پیش از این شما را با زبان فرانسه به طور کلی آشنا کردیم. این زبانِ رومی که ریشههایی از شمال و جنوب اروپا دارد، شباهتهای بسیاری با انگلیسی، ایتالیایی و اسپانیایی دارد و به سختیهای خاص خود معروف است. با این حال، فرانسه زبان بسیار شیرینی است. زبانی که در تاریخ هنر اهمیت بالایی داشته، حالا هم یکی از مهمترین زبانها برای یادگیری به شمار میرود. افراد بسیاری علاقهمند به مهاجرت به فرانسه یا مهاجرت به بلژیک هستند، و برای مسافرت نیز، این کشورها نمیتوانند گزینههای بدی باشند. در این مطلب قصد داریم اولین قدمهای یادگیری فرانسه و یادگیری کلمات و اصطلاحات این زبان را با شما مرور کنیم. با خوبو همراه باشید.
زبان فرانسه
زبان فرانسه (français) زبانی رومی از جمع زبانهای هندو-اروپایی است. این زبان از لاتین عامیانه که در دوران روم باستان منشعب شده است. زبانهای متعددی طی قرون مختلف روی فرانسوی کنونی تاثیر گذاشتهاند که از آن جمله زبان سلتها قابل اشاره است. به کسی که فرانسوی صحبت میکند فرانکوفون (Francophone) میگویند.
بیستونه کشور در جهان فرانسوی را به عنوان زبان رسمی یا یکی از زبانهای رسمی خود معرفی کردهاند. این کشورها سازمانی به اسم سازمان بینالمللی فرانکفونی نیز دارند. هشتاد و چهار کشور جهان در مدارس خود به آموزش فرانسه میپردازند. همینطور این زبان یکی از شش زبان مورداستفاده در سازمان ملل است. در فرانسه، بخشهای بسیاری از کانادا، بلژیک، غرب سوئیس، بخشهایی از لوکزامبورگ، موناکو، واله دائوستا در شمال ایتالیا و مناطقی در لوئیزیانا، مین، نیوهمپشایر و ورمانت آمریکا نیز جوامع فرانسویزبان وجود دارند. با استعمارگری فرانسه و بلژیک در قرن شانزدهم تا بیستم، کشورهای آفریقایی گابن، الجزایر، مراکش، تونس، موریس، سنگال و ساحل عاج نیز فرانسوی صحبت میکنند.
طبق یک آمار در سال 2015، چهل درصد فرانسویزبانها در اروپا زندگی میکردند. 36 درصد در نیمه پایینی آفریقا و حوالی اقیانوس هند، 15 درصد در شمال آفریقا و خاورمیانه، هشت درصد در آمریکا و یک درصد در مناطق دیگر آسیا و اقیانوسیه زندگی میکردند. همینطور در اتحادیه اروپا، فرانسوی دومین زبان پرنفوذ است. بین زبانهایی با بیشترین متکلم به عنوان زبان مادری، فرانسوی هجدهم است. این نشان میدهد که نفوذ این زبان بیشتر مربوط به کسانی است که آن را به عنوان زبان دوم یا سوم یاد گرفتهاند.
خصوصیات
مهمترین خصوصیات زبان فرانسوی:
- آواشناسی: مهمترین خصوصیت شنیداری زبان فرانسوی، صدای “ق” یا “خ” است که از R تلفظ میشود. چیزی که این زبان را بسیار آهنگین کرده اما دشواریهای خاص خود را نیز برای زبانآموزان به وجود آورده است.
- نوشتار: از الفبای رومی در فرانسوی استفاده میشود. با این حال مشکل اصلی این است که حروف بیصدای بسیاری در کلمات فرانسوی وجود که کار خواندن واژهها برای تازهکارها را دشوار میکند.
- جنسیت کلمات: کلمات در فرانسوی جنسیت دارند. La نماد مذکر بودن و La نشانهی مونث بودن است.
- تنوع زبان فرانسوی: فرانسوی به سه گروه اروپایی، کانادایی و آفریقایی تقسیم میشود. با این حال، موضوع پیچیدهتر از این است. در همان فرانسه هم لهجههای بسیار متنوعی در شمال و جنوب صحبت میشود. مثلا در لیون لهجهی فرانسوی کلاسیک و در مارسی با صدای تودماغی صحبت میشد. لهجهی پاریسیها را زیباترین گویش فرانسوی میدانند.
- W: در هیچ یک از کلمات با ریشه زبان فرانسه، حرف W استفاده نشده است. البته کلماتی از زبانهای دیگر قرض گرفته شده که W دارند.
- E: پرکاربردترین حرف در فرانسوی است.
- استرس: برخلاف انگلیسی، در فرانسوی خبری از استرس (تاکید) در حرفی از کلمات نیست.
- حروف تعریف: فرانسوی شامل تعریف نکره، معرفه و جزئی میشود.
- اتصال: کلمات فرانسوی گاه به هم میچسبند که کار را برای زبانآموز تازهکار دشوار میکند.
- زبان هنر: فرانسوی زبان آثار هنری و خالقان آثار هنری بسیاری است. ویکتور هوگو، پابلو پیکاسو، بالزاک، امیل زولا، مارسل پروست، آلبر کامو، کلود مونه، وینسنت ون گوگ، ژان پل سارتر، آنتون دو سنت اگزوپوری، الکساندر دوما، ژول ورن، شارل آزناوور، ادیت پیاف، ژاک برل، فرانسوا تروفو، ژان لوک گدار، کوکو شنل، آلن دلون و وینسنت کسل از مهمترین هنرمندان فرانسوی هستند.
- زبان علم: در فلسفه و علوم دیگر، فرانسویهای مطرح بسیاری در تاریخ حاضر بودهاند. رنه دکارت، ماری کوری، لویی پاستور و ولتر از آن جمله هستند.
حروف و صداها در فرانسه
همانطور که در ادامه خواهید دید، حروف فرانسه و انگلیسی تفاوتی با هم ندارند. مسئلهای که میتواند ایجاد مشکل کند. به این علت که فرم تلفظ حروف در فرانسه و انگلیسی، تفاوتهای گستردهای با هم دارد. به همین دلیل فرد باید در هنگام یادگیری این زبان، ابتدا فرم تلفظی انگلیسی را در ذهن خود کنار بگذارد. بعد تازه یادگیری از پایه آغاز میشود.
الفبای فرانسه
همونطور که گفته شد، الفبای فرانسه مانند انگلیسی شامل 26 حرف میشود. با این تفاوت که کلمات فرانسوی، W ندارند و تنها برخی وامواژهها این حرف را در خود دارند. این 26 حرف شاممل شش حرف صدادار یا Voyelle (A E I O U Y) و 20 حرف بیصدا Consonne میشوند.
a | /a/ | j | /ʒi/ | s | /ɛs/ |
b | /be/ | k | /ka/ | t | /te/ |
c | /se/ | l | /ɛl/ | u | /y/ |
d | /de/ | m | /ɛm/ | v | /ve/ |
e | /ə/ | n | /ɛn/ | w | /dubləve/ |
f | /ɛf/ | o | /o/ | x | /iks/ |
g | /ʒɜ/ | p | /pe/ | y | /igrɛk/ |
h | /aʃ/ | q | /ky/ | z | /zɛd/ |
i | /i/ | r | /ɛʀ/ |
تلفظ | حروف صدا دار/ ترکیبات |
ای | i, y |
او | u |
اِ | é, et, در پایان کلمه er و ez |
اُ | eu |
تفریبا اِ کشیده | e, è, ê, ai, ei, ais |
بین اُ و اِ | œu, eu |
آ | a, à, â |
آ کشیده تر | a, â |
او | ou |
بین اُ و او | o, ô |
آ کوتاه تا حدی به سمت اُ | o |
بین اَ و اِ | e |
نحوه تلفظ | کلمات مثال | حروف و ترکیبات شبه صدادار |
مشابه واو در زبان عربی | fois, oui , Louis | oi, ou |
واو عربی + ای | lui, suisse | ui |
مشابه حرف بی صدای “ی” | oreille, Mireille | ill, y |
نحوه تلفظ | کلمات مثال | حروف و ترکیبات تودماغی |
آ تو دماغی | gant , banc , dent | en, em, an, am, aon, aen |
اِ تو دماغی | pain , vin , linge | in, im, yn, ym, ain, aim, ein, eim, un, um, en, eng, oin, oing, oint, ien, yen, éen |
بین اُ و اِ تو دماغی | brun , lundi , parfum | un |
بین اُ و او تو دماغی | rond , ongle , front | on, om |
اصول تلفظ در زبان فرانسه
اولین نکته در تلفظ به زبان فرانسه، این است که این زبان با صدایی تودماغی صحبت میشود. صداهایی در این زبان وجود دارد که در فارسی معادل ندارند و در ابتدا، برای کسی که تنها فارسی بلد است، تکرار آنها دشوار است. این صداها به گونهای هستند که شبیه به غرغرکردن یا مسخرهبازی به نظر میرسند. با این حال، کلمات فرانسوی، با چنین صداهایی ساخته شدهاند. خبر خوب این است که وقتی ترکیبها و صداها را کامل یاد بگیرید، تقریباً قوانین آنها در تمام کلمات تکرار میشوند.
- در بسیاری کلمات زبان فرانسه، حرف یا حروفی وجود دارد که تلفظ نمیشوند. وقتی حرفی بیصدا در انتهای کلمهای از این زبان باشد، به جز چند استثنا، تلفظ نمیشود. این چند استثنا، وقتی هستند که C, R, F و L در انتهای کلمه جا خوش کرده باشد. همین قانون هم چند استثنا دارد. برای مثال gaz, oust, sud, autobus
- کلمات فراسوی، بسیاری اوقات به هم متصل میشوند. به این معنی که ممکن است حرف آخر یک کلمه با حرف اول کلمهی بعدی متصل شود و صدایی متفاوت تولید شود. به این قانون، لییِزون میگویند. مبحثی مفصل که جدا به آن میپردازیم.
- استرس، در انتهای کلمات فرانسه قرار دارد.
- وقتی e در پایان کلمات زبان فرانسه است، معمولا تلفظ میشود. حتی اگر بعد از آن، حرف بیصدا بیاید، تلفظ میشود.
- Ç صدای س میدهد.
- H کلا تلفظ نمیشود.
- حروف e و a در حالتهای زیادی از جمله ترکیبات le, la, ce, je, me, te, se, de, ne, que وقتی حرف بعدی صدادار باشد، حذف میشوند.
- خرف بیصدای m و n به علاوهی حروف بیصدا، حالتی را میسازند که m و n در آن تلفظ نمیشوند (ton). البته باید توجه داشت که این اتفاق وقتی بعد از این دو حرف، حرف صدادار نیاید (une). به این قانون، نَزَل میگویند.
لییِزونها
از آنجا که مسئلهی لییِزونها، مسئلهی پیچیدهای در زبان فرانسه است و جزئیات بسیاری دارد، بهتر دیدیم به طور جدا به آن بپردازیم. در واقع هدف از وجود liaison، کمک به روان صحبت کردن به زبان فرانسه است. عملی که به صورت چسباندن دو کلمه در گویش دیده میشود. همینطور باید به این نکته اشاره کرد که این مسئله در نوشتار دیده نمیشود و فقط در تلفظ نمود دارد. معمولترین حالات لییِزون این موارد هستند:
- وقتی z بین s یا x و یک مصوت قرار میگیرد:
- les amis (ley-zah-mee) (the friends) دوستان
- beaux oiseaux (boh-zwah-zoh) (beautiful birds) پرندگان زیبا
- وقتی t بین t یا d و یک مصوت قرار میگیرد:
- petit enfant (puh-teetan-fahN) (little kid) بچهی کوچک
- grand arbre (grahN-tahr-br) (big tree) درخت بزرگ
- وقتی n بین n و یک مصوت قرار میگیرد:
- un étudiant (aN-ney-tewdee-ahN) (a student) یک دانشآموز
- on aime (ohN-nehm) (we like) ما دوست داریم.
- (نادر) وقتی p بین p و یک مصوت قرار میگیرد :
- beaucoup aimé (bohkooh-peh-mey) (loved a lot) بسیار دوستداشتنی
- (نادر) وقتی v بین f و کلمات دیگر قرار میگیرد:
- an (year) and heure (hour) ساعت
- neuf heures (nuh-vuhr) (nine o’clock) ساعت نه
لهجههای زبان فرانسه
یک مسئلهی دیگر که بسیار در ورد زبان فرانسه مطرح است، وجود لهجههای متفاوت از این زبان است. از فرانسه، بلژیک و موناکو، تا کنگو، بورکینوفاسو، ساحل عاج، توگو، موریس، سنگال و گینه در آفریقا، بخشهای متعددی از کانادا و مناطقی از لبنان و آمریکا به این زبان صحبت میکنند. مسئلهای که سبب گویشهای بسیار شده است. حتی این گویشهای فرانسوی گاه تا حدی متفاوت شدهاند که خاصیت درک متقابل را از دست دادهاند. با این همه، مهمترین لهجههای فرانسه را میتوان این موارد اشاره کرد:
- لهجه مارسی: به عنوان معمولیترین لهجه شناخته میشود که سعی کرده شکوه و جلال خود را از دست ندهد.
- لهجه پاریسی: به عنوان معیار در نظر گرفته میشود. با این حال مردم جنوب فرانسه، چندان این موضوع را نمیپسندند. یکی از دلایل جنبههای آوایی بخصوص لهجهی پاریسی است.
- لهجهی شمال فرانسه: برخی مناطق در شمال فرانسه به زبانی بومی صحبت میکنند. این زبان، پیکاردی نام دارد که به اسم چتی (ch’ti) نیز شناخته میشود. با این حال شمار کثیر فرانسویزبانهای شمال فرانسه نیز لهجهی خاص خود و بسیار متفاوتی نسبت به پاریسیها دارند.
- لهجهی جنوبی (میدی): زبانی به اسم اکسیتان در جنوب فرانسه، موناکو و یک سری مناطق اسپانیا و ایتالیا صحبت میشود. این زبان تاثیراتی روی گویش مردم جنوب فرانسه گذاشته است. یک خصوصیت این گویش، این است که کمتر s در انتهای کلمات تلفظ میشود.
- لهجهی کِبِکی: جمعیت فرانسوی در کانادا به لهجهی کبکی صحبت میکنند. تلفظ کلمات صدادار در این گویش نسبت به چیزی که در فرانسه شنیده میشود، تفاوت دارد.
- لهجههای آفریقایی: بیشتر از هر قاره، آفریقا فرانسوی زبان دارد که یادگار دوران استعماری است. با این حال در بسیاری نقاط، فرانسوی زبانهای آفریقایی در یک جمله از کلمات زبان فرانسه در کنار زبانهای بومی استفاده میکنند.
- همینطور لهجههای متنوعی در بلژیک، سوئیس و لبنان وجود دارد.
کلمات و جملات پرکاربرد زبان فرانسه
باتوجه به وجود کلمات بسیار با ریشهی فرانسوی در فارسی، همگی تعدادی کلمات زبان فرانسه را با تلفظ مردم این کشور میدانیم.
برخی از مهمترین واژههای وارد شده از زبان فرانسه به فارسی، این موارد هستند:
- آباژور – آپاندیس، آپارتمان، آنونس، اِپُل، اپوزوسیون، اپیدمی، آتلیه، آتو، اتوبوس، اتومبیل، آدرس، ادکلن، ارگان، آژانس، آژان، اسانس، آسانسور، استراتژی، استودیو، آسفالت، اسکلت، اشانتیون، آکادمی، اکسیژن، اکیپ، اگزجره، آلبوم، آلرژی، آلمان، انگلیس، آمبولانس، آمپول، املت، آناناس، آنارشیست، آنتیک، انیسیتو، آنفلانزا، آوانتاژ، آوانگارد، آوریل، ایده، ایدهآل، ایزوله، ایگرگ.
- بوکس، باتری، باسن، باکتری، باک، بالانس، بالکن، بالماسکه، باله، باند، بانک، بُر، بروشور، بریگاد، بلوف، بلوار، بلوز، بلیت، بوتیک، بودجه، بروژوا، بورسیه، بروکراسی، بوفه، بولتن، بیسکوییت، بیگودی، بیلان، پاپیون، پارازیت، پارکینگ، پارلمان، پاساژ، پانتومیم، پاستوریزه، پالتو، پانسمان، پتو، پدال، پرانتز، پرو، پرستیژ، پروژه، پروفسور، پز، پست، پلاستیک، پلاک، پلیور، پماد، پمپ، پودر، پوره، پونز، پیپ، پیک، پیست، تاکتیک، تاکسی، تلویزیون، تلگراف، توالت، تئاتر، تیتر، تیراژ، تیره،
- دپارتمان، دسر، دکتر، دوبله، دوش، دیپلم، دیسک، دیکته، رادیو، رادیاتور، راپورت، رزومه، رژ لب، رژه، رستوران، رفوزه، روبان، روسیه، رمانتیک، ریمل، رمان، ربدوشامبر، ژامبونن، ژاندارمری، ژانر، ژنتیک،
- ساتن، سس، سوتین، سوژه، سشوار، ساک، شانس، شامپو، شوک، شومینه، شیک، شیمی.
- فابریک، فلش، فراکسیون، فرول، فلاسک، کامیون، کاناپه، کافه، کاپیتان، کادر، کاندید، کتلت، کراوات، کرست، کلکسییون، کمدی، کنسرو، کنکور، کودتا، کورس، کوسن، کنگره، گاراژ، گارسون، گیشه، گیومه.
- لوستر، لیسانس، لیتر، ماتیک، ماراتن، مامان، مانکن، مایو، مبل، مرسی، مغازه، موزه، موزه، موکت، میلیارد، نایلون، نمره، واکسن، وانیل، ویتامین، ویترین، ویروس، وگان، ویرگول، هاشور، هتل، هلی کوپتر.
با این حال، دانستن این واژهها هم بدون اینکه شکل نوشتاری آنها را در فرانسه بدانید، کارایی نخواهند داشت. در ادامه شما را با واژهها و اصطلاحات زبان فرانسه و شکل نوشتاری آنها آشنا خواهیم کرد.
کلمات پرکاربرد زبان فرانسه
بله Oui (وی) | لطفا S’il vous plaît (سیل وو پله) |
متشکرم Merci (مِقسی) | خیلی متشکرم Merci Beaucoup (مقسی بُکو) |
ببخشید Pardon (پَقدُن) | نه Non (نون) |
البته، حتما Bien sûr (بیِن سوق) | متأسفم Je suis désolé (ژو سوئی دِسولی) |
نمیدانم Je ne sais pas (ژو نو سه پَه) | سوپرمارکت Un hypermarché |
نانوایی La boulangerie | لبنیاتی La crémerie |
بانک La banque | اداره پست La poste |
کتابخانه Bibliothèque | پلیس Police |
آرایشگر coiffeur | چی؟ Comment |
پسر Gargon | زمستان Hivar |
امتحان Exanen |
کلمات پرسشی در زبان فرانسه
چه؟/چه چیزی؟ Quoi (کوئَ) | چه زمانی؟ Quand (کِئَ) | چه کسی؟ Qui (کی) |
چه طور؟ چگونه؟ Comment? (کوما) | چه تعداد؟ چند تا؟ Combien (کومویه) | کجا؟ Où (او) |
چرا؟ Pourquoi (پوقکوئَ) |
افعال مهم زبان فرانسه
داشتن avoir (اَووئَ) | بودن être (اِتق) | توانستن pouvoir (پوووئَ) | ساختن، انجام دادن faire (فِــق) |
گذاشتن، قرار دادن mettre (مِتق) | گفتن dire (دیـــق) | نگه داشتن tenir (دِنیــق) | مجبور بودن، بدهکار بودن devoir (دِووئَ) |
گرفتن prendre (پوندق) | نشان دادن montrer (موتقی) | نیاز داشتن falloir (فَلووئَ) | درخواست کردن demander (دوموندی) |
دادن donner (دونی) | رفتن aller (اَلی) | دانستن savoir (سَووئَ) | واگذار کردن، تسلیم کردن rendre (قونق) |
آمدن passer (پَسی) | گذراندن venir (وِنیق) | پیدا کردن trouver (تووی) | ماندن rester (قِسته) |
صحبت کردن parler (پَقلی) | دیدن voir (ووئَق) | فهمیدن comprendre (کومپقاندق) | حمل کردن porter (پوقتی) |
خواستن vouloir (وولو) |
اسم حیوانات به زبان فرانسه
گاو نر le bœuf (لوبَف) | طوطی le perroquet (پِقِکه) | ماهی قرمز le poisson rouge (پوسن روژ) |
بچه گربه le chaton (شتون) | بره l’agneau (لَنیو) | گربه le chat, la chatte (شَت) |
الاغ l’âne , l’ânesse (لَنِس) | بز le bouc (بوک) | خروس le coq (کاک) |
اسب le cheval (شووَل) | خوک le cochon (کوشُن) | سگ (نر، ماده) le chien, la chienne (شِن) |
بوقلمون (نر، ماده) la dinde ، le dindon | اسب نر l’étalon | همستر le hamster |
اسب ماده، مادیان la jument | گوسفند le mouton | خرگوش (نر، ماده) le lapin, la lapine |
قاطر la mule | غاز l’oie | اسب کوتاه، پونی le poney |
مرغ la poule | جوجه le poussin | خوک ماده la truie |
گاو ماده la vache | بز کوهی l’antilope | شیر (نر، ماده) le lion , la lionne |
پلنگ (نر، ماده) le/la léopard (e) | گرگ (نر، ماده) le loup , la louve | مرغ (ماکیان) la volaille |
مار le serpent | کرگدن le rhinocéros | خرس l’ours |
ببر (نر، ماده) le tigre , la tigresse | میمون le singe | دلفین le dauphin |
پنگوئن le pingouin | گورخر le zèbre | کرکس le vautour |
لینک های مفید
احوالپرسی و جملات پرکاربرد به زبان فرانسه
سلام، صبحبهخیر Bonjour! (بونژوقـ) | سلام، عصربهخیر Bonsoir! (بون سووآقـ) |
خداحافظ Au revoir! (او قو وُآقـ) | بعدا شما را میبینم à plus tard (اَپلو تاق) |
بعداً شما را میبینم à tout à l’heure (اَ تو تَلِق) | بهزودی شما را میبینم à bientôt! (آ بیَنتو) |
فردا شما را میبینم à demain! (آ دوما) | تا بعد à plus! (اَ پلاس) |
روز بخیر Bonne journée! (بون ژورنه) | عصر بخیر Bonne soirée! (بون سواقه) |
سفر خوبی داشته باشید Bon voyage! (بون وویَژ) | از غذا لذت ببرید Bon appétit! (بون اَپِتی) |
بهسلامتی Santé! (سُنته) | کریسمس مبارک Joyeux noël! (ژووِیه نووِل) |
سال نو مبارک Bonne année! (بون آنی) | اسم شما چیست؟ tu t’appelles comment? (سو تَپِل کومو) |
چند سالته؟ t’as quel âge? (سَ کِل آژ) | قیمتش چند است؟ C’est combien? (سه کوم بیِن) |
اهل کجا هستید؟ t’es d’où | انگلیسی صحبت می کنید؟ parles anglais? |
سرویس بهداشتی کجاست؟ où est la salle de bain | حال شما چطور است؟ Ça va? |
شغل شما چیست؟ Tu fais quoi comme travail | اسم من … است Je m’appelle |
حال پدرت چطور است؟ – Comment va ton père? | اوضاع کار چطور است؟ Ça va le travail |
من ۳۰ ساله هستم jay tront on | من ایرانی هستم je suis iranien |
سفر به خیر Bon voyage | تعطیلات خوش بگذرد Bonnes vacances |
سال نو مبارک Bonne année | خوش بگذره Amuse-toi bien |
تبریک Félicitations | خوش آمدید Bienvenue |
تولدت مبارک Joyeux anniversaire | کریسمس مبارک Joyeux Noël |
درخواست کمک یا رویارویی با مشکل به زبان فرانسه
پلیس Police (پلیس) | بیمارستان L’hôpital (لوپیتال) |
آتشنشانی Les pompiers (لِ پومپیه) | سفارتخانه Ambassade (آمباساد) |
مأمور پلیس Un policier (اَن پلیسیه) | آتشنشان Un pompier (اَن پومپیه) |
اورژانس Urgence! (اوقژانس) | آتشسوزی! Au feu! (او فو) |
دزد! Au voleur! (او وولِق) | مواظب باش! Attention! (اَتُنسیون) |
حادثه Un accident (اَن اُکسیدُن) | تصادف Une collision (اُن کولیزیون) |
کمک! Aider (اِدی) | دکتر خبر کنید! Appeler un médecin (اَپولی اِ مِدسا) |
یک آمبولانس خبر کنید. Appeler une ambulance (اَپولی او نامبولانس) | من گم شدهام. Je suis perdu (ژو سوئی پِقدو) |
میشه لطفا تکرار کنید؟ Pouvez-vous le répéter s’il vous plaît? | احساس خیلی خوبی ندارم. Je ne me sens pas très bien |
شما می توانید…؟ Pouvez-vous….? | امکانش هست شمرده شمره صحبت کنید؟ Pouvez-vous parlez plus lentement s’il vous plaît? |
متوجه نمی شوم. Je ne comprends pas | میشه به من کمک کنید؟ Pouvez-vous m’aider s’il vous plaît? |
این به چه معناست؟ Qu’est-ce que ça veut dire? | من خیلی نمی توانم فرانسوی صحبت کنم Je ne parle pas (beaucoup de) français |
حالت تهوع دارم J’ai envie de vomir | مواظب باش Attention! Fais |
کلمات و عبارت مربوط به فرودگاه در زبان فرانسه
ورودی Entrée (اُنتقه) | خروجی Sortie (سُقتی) |
سالن پرواز Hall d’arrivée (آل داویقی) | گمرک Douane (دووان) |
گیت Porte (پُقت) | چقدر لوازم سفر میتوانم همراه خود ببرم؟ Combien de valises est-ce que je peux prendre (کومبین دو ولی زِست کو ژو پُپخُندق؟) |
پرواز چقدر طول میکشد؟ Combien de temps dure le vol (کومبیَن دو توم دیوق لو وُل؟) | چه زمانی باید به گیت مراجعه کنم؟ Quand est-ce que je dois être a la porte (کووَن اِستکو ژو دو وایتقه لَپُقت؟) |
ویزای من چه مدت اعتبار دارد؟ Pour combien de temps le visa est-il valide (پوخ کومبین دو توم لو ویزا اِتیل وَلید؟) | آیا پرواز تکمیل شده است؟ Est-ce que le vol est complet (اِست کو لو وُله کُمپله؟) |
آبا در هواپیما غذای گرم سرو میشود؟ Est-ce-que vous servirez un plat chaud (اِست کو وو سِقویقی اون پِلا شو؟) |
کلمات و عبارت مربوط به تاکسی یا خودروی شخصی
چقدر به شما بدهکارم؟ Combien est-ce que je vous dois (کومبین اِست کو ژو وو دووا؟) | ممکن است من را به … برسانید؟ Est-ce que vous pouvez m’emmener à (است کو وو پووه مومِنیا …؟) |
من عجله دارم. Je suis pressé (ژو سوئیپ خِزه) | اگر ممکن است، من میخواهم به… بروم. Je voudrais aller à (ژو وودقه اَلیا …) |
ممکن است منتظر من بمانید؟ Pouvez-vous m’attendre (پووه وو مَتتاندق؟) | به چپ یا راست بپیچید. Tourner à gauche/droite (توقنی اَ گوش/ دُقات) |
نزدیکترین پمپبنزین کجاست؟ Où est le station-service le plus proche (ووئه له استاسیون سقویس لوپ لوپخاژ؟) | اگر ممکن است، میخواهم یک خودرو اجاره کنم. Je voudrais louer un voiture s’il vous plaît (ژو وودقه لووی آن وُیتوق، سیل وو پله) |
کرایه ماشین location de voiture (لوکاسیون دی ووتزی) | ماشین کرایهای Voiture de location (وُیتوق دی لوکاسیون) |
جملات و اصطلاحات مربوط به رستوران
من سیر شدهام. J’ai terminé (ژه تِقمینه) | من … میخورم. Je vais prendre… (ژو وِپخُندق …) |
اگر ممکن است، من … میخواهم. Je voudrais…. (ژو وودقه …) | صورتحساب، لطفا. L’addition, s’il vous plaît (لادیسیون، سیل وو پله) |
کجا میتوان یک رستوران خوب پیدا کرد؟ Où y-a-t-il un bon restaurant (او ای اَتیل اَن بون قستوقان ؟) | یک میز برای دو نفر، لطفا. Une table pour deux, s’il vous plaît (اون تَبله پوق دوو، سیل وو پله) اگر ممکن است |
من به مقداری نوشیدنی احتیاج دارم. Je voudrais boire quelque chose (ژو وودقه بوا کِلکُ شوز) | یک لیوان آب، لطفا. Un verre d’eau, s’il vous plaît (اَن وِق دو، سیل وو پله) |
آیا غذای گیاهی دارید؟ Avez-vous des plats végétariens (اَوه وو دِپله وِجِتاقیَن؟) | آیا در این صورتحساب، انعام هم در نظر گرفته شده است؟ Est-ce que le service est compris (اس کو لو سِقویسه کومپخی؟) |
رستوران Restaurant (قستوقان) | منو Menu (منو) |
صورتحساب Facture فکتوقـ | رزرو Réservation (رزواسیون) |
Dessert دسر (دِسِر) | نوشیدنی Breuvages (بقوواژ) |
غذا/ خوردن Manger (مونژِ) | گرسنه هستم Bon appétit |
جمع بندی
زبان فرانسه، زبانی شیرین است که مورد توجه افرادی بسیاری در سراسر جهان قرار دارد. جز میلیونها نفری که فرانسه زبان مادری آنهاست، میلیونها نفر نیز در سراسر جهان آن را به عنوان زبان دوم میاد گرفته یا در حال یادگیری آن هستند. دانستن این زبان که زبان هنر نیز شناخته میشود، فرصتی عالی برای ارتباطگیری با این افراد خواهد بود.
سوالات پرتکرار
تا حدی بله. با این حال دو مسئله این بین پررنگ است. اول اینکه منابع بسیار خوبی برای یادگیری زبان فرانسه وجود دارد. این منابع به زبان فارسی هم در دسترس هستند. از سمت دیگر وامواژههای بسیاری از فرانسه وارد فارسی شدهاند.
در زبان فرانسه، وقتی q و u ابتدای کلمه باشند، صدای ق شنیده میشود. بسیاری از کلمات زبان فرانسه چنین شرایطی دارند. چه، کِی، کی و کجا کلمات پرسشی مهم در این زبان، همگی چنین شرایط دارند. همین r هم، اِق تلفظ میشود.
نظرات کاربران