فیلم میم مثل مادر فیلمی ایرانی است که توسط رسول ملاقلی پور در سال ۱۳۸۵ ساخته و به عنوان نماینده ایران در هشتادمین دوره جوایز اسکار در سال ۲۰۰۷ انتخاب شد.
به گزارش خوبو، میم مثل مادر یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران است که در ستایش مقام والای مادر ساخته شده است. این فیلم از سایت معتبر IMDB، موفق به کسب نمره خوب 7.5 شده است. 5500 نفر به این فیلم نمره دادهاند.
دانلود رایگان فیلم میم مثل مادر
عوامل و بازیگران فیلم میم مثل مادر
میم مثل مادر فیلمی است که در ژانر درام توسط رسول ملاقلی پور ساخته شده است. این فیلم آخرین اثر سینمایی ملاقلی پور بوده که به عقیده بسیاری بهترین اثر ساخته شده توسط این کارگردان مطرح ایرانی نیز است. پرواز در شب، سفر به چزابه، نسل سوخته، هیوا و قارچ سمی از دیگر آثار معروف ملاقلی پور است. ملاقلی پور از کارگردانان مطرح سینمای جنگ و اجتماعی ایران بود.
گلشیفته فراهانی یکی از بهترین بازیهای خود در داخل کشور را با بازی در فیلم میم مثل مادر به نمایش گذاشت. علی شادمان بازیگر کودک این فیلم نیز بازی بسیار خوبی داشت و سالها بعد به یکی از چهرههای شناس سینما و تلویزیون تبدیل شد.
کارگردان | رسول ملاقلی پور |
تهیه کننده | منوچهر محمدی |
نویسنده | رسول ملاقلی پور |
بازیگران | گلشیفته فراهانی جمشید هاشم پور حسین یاری سحر دولتشاهی شراره دولت آبادی امیرحسین صدیق رامین راستاد علی شادمان مارتیا آندریاسیان نیلوفر اسفندیاری مریم کاتوزی مهیار فاضلی |
تدوین | حسین غضنفری |
موسیقی | آریا عظیمی نژاد |
سال ساخت | 1385 |
نمره IMDB | 7.5 |
مدت زمان فیلم | 90 دقیقه |
خلاصه داستان
سپیده (گلشیفته فراهانی) از پرستاران شهر سردشت در زمان جنگ ایران و عراق بود و دچار تاثیرات شیمیایی شد. پس از گذشت سالها، سپیده و سهیل (حسین یاری) در انتظار فرزند خود هستند. پس از سونوگرافی، پزشکان میگویند فرزند سپیده دچار مشکلات تنفسی و معلولیت است و این وضعیت ناشی از گازهای شیمیایی زمان جنگ است. سهیل مصر است که فرزند را سقط کنند که با مخالفت سپیده مواجه میشود. همین موضوع منجر به طلاق و جدایی آنها میشود. پس از زایمان، در طی چک آپهای ماهیانه، پزشک به سپیده میگوید که این وضعیت سعید (علی شادمان)، ناشی از مشکلات ژنتیکی است و گازهای عصبی روی سعید تأثیری نداشته است.
نقد و بررسی فیلم میم مثل مادر
هر ساله پیش از شروع مراسم اسکار جنجالی بر سر انتخاب نماینده ایران در آکادمی شکل میگیرد. علاوه بر آرای کمیته انتخاب بنیاد فارابی، بعضاً نظر فلان رسانه یا فلان مسئول بالادستی نیز در تعیین این نماینده تاثیرگذار است. متاسفانه در اکثر موارد این انتخابهای نابهخردانه سبب گشته تا فیلمهایی که شایستگی لازم برای حضور در اسکار را ندارد به آکادمی معرفی گردند و سینمای ایران نتواند آنگونه که سزاوار است، در عرصه بینالمللی دیده شود.
در سال ۸۶ «میم مثل مادر» که با استقبال خوبی روبهرو شده بود به عنوان نماینده ایران برای حضور در هشتادمین دوره اسکار انتخاب گشت. فیلمی که اگر بتوانیم آن را نماینده شایستهای برای معرفی به اسکار فرض کنیم، ناتوانیاش در رقابت با فیلمسازانی نظیر آندرهای وایدا و نیکیتا میخالکوف را نمیتوانیم انکار کنیم. دلایل ناکامی این فیلم فراوان است؛ بنابراین در ادامه به بررسی پارهای از مشکلات ساختاری فیلم که تاثیر غیرقابل کتمانی در این ناکامی داشت، میپردازیم.
روشن نبودن موضوع و نحوه مواجهه فیلمساز با آن، بزرگترین ایراد «میم مثل مادر» است. در واقع ملاقلیپور از یک سو در شناساندن دغدغهاش به مخاطب کوتاهی کرده و نتوانسته تم اصلی خویش را معرفی و بسط دهد و از سویی دیگر موضع مبهم و نامشخصی نسبت به این دغدغه یا دغدغههایش میگیرد که صدمه جبران ناپذیری را به فیلم وارد کرده است.
فیلمساز گاهگداری به مشکلات جسمی و روحی پساجنگ گریز میزند و گاهی هم دهان به نکوهش از سقط جنین باز میکند. در صورتی که به دیده اغماض بنگریم و فیلم را ملامتکننده سقط جنین به حساب آوریم، گریزهای ملاقلیپور به جنگ و بمباران شیمیایی در شکل وصلهای ناجور نمایان میشود که هیچ سنخیتی با روایت فیلم ندارد. زمانی شکاف بین وصله و روایت مرکزی فیلم بیشتر میشود که ملاقلیپور با عدم اتخاذ یک موضع آشکار، به تناوب جنگ و سهیل (حسین یاری) را مسبب اصلی معلولیت سعید (علی شادمان) معرفی میکند.
از آن جایی که جنگ و بمباران شیمیایی پینه نابهجایی بیش نیست، فیلمساز عامل ثانویهای را به عنوان بَدمن به روایتش اضافه میکند تا صورت منطقیتری به روایتش ببخشد اما مثمر ثمر واقع نمیشود. بخشیدن خصایل منفی به سهیل فینفسه مشکلآفرین نیست، مشکل زمانی ایجاد میشود که وجوه منفی با یک شخصیتپردازی ناموجه و غیرقابل باور ترکیب میشود. کافی است دلایل سهیل در مخالفت با سپیده (گلشیفته فراهانی) را از نظر بگذرانیم تا به کُنه قضیه پی ببریم.
آیا واقعا جایگاه سهیل در وزارتخانه با داشتن فرزندی معلول به خطر میافتد؟ اگر چنین است (که نیست) ملاقلیپور باید توضیح بیشتری میداد تا این دلیل تخیلی باورپذیر درآید. بازگشت سهیل در یک سوم پایانی نیز کوشش مذبوحانه دیگری است برای سیاه کردن وجهه او، که باز هم هیچ منطقی در پشت آن نیست. رها کردن سپیده را باور کنیم یا بعد از چندین سال اشک تمساح ریختن را؟ شمایل مترسکگونه سهیل تا انتهای فیلم ادامه مییابد و تغییر رویه او در پایان نیز مشابه کنشهای دیگرش است.
هر چقدر ملاقلیپور سهیل را یک کاراکتر سیاه تک بعدی ترسیم میکند، به همان میزان تا جایی که توانسته سپیده را یک کاراکتر سفید تک بعدی نشان داده است. افراط در شخصیتپردازی سیپده که از او یک قدیسه ساخته، راه به جایی برده است که دم به دم اشک مخاطب را درمیآورد. فیالواقع این نحوه استفاده از احساسات که جایگزین منطق داستانی فیلم گشته، راه گریز فیلمساز از بیمنطقی روایتش است.
به بیان دیگر هر جا لازم است تا مخاطب به درک یک مفهوم یا پدیده نائل آید، کارگردان به جای استفاده از بستری منطقی با به کارگیری تمهیداتی چون اسلوموشن، موسیقی و بازی اغراق شده، تماشاگر را به گریه میاندازد تا شاید اینگونه مفاهیم یا پدیدهها تفهم شود.
«میم مثل مادر» علاوه بر عدم شخصیتپردازی، موضعگیری پوشیده و روایت بیمنطقش، ایرادت دیگری نیز دارد. از جمله این عیبها وجود شخصیت عمو روبیک (جمشید هاشمپور) است، که نه تنها هیچ کارکردی در روایت ندارد و حذفش از پیرنگ لطمهای به فیلم نمیزند، بلکه تاکید بیش از اندازه ملاقلیپور بر او، دوباره این سوال را برای مخاطب ایجاد میکند، که «میم مثل مادر» فیلمی دفاع مقدسی است یا نه؟
نویسنده: امیرحسین رضائی فر
منبع: سایت فیلم گردی
نظرات کاربران