فیلم پسر مریم فیلمی ایرانی است که توسط حمید جبلی در سال ۱۳۷۷ ساخته شده و در هفدهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم فجر اکران شد.
به گزارش خوبو، پسر مریم از جلمه فیلمهای خوش دهه هفتاد ساخت سینمای ایران است. این فیلم از سایت معتبر IMDB، موفق به کسب نمره متوسط 6.8 شده است. 47 نفر به این فیلم نمره دادهاند.
عوامل و بازیگران فیلم پسر مریم
پسر مریم فیلمی است که در ژانر درام توسط حمید جبلی ساخته شده است. حمید جبلی از بازیگران و صداپیشههای مطرح سینما و تلویزیون ایران است که با ساخت فیلم پسر مریم در سال ۱۳۷۷ وارد عرصه فیلمسازی در سینما شد. خواب سفید دیگر اثر ساخته شده توسط جبلی است.
کارگردان | حمید جبلی |
تهیهکننده | فرشته طائرپور |
نویسنده | حمید جبلی |
بازیگران | محسن فلسفین رافیک ترگابریلیان زلیخا شاداب پروانه مظهری سیدهادی نائینی زاده سیدعلی سیدمحمدی علی حسین محمدحسنی آلیک قریبیان اما الکسانیان |
موسیقی | پیروز ارجمند تاج الدینی |
فیلمبردار | عزیز ساعتی |
تدوین | حسن حسندوست |
سال ساخت | 1377 |
مدت زمان فیلم | 72 دقیقه |
نمره IMDB | 6.8 |
خلاصه داستان
رحمان مؤذن نوجوان روستا با دیدن تابلوی تازه حضرت مریم که برای کلیسای روستا آورده شده، به یاد مادر خود میافتد.
کشیش پیر برای آماده شدن کلیسا برای مراسم مذهبی، تصمیم میگیرد راه قنات قدیمی نزدیک کلیسا را باز کند. رحمان به او کمک کرده، اما پدرش او را سرزنش میکند.
وقتی پدر رحمان برای تهیه وسایل لازم جهت مراسم ماه محرم از روستا بیرون میرود، رحمان هنگام اذان گفتن متوجه کشیش میشود که قصد نصب صلیب روی بام کلیسا را دارد ولی از نردبان میافتد و آسیب میبیند. رحمان کشیش را به بستر میبرد و کشیش شمارهٔ تلفن برادرش ژرژ را به او میدهد. رحمان، برادر کشیش را تلفنی نمییابد و به ارومیه میرود تا او را پیدا کند و در این مدت داوود دوست نابینایش را مأمور مراقبت از کشیش میکند.
رحمان و ژرژ به روستا میآیند و ژرژ برادرش را به بیمارستان میبرد و در غیاب کشیش، رحمان و داوود از کلیسا مراقبت میکنند. آنها همه چیز را برای مراسم مذهبی کلیسا آماده میکنند، اما ژرژ خبر مرگ کشیش را میآورد. او کارت پستالی از حضرت مریم برای رحمان میآورد که کشیش آنرا قبل از مرگ، برای رحمان تهیه کرده بود.
نقد و بررسی فیلم پسر مریم
مریم بصیری در مجله پیام زن در نقد این فیلم نوشته است:
حمید جبلی به مناسبت سال 2000 میلادی، فیلم «پسر مریم» را به روی پرده اکران برد. این فیلم علاوه بر اکران داخلی در ایران، توانست در جشنواره های شیکاگو، بوستن، هیوستن، پاسیفیک، توکیو و قاهره شرکت کند و موفق به دریافت جایزه اول از دهمین جشنواره بین المللی
کودکان قاهره شود.
در زمان نمایش فیلم در شهر قاهره، برخوردهای خشونت باری بین طایفه های مسلمان و مسیحی این شهر پیش آمده بود که اکران این فیلم توانست تا حدی اذهان را متوجه خود سازد و نظر مطبوعات مصر را جلب کند.
از آنجایی که اکران «پسر مریم» با ورود پاپ ژان پل دوم به مصر، هم مصادف بود، نشریات عربی، پیام انسانی و گیرایی فیلم و برخورد واقعی اسلام بار دیگر ادیان الهی را به عنوان ویژگیهای قابل توجه «پسر مریم» ذکر کردند و بحث گفتگوی تمدنها و فرهنگها را پیش کشیدند. در ایران نیز گفته شد که این فیلم نخستین اثر هنری در دایره گفتگوی تمدنها است.
جبلی که پیش از این در مجموعه های طنز برنامه کودک ظاهر شده و پرفروش ترین فیلم زمان خود یعنی «کلاه قرمزی» را روی پرده اکران برده بود، ناگهان تصمیم به ساخت فیلمی در حیطه سینمای دینی می گیرد.
داستان فیلم از این قرار است که در یکی از روستاهای غرب کشور مسلمانان و مسیحیان در جوار هم زندگی می کنند و کشیش قصد دارد آن سال مراسم تولد حضرت مریم را در کلیسای خودش برگزار کند تا تمامی مسیحیانی که در آن روستا زندگی می کردند برای مراسم به آنجا بازگردند. «رحمان» نوجوانی مسلمان است که کارش کمک به پدر نجارش و فروختن شیر نسیه است. معصومیت او با آویزان کردن چوب خطهای فروش شیر به گردنش بیشتر می شود، خاصه آنکه هر روز برای دخترکی بیمار که پشت پنجره نشسته است شیر می برد و سهمش فقط لبخندی از آن سوی پنجره است.
اسقف بزرگ پرده ای از نقاشی حضرت مریم(س) را برای کشیش روستا می فرستد و چهره پاک و خواستنی حضرت مریم، احساسات نهفته رحمان را زنده می کند. او که مادرش مریم را از دست داده است، به واسطه اشتراک اسامی و مشاهده سیمای مهربان حضرت مریم می اندیشد که دوباره مادرش را یافته است. حتی کشیش که مادر او را دیده می گوید مادر رحمان شبیه پرده حضرت مریم بوده و اصلاً همه مادرها شبیه حضرت مریم هستند.
کشیش که مشغول آماده کردن کلیساست پایش از روی نردبان لیز می خورد و به زمین می افتد. رحمان از کشیش پیر مراقبت کرده و به دنبال یافتن برادر او راهی شهر می شود و عاقبت پس از گشتن در کلیساهای مختلف برادر کشیش را که خود نیز کشیش است می یابد و به روستا می آورد، برادر، با دیدن وخامت حال برادرش او را به شهر می برد و چند روز بعد تنها با یک عکس بازمی گردد. کشیش فوت کرده و یک یادگاری برای دوست باایمانش رحمان فرستاده است و هدیه او چیزی نیست جز تصویر کارت پستالی حضرت مریم که پشتش نوشته شده است «برای رحمان پسر مریم».
این فیلم به واسطه مطرح کردن موضوع پیوند مذاهب، حرف نویی در سینمای دینی ایران محسوب می شود، اما در محدوده سینمای کودک و نوجوان شاید نتواند گوی سبقت را از دیگر فیلمهای کودکان برباید. آبدیده شدن کودکی خام در جریان سفر، سوژه اکثر فیلمهای مربوط به کودکان است ولی تنها چیزی که باعث می شود «پسر مریم» بر دل بنشیند، صمیمی و قابل باور بودن آن است. فیلمی در نهایت سادگی که به اشتراکات مذهبی یک منطقه، یک کشور و شاید یک دنیا می پردازد. روستای رحمان تمثیلی از جهان بدون مرز آینده است که هر کس می تواند در هر ملیت و قومیتی که باشد، با اعتقادات خاص خودش زندگی کند و هیچ عامل بازدارنده ای در مقابل او قد علم نکند.
البته نبودن همین عامل و عدم حضور شخصیت منفی یکی از ضعفهای فیلم می باشد، چرا که آدمهای «پسر مریم» همگی با خلوص کامل به مراسم مذهبی خویش مشغولند و هیچ تضاد اخلاقی و مذهبی بین کاراکترها وجود ندارد. جبلی در فیلم شاعرانه اش جهان را بسیار زیبا به تصویر می کشد و گویا از نظر او دیگر هیچ تضاد ایدئولوژیکی بین مذاهب موجود نیست و همه در کمال آرامش در جوار همدیگر زندگی می کنند و به اعتقادات دینی هم احترام می گذارند، همان گونه که از دید رحمان کلیسا و مسجد یکی است. او همان طور که به کلاس قرآن مسجد می رود و آنجا را برای ماه محرّم آب و جارو می کند و سراسر مسجد را سیاه پوش می نماید، با همان اعتقاد خالص به یک کلیسا رسیدگی می کند و در زمان عدم حضور کشیش در آن جا، به همه کارها رسیدگی می کند؛ حتی قنات نیمه کاره کشیش را به آبی می رساند و همه چیز را برای برگزاری مراسم آماده می کند.
کارگردان می کوشد به مدد کدها و نشانه های تصویری، حرفش را با زبان استعاره پیش ببرد؛ مثل تصاویر نمادین عکس گرفتن کشیش و رحمان با هم، دعا خواندن کشیش بر سر قبر مادر رحمان، «لا اله الا اللّه » گفتن رحمان در میان تشییع کنندگان کشیش و … و مهمتر از همه صحنه ای که اذان و صلیب، نماد اسلام و مسیحیت می شود. وقتی رحمان در کنار گنبد مسجد اذان می گوید، در «بک راند» تصویر، کشیش در حال نصب کردن صلیب بر بالای بام کلیساست که ناگهان به روی زمین پرت می شود، صلیب می شکند و اذان رحمان برای لحظه ای قطع می شود.
از سویی دیگر تلفیق آوای کلیسا و نوای مقدس اذان بارها در کنار هم شنیده می شود و جبلی سعی دارد علاوه بر نمادهای تصویری در ساختار صوتی و موسیقی فیلم نیز هماهنگی ایجاد کند.
در عوض تأکید بر روی مسجد بسیار کمتر از کلیساست و آنقدر که روی کشیش پیر مانور داده می شود، روحانی جوان مسجد به چشم نمی آید و تنها حضور جدی او، صحنه عیادتش از کشیش است. در مسجد فقط قرآن خوانده می شود ولی در کلیساهای شهر، کم و بیش به تمام مراسم مذهبی اشاره می شود و در پس زمینه حوادث، صحنه هایی از همسرایی خوانندگان کلیسا، غسل تعمید و یا عروسی و … نشان داده می شود.
رحمان و حتی دوست نابینایش علاقه خاصی به کلیسا و خصوصا شمایل و مجسمه حضرت مریم پیدا می کنند، دوست رحمان پس از لمس صورت مجسمه می گوید که مریم خانم زن مهربانی بوده و رحمان، نقاشی چهره مادرش و حضرت مریم را شبیه به هم ترسیم می کند.
رحمان در خانه یک مسیحی نماز می خواند و دوربین اماکن مقدسه اش را از جانماز برداشته و به پسرک صاحبخانه هدیه می دهد و او با دیدن کعبه و نوشته خانه خدا می گوید: «خانه خدا فقط کلیساست.» و رحمان جواب می دهد: «خدا همه جاست.»
دوستی ساده و صمیمی رحمان با بچه های مسلمان و مسیحی همه باعث ایجاد کمال جویی در فطرت او می شود و همه و همه دست به دست هم می دهند تا فیلم با یک ظرافت و لطافت شاعرانه ای به پیش رود. هم زیستی مسالمت آمیز و انسان دوستانه مسیحیان و مسلمانان تا آنجا پیش می رود که حتی مسیحیان مراسم ازدواج خود را قبل از محرم برگزار می کنند و به کوچکترین مسایل هموطنان خود توجه دارند.
فهرست جوایز فیلم پسر مریم
در هفدهمین دوره برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم فجر در سال 1377، فیلم پسر مریم نامزد دریافت دو سیمرغ بلورین جشنواره برای بهترین فیلم و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (سید هادی نایینی زاده) شد و در پایان موفق به کسب دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه شد.
- دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه (حمید جبلی)، دوره ۱۷ جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۷۷
نظرات کاربران