«عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست» کتابی بود که سال 2017 توسط «مگان دیواین» رواندرمانگر نوشته شد. کتاب در ایران هم ترجمه شد و با استقبال بالایی روبرو شد. ادامه شما را با نویسنده، کتاب، واکنشها به کتاب و ترجمههای آن آشنا خواهیم کرد. با خوبو همراه باشید
نام کتاب | عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست | It’s OK That You’re Not OK |
نویسنده | مگان دیواین | Megan Devine |
گونه ادبی | ناداستان، روانشناسی |
انتشارات در ایران | میلکان، کوله پشتی و نشرهای دیگر |
مترجم | ضرغامی، یعقوبیان و مترجمان دیگر |
تعداد صفحه | 280 |
سال انتشار | 2017 |
خرید آنلاین | |
دانلود نسخه آنلاین |
بیوگرافی مگان دیواین
مگان دیواین در سیام سپتامبر 1970 به دنیا آمد و حالا 52 ساله است. او در دانشکدهی گُدارد در ایالت نیوانگلند، آمریکا تحصیل کرده است. دیواین به جز رواندرمانگری، خود را نویسنده، حامی افراد درگیر سوگ و متخصص تعامل معرفی میکند. او یک جامعهی مجازی به وجود آورده که در آن، تلاش دارد به آدمهایی که درگیر سوگ و تروما هستند کمک کند. همینطور از طریق کتاب، پادکست و دورههای آنلاین، سعی دارد مهارتهایی را به افراد بیاموزد که به آنها نیاز خواهند داشت تا خود و دیگران را دوست بدارند.
دیواین، اینطور زندگی شخصی و حرفهای خود را در وبسایت رسمی خود تشریح کرده است:
کار رواندرمانی را سال 2001 آغاز کردم. در سالهای اول با کسانی کار کردم که با اثرات اعتیاد یا بیخانمانی سر و کار داشتنند. در سسالهای بعد به طور خصوصی با کسانی کار کردم که سالها بود قربانی خشونت، سوگ، تروما و آثار آنها بودند. پیش از اینکه رواندرمانی کنم، با قربانیان خشونتهای جنسی کار کرده بودم. طی تمام این مدت، روی احساسات، انسانشناسی، تطبیق مذاهب، اسطوره و تاریخ از جنبهی زنان مطالعه داشتهام. به آدمها کمک کردهام که به دنیاهای درونی خود وارد شوند، صدای قلبشان را بشنوند، حقیقت را پیدا کنند و به زندگی خود معنی بدهند.
بعد یک روز عالی تابستانی در سال 2009، دیدم که شریک زندگیام غرق شد. مت، قدرتمند، به لحاظ بدنی آماده و سلامت بود. سه ماه تا تولد چهل سالگی او باقی مانده بود. کاملا اتفاقی و غیرقابل پیش بینی غرق شد و جهان من را از هم پاره کرد. وقتی مرگ به این صورت وارد زندگی من شد، تجربیات حرفهای من بیمعنی به نظر میرسید. هیچکدام از چیزهایی که میدانستم نمیتوانست راهکاری در برابر چنین غم بزرگی باشد. از روزی که مت مرد، از رواندرمانی کناره گرفتم. آن زمان، آدمهای کمی از سوگ جز به قصد بهبود آن صحبت میکردند.
ادبیات سوگ، فراوان از اطلاعات ناقص و ایدههای غلط در مورد معنیِ درد است. در دنیایی که به ما میگویند غصه خوردن برای مرگ یک عزیز به دران نیاز دارد، من نگاهی جدید را ارزانی داشتهام. راهی که ما را تشویق میکند رابطه خود را با عشق، فقدان، دلشکستگی و اجتماع را دوباره برسی کنیم.
بررسی آثار
مگان دیواین پیش و پس از انتشار «عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست» سه کتاب دیگر نیز منتشر کرده بود اما این کتابها توجه خاصی نگرفتند و او هم چندان به آنها اشاره نمیکند.
- یافتن شجاعت درونی (2011): در این کتاب داستانهایی از آدمهای معمولی، فعالان سیاسی، هنرمندان، نویسندههای و معلمهای روحانی و تجربیاتشان را شامل میشود. دیواین در نوشتن این کتاب، همکار نویسندهی اصلی یعنی مارک نیپو بود.
- آن اتفاق باعث شد چه حسی داشته باشی؟ (2016): توسط جمعی از نویسندهها نوشته شد که یکی از آنها مگان دیواین بود.
- چگونه رنجی را که نمی توانیم درمان کنیم به دوش بکشیم (2021): کتابی تصویرسازیشده است که در آن نویسنده به شناخت سوگ از طریق صداقت و مهربانی میپردازد. اینکه فقدان را ارج بنهیم به جای آنکه سعی کنیم فراموش کنیم. این کتاب توسط نشر میلکان ترجمه شده است.
نقد و بررسی کتاب عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست
«عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست» کتابی بود که مگان دیواین در سال 2017 نوشت. این کتاب که توسط یک رواندرمانگر نوشته شده سعی دارد طوری با مخاطب خود ارتباط برقرار کند که او را نسبت به سوگ و غمهای دیرینهی خود آگاه کند و بتواند زندگی مسالمتآمیز با آن را بیاموزد. دیواین که خود که پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه، سالها به عنوان رواندرمانگر مشاوره میداد، با یک تراژدی زندگی خود را دگرگونشده دید. شریک زندگی او مقبل چشمهایش غرق شد و پس از آن، او متوجه شد که درسهایی که از روانشناسی خوانده در مسیر این سوگ به کارش نمیآید. او مدتی غرق در سوگ و گوشهگیر بود و بعد سعی کرد تجربیاتی که از این دوره به دست آورده را به دیگران نیز منتقل کند.
دیواین به طور کل در این کتاب به مسئلهی سوگ پرداخته است. همینطور برخوردهایی که حداقل در جامعهی آمریکا در این خوص وجود دارد. سعی دیواین این بود که نگرشی جدید در مواجهه با سوگ ارائه دهد. او در این کتاب استدلالهای گوناگونی در تفاوت موجود بین دو مفهوم رفع درد و مرهم گذاشتن بر آن میآورد. کتاب، خواننده را تشویق میکند که سوگ را واکنشی طبیعی به مرگ و فقدان ببینند، نه اینکه وضعیتی اشتباه که باید به سرعت تغییر داده شود. همینطور دیواین تلاش کرده با آموزش مهارتهایی برخواسته از محبت، فرد را در مواجهه با سوگ یاری رساند. با این حال کتاب فقط برای کسانی که اسیر سوگ شدهاند نیست و حتی برای دیگرانی که با فردی درگیر سوگ سر و کار دارند، مناسب است.
بخشی از متن کتاب
شجاعبودن یعنی بیدارشدن از خواب در مواجهه با روزی که ترجیح میدهید از خواب بیدار نشوید. شجاعبودن یعنی حاضربودن در قلب خود؛ قلبی که شکسته و به میلیونها قطعهٔ مختلف تبدیل شده و هرگز نمیتوان آن را درست کرد. شجاعت یعنی ایستادن در لبهٔ پرتگاهی که در زندگیِ شخصی ایجاد شده و رو برنگرداندن از آن، پنهاننکردن ناراحتیِ خود زیر ماسک کوچک «مثبت فکر کن». شجاعت یعنی بگذاریم درد آزاد باشد و تمام فضای موردنیازش را اشغال کند. شجاعبودن یعنی نقل این داستان. هم وحشتناک است و هم زیبا.
تضادی دوگانه در انسانبودن وجود دارد: اول اینکه هیچکس نمیتواند بهجای شما زندگی کند (یعنی هیچکس نمیتواند با آنچه شما باید با آن مواجه شوید روبهرو شود یا آنچه را شما باید احساسش کنید احساس کند) و هیچکس نیز قادر نیست بهتنهایی ازپسِ زندگی بربیاید. دوم اینکه همهٔ ما، در این تنها نوبتِ زندگیمان، آمدهایم برای عشقورزیدن و ازدستدادن. هیچکس نمیداند چرا، اما همین است که هست.
گفتن «خوبم، ممنون» به سؤالی عادی درحالیکه بههیچوجه خوب نیستید، نوعی مهربانی به خودتان است. میتواند نوعی مهربانی به خودتان باشد. هرکسی سزاوارِ شنیدن دربارهٔ سوگ شما نیست. هرکسی توان شنیدن دربارهٔ آن را ندارد. فقط بهخاطر اینکه کسی آنقدر به فکرتان بوده که احوالتان را بپرسد، مجبور نیستید جواب بدهید.
بیشازهمه مایلم بدانید که حقیقتاً این وضعیت به همان اندازه که فکر میکنید بد است. مهم نیست بقیه چه میگویند، این وضعیت مزخرف است. اتفاقی که افتاده است دیگر جبرانشدنی نیست. آنچه از دست رفته است برنخواهد گشت. اینجا، درون این حقیقت، هیچچیزِ زیبایی وجود ندارد. پذیرشْ مهمترین چیز است. درد دارید. دردتان بهتر نمیشود.
سوگ هیچ ایرادی ندارد. سوگ امتداد طبیعیِ عشق است، پاسخی سالم و عاقلانه به فقدان. اینکه سوگ حس بدی به همراه دارد باعث نمیشود بد باشد. اینکه شما احساس میکنید دیوانه شدهاید دلیل نمیشود دیوانه باشید. سوگ بخشی از عشق است، عشق به زندگی، عشق به خود، عشق به دیگران.
هنگامیکه کسی موقع دردهای شما به سمتتان میآید و میگوید: «حتی نمیتوانم تصورش بکنم» حقیقت این است که میتوانند تصورش کنند. مغز آنها بهطور خودکار شروع به تصور کرده است. ما پستانداران، ازنظر نوروبیولوژیکی، به یکدیگر متصل شدهایم. همدردی درواقع ارتباط «دستگاه کنارهای» با درد دیگر افراد (یا لذت آنها) است. نزدیکبودن به دردِ دیگران احساس درد در ما به وجود میآورد. مغز ما میفهمد ما در ارتباط هستیم. دیدن کسی که درد دارد، در ما واکنشی ایجاد میکند و این واکنش ما را بسیار ناراحت میکند. در مواجهه با این دانش درونی، که ما نیز ممکن است در وضعیت مشابه قرار بگیریم، مراکز همدردی خود را خاموش میکنیم، ارتباطمان را انکار میکنیم، و بهسمت قضاوت و سرزنش پیش میرویم. این غریزهٔ محافظتیِ احساسات ماست.
جایگاه کتاب
برای بررسی جایگاه کتاب در نزد مخاطبان به سراغ گوگل ترندز رفتیم. این ابزاری از گوگل است که به ما در مقایسه کلیدواژه (اینجا یک سری کتاب) با شرایط قابل تعیین، کمک میکند. دیتای مربوط به این ابزار، از نتایج جستجوی کاربران تعیین شده است. از همین ابزار برای بررسی وضعیت کتاب حاضر استفاده کردیم. به این ترتیب، کتاب را با یک سری کتاب در فضای مشترک مقایسه کردیم. کتابِ «عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست» را با کتابهای نیمه تاریک وجود، هنر شفاف اندیشیدن، پادکشننده و از خوب به عالی مقایسه کردیم. همانطور که میبینید، تمام این کتابها توجه بیشتری به نسبت کتاب مگان دیواین در پنج سال اخیر به خود جذب کردهاند.
همینطور سراغ گودریدز رفتیم. گودریدز سایتی شبیه به شبکه اجتماعی برای عاشقان کتاب است. سراغ صفحهی گودریدز مگان دیواین هم رفتیم. در این صفحه، کتاب عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست بالاتر از کتابهای دیگر نویسنده قرار گرفته، به این معنی که افراد بیشتری به آن امتیاز (1 تا 5) دادهاند. با این حال همچنان صحبت از عدد بالایی نیست. کمتر از هفت هزار نفر به کتاب امتیاز دادهاند که عدد کوچکی به شمار میآید. با این حال کسانی که امتیاز دادهاند، عموما رضایت داشتهاند و میانگین امتیازات کتاب 4.4 از 5 است. همینطور به جز زبان انگلیسی، بیشترین کامنتها به زبان فارسی است. در ادامه یک نظر مثبت و یک نظر منفی را از کاربران گودریدز خواهیم آورد.
نظر مثبت
5 از 5 به کتاب نمره داده است:
عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست اثر مگاندیواین و ترجمهی سیدهساراضرغامی و آرزو مومیوند از نشر میلکان، کتابیه در حوزهی روانشناسی_اصیل_ که قصد سخنرانی های احمقانهی انگیزشی رو نداره. در عوض بین مه ی غلیظ، میاد در گوشت آروم میگه: ” عیبی نداره! در عوض دستتو بده…” و با خودش میبرتت توی جهانی که عیبی نداره اگر ناراحتی؛ اگر با فقدانت نمیتونی کنار بیای؛ عیبی نداره اگر زندگی سالم رو توی شاد بودن_ تعریف الکی خوشبختی_ نمیبینی…
کامنت فارسی از آیدا میرحمدی
نویسندهی کتاب روانشناسی بوده که یک تجربه ی تلخ باعث میشه زندگیش برای همیشه عوض شه و اینبار ورای تعاریف ثبت شده توی کتاب های روانشناسیش، فقدان و سوگ رو لمس کنه…
کتاب اشاره میکنه که فرهنگ ما در برابر سوگ چقدر ناقصه! چقدر میخوایم فرد رو سریع از سوگ عبور بدیم و به وضعیت قبلی برگردونیم در حالی که سوگ و فقدان آدم رو عوض میکنه و این عوض شدن هیچ راهی به سمت گذشته و وضعیت قبل از سوگ نداره. کتاب میگه اگر قراره که ارتباط موثر تری با افراد سوگوار داشته باشیم_ که خواه ناخواه روزی ماهم جزوشون خواهیم بود_ باید تلاش کنیم برای تغییر این فرهنگ ناقص و باید دست از نشون دادن سوگ و فقدان به عنوان بیماری و مشکل دست برداریم. باید نگاهی داشته باشیم که معادل یک حالت طبیعی باشه. و از طرفی با حرف هامون افراد سوگوار رو آزار ندیم. این کتاب یک راهنمای جامع برای افراد سوگوار و برای افرادیه که بخوایم باهاشون همدردی و همدلی کنیم…
این کتاب قرار نیست فقدانتون رو محو کنه چرا که فقدان ها تا آخر عمر همراهمون هستن اما قراره راهی نشون بده برای به دوش کشیدن فقدان ها و پذیرش و زندگی کردن با اونها. کتاب حرف های زیادی برای گفتن داره و با خوندنش پر بار میشید! در جریانی قرار میگیرید که ارتباط با آدم ها دوستانه تر به نظر میرسه و بهتر میشه با درد آدم ها شریک شد… کتاب فقط حرف نمیزنه! راهکار میده و راهکارهای سادهاش توی ذهنتون میمونه. این کتاب یه مشاور جدی و در عین حال مهربونه که هروقت با هر غمی میتونید سراغش برید. به قول خود کتاب، سوگ مثل عشق منحصر به فرده و سوگِ هیچ کس به دیگری شبیه نیست و از این لحاظ، افراد در سوگشون تنها هستن اما وجود کسایی که همدردی رو بلد باشن، باعث میشه در بین سوگ هم افراد سوگوار دلگرمی پیدا کنن…
این کتاب قرار نیست بگه بعد از فقدان دو راه خواهید داشت یا شاد و خوشحال و موفق بشید یا تا ابد غم زده و مفلوک بلکه دستتون رو میگیره و میبره توی زمین بیطرف. جایی که غم هست و شادی هم. زمین بی طرف جاییه برای دووم آوردن زمانی که شرایط سخته؛ برای زندگی کردن زمانی که ثانیهی بعد رو نمیخواید… جایی که هم زیبایی هست و رشد و عشق و هم درد و فقدان. مثل زمینی که دوباره حاصل خیز شده باشه؛ هرچند که آثار تخریب دیده میشه اما زیباییِ رشدِ گیاه هم هست… این کتاب، این زیبایی و عشق رو بهتون میده برای دووم آوردن.
امتیاز من: پنج از پنج
( و حتی ده از پنج! گاهی بعضی کتابها ورای امتیاز پنج نمرهای خوب هستن! کمیت برای بیان کیفیت ناتوان میشه گاهی.)
نظر منفی
دو ستاره از 5 ستاره:
نمرهم برمیگرده به سلیقهم. من کتابهای روانشناسی رو خیلی سخت میخونم و اصلا ارتباط نمیگیرم و تقریبا زجرکش میشم تا تموم شه 🙂 اما خب واقعا در برابر سوگ و غم و فقدان عزیزانم احساس عجز و نیاز به دونستن، میکردم. حس میکردم یه مقدار مطالب اضافی داره، و عمده مطلب در خطاب به شخص سوگواره نه منی که میخوام تسلیِ شخص سوگوار باشم. البته آخرای کتاب راه چاره برای من داشت. و در کل کمک کرد زاویه دید فرد سوگوار رو بهتر بشناسم. اما خب یه ذره حس میکردم یه سری چیزها بررسی نشده. مثلا خب سوگ کسی که همسرشو از دست داده با سوگ کسی که پدربزرگشو از دست داده از نظرم فضای متفاوتی میتونه داشته باشه. نویسنده مطب مشاوره داشته که طی یک حادثه همسرش رو از دست میده و بسیار آسیب میبینه شغلش رو کنار میذاره اما بعدش احساس تنهایی میکنه و برمیگرده به شغلش و به قول خودش همقبیلهای های خودش رو پیدا میکنه و باهاشون معاشرت میکنه.
کامنت فارسی از الهام
کتاب دردِ فقدان رو گرفته دستش و آروم و یواش میچرخونتش و زاویههای متخلفش رو شرح میده.
بهترین ترجمه عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست
طی سالهای اخیر، این کتاب هم مانند بیمار خاموش، مردی به نام اوه، در انتظار گودو، نیمه تاریک وجود، پنج قدم فاصله، والدین سمی، سالار مگسها، سیزده دلیل برای اینکه، کتابهای دن براون، دن کیشوت و گتسبی بزرگ درگیر ترجمههای متعدد شده است. موارد زیر، ترجمههای متفاوت کتاب هستند:
- عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست | انتشارات میلکان | سیده سارا ضرغامی
- اشکال ندارد که حالت خوب نیست | کتاب کوله پشتی | زهرا یعقوبیان
- عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست | نشر آزرمیدخت | آرش هوشنگی فر
- دلم می خواهد اندوهگین باشم | نشر گویا نشر | آزاده مسعودنیا
- عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست | انتشارات نگاه آشنا | منصوره خمکده
مشکلی نیست اگر حالت خوش نیست | انتشارات یوشیتا | زهرا حسنی
بین ترجمههای متفاوت کتاب، دو مورد اول از همه بهتر هستند؛ یعنی کتابهایی که انتشارات میلکان و کولهپشتی منتشر کردهاند. سیده سارا ضرغامی و زهرا یعقوبیان این دو را ترجمه کردهاند.
نظرات کاربران