گرگ و میش (Twilight – توآیلایت) یک مجموعه کتاب در مجموعهی خونآشامی است که توسط استفانی میر نویسندهی آمریکایی نوشته شد. این مجموعه که براساس آن، یک سری فیلم پرفروش هم ساخته شد، در ایران نیز طرفداران بسیاری دارد. در ادامه شما را با نویسنده، کتاب، واکنشها به کتابها و ترجمههای آن آشنا خواهیم کرد. با خوبو همراه باشید
نام مجموعه | گرگ و میش | Twilight |
نام کتابها | گرگ و میش (2005) ماه تازه (2006) خسوف (2007) سپیدهدم (2008) |
نویسنده | استفانی میر |
گونه ادبی | داستان، فانتزی، داستان نوجوان، رمانتیک |
انتشارات در ایران | چکاوک و نشرهای دیگر |
مترجم | چندین مترجم |
تعداد صفحه | 2560 |
سال انتشار | 2005 تا 2020 |
خرید آنلاین | |
دانلود نسخه آنلاین |
بیوگرافی استفانی میر
استفانی مورگان در دسامبر 1973 در کنتیکت آمریکا متولد شد. پدر او پلیس بود و شش فرزند داشت. استفانی در آریزونا بزرگ شد و با بورس تحصیلی وارد دانشگاه بریگم یانگ در یوتا شد. او در رشتهی ادبیات انگلیسی مدرک گرفت. پیش از فارغالتحصیلی با کریستین میر آشنا شد که در 21 سالگی با هم ازدواج کردند و نام او به استفانی میر تغییر کرد. آنها سه فرزند دارند.
پیش از اینکه استفانی گرگ و میش را بنویسد، وارد دانشکدهی حقوق شد چون فکر نمیکرد شانسی برای نویسندگی داشته باشد. وقتی اولین فرزند او گیب متولد شد، او تصمیم گرفت که تماموقت مادر باشد. پیش از نویسنده شدن، تنها کاری که او انجام داده بود، مسئول پذیرش یک شرکت مربوط به حوزهی املاک بود.
یک دهه بعد، همهی آمریکا او را میشناختند. تاثیرگذارترین زن سال 2008 از سوی MSN معرفی شد و همان سال به لیست صد فرد تاثیرگذار سال مجله تایم رفت. همینطور به عنوان یکی از نمادهای زن قدرتمند مدرن، بسیارمورد توجه رسانهها قرار گرفت. او طرفداران بسیاری دارد که آنها سیزدهم سپتامبر (روز تولد بلا سوان) را به عنوان روز استفانی میر جشن میگیرند.
او یک مسیحی متعقد به کلیسای قدیسان آخرالزمان است و طبق آموزههای این کیش در کتابهایش خبری از کشیدن سیگار، نوشیدن الکل یا تماشای فیلمهای بزرگسال نیست. حتی در ساخت فیلمها براساس کتابهای او، اصرار داشت که خبری از هیچ صحنهی جنسی واضحی نباشد. با توجه به درآمدی که او از فروش کتاب و حق ساخت آنها به دست آورده، همینک بیش از 120 میلیون دلار ثروت دارد.
بررسی آثار
- سری گرگ و میش
- گرگ و میش (2005)
- کمیک بوک گرگ و میش: سال 2010 در دو نسخه منتشر شد.
- زندگی و مرگ: تصور دوبارهی گرگ و میش (2015): شخصیتهای کتاب اصلی اینجا به لحاظ جنسیت عوض شدهاند. به جای بلا سوان 17 ساله، پسری به اسم بیوفورت سوان نقش اصلی است که با دختری خونآشام 109 ساله به اسم ادیت کولن آشنا میشود.
- ماه تازه (2006)
- کمیک بوک ماه تازه: سال 2013 منتشر شد.
- خسوف (2007)
- زندگی دوم کوتاه بری تنر (2010): بری تنر یکی از شخصیتهای حاضر در کتاب خسوف است. این کتاب، به بررسی زندگی او میپردازد و تنها کتابی است که از زبان بلا روایت نمیشود.
- سپیدهدم (2008)
- خورشیدِ نیمهشب (2020): ماجرا این بار از زاویهی دید ادوارد نقل میشود. رابرت پتینسون برای ایفای نقش ادوارد، بخشهایی از این داستان را خوانده بود.
- گرگ و میش (2005)
- میزبان (2008): در این داستان، میر سراغ نژادی از بیگانگان رفت که به دلیل ظلم انسانها، زمین را تسخیر کردهاند. این موجودات، ذهن میزبان که آدم باشد را تسخیر میکنند. با این حال دختری جوان به اسم ملانی، فکری برای تغییر این وضعیت دارد.
- میر در بیشتر فیلمهای مربوط به جهان گرگ و میش نقش تهیهکنندگی را ایفا کرد. او همینطور کارگردانی یک فیلم و تهیهکنندگی دو فیلم دیگر را نیز انجام داد که جز کارهای خودش نبودند. او در دو قسمت از گرگ و میش، نقشی کوچک جلوی دوربین هم داشت.
نقد و بررسی مجموعه کتاب
گرگ و میش کتابی بود که استفانی میر نویسندهی آمریکایی در سال 2005 نوشت. با شهرت فراوانی که کتاب به دست آورد، میر اقدام به ادامهی این مجموعه کرد و چهار کتاب اصلی و یک سری کتاب فرعی برای مجموعه نوشت. آخرین آمار فروش کتابها مربوط به سال 2020 بود که عنوان شد تا آن زمان 160 میلیون نسخه از کتابهای مجموعه به فروش رسیده است. همینطور مجموعه به حدود چهل زبان ترجمه شده است. کتابها بسیار محبوب شد و جامعهای از طرفداران آن به وجود آمد که به خود لقب Twiheads (در مقابل پاترهدهای طرفدار هری پاتر) داده بودند.
داستان کتاب، به روایت دختری به نام بلا سوان است. خانوادهی او به فورکس، واشنگتن منتقل شده و او در مدرسهی جدید خود با پسری با نام ادوارد آشنا میشود. چیزی که او پس از مدتی متوجه میشود، این است که ادوارد یک خونآشام است که با خانوادهی خونآشام خود زندگی میکند. ادوارد 109 سال دارد و این اختلاف سنی بیش از نود ساله چندان مشکلی در راه رابطهی این دو ایجاد نمیکند. در ادامه، با حضور یک سری گرگینه به مجموعه، ماجرای جنگ قدیمی خونآشامها و گرگینهها در فضای فانتزی بالا میگیرد و همینطور یک مثلث عشقی برای بلا به وجود میآید.
در مجموع، کتابهای استفانی میر موجی بود که دورهای بخصوص در آمریکا بسیار پررنگ شد و میلیونها نسخه فروخت. با این حال پس از آن، سال به سال از توجه به مجموعه و کتابهای این مجموعه کاسته شده است. به نوعی که میشود حدس زد تا یک دهه دیگه به طور کامل فراموش شوند.
گرگ و میش (2005)
گرگ و میش اولین کتابی بود که استفانی میر به چاپ رساند. این کتاب سال 2005 منتشر شد. میر، شروع این کتاب را از یک خواب شروع شد. این خواب را در ژوئن 2003 دید. خواب او، این بود که دختری خونآشام عاشق او شده با این حال همچنان قصد نوشیدن خون او را دارد. او بخشی از داستان را در خواب دید و پس از آن، نوشتن آن را شروع کرد. او علاقهی زیادی به داستان غرور و تعصب جین آستین و بلندیهای بادگیر از امیلی برونته دارد و سعی کرده روایتی عاشقانه را در قالبی متفاوت بیان کند. روی اولین پیشنویس کتاب، نام «چنگالها» گذاشته بود و بعد اسم گرگ و میش گذاشته شد. همینطور ابتدا نام دختر ماجرا را ایزابلا نهاده بود.
کتاب به سرعت بین قشر نوجوان و جوان به محبوبیت رسید و محبوبیت غیرقابل انتظاری برای برای استفانی میر به دست آورد. در ابتدا نامههای او به 14 مدیربرنامه، جهت درخواست همکاری رد شد. با این حال هشت انتشارات برای چاپ کتاب او اعلام آمادگی کردند. پیشنهادهای اولیه در حد 300 هزار دلار بود اما میر یک میلیون دلار میخواست. سرانجام آنها برای 750 هزار دلار جهت سه کتاب به توافق رسیدند. چاپ اولیه 75 هزار جلد بود. طی همان ماه اول انتشار، کتاب به لیست پرفروشهای نیویورک تایمز رسید. با این حال کتاب در پایان به پرفروشترین کتاب سال 2008 تبدیل شد. همینطور سال 2009 دو کتاب او، رتبههای اول و دوم را داشتند.
در ابتدا با بلا سوان آشنا میشویم. دختری که در 16-17 سالگی به شهر فورکس منتقل میشود و پدری دارد که افسر پلیس است. او به مدرسهای جدید وارد میشود. این بین او با پسری به اسم ادوارد آشنا میشود که بسیار جذاب و مرموز به نظر میرسد. پس از دیدن یک سری اتفاقات غیرقابلتوضیح، سرانجام ادوارد به بلا میگوید که خونآشام است. بلا، برای ادوارد جالب است چون برخلاف سایر انسانها، قادر به خواندن تفکرات بلا نیست و این، او را جالب میکند.
ماه تازه (2006)
یک سال بعد از کتاب اول، استفانی میر کتاب دوم خود را به نام ماه تازه (New Moon) منتشر کرد. طی ماههای بعد از انتشار کتاب گرگ و میش، میر دائما در حال نوشتن بود و صدها صفحه نوشت. او آمادهی دست کشیدن از داستان بلا و ادوارد نبود. با این حال، او در حال نوشتن کتابی دیگر به اسم طلوع ابدی بود که در آن، از روی سال آخر دبیرستان او پریده بود. با این حال، با توجه به موفقیت تجاری گرگ و میش، برنامه بر این شد که در کتابی متفاوت به اسم ماه تازه، به سال آخر دبیرستان او بپردازد. او کتاب را طی پنج ماه نوشت اما ویرایش آن، به مراتب بیشتر از گرگ و میش طول کشید. آنطور که میر ادعا کرده، ماه تازه تحتتاثیر داستان رومئو و ژولیت است.
بلا، جشن تولد هجده سالگی خود را جشن میگیرد. جشن در خانهی خانوادگی ادوارد با حضور سایر خونآشامها برگزار میشود. این بین، بلا اشتباهی انگشت خود را میبُرد و خون به رراه میافتد. جسپر، برادرِ ادوارد نمیتواند نسبت به بوی خون واکنش نشان ندهد و تلاش میکند به بلا حمله کند که ادوارد مانع میشود. در تلاش برای محافظت از بلا، کولنها از شهر فورکس خارج میشوند. ادوارد نیز به خاطر محافضت از بلا، به او میگوید دیگر او را دوست ندارد. بلا، ماهها افسرده میشود اما بعد با جیکوب بلک آشنا میشود. دوستی این دو جدی و جدیتر میشود، تا جایی که بلا متوجه میشود جیکوب گرگینه است.
چاپ اولیه صد هزار جلدی بود که به سرعت تمام شد و نسخههای آن در eBay به صدها دلار فروخته میشد. کتاب به سرعت به صدر لیست پرفروشهای نیویورک تایمز در زمینه کتاب کودک رفت. همین مسئله باعث اعتراض یک سری نویسندههای تخصصی کتاب کودک شد. کتاب در رتبهی 29 پرفروشترین کتابهای سال 2007 قرار گرفت و رتبه دوم سال 2009 قرار گرفت. طی دو سال اول 1.5 میلیون نسخه از کتاب در آمریکا فروخته شد.
خسوف (2007)
کتاب سوم، ماه گرفتگی یا خسوف در سال 2007 روانه بازار رشد. میر، حتی پیش از انتشار گرگ و میش چیزهایی از این کتاب را نوشته بود. نسخه نهایی، تفاوت زیادی با نسخه اولیه نداشت؛ با این حال پایان متفاوتی داشتند. بلندیهای بادگیر از امیلی برونته، الهامبخش میر در نوشتن در کتاب بود. ادوارد و جیکوب در این کتاب، یادآور هیثکلیف و ادگار در آن داستان هستند. موضوع اصلی این کتاب، این است که بلا میخواهد خونآشام شود.
یک سری پروندهی قتل حل نشده در سیاتل وجود دارد که ادوارد شک دارد کار یک خونآشام باشد. بلا و ادوارد به دانشگاه میروند. برنامه این است که به زودی بلا با ادوارد ازدواج کند و بعد به خونآشام تبدیل شود. ادوارد کمکم متوجه میشود که قتلهای سیاتل کار ویکتوریا است که قصد دارد لشکری خونآشام برای کشتن ادوارد و بلا جمع کند. کولنها از گرگینهها کمک میگیرند تا این خطر را دفع کنند.
مشکلی در انتشار این کتاب پیش آمد. آنها قصد داشتند تاریخ انتشار کتاب با جلد هفتم هری پاتر همزمان نشود. با این حال یک محموله به یک کتابفروشی که از قبل ده هزار کتاب را سفارش داده بود تحویل داده شد و احتمال لو رفتن داستان وجود داشت. به همین دلیل، برای مدتی تمام فرومهای مربوط به کتاب تعطیل شدند. میر در نامهای سرگشاده از «هواداران خوششانسی» که کتاب را زودتر خوانده بودند، خواهش کرد داستان را پیش خود نگه دارند. انتشار اصلی، با یک میلیون نسخه انجام شد که همان روز اول 150 هزار جلد به فروش رفت. اینطور در جهان بالاتر از کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ قرار گرفت.
سپیدهدم (2008)
سپیدهدم (Breaking Dawn) چهارمین کتاب مجموعه گرگ و میش بود که توسط استفانی میر نوشته شد. سه بخش اول کتاب توسط بلا سوان روایت میشد. این کتاب توسط جیکوب بلک روایت میشود. داستان کتاب نیز پس از ماجراهای کتاب ماهگرفتی اتفاق میافتند. کتاب سال 2008 منتشر شد و در ادامه میلیونها نسخه در همان سال اول فروش رفت. سال 2008 به این صورت به پایان رسید که سه کتاب پرفروش سال جهان همگی از استفانی میر بودند.
بلا و ادوارد در ابتدای کتاب با هم ازدواج کردهاند و برای ماهعسل به جزیرهای در برزیل میروند. بلا باردار میشود، در حالی که هنوز انسان است. فرزند، بلا را ضعیف میکند و آنها به خانه برمیگردند. در بخش دوم، جیکوب راوی داستان است. او از اینکه عشقش از دست او خارج شده ناراحت است اما وقتی متوجه بارداری بلا میشود، از خیر ماجرا میگذرد. ادوارد از بلا میخواهد بچه را سقط کند چون جان او را به خطر انداخته اما بلا قبول نمیکند. در آستانهی مرگ بلا، ادوارد او را به خونآشام تبدیل میکند. بخش سوم کتاب، با روایت بلایی که خونآشام است آغاز میشود.
میر، این داستان را به عنوان کتاب دوم مجموعه نوشته بود اما تغییراتی که به آنها اشاره شد، سبب شد به عنوان کتاب چهارم منتشر شود. در روند نوشتن کتاب، قرار نبود حاملگی جا بگیرد. با این حال میر به داستان در روند نوشتن کتاب، به داستان اینکوبوس که یک اهریمن افسانهای در حماسهی گیلگمش است برخورد و از آن الهام گرفت. این اهریمن با زنانِ انسان جماع میکند تا پدر فرزندانی شود. تا پیش از انتشار کتاب، 8.5 میلیون نسخه از کتابهای مجموعه تنها در آمریکا فروش رفته بودند. چاپ اولیه این کتاب، 3.7 میلیون نسخه بود. کتاب طی 24 ساعت نخست 1.3 میلیون نسخه در آمریکا فروش رفت.
بخشی از متن کتاب
در یک گرگ ومیش معمولی، بچهها توی کلاس تقویتی ریاضی آقای انارکی نشستهاند که صدای بلندی از حیاط به گوش می رسد: «هیچ کی از جاش تکون نخوره!» صدا آنقدر بلند است که بچه ها را میکشاند پشت پنجره تا ببینند چه خبر است. چهار گروگان گیر، با جورابهای سیاهی که روی صورتشان کشیدهاند، وارد مدرسه میشوند. به نظر خشمگین میآیند و اسلحهای که توی دست یکیشان است نشان میدهد که با هیچکس شوخی ندارند. گروگانگیرها به سمت کلاس آقای انارکی حرکت میکنند و از آن لحظه به بعد، آن گرگ و میش دیگر یک گرگ و میش معمولی نیست، بلکه تبدیل میشود به یک گرگ ومیش سگی!
در مورد سه چیز مطمئن بودم. اول این که ادوارد، خونآشام بود. دوم این که قسمتی از او وجود داشت [و من نمیدانستم آن قسمت چقدر قدرتمند میتواند باشد]که تشنهی خونم بود. و سوم این که من عشقی بیقید و شرط و برگشتناپذیر به او داشتم.
گرگ و میش
مادربزرگ زیاد عوض نشده بود. صورت او همان شکلی بود که به یاد داشتم. پوست او نرم و پژمرده بود و از صدها چین و چروک ریز تشکیل میشد که با ملایمت به استخوانهای زیرشان چسبیده بودند. شبیه به زردآلوی خشکیده بود با این تفاوت که تودهای از موهای سفید پر پشت همچون ابری اطراف سرش را پوشانده بودند. دهان او همزمان با دهان من لبخند نصفه نیمهی بهت زدهای را به نمایش گذاشته بود؛ گویی او هم انتظار دیدم من را نداشت.
خواستم سوالی از او بپرسم در واقع پرسشهای زیادی داشتم! او اینجا در رویای من چه میکرد؟ پس از مرگش چه بر سر او آمده بود؟ حل پدربزرگ چطور بود و آیا هرجا که بودند همدیگر را پیدا کرده بودند؟ اما همین که من دهانم را باز کردم او هم دهانش را گشود و من ساکت ماندم تا ابتدا او حرفش را بزند اما او هم مکث کرد و بعد هردوی ما به این وضعیت خندیدیم!
ماه نو
اقتباس
پارامونت امتیاز ساخت فیلم براساس کتابهای استفانی میر را در آوریل 2006 خریداری کرد. یکی از مشکلات پارامونت برای ساخت فیلم این بود که فیلمی با همین اسم و موضوعی متفاوت در سال 1998 ساخته بود. سال 2007 نوشتن فیلمنامه شروع شد با این حال فیلمنامهای که نوشته شد، چندان به کتابها وفادار نبود. حتی یک سری از شخصیتهای رمان از فیلم حذف شدند. میر تلاش زیادی کرد که داستان تا حد زیادی تغییر نکند و حتی یک لیست به شبکه از چیزهایی داد که نمیخواهد در فیلم تغییر کنند. فیلمها ساخته شدند و در بین استقبال فراوان نوجوانها پخش شدند:
- گرگ و میش – نوامبر 2007
- ماه تازه – توامبر 2009
- خسوف – ژوئن 2010
- سپیده دم اول – اکتبر 2011
- سپیده دم دوم – نوامبر 2012
فیلمها توسط کارگردانهای مختلفی کارگردانی شد اما چهرهی اصلی آنها رابرت پتینسون و کریستین استیوارت بودند. این دو بازیگر جوان با بازی در این مجموعه به شهرتی جهانی رسیدند. در مجموع بودجهای 400 میلیون دلاری برای ساخت پنج فیلم اختصاص داده شد و مجموع فروش آنها در سرسر جهان از 3.3 میلیارد دلار عبور کرد. با این حال منتقدان مانند کتابها، فیلمها را هم به هیچوجه دوست نداشتند و به لحاظ هنری، کا نمرات بسیار پایینی دریافت کرد.
جایگاه کتاب
برای بررسی جایگاه داستان در نزد مخاطبان به سراغ گوگل ترندز رفتیم. این ابزاری از گوگل است که به ما در مقایسه کلیدواژه (اینجا یک سری کتاب) با شرایط قابل تعیین، کمک میکند. دیتای مربوط به این ابزار، از نتایج جستجوی کاربران تعیین شده است. از همین ابزار برای بررسی وضعیت داستان گفته شده توسط استفانی میر استفاده کردیم. به این ترتیب، آن را با یک سری کتاب در فضای مشترک مقایسه کردیم. همانطور که میبینید، در حدود سال 2009 و ماقبل آن، گرگ و میش بیشتر از همه کتابهای معروف دیگر از جمله نغمه یخ و آتش، ارباب حلقهها و بازیهای گرسنگی موردتوجه بود. با این حال رفتهرفته از توجه به آن کاسته شد و حالا در انتهای لیست است.
سراغ گودریدز هم رفتیم. گودریدز سایتی است که به نوعی شبکهی اجتماعی علاقهمندان به کتاب است. در صفحهی استفانی میر، مشاهده میشود که کتاب گرگ و میش محبوبترین کتاب او است. این کتاب 5.9 میلیون امتیاز دارد و که این پس از کتابهای هری پاتر و سنگ جادو، بازی های گرسنگی و کشتن مرغ مقلد، تنها کتابهایی هستند که از مرز پنج میلیون امتیاز در این سایت عبور کردهاند. با این حال میانگین امتیازات کتاب نمرهی متوسط 3.6 از 5 است. ماه تازه 1.7 میلیون، ماهگرفتگی 1.6 میلیون، سپیدهدم 1.5 میلیون و خوشید نیمهشب 194 امتیاز دریافت کردهاند. در ادامه یک نظر مثبت و یک نظر منفی را در خصوص گرگ و میش میآوریم.
نظر منفی
1 از 5 به کتاب نمره داده است:
کتاب را به خاطر جوی که اطراف آن شکل گرفته بود انتخاب کردم، شاید هم به خاطر اینکه دو ژانر محبوبم (رمانتیک و ومپایر) را در برمیگرفت. با این حال از خرید کتاب و تلاش برای اتمام آن پشیمان شدم. بسیار بد بود. خیلی سعی کردم آن را دوست داشته باشم اما سخت در اشتباه بودم. مشکلات کتاب را میشود به چند دسته تقسیم کرد:
ضعف شخصیتپردازی: بلا، واقعا از این دختر بیزارم. بدترین شخصیت اصلی دختری است که سراغ دارم. احمق، سطحی و خودخواه است و دائما روی اعصاب میرود. همینطور دائما به ادوارد برای تکیهکردن نیاز دارد؛ یعنی هیچ دختری نباید تا این اندازه تابع پسری باشد. از سوی دیگر ادوارد هم شخصیتی سلطهجو و تعقیبکننده دارد؛ مثلا به اتاق بلا میآید و او را هنگام خواب تماشا میکند.
شیوه نگارش: نثری صورتی دارد که حال به هم زن است. دوست دارید کتاب را پرت کنید.
توصیفات: در هر پاراگراف در تلاش برای این است که نشان دهد بدن ادوارد چقدر بینقص است. در کل توصیفات بسیار اضافه هستند. به نظر میآید میر برای نوشتن کتاب، به لغتنامه و اصطلاحنامه حمله کرده تا هر واژهای که وجود دارد را برای توصیف ادوارد به کار ببرد.
طرح داستانی: هیچ اتفاق خاصی در چهارصد صفحه اول کتاب وجود ندارد. آن هم به قدری تند اتفاق میافتد که درست توضیح داده نمیشود. از سوی دیگر، چیزی که من را دیوانه میکند این است که کسی در شهر کوچک فورکس از خود نمیپرسد چرا کولنها سنشان بالا نمیرود؟ بچهها هم هیچوقت از دبیرستان خارج نمیشوند و به دانشگاه نمیروند؟
پیامهای کتاب: کتاب، به شکلی ضدفمنیسم نوشته شده که بسیار حال آدم را به هم میزند: مشکلی نیست اگر هدفی در زندگی نداشته باشید یا تحصیل برایتان مهم نباشید؛ تنها یک مرد پیدا کنید که از شما محافظت کند!
کامنت انگلیسی از سارا
نظر مثبت
پنج ستاره از 5 ستاره:
سالها پیش به خاطر خودم و گروه کتابخوانیمان این کتاب را خوانده بودم. حالا احساسات متفاوتی در مورد آن دارم اما نمیدانم از کجا شروع کنم. در ابتدا باید بگویم این داستان چیزی بود که باعث شد وارد فرهنگ هواداری شوم. حتی اکانت یوتیوبی راه انداختم تا تنها در این خصوص صحبت کنم؛ در مورد کتابها و فیلمها. همینطور ادوارد اولین کراش زندگی من بود.
سالها از آن زمان گذشته و حالا 24 ساله هستم. حالا خیلی واضحتر مشکلات داستان و شخصیتها را متوجه میشوم. همینطور در خصوص بخش زیادی از کتاب، احساس نوستالژی و کشش خاصی که انتظار داشتم داشته باشم را نداشتم. اما وقتی به فصل انتهایی آن رسیدم، آن حسها برگشت. از این کتاب و چیزی که نمایندگی میکند متشکرم. بلا شاید احمق باشد اما سراغ چیزی میرود که دوست دارد. چیزی که همه خوب است به یاد داشته باشیم.
کامنت انگلیسی از چان
بهترین ترجمه کتاب های مجموعهی گرگ و میش
برخلاف بسیاری فانتزیها، ترجمه مجموعهی گرگ و میش چندان در ایران پیچیده نشد. نشر چکاوک تقریبا کل بازار را در دست گرفت و تنها بازیگر این بازی است. با این حال، یک سری انتشارات کوچک مثل در دانش بهمن و سایه گستر هم برخی از کتابها را ترجمه کردهاند.
چکاوک
الهام دژکام، مجید نوریان و سمانه عزتی پور کتابها را برای نشر چکاوک ترجمه کردهاند که به نوعی بیشتر بازار این کتابها را مال خود کرده است. نکتهی نهچندان جالب این است که این نشر به جای استفاده از اِلمانهای انتشار کتاب به زبان اصلی، از شخصیتهای فیلمها روی جلد کتابها استفاده کرده است.
- گرگ و میش
- ماه نو
- ماه گرفتگی
- سپیده دمان
در دانش بهمن
ایرج مثال آذر و شهناز کمیلی زاده برای این نشر، این کتابها را ترجمه کردهاند:
- شفق
- خسوف
- ماه نو
نظرات کاربران