0

معرفی کامل فیلم «مثلث غم»، برندۀ نخل طلای جشنوارۀ کن ۲۰۲۲/ Triangle of Sadness (مصاحبه با کارگردان و نقد فیلم)

معرفی فیلم «مثلث غم»

به گزارش سایت خوبو، «مثلث غم» از آن دست فیلمهای است که می‌تواند واکنش طیف مختلفی از مخاطبان را برانگیزد. کمدی سیاه «مثلث غم»جدیدترین فیلم روبن اوستلوند، کارگردان سوئدی است که پیشتر با فیلمهای «فورس ماژور» و «مربع» به شهرت رسید و هر دو جزء آثار تحسین شده از سوی منتقدان هستند. با خوبو همراه باشید.

خلاصۀ داستان

داستان فیلم دربارۀ یک بازیگر مدل است به واسطۀ برنده شدن سفری رایگان از طرف دوستش به یک قایق تفریحی برای گذراندن تعطیلات می‌رود. در ادامه حوادثی رخ می‌دهد که باعث می‌شود مسافران در جزیره‌ای دورافتاده گیر کنند.

فیلم «مثلث غم» به کارگردانی روبن اوستلوند، محصول ۲۰۲۲
فیلم «مثلث غم» به کارگردانی روبن اوستلوند، محصول ۲۰۲۲

دربارۀ فیلم

«مثلث غم» نقدی به دنیای سرمایه‌داری و فاصله‌ طبقاتی در جامعه است و کارگردان سوئدی از تمام ابزاری که در اختیار دارد برای حمله به دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم استفاده می‌کند. «مثلث غم» عنوانی است که در ابتدای فیلم در موردش توضیح می‌دهد؛ قسمتی از صورت است که بین ابروها و پیشانی قرار دارد و وقتی نگران یا عصبانی هستیم چروک می‌شود. همچنین وقتی در حال ژست برای نمایش مد یا عکاسی هستیم، مثلث غم بر روی صورت ما ظاهر می‌شود و جلوه‌ای ناخوشایند از خود را می‌بینیم.

مصاحبۀ هالیوود ریپورتر با کارگردان

گزارشگر: بیشتر فیلمهای شما مستقیما از زندگی خودتان الهام می‌گیرند؛ اولین جرقه‌ای که منجر به ساخت «مثلث غم» شد چه بود؟

روبن اوستلوند: ایدۀ ساخت این فیلم مربوط به دورانی است که با همسرم آشنا شدم. او یک عکاس مُد است. وقتی با او آشنا شدم، می‌خواستم همه چیز را در مورد کار و صنعت مُد از او بشنوم تا چشم‌انداز تازه‌ای از آن صنعت به دست بیاورم. من همیشه نگاهی از بیرون به آن داشتم و فکر می‌کردم که دنیا بسیار بدبینانه است. با همسرم مشغول گفتگو شدم و حقایق و داستانهای جالبی را از او شنیدم که باعث شد نگاه من به «زیبایی» به عنوان یک «ارز» باشد.

راستش می‌دانید، اگر زیبا بدنیا بیایید، این می‌تواند به شما کمک کند تا در جامعه بالاتر بروید، حتی اگر پول یا تحصیلات ندارید. «زیبایی» می‌تواند تنها چیزی باشد که واقعاً به شما در پیشرفت در جامعه کمک می‌کند. فکر می‌کنم بیشتر ما توسط والدینی که می‌گویند «قیافه مهم نیست» بزرگ شده‌‎ایم اما خیلی بدیهی است که در دنیایی زندگی می‌کنیم که در آن «ظاهر» بسیار مهم است، شاید حتی امروز در این دنیای دیجیتال، تصویر، مهمتر از گذشته باشد.

هنگامی که سوزان در مورد مدلهای «مرد» توضیحات بیشتری به من داد، به طور خاص به این سوژه علاقه‌مند شدم. به عنوان مثال، درآمد مدلهای مرد، یک سوم یا یک چهارمِ درآمد مدلهای زن است. مردان باید در میان مردان همجنسگرای پر نفوذ در صنعت که می‌خواهند با آنها بخوابند، مانور دهند. خوابیدن با آنها نیز می‌تواند راه را برای داشتن شغلی خوب باز کند. این ایده از جنسیت و زیبایی به عنوان یک ارز برای مردان، برایم جالب بود، آن هم در جهانی که بیشتر مواقع زنان را می‌بینیم که با این نوع از موقعیت‌ها سر و کار دارند.

روبن اوستلوند، کارگردان «مثلث غم» در کنار وودی هرلسون بازیگر فیلم
روبن اوستلوند، کارگردان «مثلث غم» در کنار وودی هرلسون بازیگر فیلم

پس به این نتیجه رسیدم که نقطه شروع فیلم باید نمایش یک زوج مرد و زن باشد که با دنیای مُد و مدلینگ سر و کار دارند. موفقیت آنها از پول ناشی نمی‌شود، بلکه این «زیبا بودن» است که بلیط بخت آنها برای بالارفتن در جامعه است.

بواسطۀ اینکه مدل زن در اینستاگرام فالوئرهای زیادی دارد، آنها به یک قایق تفریحی می‌شوند که کاپیتان آن یک مارکسیست است. طوفانی در دریا آغاز می‌شود و قایق همراه با مدل‌ها، میلیاردرها و یک نظافتچی در جزیره‌ای متروکه به ساحل می‌نشیند. در آنجا تنها کسی که می‌داند چطور ماهیگیری کند و آتش برافروزد، خانم نظافتچی است. بنابراین سلسله مراتب در جزیره کاملا تغییر می‌کند و مدل مرد برای اینکه ماهی بیشتری گیرش بیاید، دست به همخوابگی با نظافتچی میزند. این دیدگاه ماتریالیستی از جهان است که در آن نحوۀ رفتار ما به شدت تحت تاثیر ساختار مادی‌ اطرافمان است.

کارگردان فیلم «مثلث غم»

گزارشگر: شما به این اشاره کردید که اینستاگرام در واقع بازار دیجیتال این ارز جدید که آن را «ارز زیبایی» می‌نامید است. آیا دربارۀ آن در دنیای واقعی تحقیق کردید؟ اگر بله، به چه نکاتی رسیدید؟

روبن اوستلوند: من به یک نظرسنجی دست پیدا کردم که در آن از دانش‌آموزان پرسیده بودند که آیا می‌خواهید فردی زیبا باشید یا باهوش؟ و نتیجه تکان‌دهنده بود بطوریکه بسیاری از آنها گفته‌اند که ترجیح می‌دهند زیبا باشند. اگر به مدل‌های امروزی در صنعت نگاه کنید، نه تنها باید زیبا باشند، بلکه باید مسئولیت بخش بازاریابی در مورد خودشان را نیز به عهده بگیرند. برای اینکه بتوانید کار کنید، به ۲۰۰,۰۰۰ فالوئر در اینستاگرام نیاز دارید. در غیر این صورت، شما حتی به مصاحبۀ کاری هم دعوت نمی‌شوید. ساختار اقتصادی دنیای عصر حاضر تا سطح فردی کاهش یافته است. شما بِرند، کانال بازاریابی و کارآفرین خودتان هستید و می‌بایست همۀ آنها را مدیریت کنید.

گزارشگر: شنیده‌ام که شما این فیلم را به عنوان آخرین فیلم از یک سه‌گانه که با «فورس ماژور» و «مربع» شروع می‌شود در نظر گرفته‌اید. چه چیزی این سه فیلم را به هم مرتبط می‌کند؟

روبن اوستلوند: خب، من هیچوقت قصد تولید یک سه‌گانه را نداشتم اما وقتی به محتوای فیلم و شخصیتهای اصلی «مرد» نگاه کردم، متوجه شدم که همگی در تلاش‌اند تا با نقش «مرد بودن» و انتظاراتی که در جامعه نسبت به آنها وجود دارد روبرو شوند. به طور مشخص از انسان و انتظارات فرهنگی صحبت می‌کنم؛ به عنوان مثال، در «مثلث غم»، صحنه‌ای وجود دارد، “سکانس قبض”، که در آن مرد و زن در رستورانی نشسته‌اند و مدل زن می‌گوید: “تو مهمان هستی” اما وقتی صورت حساب می‌آید. ، او زیر بار پرداخت قبض نمی‌رود.

روبن اوستلوند، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس و تهیه‌کننده سوئدی
روبن اوستلوند، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس و تهیه‌کننده سوئدی

خب این مستقیما از زندگی خودم می‌آید؛ جایی که صورتحسابی روی میز است و من نمی‌توانم از عهدۀ پرداختش برآیم. نگاهی به صورتحساب می‌کنم، و بلافاصله زنی که روبروی من نشسته است می‌گوید “خیلی ممنونم.” و در نتیجه من چاره‌ای جز پرداخت ندارم. چنین چیزی در واقع بین من و سوزان اتفاق افتاد. اما احساس کردم که آنقدر دوستش دارم که می‌توانم حرف دلم را به او بزنم و بگویم که در زندگی‌ام چقدر از روبرو شدن با این تبعیض کلیشه‌ای جنسیتی در عذاب بوده‌ام. پس به او گفتم “وقتی تشکر می‌کنی، راهی جز پرداخت صورتحساب برای من باقی نمی‌گذاری.”

سوزان پاسخ داد “اگر بخواهی می‌توانیم صورتحساب را به طور مشترک پرداخت کنیم، حالا ماشین‌حساب را بیاور” و خب همۀ اینها باعث شد که احساس خجالت و شرم کنم. احساس می‌کردم در حال از دست دادن مردانگی‌ام در لحظه‌ای است که می‌خواهم صورتحساب را با او تقسیم کنم. این چیزی است که من به کرات در زندگی احساس کرده‌ام، جایی که بین هویت خود و موقعیتی که در آن گیر کرده‌ام در کلنجار با خود هستم. بله، بسیاری از صحنه‌های این سه فیلم بر اساس موقعیتهایی است که در زندگی تجربه کرده‌ام.

فیلم «مثلث غم» با بودجۀ ۱۳ میلیون یورویی ساخته شده است
فیلم «مثلث غم» با بودجۀ ۱۳ میلیون یورویی ساخته شده است

گزارشگر: به نظر می‌رسد که فیلمهایتان حاوی این پیام برای مخاطب است که در دنیای امروزی، «مرد بودن» چیزی ذاتا پوچ است.

روبن اوستلوند: اغلب احساس می‌کنم که در دام فرهنگی که در آن هستم گرفتار شده‌ام. می‌خواهم جای دیگری باشم، اما انتظارات فرهنگی مرا به گوشۀ دیگری می‌برد. این دوراهی بین «کاری که می‌خواهم انجام دهم» و «کاری که احساس می‌کنم باید انجام دهم» وجود دارد. این احساس پوچی از نوشته‌های من می‌آید، زیرا صحنه‌ها را تعمدا به گونه‌ای می‌نویسم که کارها را تا حد امکان برای شخصیتها پیچیده کنم تا با «موقعیتی» که در نظر دارم مواجه شوند. سعی می‌کنم که آنها را تحت فشار بگذارم تا بتوانم نگاهی از بیرون به این موضوع داشته باشم. در نتیجه از این طریق به یک تحلیل جامعه‌شناختی از رفتار خودم دست پیدا می‌کنم.

تلاش می‌کنم که پارامترها را تغییر دهم تا اوضاع سخت‌تر و دشوارتر شود. اما من همیشه می‌خواهم که وضعیت کاراکترها باورپذیر باشد و آنها همان کاری را بکنند که در دنیای واقعی نیز انجام می‌دهند؛ هرچند که پوچ و تُهی به نظر می‌رسد. نمی‌خواهم پیامم را به طور مستقیم از طریق کاراکترها برسانم، بلکه می‌خواهم این احساس طوری به بیننده منتقل گردد که همۀ مردان و زنان بتوانند با شخصیتهای داستانی همذات‌پنداری کنند.

این روش، به استندآپ کمدی نزدیک است. استندآپ کمدی‌ها اغلب یک موقعیت بسیار خاص را توصیف می‌کنند و بعد به ما می‌گویند که چگونه سعی کردند با آن کنار بیایند. این نوع خاصی از طنز است که همذات‌پنداری با آن بسیار آسان است.

نقدهای فیلم

دیوید رونی، هالیوود ریپورتر

روبن اوستلوند، تند و تیزترین مفسر اجتماعی سوئد در سینما، پس از برنده شدن جایزه بخش نوعی نگاه جشنواره کن با بهترین فیلمش «فورس ماژور» و بردن نخل طلا در بخش مسابقه اصلی، با یک طنز نه‌چندان برنده و تیز درباره طبقه و جایگاه اجتماعی به کن بازگشته است. در حالی که اوستلوند در این اثر هم از دنیای آشنای خود در فیلم «مربع» یعنی همان دنیای هنری نخبگان و ذائقه‌سازان ثروتمند لیبرال چندان دور نشده است، اما به نظر می‌رسد کارگردان بیش از حد لزوم در این زمین بازی ماندگار شده و فیلم هرقدر که ادامه می‌یابد پراکنده‌تر می‌شود. این نقص در اولین پروژه انگلیسی‌زبان نویسنده و کارگردان سوئدی برجسته است، اثری که به سه بخش با سرفصل‌های خاص خود تقسیم شده و تنها اولین بخش آن تا حدودی تاثیرگذار است.

پیتر دبروج، ورایتی

هر چه دقیق‌تر به موضوع زیبایی نگاه کنید، زشت‌تر به نظر می‌رسد. در این میان، ثروت عملاً از هر جهت نازیبا است. روبن اوستلوند، طنزپرداز سوئدی ساختارشکن از همین دریچه وارد ماجرا می‌شود و منافذ دنیای نخبه‌گرای سوپرمدل‌ها و ثروتمندترین افراد را در «مثلث غم» بررسی می‌کند؛ فیلمی که نام خود را از اصطلاحی در دنیای مد گرفته. چین عمیق بالای ابرو که بر اثر افزایش سن یا استرس ایجاد می‌شود. البته با وجود بوتاکس مشکلی وجود ندارد که قابل حل نباشد. تئوری او در این فیلم که میان بحث‌هایی در مورد سرمایه‌داری و کارل مارکس طرح می‌شود، این است که زیبایی، خود نوعی واحد پول است، اگرچه بسیار فرار و بی‌ثبات، چیزی شبیه رمزارز، که می‌تواند هر زمان سقوط کند. برای آزمایش این فرضیه، اوستلوند یک کشتی تفریحی پر از نخبگان بسیار مشهور را غرق می‌کند و مشاهده می‌کند که بازماندگان این حادثه چگونه در جزیره‌ای بیابانی گیر می‌افتند.

دریافت نخل طلای جشنواره فیلم کن از سوی روبن اوستلوند
دریافت نخل طلای جشنواره فیلم کن از سوی روبن اوستلوند

جدول اطلاعات فیلم

عنوانمثلث غم
عنوان اصلیTriangle of Sadness
نویسنده و کارگردانروبن اوستلوند
بازیگرانهریس دیکینسون
چارلبی دین
وودی هرلسون
تاریخ اکران۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ (در جشنواره کن)
۱۵ مهر ۱۴۰۱ (در سینماهای سوئد و جهان)
مدت ۱۴۹ دقیقه
زبانانگلیسی
بودجۀ ساخت۱۳ میلیون یورو (۱۵.۶ میلیون دلار)

منابع

برای تهیه و ترجمۀ این مطلب در سایت خوبو، از منابع زیر استفاده شده است:

بیشتر بخوانید

نظرات کاربران

  • مسئولیت دیدگاه با نویسنده‌ی آن است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *