فیلم آشغال های دوست داشتنی فیلمی ایرانی است که توسط محسن امیریوسفی در سال ۱۳۹۱ ساخته شده و پس از شش سال توقیف، در اواخر بهمن ماه سال ۱۳۹۷ موفق به دریافت مجوز اکران شد.
به گزارش خوبو، آشغال های دوست داشتنی یکی از بهترین فیلمهای دهه اخیر سینمای ایران است که با استقبال گسترده مردم و منتقدین همراه شد. این فیلم از سایت معتبر IMDB، نمره متوسط 6.7 را کسب کرده است. 1300 نفر به این فیلم نمره دادهاند.
دانلود فیلم آشغال های دوست داشتنی
عوامل و بازیگران فیلم آشغال های دوست داشتنی
آشغال های دوست داشتنی فیلمی است که در ژانر درام و فانتزی توسط محسن امیریوسفی ساخته شده است. امیریوسفی پس از ساخت فیلم خواب تلخ که با چندین جایزه بینالمللی همراه شد، دو فیلم آتشکار و آشغال های دوست داشتنی را ساخت که هر دو فیلمش، مدتی توقیف بود.
- این فیلم که درباره حوادث بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸ است از دولت محمود احمدی نژاد موفق به دریافت مجوز پخش نشد و از دولت حسن روحانی نیز نتوانست پروانه نمایش برای سیودومین جشنواره فیلم فجر دریافت کند.
- در دی ماه ۱۳۹۸ مشخص شد که بهروز وثوقی در نسخه اصلی این فیلم بازی کرده و دلیل توقیف هفت ساله فیلم حضور او بوده است.
کارگردان | محسن امیریوسفی |
تهیه کننده | محسن امیریوسفی |
نویسنده | محسن امیریوسفی |
بازیگران | شیرین یزدان بخش حبیب رضایی هدیه تهرانی نگار جواهریان اکبر عبدی صابر ابر شهاب حسینی بهروز وثوقی (در نسخه به نمایش درنیامده) |
تدوین | مصطفی خرقه پوش |
موسیقی | افشین عزیزی |
سال ساخت | 1391 |
مدت زمان فیلم | 88 دقیقه |
نمره IMDB | 6.7 |
فروش گیشه | 3٬828٬392٬000 تومان |
خلاصه داستان
فیلم در مورد وقایع خاص انتخابات سال ۸۸ است. داستان آشغالهای دوستداشتنی در خانه یک پیرزن (شیرین یزدان بخش) که با سیما (هدیه تهرانی) دخترخاله میانسالش زندگی میکند، میگذرد. در یکی از روزهای بعد از انتخابات که تجمع مخالفان انتخابات و معترضان در خیابانهای تهران برقرار است عدهای از تجمعکنندگان فراری از دست نیروهای امنیتی وارد خانه پیرزن میشوند و در آنجا مخفی میشوند. بعد از خروج از خانه متوجه علامتی بر روی درِ خانه پیرزن میشوند و طبق شایعههای آن روزها به پیرزن خبر میدهند که آنها احتمالاً در روزهای آینده به خانه او مراجعه خواهند کرد و آنجا را میگردند پس به پیرزن هشدار میدهند که اگر در خانهاش چیز مشکوک و مسئلهسازی دارد آن را از خانه خارج کند تا مشکلی برایش به وجود نیاید و داستان تازه از اینجا شروع میشود.
بر اتاق خانه پیرزن چهار قاب عکس از چهار مرد وجود دارد. قاب عکس بزرگتر متعلق به همسر پیرزن (اکبر عبدی) است که ظاهراً از طرفداران مصدق بوده است که در جریان کودتای ۲۸ مرداد برایش اتفاقی میافتد و با اینکه طرفدار نظام پادشاهی است اما پس از انقلاب به حج رفته و تغییر رفتار میدهد. مرد دوم پسر بزرگ پیرزن (صابر ابر) است که در جنگ ایران و عراق شهید شده است. قاب عکس سوم متعلق به برادر اوست (شهاب حسینی) که از اعضای یکی از گروههای کمونیستی بوده که در جریان اتفاقات دهه شصت اعدام میشود و قاب عکس چهارم هم متعلق به پسر کوچکتر پیرزن (حبیب رضایی) است که در دانشگاههای خارج از کشور فارغالتحصیل شده و همانجا زندگی میکند.
روند داستان به گفتگوی خیالی این چهار نفر با پیرزن در جریان شبی میگذرد که او خیال میکند فردا به سراغش خواهند آمد.
نقد و بررسی فیلم آشغال های دوست داشتنی
آشغال های دوست داشتنی محسن امیریوسفی سالها بود که در انبار وزارت ارشاد خاک میخورد و هیچکس پاسخی برای دلایل توقیف این فیلم ارائه نمی داد. امیر یوسفی نیز طی این سالها بارها به صورت کتبی یا شفاهی مراتب اعتراض خود را به گوش توقیف کنندگان فیلم رساند تا اینکه پس از 6 سال سرانجام فرصت اکران فیلم مهیا و از لیست آثار بلاتکلیف خارج شد.
آشغال های دوست داشتنی درباره تقابل میان نسل ها و تفکرات گوناگون در بستر یک خانواده است و اغلب رویدادهای فیلم نیز به صورت نمادین روایت میشوند. مامان منیر که در اینجا ایران است، میزبان تمام تفکرات چپ و راست است و سعی دارد همه آنها را به آرامش دعوت کند تا بتوانند در کنار هم روزگارشان را سپری نمایند اما اعضای خانواده او هرگز از این قانون تبعیت نمیکنند. نگاه سورئال امیر یوسفی به سوژه اش برخاسته از عادت تقریباً همیشگی سیر فیلمسازی اوست. وی سالها پیش در خواب تلخ شخصیت اصلی داستانش را با عزرائیل مواجه میکرد و در آتشکار نیز پدر درگذشته به زندگی مرد باز میگشت. در اینجا نیز منیر به سراغ قاب عکس افراد درگذشته (منهای یکی از پسران) میرود.
یکی از مهمترین ایراداتی که میتوان به قصه آشغال های دوست داشتنی وارد دانست این است که در آن شخصیتی ساخته نمیشود و هر فردی که در فیلم دیده میشود یک تیپ مشخص و کلیشه ای است که دقیقاً منطبق بر کلیشههای ترسیم شده در ذهن مخاطب – چه درست و چه غلط – رفتار میکند. شخصیت پسر رزمنده، دقیقاً همان روحیهای را دارد که در تمامی آثار دفاع مقدس از رزمندگان به تصویر کشیده میشود. او تندرو است و اتاقش نیز سرشار از المانهای مذهبی و انقلابی است و در سوی دیگر، برادر منیر قرار دارد که یک فرد چپ گرای چریکی قیل از انقلاب است و مطابق کلیشهها، یکدنده است و به دلیل آرمانها و اعتقاداتش به استالین و مارکس با دیگر اعضای خانواده اختلاف عمیقی دارد. پدر خانواده نیز فردی فعال در دوران کودتای 28 مرداد بوده که ظاهراً در اواخر عمر توبه کرده و به مکه نیز سفر کرده و در نهایت پسر دیگر منیر که از ایران مهاجرت کرده و فردی درس خوان به تصویر کشیده میشود که همواره از همه سو مورد تحقیر قرار میگیرد!
تقابل این افراد با یکدیگر میتوانست چالش های جذابی را در طول داستان ایجاد نماید اما برخلاف آنچه که انتظار میرود، فیلم تنها به بگو مگوهای قدیمی و نخ نما شده میان تفکرات مختلف میگذرد و به نقطه ای فراتر از آن نمیرسد. اینکه منصور (شهاب حسینی) دائما امیر (صابر اَبَر) را با واژههایی نظیر “مرتجع” به تمسخر بگیرد و در آن سو امیر نیز از واژه هایی نظیر “نوکر استالین” استفاده کند، نمیتواند جایگزین شخصیت پردازی شود و فیلم نیز در این زمینه تلاشی صورت نمیدهد. تقریباً تمام مدت زمان فیلم به بگو مگو میان اعضای خانواده بابت اعتقاداتشان می گذرد اما در عین حال هرگز از دایره احتیاط نیز خارج نمیشوند و به همین جهت، این گفتگوها خنثی و بی اثر است.
در واقع امیر یوسفی خود میدانسته که نمی تواند موضوعات مطرح شده در داخل داستان را به چالش بکشد و گفتگوهای تیز و بُرنده ای را میان شخصیتهای داستان برقرار نماید. نتیجه این تصمیم نیز روند خسته کننده داستان که در آن هیچ کدام از طرفین نمیتوانند دیگری را قانع کنند و در این بین تنها به استفاده از کنایههای رایج گروه های چپ یا راست علیه یکدیگر مبادرت میورزند. امیر یوسفی برای خروج از این وضعیت، یک خرده داستان عجیب را میانه فیلم مطرح میکند و آن محل مخفی کردن اسلحه ای است که منصور همیشه در اختیار داشته است. این موضوع تنها چندین دقیقه میتواند حس کنجکاوی مخاطب را برانگیزد اما خیلی زود از نفس می افتد و به ورطه تکرار می افتد چراکه پس از مطرح شدن چنین موضوعی، هیچ تلاشی برای گستردگی جزئیات این ماجرا صورت نمی گیرد و به حال خود رها می شود.
فیلم همچنین در یک سوم پایانی، ماجرایی عاشقانه مطرح می کند که می توانست با پرورش صحیح آن، دل مخاطب را لرزه درآورد اما در ارائه این عاشقانه به حدی خام و دم دستی عمل کرده که نتیجه ای معکوس به همراه داشته و سوالات فراوانی را بر جای میگذارد که نمیتواند پاسخی برای آن بیابد. عاشقانه ای که میتوانست در ماجرای سیاستی که قلبی در آن مشاهده نمیشود، یک رنگ سرخ بر جای بگذارد و چنان آن را پرورش دهد که سیاست، یک عنصر شکست خورده در مقابل قدرت عشق محسوب شود و آن را با تمام مفاهیم چپ یا راستش، به حاشیه براند. اما فیلم به اشتباه از این ظرفیت دوری میکند و تا جام فیلمنامه خالی باقی بماند.
با این حال آشغال های دوست داشتنی علی رغم مشکلات فراوانی که در روایت داستانش دارد، دارای ویژگی های مثبتی هم هست که توانسته اثر را از سقوط نجات دهد و آن بازیهای بسیار خوب بازیگرانی است که شیمی مناسبی بین شان برقرار شده است. شخصیت های خلق شده توسط امیر یوسفی اگرچه مبتنی بر کلیشه ها هستند، اما نحوه تعامل شان با یکدیگر آشنا است و مخاطب میداند که به راحتی میتواند در اطراف خود نمونه های فراوانی از آنان را بیابد. این ارتباط گرم، با اجرای بسیار خوب بازیگران، فیلم را از رخوت و یکنواختی خارج کرده و جذابیت های فراوانی به آن می بخشد. شیرین یزدان بخش یکی از بهترین بازیگران فیلم و قابلدرکترین آنها نیز محسوب میشود که تماشاگر میتواند او را باور کند. او نماد وطنی است که همواره میزبان تقابل های سخت جناح و تفکرات گوناگون بوده و بدون جانبداری، تنها قصد برقراری آرامش را داشته است.
اکبر عبدی نیز در نقش پدر خانواده، بارِ کمیک قصه را به دوش کشیده و به نظر می رسد بهترین انتخاب برای فیلم نیز بوده باشد. حبیب رضایی در نقش پسر درس خوان خانواده که درگیر فلسفه غرب و همچنین صابر اَبَر که رزمنده ای انقلابی و تند اما خام است، انتخاب های بسیار مناسبی برای فیلم به نظر می رسند. شهاب حسینی نیز اگرچه در مواقعی از نقش بیرون زده و غیر قابل کنترل می شود، اما روی هم رفته در ایفای نقش منصور موفق است. در میان نامهای بزرگ فیلم، هدیه تهرانی نیز به چشم می خورد که منفعل ترین بازیگر فیلم است. وضعیت نگار جواهریان نیز به مراتب از او بدتر است و مشخص نیست که آیا این انفعال به دلیل ممیزی هایی بوده که روی اثر اعمال شده یا این شخصیت های بی خاصیت از ابتدا با چنین وضعیتی در داستان گنجانده شدهاند!
نکته مهم دیگری که امیر یوسفی در فیلم قصد انتقال آن به مخاطبش را داشته، دعوت به گفتگو و مصالحه است. تمامی شخصیت های آشغال های دوست داشتنی در تضاد کامل با یکدیگر قرار دارند. یکی از آنها کاملاً راست و دیگری چپ است و مشاجره های فراوانی میانشان شکل می گیرد، اما زمانی که صحبت از حریم خانواده (وطن) میگردد، آنها متحد هستند و اختلافات را کنار میگذارند. آنها زمانی که سیاست را کنار می گذارند، تبدیل به یک خانواده عادی میشوند که دلشان برای یکدیگر تنگ شده و از حضور یکدیگر ابراز خوشحالی می کنند. امیر یوسفی به خوبی توانسته این فضا را در داستان مدیریت نماید.
آشغال های دوست داشتنی گرم و لطیف، آشنا و قابل لمس اما تهی از ایده و نقطه عطف و گسترش طرح اولیه است. محسن امیر یوسفی به خوبی موفق شده تا آدمهای داستانش را برای تماشاگر قابل لمس نماید و تماشاگر نیز به خوبی آنها را باور می کند، اما مشکل اینجاست که فیلم در طرح اولیه خود باقی میماند و داستانش بسط و گسترش نمی یابد. سوال اصلی اینجاست که چطور فیلمی مثل آشغال های دوست داشتنی سالها توقیف مانده است؟ فیلمی که حداقل تماشاگرش را به گفتمان و مهروری و دوستی در اوج اختلافات تشویق میکند و می تواند بر ذهن او تاثیر بگذارد. مشخصاً چنین فیلمی هرگز نمیبایست در انبار آثار بلاتکلیف ارشاد جای می گرفت.
نویسنده: میثم کریمی
منبع: سایت مووی مگ
نظرات کاربران