0

معرفی کتاب سالار مگس ها + دانلود و خرید

سالار مگس ها به فارسی

سالار مگس ها رمانی بود که ویلیام گلدینگ نویسنده‌ی انگلیسی در سال 1954 آن را نوشت و سرانجام بابت آن جایزه نوبل ادبیات را کسب کرد. این کتاب به عنوان یکی از مهمترین آثار داستانی قرن بیستم، در ایران طرفداران خاص خود را دارد. در ادامه شما را با نویسنده، کتاب، واکنش‌ها به کتاب و ترجمه‌های آن آشنا خواهیم کرد. با خوبو همراه باشید

نام کتابسالار مگس ها | Lord of the Flies
نویسندهویلیام گلدینگ
گونه ادبیداستان، رمان، تمثیل
انتشارات در ایرانو نشرهای دیگر
مترجمو مترجمان دیگر
تعداد صفحه224
سال انتشار1954
خرید آنلاین
دانلود نسخه آنلاین

بیوگرافی ویلیام گلدینگ

سر ویلیام گلدینگ سال 1911 در خانه مادربزرگ مادری خود، در شهر کورنوال در جنوبی‌ترین منطقه‌ی جزیره‌ی بریتانیا متولد شد. گلدینگ بیشتر کودکی خود را در منطقه‌ی مارلبورو در جنوب انگلستان گذراند. پدر او الک گلدینگ استاد علوم در مدرسه‌ی گرامر مارلبورو بود. ویلیام و برادرهایاش هم در همین مدرسه درس خواندند. مادرِ خانه، میلدرد، خانه‌دار و فعال حقوق زنان بخصوص در زمینه‌ی حق رای بود. گلدینگ، مادرش را یک سلتِ خرافاتی معرفی می‌کند که همیشه برایش از افسانه‌های سلتی در خصوص اجنه برایش داستان تعریف می‌کرد.

گلدینگ سال 1930 وارد آکسفورد شد تا در رشته‌ی علوم طبیعی تحصیل کند. دو سال بعد رشته‌ی خود را به زبان انگلیسی تغییر داد. سال 1935 او اولین کتاب شعر خود را منتشر کرد. همین زمان او در دبیرستانی در شمال لندن، انگلیسی درس میداد. تدریس در مدارس دیگری نیز ادامه یافت و بعد از مدتی به جز زبان انگلیسی، فلسفه، فرهنگ یونانی و درام هم آموزش می‌داد. او سال 1939 با یک شیمی‌دان به اسم آن برکفیلد ازدواج کرد.

ویلیام گلدینگ
ویلیام گلدینگ

گلدینگ سال 1940 به خدمت برای جنگ جهانی دوم فراخوانده شد. او در نیری دریایی خدمت کرد و مثلا در جنگی که به غرق شدن ناو جنگی بیسمارک آلمانی منجر شد، حاضر بود. او همینطور در نبرد نرماندی حاضر بود. گلدینگ سال 1945 به کار تدریس برگشت و تا 1961 همین کار را انجام می‌داد.

گلدینگ و همسرش در سال 1985 به خانه‌ای در نزدیکی محل تولدش منتقل شدند. او سال 1988 به دلیل تلاش‌های جهت شکوفایی ادبیات در بریتانیا، به نشان شوالیه نائل شد. سرانجام ویلیام گلدینگ که همه‌ی عمر الکلی بود، سال 1993 بر اثر نارسایی قلبی درگذشت.

بررسی آثار

کتاب‌ها

  • اشعار (1934)
  • سالار مگس ها (1954)
  • وارثان (1955): رمانی پیشاتاریخی ست که داستانی خیالی در خصوص نئاندرتال‌ها خلق کرده است.
  • مارتین گازگیر (1956): مارتین یک افسر نیروی دریایی است تنها بازمانده‌ی یک نبرد دریایی است. او که در آب افتاده، نجات پیدا می‌کند اما بعد اتفاقات ترسناکی می‌افتد و او غرق بحرانی هویتی می‌شود.
  • مامور فوق العاده (1958): رمان کوتاهی بود که در خصوص مخترعانی در روم و چین باستان است. بعدها همین کتاب به صورت یک نمایش‌نامه درآمد.
  • سقوط آزاد (1959): ساموئل نقاش است اما از زندگی خود رضایت ندارد. او زندانی جنگ جهانی دوم در آلمان می‌شود و وقتی گروهی از هم‌بندی‌ها فرار می‌کنند، افسران گشتاپو از او می‌خواهند که آنها را لو بدهد. ساموئل اظهار بی‌اطلاعی می‌کند و در سلولی انفرادی و کوچک رها می‌شود. فلش‌بک‌ها او را به گذشته می‌برند.
  • مناره (1964): رمان فضایی تاریخی-مدرن دارد. به نوعی که بخشی از آن در دوره‌ی قرون وسطی و بخشی در عصر مدرن اتفاق می‌افتد. داستان با جوسلین رئیس یک کلیسای جامع شروع می‌شود که مسئول ساخت یک مناره‌ی شده است.
  • خدای عقرب (1971): کتابی با سه رمان کوتاه است. داستان‌های آن در دوره‌ی فرعون اتفاق می‌افتد.
  • سه گانه‌ی تا پایان جهان (1980-1989): داستان با سفر دریایی یک سری انگلیسی به استرالیا در قرن نوزدهم شروع می‌شود. ادموند تالبوت شخصیت اصلی کتاب‌هاست و داستان به اتفاقات حول محور او و سایر انگلیسی‌های سفرکرده به استرالیا می‌پردازد.
  • او همینطور چند مجموعه مقالات، مجموعه داستان و رمان‌هایی با ارزش کمتر منتشر کرده است.

دفتر خاطرات

گلدینگ دفتر خاطراتی دارد که 22 سال از عمر او را در بر می‌گیرد. از 1971 تا شب قبل از مرگ، او جمعاً 2.4 میلیون واژه در دفتر خاطرات خود نوشته است. او بیشتر برای نوشتن رویاهایش از این دفترها استفاده می‌کرد اما به مرور به تلاشی برای ضبط حوادث زندگی‌اش تبدل شد. برای مثال می‌توان در این دفترها نکات که گلدینگ در خصوص رمان‌هایش درج کرده یا خاطراتی از گذشته‌ی وی را مطالعه کرد.

برای مثال جایی گلدینگ به درگیری دو گروه از دانشجویانش اشاره دارد که بخشی‌هایی از سالار مگس‌ها را از آن الهام گرفته است. براساس همین نوشته‌ها، سال 2009 جان کَری استاد دانشگاه ادبیات آکسفورد، زندگی‌نامه‌ای برای او به اسم مردی که سالار مگس ها را نوشت در سال 2009 منتشر کرد. همینطور دخترِ گلدین سال 2011 کتابی به اسم فرزندانِ عشاق در مورد وی منتشر کرد.

با این حال چیزهای بدی هم از این دفترچه خارج شد. برای مثال گلدینگ در خاطراتش نوشته بود که وقتی هجده سال داشت، تلاش کرده بود به دختری به اسم نورا که 15 ساله بود تجاوز کند.

نقد و بررسی کتاب سالار مگس ها

سالار مگس ها رمانی بود که ویلیام گلدینگ انگلیسی در سال 1954 منتشر کرد. این مهمترین اثر این نویسنده‌ بود که باعث شد هم به نشان شوالیه و هم به جایزه نوبل ادبیات دست پیدا کند. همینطور جالب اینکه این اولین رمان گلدبرگ بود که در 43 سالگی او به چاپ رسید؛ در حالی که نویسنده سابقه‌ی حضور در جنگ جهانی دوم و بخصوص نبرد مهم نرماندی را داشت.

سالار مگس ها در لیست صد رمان برتر تاریخ که توسط Modern Library منتشر شد، به جایگاه 41 دست پیدا کرد. با این حال در لیست مربوط به خوانندگان، در رتبه‌ی بیست و پنجم ایستاد. در یک نظرسنجی در مدارس بریتانیا در سال 2016، سالار مگس‌ها عنوان سومین رمان برتر انگلیسی‌زبان را به دست آورد. کتاب در مدارس بریتانیایی تدریس می‌شود اما تدریس آن در مدارس آمریکایی با حاشیه‌هایی همراه و گاهی ممنوع اعلام شد. سالار مگس ها، کتاب محبوب استفن کینگ، سلطان آثار وحشت‌آفرین سینما است.

سالار مگس ها ترجمه‌ای از واژه‌ی شیطان بَعل‌الذُباب است. براساس شیطان‌شناسی مسیحی، بَعل‌الذُباب یکی از شاهزادگان جهنم و فرمانده شیاطین است. گفته می‌شود که او همان شیطانی بود که باعث شد عیسی متهم شود و بعد به صلیب کشیده شود. معنی تحت‌الفظی بعل‌الذباب «خداوندگار مگس‌ها» است که اشاره به سرزمین پلیدی‌ها دارد.

عنوان اولیه‌ی کتاب غریبه‌های از درون بود که توسط چند نشر به دلیل انتزاعی بودن رد شد. برای مثال یکی از نشرهای مهم لندنی آن را مزخرف و بی‌فایده دانست. با چند بازنگردی، کتاب با عنوان سالار مگس ها منتشر شد.

داستان کتاب

داستانی که به قول گلدینگ نگاهی انتقادی به تاریخ انسان دارد، از جایی شروع می‌شود که یک هواپیما در جزیره‌ای غیرمسکونی سقوط می‌کند. وقتی مسافران از هواپیما بیرون می‌آیند، متوجه می‌شویم تنها بازماندگان کودک یا نوجوان هستند. فضایی که این افراد از آن خارج شده‌اند، جهانی است که در معرض جنگ اتمی قرار گرفته و به همین دلیل بچه‌ها به جایی در نزدیکی گینه‌ی جدید فرستاده شده‌اند.

رالف اولین پسری است که با او آشنا می‌شویم. او به سرعت با پسری عینکی و چاق که به او لقب «خوکه» داده‌اند، دوست می‌شود. رالف و خوکه یک صدف پیدا می‌کند و صدف به زودی به نمادی قدرتمند در داستان تبدیل می‌شود. رالف در صدف می‌دمد و صدایی ایجاد می‌کند که باعث جمع شدن بچه‌های از نقاط مختلف جزیره می‌شود.

وقتی بچه‌ها جمع می‌شوند، تصمیم می‌گیرند رئیسی انتخاب کنند. رالف و پسری به اسم جک نامزد می‌شوند که رالف انتخاب می‌شود. آنها تصمیم به روشن کردن آتشی بزرگ می‌گیرند (این کار با کمک عینکِ ذره‌بینی خوکه انجام می‌شود) تا به این ترتیب اگر کشتی‌ای رد شد، متوجه حضور آنها شود. وظیفه‌ی نگهداری از آتشی که تمام روز بسوزد، برعهده‌ی پسران بزرگتر قرار می‌گیرد؛ بی‌توجهی به روشن نگه‌داشتن آتش، به یکی از مشاجرات اصلی داستان تبدیل می‌شود. جک و گروهش هم مسئول شکار می‌شوند و خوک شکار می‌کنند.

هرچه داستان جلوتر می‌رود، مشکلات پیچیده‌تری سر راه قرار می‌گیرد. ما آغاز یک تمدن انسانی را در جزیره شاهد هستیم. چندپارگی افرادی که برخی نیاز به قانون را لزوم می‌دانند و افراد دیگری که قانون را مخل آزادی می‌دانند و ترجیح می‌دهند هرکاری که دوست دارند، انجام دهند.

بخشی از متن کتاب

موضوع این است که ترس نمی تواند بیش از آرزو آزاردهنده باشد. 

رالف در سکوت به او نگاه می‌کرد. لحظه‌ای تصویر افسون شگفت‌انگیزی که روزگاری این سواحل را پوشانده بود از ذهنش گذشت اما اکنون جزیره مثل چوبی خشک در آتش سوخته بود، سیمون مرده بود و جک … . رالف برای نخستین بار در جزیره خود را به دست غم تکان‌دهنده شدیدی که گویی تاروپود وجودش را می‌فشرد سپرد و صدای گریه‌اش در دود سیاه و در مقابل ویرانه سوزان جزیره بلند شد. بقیه بچه‌ها هم تحت‌تاثیر احساسات او به گریه افتادند. هق‌هق گریه‌شان بلند بود و بدنشان می‌لرزید. در میان این بچه‌ها رالف با بدنی کثیف، موهایی ژولیده و دماغی پر، به‌خاطر فرجام معصومیت، سیاه‌دلی بشر و سقوط دوست واقعی و عاقل خود، خوکچه، زار زار می‌گریست.

 به نظرم این احمقانه است که زن ها تظاهر می کنند که با مردها برابرند، آن ها بسیار [از مردها] برترند و همیشه بوده‌اند.

کوچکترین صدای انفجار از نبردی که در ارتفاع شانزده کیلومتری آن‌جا در جریان بود. شنیده نمی‌شد. اما نشانه‌ای از دنیای آدم بزرگ‌ها آمد. هرچند که آن موقع هیچ‌کدام از بچه ها بیدار نبودند که آن را درک کنند. نوری از یک انفجار ناگهانی و دنباله‌ی آن از آسمان گذشت و بعد دوباره سیاهی بود و ستارگان. از نقطه‌ی سیاهی در بالای جزیره، اندامی که پاهایش زیر یک چتر نجات آویزان بود با سرعت پایین می‌آمد. بادهای متغیر با ارتفاعی متفاوت او را به هر سویی که می‌خواستند کشیدند. بعد در ارتفاع پنج متری از زمین باد ثابت شد و او را به سمت پایین دور چرخاند و با شیب تندی در امتداد تپه‌ی مرجانی و چشمه‌ی آب گرم به سمت کوه فرود آورد.

اقتباس

داستان بارها به شکل‌های مختلف اقتباس شده است. مهمترین موارد را اشاره خواهیم کرد:

  • فیلم
    • سالا‌ر مگس ها (1963): کارگردن فیلم، پیتر بروک نامزد جایزه‌ی بهترین کارگردان جشنواره کن شد
    • سالار مگس ها (1990): هری هوک آن را ساخت و چندان موردتوجه قرار نگرفت.
    • جهان زنانه (2018): آماندا کرامر این فیلم را با تغییر تمام شخصیت‌ها به زن ساخت. این فیلم هم چندان مورد توجه قرار نگرفت.
  • سریال
    • سریال لاست (2004-10): سریال بسیار معروفی که با تغییر بسیاری چیزها (از جمله سن و بک‌گراند شخصیت‌ها) تا حد خوبی از ارباب مگس ها اقتباس شده است.
  • ادبیات
    • قلعه‌ی سنگی: اسم قلعه‌ی سنگی نام یکی از مکان‌های کتاب ارباب مگس ها است که استفن کینگ از آن در داستان‌های بسیاری از خود استفاده کرده است. او حتی نویسنده‌ی سریالی به این اسم نیز هست.

جایگاه کتاب سالار مگس ها

برای بررسی جایگاه کتاب در نزد مخاطبان به سراغ گوگل ترندز رفتیم. این ابزاری از گوگل است که به ما در مقایسه کلیدواژه (اینجا یک سری کتاب) با شرایط قابل تعیین، کمک می‌کند. دیتای مربوط به این ابزار، از نتایج جستجوی کاربران تعیین شده است. از همین ابزار برای بررسی وضعیت کتاب حاضر استفاده کردیم. به این ترتیب، کتاب را با یک سری کتاب در فضای مشترک مقایسه کردیم. کتاب‌های اشاره شده در لیست، رابینسون کروزوئه، کشتن مرغ مقلد، دنیای قشنگ نو و بازی‌های گرسنگی هستند. همانطور که می‌بینید، توجه به سالار مگس ها از تمام این کتاب‌ها طی 18 سال اخیر بیشتر بوده است.

سالار مگس ها-ترندها
سالار مگس ها-ترندها

همینطور سراغ گودریدز رفتیم. گودریدز سایتی شبیه به شبکه اجتماعی برای عاشقان کتاب است. به صفحه‌ی ویلیام گلدینگ در این سایت رفتیم. کتاب سا‌لار مگس ها در این گودریدز 2.6 میلیون امتیاز دارد که آن را به یکی از ده رمان برتر تمام تاریخ تبدیل می‌کند. با این حال میانگین امتیازات کتاب 3.6 از 5 است که کمتر از چیزی است که از آن انتظار می‌رود. سایر کتاب‌های گلدینگ فاصله‌ای بسیار بسیار زیاد با این کتاب دارند. به شکلی که دومین کتاب مهم این نویسنده یعنی وارثان، تنها چهار هزار امتیاز دارد. در ادامه یک نظر مثبت و یک نظر منفی را در خصوص سالا‌ر مگس ها از کاربران گودریدز می‌آوریم.

نظر مثبت

4 از 5 به کتاب نمره داده است:

کتاب از جهت زندانی شدن تو جزیره ای دور و نامعلوم “رابینسون کروزوئه” رو به خاطر میاره ولی مشکلات پسربچه‌های داستان ده برابر بزرگتر از گرفتاری‌های رابینسونه که اینجا اونها جامعه‌ای تشکیل دادند و فردیت معنایی نداره. اگر اونجا فرد برای بقا به مشکل می‌خورد اینجا جامعه ست که بقاش ناممکن شده…از انجا که داستان پر از نماد و سمبله هم مدام به یاد “قلعه حیوانات” می‌افتادم ولی رنگ و بوی سیاسی این اثر در برابر دیگری بسیار ناچیزه.

گلدینگ کتابی نوشته در رثای معصومیت بشری… و با انتخاب هوشمندانه کودکان شش تا دوازده سال -و معصومیت ذاتی که در این رده سنی سراغ داریم- به عنوان تنها کاراکترهای داستانش، این فطرت ذاتی آدمی در گرایش به سمت شر رو پررنگ‌تر و عدم‌امکان برای داشتن جامعه‌ای مدینه فاضله‌وار رو بارزتر کرده. جالب تر این که بدون هیچ اشاره عامدانه نویسنده به زندگی گذشته و قبل از جزیره این بچه ها این “از صفر شروع شدن این جامعه” بیشتر برای خواننده محسوس میشه چون هیچ اطلاعاتی از این پسربچه‌ها در اختیارمون قرار نمی‌گیره انگار که همین الان همزمان با شروع داستان کتاب، داستان زندگی اونها هم شروع شده.

داستان روایت خوشخوانی داره و سریع جلو میره ولی هر چه جلوتر میره بهتر و بهتر میشه تا جایی که تو چند فصل پایانی کتاب به نقطه اوج خودش میرسه. خوندنش توصیه میشه. هم به خاطر حرف های بزرگی که داره و هم به خاطر غافلگیرکنندگیش…به هر حال واضح و مبرهنه که نمیشه به سادگی بیخیال خوندن کتابی شد که با برنده شدن جایزه نوبل سال 1983، آرتور لوندکویست (یکی از هجده عضو آکادمی نوبل) این انتخاب رو کودتایی در تاریخ نوبل تلقی کرد.

کامنت فارسی از فرشته

نظر منفی

دو ستاره از 5 ستاره:

«سالارِ مگس‌ها» تلاشی برایِ نشان‌ دادنِ روابطِ انسان‌ها در جامعه است. تلاشی که علی‌رغمِ اهتمامِ نویسنده به موضوع و شاید اشرافِ او بر آن چندان پربار از آب در نیامده است. داستانِ سالارِ مگس‌ها – اگر بتوان در بهترین حالت آن را داستان و دارایِ پی‌رنگِ مناسب دانست- شرحِ زندگانیِ گروهی پسربچّه است که طیّ حادثه‌ای بدونِ بزرگ‌ترهایشان در جزیره‌ای گرفتار می‌شوند. شکل‌گیریِ یک جامعۀ مدنی از همین جرقّۀ داستانی شروع می‌شود.

گروهی که با اهدافِ مشترکی گردهم جمع شده‌اند و باید برایِ رسیدن به هدفِ مشترکشان (آزادی از جزیره و یا همان کمالِ جامعۀ انسانی‌شان) بکوشند. نویسنده کوشیده استرز هرگونه پیش‌زمینۀ اجتماعی ملاحظاتِ پیش‌فرضِ خواننده را محو کند. به همین سبب شخصیّت‌هایِ خود را از میانِ کودکان و خردسالانی انتخاب کرده است که در عینِ‌حال به ابتدائیّاتِ زندگیِ اجتماعی بیش از آنچه باید آگاهند.

گلدینگ البتّه مفاهیم بسیاری را در کتاب گنجانده است؛ امّا از آن‌جا که همۀ این‌ها به‌خوبی پرداخت نشده‌اند، مهمل می‌نمایند و کسل‌کننده. داستانِ «سالارِ مگس‌ها» پی‌رنگِ درست و حسابی ندارد. حتّی خرده‌پی‌رنگ‌ها هم گاهی درست کار نمی‌کنند. «خوکچه» گاهی حرف‌هایِ احمقانه می‌زند و تکلیفِ «رالف» با خودش معلوم نیست. نه این‌که گلدینگ خواسته واقع‌گرا باشد (که در تمثیلِ این‌چنینی جایش نیست) و نه این‌که من به رسمِ کلاسیک‌هایِ قرن هفدهم و هجدهم به دنبالِ صفرویک‌هایِ منطقی در شخصیّت‌ها باشم. غایتِ «سالارِ مگس‌ها» چنین تناقضاتی را برنمی‌تابد. چتربازِ متعفّن و جانوری که همه به دنبالِ اویند و مهم‌تر از همه طنینِ حرف‌هایِ سالارِ مگس‌ها در گوش‌هایِ «سیمون» ایده‌های خوبی بودند که تلف شدند.

هرچند کتاب حرف‌هایِ بیشتری برایِ بررسی کردن دارد؛ امّا از این جلوتر نروم. نکتۀ آخر ترجمۀ کتاب بود که به نظرم علاوه بر روان نبودن و سخت‌خوانی اشکالاتِ زیادی نیز داشت.

کامنت فارسی از عماد

بهترین ترجمه کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد

طی سال‌های اخیر، این کتاب هم مانند قانون پنج ثانیه، بنویس تا اتفاق بیفتد، هنر جنگ، مرگ ایوان ایلیچ، قوی سیاه، ثروتمندترین مرد بابل، هنر عشق ورزیدن و پاستیل های بنفش درگیر ترجمه‌های متعدد شده است. موارد زیر، ترجمه‌های متفاوت کتاب هستند:

  • کتاب بعل زبوب | نشر نیلوفر | محمود مشرف آزاد تهرانی
  • سالار مگس ها | نشر آموت | ناهید شهبازی مقدم
  • سالار مگس ها | نشر ابر سفید | سوسن اردکانی
  • سالار مگس ها | نشر بهجت | حمید رفیعی
  • خداوندگار مگس ها | نشر امیرکبیر | جواد پیمان
  • سالار مگس ها | انتشارات هفت سنگ | ک.نسرکانی
  • سالار مگس ها | نشر حباب | ساره خسروی
  • اقتباس نمایشی سالار مگس ها | انتشارات موسسه فرهنگی و هنر سفیر فرهنگ و هنر | لیلا حسین رشیدی

به طور کلی انتقادهای بسیاری به ترجمه‌های این کتاب وارد است. سخت بتوان نسخه‌ای را بدون مشکل و ایده‌آل معرفی کرد. با این حال می‌توان به دو مورد اشاره کرد. مورد اول کتابی است که نشر نیلوفر چاپ کرده است. این کتاب با ترجمه محمود مشرف آزاد تهرانی (معروف به م.آزاد) منتشر شد. مترجم این کتاب، شاعر نیز بود و البته با توجه به اینکه دهه‌ها از ترجمه‌ی وی می‌گذرد، زبانی سنگین دارد. ترجمه‌ی حمید رفیعی برای نشر بهجت نیز مورد دیگری است که به عنوان ترجمه‌ای قابل‌قبول به آن اشاره می‌شود.

نظرات کاربران

  • مسئولیت دیدگاه با نویسنده‌ی آن است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *