می‌شود.

همان زمان که آدم برفی ساخته تحسین‌شده داود میرباقری به اکران درآمد و اکبر عبدی در شمایل یک زن ظاهر شد، سروصدای اعتراضات از هر سو برخاست و کار تا جایی بالا گرفت که بعد از سه سال توقیف دریکی از نمایش‌های این فیلم، به سینما آفریقا حمله شد تا فیلم از اکران پایین کشیده شود.

تفاوت اصلی میان لازانیا و آدم‌برفی در رویکرد و زمینه‌های شکل‌گیری قصه دو اثر است. در آدم‌برفی با یک قصه اجتماعی جدی طرف هستیم و انتقادات تندی به میان کشیده می‌شود، مرد زن نمای آدم‌برفی فردی مستأصل است که برای مهاجرت از ایران دست به هر کاری میزند و یک عشق ناخواسته در این میان همه برنامه‌هایش را به هم می‌ریزد. در لازانیا اما این جبر اجتماعی و بستر فرهنگی وجود ندارد و حوادث به‌مانند قطعات لگویی کودکانه روی هم چیده می‌شوند و بدون هیچ نظمی و هیچ انسجامی، فیلم فقط جلو می‌رود.

شاید ایراد بگیرید که مقایسه آدم‌برفی و لازانیا اشتباه است. درست هم می‌گویید، دنیای این دو فیلم زمین تا آسمان باهم متفاوت است، این مقایسه را صرفاً ازاین‌جهت انجام دادم که نشان دهم تغییر جنسیت یک کاراکتر چگونه می‌تواند کنش بیافریند و قصه را تحت تأثیر قرار دهد به‌جای آنکه فقط صرف پیشبرد قصه انجام شود. به‌جای آدم‌برفی بیایید به تجربه‌های دیگری که از این جنس در سینمای خودمان اتفاق افتاده است نگاهی بیاندازیم؛ خوابم می آد از رضا عطاران و خواب‌زده‌ها از فریدون جیرانی که در هر دو اکبر عبدی بار دیگر در شمایل یک زن ظاهرشده است؛ اما در این دو اثر، این مرد اساساً قرار است که زن باشد و فقط به دلیل توانایی طنز بازیگر و امکان برقراری ارتباط بازیگران چنین انتخابی انجام‌شده است و مردی که در نقش یک زن بازی می‌کند، شیطنتی حاشیه‌ای در کنار قصه اصلی است. رویکردی که در لازانیا شاهدش هستیم، یک رویکرد متناقض است؛ از یک‌سو، زن شدن دایی پارسیا نقطه اوج روایت است و در روایت کنش ایجاد می‌کند، از سوی دیگر به دلیل محدودیت‌های رایج، این کنش‌ها فاقد علیت قابل‌باور و قابل هم ذات پنداری برای بیننده هستند. ایراد اصلی لازانیا هم در همین رویکرد متناقض نهفته است.

پرداخت یک فضای فانتزی به‌واسطه عناصر بی‌ربط به فیلم‌نامه مثل، تست خوانندگی و محیطی که دایی و پدربزرگ پارسیا در آن کار می‌کنند، وقتی هیچ سنخیتی با بقیه اثر ندارد و فقط صرف موسیقی شادی که کودکان را به وجد آورد اما کارکرد دراماتیکی نداشته باشد نه فانتزی می‌آفریند، نه کمدی و نه باعث می‌شود مخاطب کودک با اثری که کمترین توجهی در ساختش به او نشده است ارتباط برقرار کند. وقتی خیلی از کاراکترها و حوادث را از لازانیا کم کنید، تازه متوجه می‌شوید چقدر از عناصر دراماتیک فیلم بیهوده و زائد است و هیچ نقشی در روایت ندارد؛ آن‌وقت چیزی که باقی مِهم‌اند یک ایده جالب است که دیگر پرستاره‌ترین کمدی سال‌های اخیر نخواهد بود، یک فیلم کودک نخواهد بود، یک فیلم کمدی نخواهد بود، فقط یک ایده یک خطی جالب مِهم‌اند و همه آسمان‌وریسمانی که فیلم‌ساز بافته است.

لازانیا که گفته می‌شود یکی از پرستاره‌ترین فیلم‌های چند سال اخیر است، تیم اصلی بازیگرانش را چهره‌هایی می‌سازند که بیشتر به‌واسطه همکاری با مهران مدیری و آن‌هم در شب‌های برره شناخته می‌شوند. جواد رضویان بعد از سال‌ها نقش اصلی یک اثر سینمایی را بر عهده گرفته است و بازیگرانی که زیاد به دیدنشان در آثار سینمایی عادت نداریم در این فیلم حضور دارند. دلیل و توضیح این مسئله هم ساده است. رضویان تا یک دهه پیش نقش اول عمده کمدی‌های مبتذل دهه هشتاد بود و حتی پایش به اخراجی‌ها 2 مسعود ده‌نمکی هم باز شد، به‌واسطه تغییر جریان فیلم‌سازی، دیگر در آثار کمدی جایی نداشت تا الآن که این موج دوباره بر خواسته است و طبیعی است که ستاره آشنای این سبک هم مجدداً احیا شود.

در این میان، ارژنگ امیرفضلی، نقشی متفاوت و چندوجهی (متناسب با فیلم‌نامه و تعریف ضعیف فیلم‌ساز) ایفا می‌کند. امیرفضلی از ستاره‌های کمدی است که در اوایل دهه هفتاد همراه چهره‌هایی چون مهران مدیری با نوروز ۷۲، پرواز ۵۷ و ساعت خوش مطرح شد. امیرفضلی که آن سال‌ها در کنار بازیگری، کار نویسندگی چند اپیزود از این مجموعه‌ها را بر عهده داشت، سال‌ها در نقش‌های فرعی تلویزیونی و سینمایی محو شده بود. لازانیا اگر یک نکته مثبت داشته باشد بازی ارژنگ امیرفضلی است که نشان می‌دهد اگر فضای مناسبی در اختیار داشته باشد می‌تواند یک کمدین خوب و حرفه‌ای باشد و افسوس و صد افسوس که چنین فرصتی در اختیارش قرار نمی‌گیرد و باید به آثاری چون لازانیا بسنده کند؛ درست مثل مخاطب کودک و نوجوان که در سینمای ایران کاملاً نادیده گرفته می شوند و باید به آثاری چون لازانیا بسنده کنند.

نویسنده: ساناز رمضانی
منبع: نماوا

بیشتر بخوانید

نظرات کاربران

  • مسئولیت دیدگاه با نویسنده‌ی آن است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *